مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

مسیر جلسه حاج آقا

مسیر جلسه حاج آقا

علی رضا نعمتی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام؛
چند روز پیش:
داشتم میرفتم سوار BRT بهبودی بشم یه خانمی حجاب بدی داشت؛ خوب تجربه تقریبا اولم بود سخت بود برام اول رد شدم و ازش زدم جلو بعد که از پله برقی داشتم میرفتم بالا دیدم مورد آسونیه چون تنهاست این رو هم انجام ندم دیگه خیلی خاک بر سرم (اتفاقا همون پنج شنبه بود که قرار بود حاج آقا جاودان بیاند دانشگاه منم داشتم برا مراسم میرفتم دانشگاه) خلاصه سرعتم رو کم کردم تا برسد و ازم جلو بزند وقتی ازم رد شد دیدم داره تند تند میره تا جایی که وقتی داشت از پله برقی میامد رو پله برقی هم چند قدمی حرکت کرد اما عزمم رو جزم(جذب(نمیدونم کدوم دسته همون اصطلاح معروف)) کرده بودم که بهش تذکر بدم بالاخره رفتم و تو پله برقی کنارش ایستادم و صداش کردم “خانم” متوجه نشد بلندتر صداش کردم شاید زیادی هم بلند صداش کردم(چون خیلی میترسیدم مورد رو از دست بدم و شیطان برام بهونه جور کند مخصوصا که اگر دیر میشد میرفتیم تو جمعیت که روم نمیشد احتمالا بگم) بعد گفتم “حجابتون رو درست کنید” اون بنده خدا هم چیزی نگفت و حجابش رو درست کرد.

دیشب:
داشتم باز هم میرفتم جلسه حاج آقا که تو راه دیدم خانمی حجاب نامناسبی دارد و با فاصله به نسبت زیادی آقایی هم باهاشون بود که با توجه به مدتی که پشت سرشون بودم تقریبا مطمئن شدم با هم هستند. همین طور دنبالشان (و در امتداد مسیر خودم ) رفتم تا بهشان رسیدم و وقتی رسیدم که خانمه ایستاد برا مغازه ای و آقاه با کمی فاصله بیشتر ایستاد تا ببیند خانم چه کار میخواهد کند در همین حین که از کنار آقا ه داشتم رد میشدم برگشت به آقا ه گفتم “بگید خانم حجابشون رو درست کنند” ایشون هم مرد واقعا محترم و میان سالی بود تا جایی که شاید خانمه دخترش بود و برگشت گفت :”چشم”.