موتوری رستوران

از دانشگاه اومدم بیرون. کمی جلوتر احساس کردم یه خانمی حجابش مناسب نیست، ولی چون دقیقاً ندیدم بی خیال شدم.(چون تو ذهنم بود که وظیفم نیست دقت کنم). یدفه یه صدایی اومد که دیدم یه جوون  بیست ودو ساله داشت به اون خانم و آقایی که با هم بودند تشر می زد. اون وقت بود که متوجه شدم که این دو نفر با یه حالت نامناسب داشتن با هم قدم می زدند.

جالب اینجا بود که این جوون سرویس موتوری یه رستوران بود. کمی برام شرمندگی داشت که ما داخل دانشگاه که انقدر تبلیغ ایده آل ها میشه و ادعا داریم و این جوون …