مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

وظیفه ی مردم

وظیفه ی مردم

گفتن به زبان بر همه واجب است

امر ب  معروف ، یک مرحل ى گفتن و یک مرحل ى عمل دارد. مرحل ى عمل، یعنى اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهد ى حکومت است و باید با اجاز ى حکومت انجام بگیرد و لا غیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند[۱].

نهی از منکر زبانی جایز و واجب و وظیفه همه مردم در همه شرایط

البته این هیچ مجوّز آن نیست که کسانى به بهان ى اینکه اطمینانشان سلب شده، قانون شکنى کنند. قانون شکنى جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چیزى که به نظر انسان منکر مى آید- بدون اجاز ى حکومت- خودش یک جرم است؛ مگر نهى  از منکر زبانى، که بارها گفتیم نهى  از منکر زبانى جایز و واجب و وظیف ى همه است و در هیچ شرایطى هم ساقط نمى شود؛ اما آنجایى که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند. هیچ چیزى مجوّز این نیست که بگویند چون نیروى انتظامى و قوّ ى قضائیّه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزى که لازم باشد مردم براى حادث اى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صریحاً به آن ها خواهد گفت.[۲]

همه جا، جاى نهى از منکر است

 همه جا، جاى نهى از منکر است. یک دانشجو هم، در محیط درس مى تواند نهى از منکر کند. یک کارمند شریف هم، در محیط کار خود مى تواند نهى از منکر کند. یک کاسب مؤمن هم، در محیط کار خود مى تواند نهى از منکر کند. یک هنرمند هم، با وسایل هنرى خود، مى تواند نهى از منکر کند. روحانیون در محیطهاى مختلف، یکى از مهم ترین عوامل نهى از منکر و امر به معروفند. نمى شود این واجبِ بزرگ الهى را در دایر هاى کوچک، محدود کرد. کار هم کار همه است. این طور نیست که مخصوص عدّه خاصى باشد. البته هرکس وظیف اى دارد. [۳]

خود مردم باید وارد شوند، خود مردم باید نهى کنند

بعضى از مردم به اینجا تلفن زدند، نامه نوشتند و سفارش کردند که «آقا! شما گفتید نهى از منکر. سیل پشتیبانى ها هم انجام گرفت. اما عملًا کارى نشد!» عملًا چه کار مى خواستید بشود؟ مگر لازم است که اینجا هم دولت وارد شود یا دستگاه قضائی مستقیماً وارد شود؟ خود مردم باید وارد شوند. خود مردم باید نهى کنند. البته دولت، مجلس شوراى اسلامى، دستگاه قضائی و نیروى انتظامى، موظفند که ناهى از منکر را پشتیبانى کنند. این، وظیف ى آن هاست. مباشر کار، خود مردم مى توانند باشند و باید باشند. بخش عمد ى قضیه، اینجاست. جوان رزمنده، خانواد ى شهیدداده، خانواد ى ایثارگر، خانواد ى اهل انفاق، مؤمنین نمازخوان و روزه بگیر و مسجد برو، دلسوزان انقلاب، روشن فکران علاق مند به مفاهیم اسلامى و انقلابى؛ هم ى این ها باید در صحنه باشند[۴].

منتظر نباشید که دستگا ها بیایند و کارى بکنند

در مقابل این منکرات، عامل بازدارنده، نهى است؛ نهى از منکر. بگویید: «آقا، نکن.» این تکرار «نکن»، براى طرف مقابل، شکننده است. این نکت ى اول؛ که نهى از منکر، اراده و تصمیم و قدرت و شجاعت لازم دارد، که بحمد اللّه، در قشرهاى مردم ما و در زن و مرد ما وجود دارد. باید آن را به کار بگیرید. منتظر نباشید که دستگا ها بیایند و کارى بکنند.[۵]

پس مسئولین کجایند که بیایند فساد را از بین ببرند؟!

