مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

فصاحت و بلاغت ، ابزاری کار آمد و شیوه ای موثر در امر به معروف و نهی از منکر در مرحله تذکر لسانی

فصاحت و بلاغت ، ابزاری کار آمد و شیوه ای موثر در امر به معروف و نهی از منکر در مرحله تذکر لسانی

“یکی از مهمترین مسائلی که در امر به معروف و نهی از منکر در مرتبه قولی و مرحله تذکر لسانی ، به عنوان عاملی موثر در افزایش تاثیر و تعمیق نفوذ سخن آمر و ناهی در مخاطب ، باید مورد توجه و عنایت آمرین به معروف و ناهیان از منکر باشد ، ولی متاسفانه مورد غفلت و کم توجهی اکثر افرادی که به امر به معروف و نهی از منکر می پردازند ، قرار دارد، مسئله زیبایی ادبی و شیوایی و بلاغت سخن است . متاسفانه گاهی حتی وعاظ و مبلغین و معلمان و مربیان نیز از نقش سحر انگیز و تاثیر معجز گونه ای فصاحت و بلاغت در اثر بخشی بیشتر به وعظ و تبلیغ و تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر غفلت می کنند.”

این مقاله در صدد آن است که با استفاده از الگوی سخنان امیر بیان حضرت امیرالمومنین (ع) اولاً اهمیت و ضرورت و ثانیا شیوه بهره گیری آمران و ناهیان را از این عنصر اساسی در گفتارهای تربیتی و امر و نهی ارشادی تبیین نماید. برای این منظور تعداد ۱۸۰ خطبه نهج البلاغه مورد تجزیه و تحلیل و بررسی ادبی قرار گرفته ، تمامی صناعات ادبی ، اعم از زیورهای بیانی شامل تشبیه ، استعاره ، کنایه و مجاز و زیورهای بدیعی شامل سجع ، جناس و طباق استخراج گردید، شیوه واجب الاتباع آن امام همام در وعظ و اندرز اخلاقی و به تعبیر دیگر امر به معروف و نهی از منکر در مرتبه قولی ، از لحاظ بهره گیری از این آریه های ادبی تبیین شده است و بدینگونه الگوی مناسبی برای آمران به معروف و ناهیان از منکر بر اساس سخن امیر بیان ارائه گردیده است.

بخش اول:

اهمیت و ضرورت بهره گیری از عنصر فصاحت و بلاغت در امر به معروف و نهی از منکر

چه دلیلی برای اهمیت و ضرورت توسل به این شیوه بهتر از لزوم تاسی به قرآن کریم و حضرت رسول (ص) و ائمه هدی (ع) که امراء کلامند . حدیث نبوی « ان من الشعر لحکمه وان البیان سحرا » شاهد صادق بر این مدعاست . برخی کوته فکران در نفی این شیوه و تخطئه توسل ، سخن شعر گونه و کلام ادبی خیال انگیز به آیه « والشعراء یتبهم الغاوون » استشهاد می کنند، در حالی که ذیل آیه، وعبارت « الا الذین امنوا و عملو الصالحات » و استثناء مومنان صالحی که از این شیوه بهره می گیرند ، به این شبهه پاسخ داده است . به قول خاقانی :

