مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

واجب الهی، امر به معروف و نهی از منکر

واجب الهی، امر به معروف و نهی از منکر

“آنچه از آیات و اخبار استفاده می‏شود، این است که امر به معروف و نهی از منکر بر هر فردی از افراد مکلّف واجب است و این مطلب مورد اتّفاق جمیع علمای شیعه و سنّی است.”

کوتاهی و مسامحه کردن در امر معروف و نهی از منکر

سبب آن یا ضعف نفس است یا طمع مالی و آن از جمله مهلکات است و ضرر آن عام و فساد آن تام است؛ زیرا اگر بساط امر به معروف و نهی از منکر پیچیده شود و اساس آن بر چیده شود، آیا نبوّت از میان مردم برطرف و احکام دین و ملت ضایع و تلف می‏گردد و جهل و نادانی عالم را فرومی‏گیرد و ضلالت و گمراهی ظاهر می‏شود و آثار شریعت ربّ العالمین فراموش و چراغ آیین سیّدالمرسلین خاموش، فتنه و فساد شایع و ولایات و اهل آنها نابود و ضایع می‏گردند و به این سبب در آیات و اخبار مذمّت بسیار برترک امر به معروف و نهی از منکر شده. خدای تعالی می‏فرماید: «لَوْ لا یَنْهیهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْأحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإثْمَ وَ أکْلِهِمُ الْسُّخنَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ؛ چرا نهی نمی‏کنند علما و دانایان، ایشان را از گفتار گناه و خوردن حرام؟ هر آینه بدکاری است آنچه می‏کنند». (مائده: ۶۳)
حضرت رسول صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود که: خدا عذاب نمی‏کند خواص را به گناه عوام تا معاصی در میان ایشان ظاهر و هویدا گردد و خواص را قدرت بر انکار آنها باشد و انکار نکنند.

ترک امر و نهی و نزول عذاب

از حضرت امیرمؤمنان علیه ‏السلام منقول است که فرمود: به درستی که کسانی که پیش از شما به هلاکت رسیدند بدان واسطه بود که مرتکب معاصی شدند و علمای ایشان آنها را نهی نکردند چون معصیت ایشان به حلول انجامید، عقوبات الهی بر ایشان نازل گردید.
و فرمود که: امر به معروف و نهی از منکر، دو مخلوق اند از خلق‏های الهی؛ پس هرکه یاری کند آنها را خدا او را عزیز کند و هرکه ذلیل کند آنها را خدا او را ذلیل کند.
و فرمود که: رسول خدا ما را امر کرد که ملاقات کنیم با اهل معاصی با روهای درهم کشیده. و حضرت امام جعفر صادق علیه‏السلام فرمود که: پاکیزه نشد طایفه‏ای که از اقویای ایشان حق ضعفای ایشان گرفته نشد.

دوری از مجالس معصیت

روزی آن حضرت به طایفه‏ای از اصحاب خود فرمودند که: بر من لازم است که بی‏گناهان شما را به گناهکاران مؤاخذه نمایم و چگونه لازم نباشد و حال اینکه از مردی از شما عمل قبیحی به شما می‏رسد و انکار بر او نمی‏کنید و از او دوری نمی‏نمایید و اذیّت نمی‏رسانید او را تا آن را ترک کند و فرمود که: البته بار خواهم کرد گناهان نادانان شما را بر علما و دانایان شما. چه چیز بازمی‏دارد شما را که چون از مردی از شما معصیتی به شما برسد، به نزد او بیایید و او را سرزنش کنید و پند و نصیحت کنید؟! شخصی عرض کرد که: قبول نمی‏کنند. فرمود: از ایشان دوری کنید و از نشستن با ایشان اجتناب نمایید.
و اخبار بسیار در منع از حاضر شدن در مجالس معصیت وارد شده، در صورتی که نهی از آن و دفع آن مقدور و ممکن نباشد. و رسیده است که: اگر کسی در مجلس معصیت حاضر شود، لعنت بر او نازل می‏شود.