عوامل بقا را در اسلام مشاهده کنید! یکى از عوامل بقا، همین عاشوراست. یکى از عوامل بقا، امر ب  معروف  و نهى از منکر است. بدیهى است که در جامعه، فساد به وجود مى آید. هیچ اجتماع بشرى نیست که در آن، فساد به وجود نیاید. این فساد، چگونه باید برطرف شود؟ بعضى کسان تا چشمشان به مظاهر فساد مى افتد، مى گویند «پس مسئولین کجایند که بیایند فساد را از بین ببرند؟!» غالباً فسادى را که به چشم مى بینند فریاد برمى آورند و سراغ از مسئولین مى گیرند. اما آن فسادى که به چشم دیده مى شود، خیلى کوچک تر از فسادهایى است که با چشم ظاهرى در کوچه و بازار و خیابان نمى شود دید. کسانى که واردند، مى دانند و مى فهمند که فسادهاى کلان، اغلب از دید ها پنهان است. لذا محیط جامعه باید به گون اى باشد که اگر در آن فسادى پدیدار شد، فرصت رشد پیدا نکند و زود از بین برود. مثل جریانهاى عظیم آب. رودخان هاى عظیم دنیا را مشاهده مى کنید؟ هرچه در این رودخان ها آلودگى و کثافت بریزند، کمى آن طرف تر، تلاطم آب، سر به سنگ کوبیدن آب و حرکت آب، مواد مضر را از بین مى برد و در عوض، مواد حیاتى تولید مى کند. محیط جامعه، باید این گونه باشد. باید چنان زلال باشد که اگر کسى قطر ى فسادى هم در آن چکاند، خودِ جامعه، آن را هضم کند و از بین ببرد. چگونه امکان پذیر است؟ با امر ب  معروف ، با نهى از منکر و با دعوت به خیر.[۶]

مهم ترین وظیفه

باید خطر را بشناسیم. باید نقاطى را که خطر، از آن نقاط جامعه اسلامى را تهدید مى کند، درست بشناسیم. آن عبرتهاى قضایاى صدر اسلام را براى مردم و براى خودمان، باز کنیم. مهم ترین وظیف اى که در صراطِ امر به معروف و نهى از منکر وجود دارد، این است که نیروهاى مؤمن و آمر به معروف و ناهى از منکر و آن هایى که در نظام اسلامى انگیزه دارند، باید در صحنه باشند. همه جا باید حضور داشته باشند. حزب اللّهى بودن، یعنى آماده کار بودن براى انجام تکلیف الهى. این، یک ارزش است؛ یک ارزش انقلابى است[۷]

بسیجى باید در وسط میدان باشد

امروز عد اى به اسم سازندگى خودشان را غرق در پول و دنیا و ماد پرستى مى کنند. این سازندگى است؟! آنچه که جامع ى ما را فاسد مى کند، غرق شدن در شهوات است؛ از دست دادن روح تقوا و فداکارى است؛ یعنى همان روحی اى که در بسیجى هاست. بسیجى باید در وسط میدان باشد تا فضیلتهاى اصلى انقلاب زنده بماند.[۸]

چه وقت ممکن است آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهى از منکر باشند؟

 امر ب  معروف  فقط این نیست که ما، براى اسقاط تکلیف، دو کلمه بگوییم. آن هم در مقابل منکراتى که معلوم نیست از مهم ترین منکرات باشند. وقتى یک جامعه را موظّف مى کنند که آحادش باید دیگران را به معروف امر و از منکر نهى کنند، این به چه معناست؟ چه وقت ممکن است آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهى از منکر باشند؟ وقتى که همه، به معناى واقعى در متن مسائل کشور حضور داشته باشند؛ همه کار داشته باشند به کارهاى جامعه؛ همه اهتمام داشته باشند؛ همه آگاه باشند؛ همه معروف شناس و منکرشناس باشند. این، به معناى یک نظارت عمومى است؛ یک حضور عمومى است؛ یک همکارى عمومى است؛ یک معرفت بالا در همه است[۹].

حضور برجسته

مبادا گمان شود که حزب اللّهى، یعنى جوان پرسروصدا و پرهیاهویى که نه سواد درستى دارد، نه معلومات درستى! این طور نیست. در میان متخصّصین ما، در میان برگزیدگان ما، در میان مدیران ما، در میان علما و اساتید ما، انسانهاى حزب اللّهى، زیادند. مفهوم حزب اللّهى را در ذهن خودمان، غلط تصوّر نکنیم. در محیطهاى مختلف، حضور عناصر حزب اللّهى، باید حضور برجست اى باشد. دستگا هاى اجرایى، اعمّ از دستگا هاى قضائی یا دستگا هاى دولتى، باید به طور عملى، این ارزش را در مأموران و کارگزاران خودشان، مورد توجّه قرار دهند. یک دستگاه ادارى سالم، چه وقت مى تواند کارآیى بیشترى داشته باشد؟ وقتى که عناصر مؤمن، عناصر خالص، عناصرى که به معناى حقیقى کلمه حزب اللّهى هستند، در آنجا مؤثّر باشند.[۱۰]