مرا به منزل (الا الذین ) فرود آور فروگشای ز من طمطراق الشعرا

اصرار خداوند حکیم در قرآن کریم بر بهره گیری از زیورهای ادبی چون سجع و جناس و تشبیه و استعار ، برهان قاطعی است بر لزوم کاربرد این شیوه از سوی آمران به معروف و ناهیان از منکر ، این ویژگی کلام باری تعالی آنقدر برجسته است که بارزترین وجود اعجاز قرآن محسوب می شود. شهید مطهری تصریح می کند : « قرآن دارای دو خصوصیت است . یکی حقانیت محتوا و دیگری زیبایی . قرآن نیمی از موفقیت خود را از این راه دارد که از مقوله زیبایی است. از مقوله هنر است . فصاحت و زیبایی سخن بهترین وسیله است برای اینکه سخن بتواند محتوای خودش را به دیگران برساند. بدیهی است که بخشی ار این زیبایی در کلام وحی به سبب آرایه های ادبی متنوع است که در بخش های بعدی به نمونه هایی از آن اشاره خواهیم کرد. در سخن پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) نیز همین ویژگی کاملا مشهود است . به گونه ای که هرکس در احادیث این حضرات غدر کرده ، در بحار سخنانشان غوص کرده باشد. شیوه مستمر ایشان در استفاده از آرایه های ادبی را بوضوح در خواهد یافت. علامه آقا بزرگ تهرانی در الذریعه، ۱۵۰ صغمه شعر به ائمه معصومین (ع) نسبت داده است . این شیوه به عنوان سنت سائره در میان بزرگان دین در امر تبلیغ و وعظ و ارشاد ادامه یافته است. علامه کاشف الغطاء می نویسد: « شهرت و نبوغ شعرای شیعه بقدری است که وقتی می خواهد در باره زیبایی و لطافت شعری مبالغه کنند. می گویند : بترفض فی شعر، یعنی به زیبایی شیعیان شعر می گوید.» رمز پرداختن عالمان و فقیهان بزرگ ، شعر ، علم ایشان به مزایای فصاحت و بلاغت و تاثیر بیشتر آن نسبت به سخن منشور و غیر فصیح در تعدی آدمیان بوده است . محقق حلی فقیه نام آور شیعه درباره شعر ( به عنوان سمبل کلام فرین به آرایه های ادبی و واجد عنصر فصاحت و بلاغت ) می گوید: ان الشعر من افضل مشاعر الاداب و اجمل مفاخر العرب به یستماح المکارم و یستعطف الطباع الغواشم ویشحذ الاذهان و ینسل الاضخان ویستطار الهمم الجوامد.) علامه امینی فقیه ، عالم و ادیب شهیر در باره اهتمام سلف صالح به استفاده از فصاحت و بلاغت کلام مخیل و موزون در اهداف گوناگون دینی می نویسد: « نحن لا نری شعر السلف الصالح مجزد الفاظ مسبو که فی بوتقه النظم او کلمات منضده علی اسلاک القریض فحسب، بل نحن تتلقاه بما هناک من الابحاث الراقیه فی المعارف من علمی الکتاب والسنه الی دروس عالیه من الفلسفه و للعبر و الموعظه الحسنه و الاخلاق ، اضف الیها ما فیه من فتون الادب و مواد اللغه و مبانی التاریخ . فالشعر الحافل لهذه النواحی بغیه العالم و مقصد الحکیم و مارب الاخلاقی و طلبه الادیب و امنیه المورخ و قل مرمی المجتمع البشری اجمع . وهناک للشعر المذهبی مآرب اخری هی من اهم ما نجده فی شعر السلف الا و هی الحجاج فی المذهب والدعوه الی الحق و بث فضایل آل ایده ونشر روحیات العتره الطاهره : فی المجتمع بصوره خلابه واسلوب بدیع یمازج الارواح و یخالط الادمغه فیبلغ هنافه القاصی والدانی.»