اهتمام در امر به معروف و نهی از منکر

خداوند عالم ـ جلّ شأنه ـ می‏فرماید: وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ اِلَی الْخَیْرِ وَ یَأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اولئک هُمُ الْمُفْلِحون؛ باید از شما طایفه‏ای باشند که مردم را به خیر بخوانند و امر به معروف کند و نهی از منکر نمایند و این طایفه رستگارانند. (آل عمران، ۱۰۴)
از پیغمبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله منقول است که: جمیع اعمال حسنه و جهاد در راه خدا در پیش امر به معروف و نهی از منکر نیست مگر مثل جرعه‏ای در پیش دریای بی‏پایان. و از آن حضرت مروری است که: خدای تعالی هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه از برای او خواص اصحاب چند هستند و آن پیغمبر در میان ایشان به قدری که خدا می‏خواهد مکث می‏کند و به کتاب خدا و اوامر او عمل می‏کند تا اینکه خدا قبض روح آن پیغمبر را کند. آن خواص بی‏مانند و به کتاب خدا و امرا و طریقه پیغمبر او عمل می‏کننند و چون ایشان منقرض شدند، بعد از ایشان هم طایفه‏ای می‏رسند که بر سر منبرها می‏نشینند که قول ایشان معروف و عمل ایشان منکر است. پس هر وقت شما این زمان را دریابید واجب است بر هر مؤمنی که با ایشان جهاد و دفاع کند و اگر قدرت نداشته باشد در دل با ایشان نزاع داشته باشد و به غیر از این اسلامی نیست.

شیوه پیغمبران

از حضرت امام جعفر صادق علیه‏السلام مروی است که: امر به معروف و نهی از منکر طریقه پیغمبران و شیوه نیکان است. فریضه عظیمه‏ای است که سایر فرایض به واسطه آن به‏پای داشته می‏شود و به آن راه‏ها امن می‏گردد و مکاسب حلال می‏شود و مظلمه‏ها به صاحبانش ردّ می‏شود و زمین آباد می‏گردد و از دشمنان دین انتقام کشیده می‏شود و امر شریعت، استقامت به هم می‏رساند. پس به دل‏های خود بر معصیت و اهل آن انکار کنید و انکار ایشان را به زبان آورید و روهای ایشان را بخراشید و در راه خدا از ملامت ملامت‏کنندگان خوف و اندیشه می‏نمایید. پس اگر قول شما را قبول کردند و از معصیت باز ایستادند و به حق رجوع کردند، دیگر راهی و تسلّطی بر ایشان نیست. به درستی که تسلّط بر کسانی است که مردمان را ظلم می‏کنند و در زمین به ناحق سرکشی می‏نمایند و ایشانند که عذابی دردناک از برای ایشان آماده است و با این کسان جهاد کنید با بدن‏های خود و دشمن دارید ایشان را به دل‏های خود.
در بعضی اخبار وارد است که: موسی علیه ‏السلام بر پروردگار عرض کرد که: کدام یک از بندگان تو در نزد تو محبوب‏تر است: خطاب رسید آنکه در تحصیل رضای ما چنان کوشد که دیگران در تحصیل آرزوهای خود و کسی که به پناه بندگان صالح ما درآید و کسی که چون معصیت مرا ببیند چنان غضبناک گردد که پلنگ از برای خود یعنی از اندک و بسیار خلق نیندیشید و از کشتن باک ندارد.

وجوب امر به معروف و نهی از منکر

مخفی نماند که آنچه از آیات و اخبار استفاده می‏شود، این است که امر به معروف و نهی از منکر بر هر فردی از افراد مکلّف واجب است و این مطلب مورد اتّفاق جمیع علمای شیعه و سنّی است.
از جمله اموری که در امر به معروف و نهی از منکر لازم است آن است که علم به صدور آن هم رسیده باشد. به این نحو که آدمی خود، آن را ببیند یا علم به آن به هم رساند بدون اینکه تفحّص یا تجسّس نماید. امّا به محض احتمال یا مظنّه، تجسّس از آن جایز نیست و درصدد فحص نباید برآمد. پس اگر کسی گمان برد که شخصی در خانه مشغول معصیتی است، اما یقین نداشته باشد، نمی‏تواند داخل آنجا شود و نباید درصدد تحقیق آن برآید و همچنین جایز نیست گوش فرا داشتن تا معلوم شود که صدایی که می‏آید معصیت است یا نه. یا بوییدن دهان به جهت آنکه معلوم کنی شراب خورده است یا نه و خلاصه آنکه تا علم حاصل نشود تفحّص و تجسّس نمودن جایز نیست.
همچنان که در اخبار رسیده که به حضرت عیسی علیه ‏السلام وحی رسید که: اول نفس خود را پند ده، اگر پندپذیر شدی، آن وقت مردم را پندگوی و اگر نه از من حیا و شرم کن.

