مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

نظارت همگانی در اسلام

نظارت همگانی در اسلام

مساله نظارت همگانی و امر به معروف و نهی از منکر در میان مسلمانان صدر اسلام به عنوان یک موضوع حیاتی کاملا رواج داشت و این امر تا آنجا مورد توجه و عنایت مسلمانان بود که در داخل حکومت اسلامی جمعیتی از طرف امت و ملت مسلمان به وجود آمد.
این جمعیت که بعدها به نام «اهل حل و عقد» خوانده شد علاوه بر اینکه مرجع تشریع و تفسیر قوانین اسلام بود ،بر اعمال و روش حکام و فرمانروایان نظارت داشت و در این میان خود مردم هم از این وظیفه عمومی غفلت نورزیده ،گاه و بیگاه موارد تخلف و انحراف خلفاء را مورد انتقاد قرار می دادند .صفحات طلایی و درخشانی از تاریخ اسلام متضمن شرح انتقادات و مبارزات مردان بزرگ و آزاده ایست در برابر زمامداران فاسد و افراد منحرف … .
عمل به این وظیفه اختصاص به طبقه ویژه ای نداشت بلکه توده ملت ،مردم کوچه و بازار ،شبانها و شتر چرانها در اوضاع همه جانبه مملکت خود نظارت داشتند.
دانشمند معروف مصری و صاحب تفسیر المنار می نویسد:«بارها اتفاق می افتاد که مثلا شترچرانی عمربن خطاب را در حالی که در مصدر کار بود و به عنوان خلیفه بر کشور پهناور اسلامی حکمرانی داشت مورد سؤال و مؤاخذه قرار میداد و خلیفه هم در بسیاری موارد به خطا و اشتباه خود اقرار می کرد …»او همچنین نقل می کند:«هنگامی که نامه خلیفه دوم مبنی بر بازخواست خالد بن ولید رئیس قبیله بنی مخزوم و سپهسالار لشگر شام به دست ابو عبیده رسید و وی نامه را برای جمعیت قرائت کرد ،بلال حبشی با اینکه به ظاهر یکی از افراد عادی جامعه مسلمان بود دست خالد را گرفت و به میان جمعیت آورد و با کمال قدرت او را مورد مؤاخذه و بازخواست قرار داد و خالد بن ولید هم بدون اینکه این جریان برای او گران آید با کمال فروتنی در برابر بلال ایستاد و به سؤال او پاسخ داد.»
ممکن است عده ای که درک نادرستی از دین دارند این طور خیال کنند که امر به معروف و نهی از منکر مربوط به یک سلسله احکام اخلاقی فردی است و نباید آن را در سایر شئون دخالت داد ،در صورتی که با کوچکترین تأمل در آیات و روایات این باب روشن می گردد که مسئله نظارت همگانی در دایر بسیار وسیعی قرار گرفته و اساسا این قانون برای حفظ و ثبات کلیه روابط انسانی و نگهداری مرزهای سایر قوانین از خطه تجاوز تشریع گردیده است و برای شاهد مطلب می توانیم پاره ای از وظائف مأمورین «اداره حسبه» را که تقریبا در زمان خلفای عباسی به وجود آمد بر شمریم:
جرجی زیدان می نویسد:«اجرای امور حسبی یک نوع وظیفه مذهبی بوده که مردم را از انجام کارهای ناپسند مانند سد معبر و زیاد بار کردن باربرها و کشتی ها جلوگیری می کرد و متخلفین را در حدود مقررات شرع کیفر می داد.
متصدی امور حسبی پیوسته از میان مردان نیک نام انتخاب می شد.محتسب معمولا هر روز در جامع شهر می نشست و نمایندگان خود را برای گردش و رسیدگی به اطراف شهر می فرستاد تا اوضاع عمومی را بررسی کنند .نمایندگان به کوچه و بازار سر زده ،قصابی ها ،آشپزخانه های عمومی و موسسات بارگیری را بازدید می کردند ،آموزگاران را از آزار رساندن به کودکان منع می نمودند ،از فریب خوردن جوانان به دست معلمینشان جلوگیری به عمل می آوردند ،ترازو و پیمانه کاسب ها را به دقت بازرسی می کردند تا کم فروشی نکنند ،در اجناس خود تقلب ننمایند و دیگر از وظایف محتسب تذکر به صاحبان ابنیه نیمه خراب برای جلوگیری از خرابی و مجبورساختن مردم به برداشتن خاک و خاکروبه از سر راهها بود.
در اندلس که عهده دار این وظیفه یک نفر قاضی بود با همراهان خویش سواره در بازارها می گشت و ترازویی همراه داشت و با آن نان و گوشت و سایر اجناس را وزن می کرد و نرخ گوشت را روی کاغذی نوشته به دکانهای قصابی می داد .علاوه بر این همه روزه کودکانی به طور پنهانی برای خرید خوار و بار به بازار می آمدند و چیزهایی خریده به نزد قاضی می بردند و اگر از کاسبی تخلفی دیده می شد به سختی مورد کیفر قرار می گرفت.»

برگرفته از مجله مکتب اسلام
منبع : http://maroofyaran.com