تاثیر عمیق و نافذ کلام فصیح و بلیغ که در حدیث نبوی از آن به سحر بیان تعبیر شده ، مساله ای نیست که آمران به معروف بتوانند به آن بی اعتنا باشند. احتمال تاثیر در مخاطب از سویی یکی از شرایط وجوب امر به معروف و از سوی دیگرهدف امر به معروف است. سخن نازیبا و غیر شیوایی که از سوی آمر به معروف در امر و نهی وی به کاررود فاقد تاثیر در مخاطب باشد و با عدم پذیرش او توام گردد، چه سودی خواهد داشت اگر انسان در امر به معروف تنها در پی رفع تکلیف نباشد. ناگزیر باید از هر عنصری که در افزایش تاثیر امر و نهی او نقش دارد و برایش میسر است، استفاده کند و عنصر فصاحت و بلاغت و آرایه های ادبی از این گونه است . براستی آیا می توان همان تاثیری را که از یک اندرز اخلاقی سعدی در بیانی شیوا و هنرمندانه برجان می نشیند، از نصایح معراج السعاده نراقی انتظار داشت؟ آیا تاثیر علمی امر به معروف از سوی کسی که سخن خود را با لطافت ابی و ظرافت هنری به شهد فصاحت آمیخته و به کام جان مخاطب می چشاند ، با تاثیر سخن آمر به معروفی که سخن خود را در قالبی نازیبا و تعابیری ناخوشایند و نا متناسب بیان نماید، یکسان است؟ علامه محمد رضا مظفر در مبحث صناعات خمس منطق می نویسد: « فشاعر یجری و لا یجری بعد فیستطیع ان ینصرف فی النفوس حتی یکاد تکون له منزله الانبیاء من ناحیه التاثیر علی الجماهیر» علامه امینی نیز تاکید می کند : « انت تجد تاثیر الشعر الرائق فی نفسیتک فوق امی دعایه و تبلیغ »

ابن رشیق قیروانی در العمده می نویسد:« کل منظوم احسن من کل منشور من جنسه»

یادآور می شود که شواهد مذکور تنها در خصوص اشعار فصیح صادق نیست بلکه بر اساس قاعده « تعلیق الحکم بالوصف مشعر بالعلیه» شامل هر گونه سخن فصیح و مزین به آرایه های ادبی اعم از شعر و کلام منشور ولی شعر گونه نیز می گردد.

بخش دوم:

تاثیر عنصرخیال انگیزی ادبی در مخاطب امر به معروف و نهی از منکر

یکی از ادبای معاصر عرب می گوید: « ان میزه العباقر المبدعین الکبری ایا کانت عبقریتهم هی قوه الخیال» نیروی خیال در سطحی بالاتر از افراد عادی، ویژگی نوابغ بزرگ است ، چرا که خلاقیت و ابتکار پس از هوش و استعداد ذهنی برتر از افراد عادی، ویژگی نوابغ بزرگ است، چرا که خلاقیت و ابتکار پس از هوش و استعداد ذهنی برتر، مرهون قوه تخیل می باشد. از سویی ادبا معتقدند بخش مهمی از زیبایی سخن و وجه اشترک اکثر صناعات بینایی و بدیعی، عنصر خیال انگیزی است. مولفان البلاغه الواضحه می نویسند:« الامغلوب الادبی، الجمال ابرز صفاته و منشا جماله ما فیه من خیال رائع» اما مراد خیال انگیزی ادبی چیست؟ خواجه نصیر طوسی در اساس الاقتباس می نویسد: « مخیل کلامی بود که اقتضاء انفعالی کند در نفس به بسط یا قبض یا غیر آن » در تهذیب البلاغه آمده است : « الخیال مجموعه التصورات التی یثیرها المتکلم فی ذهن السامع لیجعل الواقع اکثر جمالا واشد تاثیرا فیه.» بر این اساس، خیال انگیزی ادبی که از عنصر فصاحت و آرابه های ادبی نشات می گیرد ، پامهای تربیتی در امر و نهی آمران به معروف و ناهیان از منکر را بر محمل خیال سوار نمودند. به ذهن و ضمیر مخاطب منتقل می سازد. برای مثال سعدی برای روشن ساختن ضرورت ارشاد و راهنمایی قافلان و گمراهان از این تشبیه تمثیلی بهره جسته است:

چون میبینی که نابینا چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است

بدیهی است ناصحان و آمران به معروف قبل از ورود به مرحله امر و نهی صریح و مستقیم می توانند در توضیح قبح عمل منکر یا حسن عمل معرفی که ترک شده از بیان توصیفی فصیح و خیال انگیز بهره گیرند. در این صورت مقدمه امر به معروف و نهی از منکر در بسیاری از مصادیق معروف و منکر می تواند نکات مشترک و یکسانی باشد که با زبان هنری بیان شود مانند:

از شور محبت چه خبر اهل هوس را این آتش عشق است نسوزد همه کس را

اصولا خیال انگیزی سبب تحریک عاطفه و احساس مخاطب و مالا افزایش درجه اثر پذیری او می شود.