شرایط امر و نهی

امام جعفر صادق علیه‏السلام در مصباح الشریعه می‏فرماید که: هر که هوا و هوس خود را ترک نکرده از آفات نفس امّاره و شهوات آن دوری نجسته و لشکر شیطان را منهزم نساخته و در پناه خدا و امان و نگاهداری او داخل نشده، صلاحیّت امر به معروف و نهی از منکر را ندارد؛ زیرا که هرکه چنین نباشد هر وقتی که امری از اوامر الهیّه را ظاهر سازد حجت بر خود او می‏شود و مردم به او یقین نمی‏کنند و خدای تعالی می‏فرماید: آیا مردم را به خوبی امر می‏کنید و خود را فراموش می‏نمایید؟ و خطاب به او می‏رسد که: ای خیانتکار! مخلوقات مرا نهی می‏کنی از آنچه خود به عمل می‏آوری و داخل آن گردیده‏ ای؟
از حضرت رسول صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله مروی است که: صاحب امر به معروف، باید عالم باشد به حلال و حرام و از آنچه متعلّق به نفس اوست و در آنچه امر و نهی می‏نماید، فارغ شده باشد و خیرخواه مردمان و مهربان به ایشان باشد و ایشان را به لطف و گفتار نیک به خوبی بخواند و معرفت به تفاوت اخلاق مردم داشته باشد تا با هرکسی به نوعی که باید رفتار کند و به مکرهای نفس مکاره و کید شیطان بینا و دانا باشد. هر اذیّتی از مردم به او رسد، بر آن صابر باشد و در صدد مکافات ایشان نباشد. شکایت از ایشان نکند و حمیّت و عصبیّت به کار نبرد و از برای نفس خود به غیظ نیاید. نیّت خود را برای خدا خالص سازد و استعانت و یاری از او جوید. پس اگر مردم نافرمانی کنند و با او جفا نمایند، صبر کند و اگر فرمان او برند و سخن او را قبول کنند، شکرگزاری ایشان را کند و امر خود را به خدا واگذارد و به عیب خود بینا باشد. شرایط امر و نهی شونده
اما کسی را که باید امر و نهی کرد شرط او در غالب آن است که: عاقل و بالغ باشد. بلی در بعضی از منکرات این شرط نیست؛ چون اگر کسی طفل یا دیوانه را ببیند که شراب می‏خورد بر او واجب است که شراب را بریزد و او را منع کند.

مراتب امر به معروف و نهی از منکر

اوّل: انکار قلبی؛ به این نحو که در دل منکر فاعل معصیت باشی و از این جهت او را دشمن داشته باشی.

دوّم: ارشاد و هدایت و شناسانیدن اینکه آنچه را کرده معصیت است؛ زیرا بسیاری از مردم از راه جهل و نادانی مرتکب بعضی معاصی می‏گردند.

سوّم: اظهار تنفّر و اکراه از آن شخص عاصی و کناره‏جویی و دوری کردن از او و ترک دوستی و مجالست با او.

چهارم: به زبان منع کردن و انکار بر او و نمودن ابتدا به پند و نصیحت و چنان چه مفید نشد به تهدید و ترسانیدن و اگر آن نیز اثر نکرد به درشتی و سخنان زبر به او گفتن.

پنجم: به بازداشتن او از معصیت به قهر و تسلّط چون شکستن آلات لهو و لعب و گرفتن مال مغصوب و به صاحب آن رد کردن.

ششم: با زدن به دست و پا بدون اینکه منتهی به قتل و جراحت شود.

هفتم: به ششمیر کشیدن و سلاح داشتن و مجروح کردن و کشتن و این مرتبه در نزد اکثر علمای ما موقوف به اذن امام علیه‏السلام است و از برای رعیّت بدون اذن امام جایز نمی‏دانند.

 ————————————-

منبع: سایت ستاد احیاء خراسان رضوی