جایگاه قشرهاى مختلف در امر به معروف و نهى از منکر

من در پیام تشکّرى که منتشر شد، عرض کردم: قشرهاى مختلف، باید جایگاه خود را در امر به معروف و نهى از منکر، پیدا کنند. هرکس جایگاهى دارد. کجا باید نهى از منکر کنید؟ شما در مقابل کدام منکر مى توانید مقاومت کنید و بایستید؟ کدام را مى شناسید؟ کار، کار مردمى است. البته، علماى دین باید مردم را هدایت و راهنمایى کنند؛ کیفیّت نهى از منکر را بیان کنند و منکر را براى آن ها شرح دهند.[۱۱]

وظیفه زنان

اسلام وقتى که مى گوید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»، یعنى مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموع ى نظام اجتماعى و امر ب  معروف  و نهى از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمى توانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت ادار ى جامع ى اسلامى و پیشرفت جامع ى اسلامى بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هرکدامى به نحوى برحسب توانائى هاى خودشان. … مهم ترین نقشى که یک زن در هر سطحى از علم و سواد و معلومات و تحقیق و معنویت مى تواند ایفاء کند، آن نقشى است که به عنوان یک  مادر و به عنوان یک همسر مى تواند ایفاء کند؛ این از هم ى کارهاى دیگر او مهم تر است؛[۱۲]

مفاهیم و تعالیم اسلامى را در فضاى محیط کار، احیا کنید

زبان گویا، یعنى اینکه مفاهیم و تعالیم اسلامى را در فضاى محیط کار، احیا کنید. طورى شود که در محیط کار، اسلام حس شود. نه مثل دوران طاغوت که انسان وقتى به داخل محیطى مى رفت، احساس مى کرد در آن محیط، همه چیز ضد اسلام است. به یک مسلمان و به یک آدم متدین که مى رسیدند، نگاهها از روى بغض، از روى سردى و از روى بى اعتنایى بود. رفتار زنان؛ پوشش زنان؛ برخورد مردان؛ جلف گرى هایى که گاهى بعضى از مردان و زنان مى کردند؛ همه چیز غیر اسلامى بود. نقط ى مقابل آن، فضاى اسلامى است؛ به نحوى که وقتى انسان وارد ادار اى مى شود، نگاه کند ببیند آثار اسلام همه جا پیداست. وقت ظهر مى شود، مردم مى روند نماز. مُراجع که مى آید، با او با چهر ى بشاش برخورد مى کنند؛ کارش را انجام مى دهند و حدود اسلامى را رعایت مى کنند. زنان با پوشش مناسب مى آیند. مردان و زنان ارتباطات و برخوردشان در داخل اداره، متین و محترمانه است. این محیط، اسلامى است. شما بایدکارى کنیدکه محیط، این گونه شود[۱۳]

با عواملى که محیط را از شکل اسلامى خارج مى کنند، مقابله کنید

با عواملى که محیط را از شکل اسلامى خارج مى کنند، مقابله کنید. با گفتار، با سخنرانى، با پخش جزوات مناسب، با تذکرات بجا، با امر ب  معروف  و نهى از منکر؛ که وظیف ى شما در داخل محیط کارهایتان و در هم ى جاهاست. با این روشها، کارى کنید که فضا، فضاى اسلامى شود. یعنى هرکس وارد این اداره شد، وارد این شرکت دولتى شد، وارد این کارخانه شد، احساس کند اینجا جاى مسلمانان است، و محیط، اسلامى است. این وظیف ى عمد ى شماست و همه موظفند در این وظیفه به شما کمک کنند. هم ى تشکیلات؛ بخصوص مدیریتى که شما با او کار مى کنید، موظفند در این راه به شما کمک کنند و کارهاى شما را تسهیل نمایند. امروز، ملتهاى مسلمان، از جهت تحقق و پیاده کردن اسلام، چشمشان به ملت ماست. امیدشان به اینجاست. مى بینید در دنیا مسلمانان چطور امیدوارانه مبارزه مى کنند؟[۱۴]

 