پاسکال می گوید: « اعتقاد اکثر مردم تحت تاثیر عاطفه است نه دلیل و برهان » می توان این نکته را به سخن پاسکال افزود که حتی عقایدی که انسان براساس دلیل و برهان می پذیرد، در صورتی از نفوذ و ثبات در روحیه اش برخوردار خواهد شد که با عاطفه و احساس او آمیخته گردد. خواجه نصیر نیز معتقد است: « تعوس اکثر مردم تخیل را مطیع تر از تصدیق باشد.» علامه محمد رضا مظفر تاکید می کند:« تخیل از مهمترین عوامل موثر بر نفوس است.»

به مصداق اول دلیل علی المثنی وقوعه می توان نمونه های بیشماری از تاثیر ژرف و شگرف حاکم مخیل و مزین به آرایه های ادبی را از تاریخ ادبیات سراغ گرفت که همه بر مدعای ما در این مقال گواه است: نظامی عروضی در چهار مقاله خود می نویسد « احمد بن عبدا… خجستانی را پرسیدند تو مردی خربنده بودی ، به امارات خراسان چون رسیدی؟ گفت : روزی دیوان حنظله بادغیسی همی خواندم بدین دوبیت رسیدم :

مهمتری گر به کام شیر دراست شود خطر کن زکام شیر بجوی

یا بزرگی وعز و نعمت وجاه یا چو مردانت مرگ رویاروی

داعیه ای در باطن من پدید آمد که به هیچ وجه در آن حالت که اندر بودم راضی نتوانستم بود …

قصیده فاضحه جریر هجو راعی الابل از نیروی شگرف سخن بلیغ د راذهان و نفوس حکایت می کند.

مرثیه ای که ابوالحسن انباری در باره این بقیه سروده است و از منظره خواری یک وزیر مغضوب و مصلوب تصویری بدیع و با شکوه ارائه داده، نمونه بارز تاثیر سخن سرایی است:

علو فی الحیاه و فی الممات لحق قالت احدی المعجزات

نمونه های فراوان دیگری از مصادیق تاثیر شگرف و شگفت فصاحت و بلاغت در یادداشتهای نگارنده ، جمع آوری شده که : علت ضیق مجال امکان بیان آنها نیست . کوتاه سخن اینکه هم دلایل علمی و هم شواهد تجربی فراوان بر تاثیر بسیار بیشتر سخن فصیح و آراسته به زیورهای ادبی نسبت به سخن عاری از عنصر فصاحت وجود دارد که علاوه بر لزوم تاسی به کلام باری و حضرات معصومین ، آمران به معروف را ملزم می کند که به آموختن فنون فصاحت و بلاغت همت گمارند و سخن و قلم خود را هنگام امر و نهی ارشادی به این زیورها بیارایند.

بخش سوم:

شیوه های بیانی قابل استفاده در امر به معروف و نهی از منکر

براساس الگوی نهج البلاغه

مولای متقیان فرمانروای ملک سخن و امیر بیان است و از سویی خطبه های او نمونه های اعلای امر به معروف و نهی از منکر در مرتبه قولی محسوب می شود و شامل طیف گسترده ای از مصادیق معروف و منکر در حوزه های اخلاق ، عقاید ، سیاست و اجتماعیات می باشد آن حضرت از انواع شیوه های بیانی اعم از مجاز ، تشبیه ، استعاره و کنایه برای بیان حقایق بلند و حکمت های ثروت و معارف ناب در قالبی خیال انگیز بهره جسته است . مصادیق این شیوه های بیانی در سخنان آن حضرت آنقدر بسیار است که اگر بخواهیم حتی گلچینی از زیباترین نمونه های آن را بیان کنیم باید دهها برگ بر حجم این مقاله بیفزاییم. از این رو در هریک از شیوه های بیانی ذیل فقط به ذکر جند نمونه و آمار مربوط به ۱۸۰ خطبه مورد بررسی از نهج البلاغه اکتفا می کنیم:

