مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

مترو

مترو

مهدی باختری

سه ایستگاه تجربه،

اولین پله برقی مترو ولیعصر، این مکانش

سوژه : دو تا پسر جوون هم سن و سال خودم که دنبال سوژه بودن تو پله برقی

(هرچیش یادم بیاد مینویسم ، ایشالا که همشو یادم بیاد ولی کلیتش بذارید به حساب نقل به مضمون!)

بیشتر مواظب خودتون باشید

جان؟

گفتم بیشتر مواظب خودتون باشید

مگه چه کار کردیم؟

مگه من گفتم کاری کردید؟ گفتم کلا مواظب خودتون باشید مثلا خار تو {یه مکث کوتاه} پاتون نره

نه ، بگو چه کار کردیم؟

باید توضیح بدم؟

خب کپنت تموم شد،بسه دیگه، هرری

مگه کپنیه؟

هرری

خب وایسید من که دور شدم حرکت کنید، بعدشم اصلا برید هر کاری میکردید بکنید، من برا خودتون گفتم

{تو این لحظه کارت کشیدم ، گفت صبر کن کارت دارم}

آقا ما اینکاره نیستیم، ولی یکی رو میخاره باید خاروند

من یه روزه کمرم میخاره دستم نمیرسه، چرا منو کسی نمیخارونه

خنده

عزیز من که باتون دشمنی ندارم، سه تامون سه تا پسر ایرانی هستیم که خوب میدونیم چه کاره ایم

باور کن تقصیر دوستم بود، ولی طرف حقش بود باید

وقتی باید بگی حقش بود که یه کار کردی که بدش بیاد ، مثلا بهش محل ندادی، ولی تو اون کاری رو کردی که اون خواسته بود ، یعنی توجه

{سوار مترو شدیم تا دروازه دولت}

ببین الان جفتمون پسریم و خوب میدونیم از کارایی که میکنیم، کدوماش خوبن کدوماش بد!

خب از صبح تا حالا سر کار بودیم، سرگرمی دیگه ای هم که نداریم ، گفتیم خستگیمون در شه

دمت گرم، جالبه، ولی اگه بابام راست بگه چی؟

مگه بابات چی میگه

میگه هر کاری ، هر نگاهی ، تیکه ای چیزی روونه ناموس مردم کنی،، سر ناموس خودتم میاد،

اگه هم نیاد یا دخترت یا آبجیت یا بالاخره یکی از نسلت سرشون میاد

بابا دمت گرما، تو که از ما حرفه ای تری،

{تقریبا از ایستگاه پیاده شدیم و رفتیم سمت کهریزک}

.

.

.

.}اینجاهاشو شاید نگم بهتره{

.

.

.

هرچی گفتی راست بود، ما اشتباه کردیم،منم به خاطر دوستم جو گرفتم، خودم اصلا تاحال نه دوس دختر داشتم نه…

دوس دختر مگه بده؟ البته حلالش!

منظورت چیه؟

حلقمو نشونشون دادم و گفتم یا علی

تو جمعیت گمشون کردم و یه لحظه برگشتم دیدم از لای جمعیت تو ایستگاه سعدی دارن دست تکون میدن،  دست تکون دادم ورفتم

یا زهرای مرضیه سلام الله علیها