رفتار زن و مرد و پوشش زنان در داخل ادارات

من بخصوص تأکید مى کنم، نسبت به رفتار زن و مرد و پوشش زنان در داخل ادارات. بعضى شکوه دارند؛ گله دارند. خانواد هاى شهدا و زنان مؤمن به ما شکایت مى کنند. به اینجا تلفن مى کنند، نامه مى نویسند، یا ما را که مى بینند، مکرر مى گویند که رفتار بعضى از زنان جامع ى ما، رفتار مناسب و شایست ى شأن زن مسلمان نیست. با اصلاح این زنانى که در ادارات مشغول کارند، بخش عمد اى از این موضوع، اصلاح مى شود. این بانوان مسلمانى که در اداراتند، باید رفتارشان، لباسشان، زیشان و منششان مسلمانى باشد؛ و شما در این زمینه تکلیف و مسئولیت دارید. البته با روش اسلامى؛ با همان شیو اى که نهى  از منکر اسلامى دارد و نه با روشهاى غیر اسلامى و خشونتهاى نادرست.[۱۵]

خودسازی لازمه مقابله با دشمن

باید با پنج افکنى و ناخن کشى و حیل گرى دشمن مقابله کنیم. حرکت و تلاش لازم است؛ هم در جبه ى خودسازى- این مقدّم بر همه است؛ مثل امام حسین علی السّلام که آقا و مولاى شماست- هم در جبه ى سیاسى- که آن امر ب  معروف  و حرکت و حضور سیاسى است و در جایى که لازم است، بیان مواضع و تبیین سیاسى در مقابل دنیاى استکبار- هم در جبه ى فرهنگى- یعنى آدم سازى، خودسازى، خودسازى فکرى و اشاع ى فکر و فرهنگ- این ها وظیفه هم ى کسانى است که امام حسین علی السّلام را الگو مى دانند. خوشبختانه ملت ما همه نسبت به حسین بن على علی السّلام خاضعند و آن بزرگوار را بزرگ مى شمارند. حتى خیلى از غیر مسلمانها این گون اند.[۱۶]

دو تا فحش هم به خاطر خدا بخورید

من همین امر به معروف و نهى از منکر زبانى را – ولو به شکل خیلى راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایى – واقعاً یکى از معجزات اسلام مى‌دانم. مثلاً یک نفر کار خلافى مى‌کند، مى‌گویند آقا شما این کار را نباید مى‌کردى. این مطلب را بگو و برو. مى‌گوید او برمى‌گردد دو تا فحش به من مى‌دهد. خیلى خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ براى خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمى‌کردى؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنى است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همین‌طور. بنابراین، اگر نهى از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال مى‌کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ [۱۷]

چرا از گفتن ابا می کنید

چرا کسانى از گفتن ابا مى کنند؟ یک عده بر اثر ضعف نفس از گفتن ابا مى کنند، یک عده هم خیال مى کنند که گفتن فاید یى ندارد؛ باید با دست جلو بروند! نه، زبان از دست خیلى مهم تر است.[۱۸]

ضعف نفس، خجالت و ترس

 بزرگترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن است. اینکه یک نفر بگوید اما ده نفر ساکت بنشینند و تماشا کنند، نمى شود. اگر یکى دچار ضعف نفس بشود، یکى خجالت بکشد و یکى بترسد، اینکه نهى از منکر نخواهد شد.[۱۹]

مهمترین حوزه

البته امر به معروف و نهى از منکر حوز هاى گوناگون دارد که باز مهم ترینش حوز ى مسئولان است؛ یعنى شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهى کنید. مردم باید از مسئولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آن ها بخواهند. این مهم ترین حوزه است. البته فقط این حوزه نیست؛ حوز هاى گوناگونى وجود دارد.[۲۰]

ظالمان عالم از چنین خصوصیتى نگرانند

این، مجموع ى احکام اسلامى است. این، جهاد و امر ب  معروف  و عدم کنار آمدن با بدى و فساد و تحمّل نکردن ظلم است: «لا تظلمون و لا تظلمون». (۶۵) مجموع این احکام و معارف موجب شده است مسلمان به طور طبیعى در هرجاى دنیا که هست- چه به صورت یک ملت و چه از یک ملت کوچک تر، تا یک فرد- به برکت این احکام قادر باشد اراد ى خود را در ادار ى جهان و محیط خودش مؤثّر سازد. این، خصوصیت مسلمان است. استعمارگران از چنین خصوصیتى چیزى ناراحتند. ظالمان عالم از چنین خصوصیتى نگرانند.