۱-۳ تشبیه

تشبیه به ما کمک می کند تا شئی یا معنوی را بر جسته تر و با وضوح بیشتر تصور کنیم . تشبیه از ذهنی به عینی و معنوی به مادی یا برعکس صورت می گیرد. قرآن کریم در موارد متعدد از این شیوه بهره جسته است مانند آنجا که در وصف شجره الزقوم می فرماید: طلعها کانه رووس الشیاطین قرآن کریم برای نهی گنهکاران از گناه کفر و شرک و فسق ، یکی از عذابهای دوزخی را از طریق تشبیه ، شکل هولناک و رعب آوری توصیف می نماید و می فرماید شکوفه های درخت زقوم همانند سرهای شیاطین است. در آیه ای دیگر بی اعتنایی و اعراض کفار از آیات قرآن را به گریختن خران از مقابل شیران ژیان تشبیه می فرماید: فما لهم عن التذکره معرضین کانهم حمر مستنفره فرت من قسوره .

امیرالمومنین (ع) در۱۸۰ خطبه مورد بررسی مجموع ۴۷۰ تشبیه در قاالب ۱۷۴۰ کلمه به کار برده است در مقایسه با ۲۱ هزار کلمه ، تعداد کلمات ۱۸۰ خطبه ، ۸ درصد حجم خطبه ها را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر از هر ۱۲ کلمه ، یک کلمه در تشبیه به کار رفته و به تعبیر دیگر تقریبا از هر دوجمله آن حضرت ، یک جمله متضمن تشبیه است که البته حجم انبوه و فراوانی از کاربرد این شیوه بیانی را در امیر بیان نشان می دهد. برای مثال حضرت امیر (ع) برای تنفیر از دنیا گرایی و تبیین پوچی و زوال دنیا از چهار تشبیه زیبای پیاپی استفاده فرموده است : غرور حائل ، ضوء آفل و ظل زائل و سناد مائل در بیانی دیگر گناهان را به اسبان چموش و تقوی را بر مرکب راهوار تشبیه می فرماید: ان الخطایا خیل شمس حمل علیها و خلعت لجمها فتقحت بهم فی النار الا وان التقوی مطایا ذلل حمل علیها اهلها واعطوا ازقها فورتهم الجنه در یکی دیگر از خطبه های آن حضرت برای نهی مخاطبین خود از منکر سستی، کاهلی و غفلت ، به تشبیه توسل می جوید: تدوا من داء الفقره فی قلبک بعزیمه و من کری الغفله من ناظران بیقظه سستی و کاهلی را به بیماری و غفلت را به خواب تشبیه فرموده است. در یکی دیگر از امر به معروف های خود ، آن حضرت برای توصیه به تمسک به قرآن کریم، در بخشی از یک خطبه ۲۲ تشبیه بکار برده است ، از جمله قرآن را به چراغدان ، شاهراه ، دریای ژرف ، معدن ، چشمه ، گلزار ، منزلگاه کاروان ، بیشه زار ، داروی شفا بخش ، ریسمان استوار ، سپر محکم ، و د‍ژ محکم تشبیه نموده است .

۲-۳ استعاره

استعاره استعمال کلمه ای در معنی مجازی به واسطه علاقه مشابهت است مانند آیه کریمه واشتعل الراس شیبا که اشتعال را در معنی سپید گشتن موی سر بکار برده است مانند این بیت حافظ:

ماهم این هفته برون رفت و به چشم سالی است حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی است