روزى که اروپاییها سوار کشتیها شدند و آمدند کشورهاى منطق ى آسیا و آفریقا و خاورمیانه و بقیّ ى جاها را تصرف کردند، از این روحیّ ى مسلمانان مى ترسیدند. براى اینکه مسلمان بى خطر شود، دو کار باید با او بکنند: یکى اینکه او را از احکام اسلامى دور کنند و دوم اینکه روحی ى او را بشکنند و تحقیرش کنند.[۲۱]

فراموش نکنید

بر همین اساس، من تأکید مى کنم که جوانان عزیز و مؤمن، آحاد مردم زن و مرد مسلمان امر ب  معروف  و نهى از منکر را که دو فریض ى الهى و جزو ارزشهایى است که مى تواند در این جهت، براى ملت ما وسیل ى بسیار مفید و مؤثّر و پیش برند اى باشد، فراموش نکنند.[۲۲]



[۱]       ۱۹/۱۰/۱۳۶۸/ دیدار با جمع کثیرى از اقشار مختلف مردم قم، سالروز قیام مردم قم

[۲]       ۱۱/۰۵/ ۱۳۸۰/ پس از مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى آقاى سید محمد خاتمى

[۳]       ۰۷/ ۰۵/ ۱۳۷۱/ مقام معظم رهبرى در دیدار با علما و روحانیان

[۴]      ۲۹/ ۰۷/ ۱۳۷۱ / دیدار با قشرهاى مختلف مردم

[۵]      ۲۹/ ۰۷/ ۱۳۷۱ / دیدار با قشرهاى مختلف مردم

[۶]       ۲۶/۰۲/ ۱۳۷۵/ روحانیون و مبلغان، در آستان ى«ماه محرم»

[۷]       ۰۷/ ۰۵/ ۱۳۷۱/ مقام معظم رهبرى در دیدار با علما و روحانیان

[۸]       ۲۲/ ۰۴/ ۱۳۷۱/ فرماندهان نیروهاى مقاومت بسیج سراسر کشور، در روز شهادت امام سجاد(ع)

[۹]       ۰۷/ ۰۵/ ۱۳۷۱/ مقام معظم رهبرى در دیدار با علما و روحانیان

[۱۰]       ۰۷/ ۰۵/ ۱۳۷۱/ مقام معظم رهبرى در دیدار با علما و روحانیان

[۱۱]       ۰۷/ ۰۵/ ۱۳۷۱/ مقام معظم رهبرى در دیدار با علما و روحانیان

[۱۲]      ۱۳/۰۴/ ۱۳۸۶/ گروه کثیرى از زنان نخبه در آستان ى  روز میلاد حضرت زهراى اطهر(سلام الل علیها)

[۱۳]       ۰۴/۰۶/۱۳۷۱/ اعضاى انجمنهاى اسلامى ادارات، کارخان ها و بیمارستانهاى سراسر کشور

[۱۴]       ۰۴/۰۶/۱۳۷۱/ اعضاى انجمنهاى اسلامى ادارات، کارخان ها و بیمارستانهاى سراسر کشور

[۱۵]        ۰۴/۰۶/۱۳۷۱/ اعضاى انجمنهاى اسلامى ادارات، کارخان ها و بیمارستانهاى سراسر کشور

[۱۶]      ۲۴/۰۹/  ۱۳۷۵/ پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار

[۱۷]       ۰۴/۱۲/۱۳۷۷/ پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی

[۱۸]       ۱۵/ ۰۸/۱۳۷۰/ گروه کثیرى از دانشجویان و دانش آموزان، به مناسبت سیزدهم آبان ماه(روز ملى مبارزه با استکبار)

[۱۹]      ۲۹/ ۰۷/ ۱۳۷۱ / دیدار با قشرهاى مختلف مردم

[۲۰]        ۲۵/ ۰۹/ ۱۳۷۹/ خطب هاى نماز جمع ى تهران

[۲۱]       ۱۶/۰۳/ ۱۳۷۵/ اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجى شرکت کننده در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)

[۲۲]        ۰۱/۰۱/ ۱۳۷۲/ پیام به مناسبت حلول سال نو