راز بلاغت استعاره در نمایاندن معنی است در صورت یک امر محسوس و مجسم و نیز در ایجاز در تعبیر به این سخن حضرت باری تعالی در وصف آتش دوزخ بنگرید: تکاد تمیز من الغیظ دوزخ در صورت یک شخص خشمگین و آتشین چهره نمایانده شده که از شدت خشم نسبت به دوزخیان نزدیک است که قطعه قطعه و منفجر شود . این سخن کوتاه ولی بلیغ در بیان شدت وحشت انگیزی و هولناکی منظره دوزخ کاملا گویا و رساست . در ۱۸۰ خطبه مورد بررسی از نهج البلاغه تعداد ۹۹۵ استعاره با حجم ۲۱۰۰ کلمه یعنی یک دهم حجم کلمات خطبه ها به کار رفته است یعنی تقریبا در هر دو جمله یک استعاره وجود دارد.

برای مثال در بیان سوء عاقبت و نافرجامی گنهکاران می فرماید: زرعوا الفجور و سقوه الغرور و حصد و الثبور « گناه را کاشتند با فریب آن را آبیاری کردند و از آن هلاکت برداشت نمودند.»

در بیان فریبندگی و جفاکاری دنیا و در واقع برای نهی از منکر دنیا طلبی می فرماید: قمصت بارجلها و قنصت با حبلها و اقصدت باسهمها واعلقت المرء اوقاق المنیه.

« هنگامی که دنیا طلبان به دنیا انس گرفتند ناگهان دنیا به آنها لگد می زند و آنان را به دام می افکند و با تیر هلاکت بدانها نشانه می رود و کمند مرگ برگردنشان می اندازد.» در این سخن بلیغ و گویا امیر بیان با چهار استعاره پیاپی چهره خشن و هلاکت بار دنیا را ترسیم فرموده دنیا طلبان را از منکر دنیا طلبی تحذیر و نهی می فرماید . در سخنی دیگر برای امر به معروفی چون جهاد می فرماید : دووا اسیوف من الدماء ترووا من الماء : « شمشیرهایتان را از خون سیراب نمایید تا از آب سیراب شوید .» این سخن حضرت که در کمال ایجاز و بلاغت بیان شده است به نوشته مورخین تاثیر معجزه آسایی در تهیج سپاهیان عراق برای طرد لشگریان شام از شریعه های رودخانه ای که در جنگ صفین تصرف کرده بودند ، داشته است .

در بیانی دیگر برای تحذیر از فریبندگی دنبا و نزول عذاب ناگهانی الهی برای دنبا طلبان می فرماید: بینا هریضحک الی دنیا و تضحک الیه فی ظل عیش عقول اذ وطی الدهر به حسکه : « آنگاه که ( شخص دنیا پرست آلوده به مطامع دنیوی ) به دنیا لبخند می زند و دنیا نیز با روی خوش با تبسم ، به او رو می کند و او را به زندگی غافلانه ای فرو می برد ، ناگهان روزگار خارهای کشنده خود را بر تن او فرو می کشد … »

کاربرد فراوان استعاره در انواع گوناگون آن اعم از استعاره تخییله ، استعاره مصرحه ، استعاره مکنیه و مرشحه در سخنان امیرالمومنین (ع) بویژه در نصایح اخلاقی امر به معروف و نهی از منکردلیل روشن و شاهد صادقی است بر ضرورت استفاده آمران به معروف و ناهیان از منکر از این شیوه بیانی برای اثر بخشی بیشتر به او امر ، نواهی و نصایح خود. نمونه های زیبا و شگفت در این خصوص بسیار است ولی مجال طرح آنها دز این مقاله مضیق است.

در ادامه مبحث شیوه های بیانی قابل استفاده در امر به معروف و نهی از منکر که در نهج البلاغه نیز کاربرد بسیاری دارد ، مجاز ، تمثیل و کنابه نیز قابل ذکر است که به علت ضیق مجال ، فقط به ذکر آمار و یک نمونه بسنده می کنیم. سید رضی در مقدمه خطبه ۱۷۰ نهج البلاغه آورده است : امام (ع) در پاسخ فرستاده گروهی از اهالی بصره ، پس از بیان توضیحاتی از او می خواهد که بیعت کند، آن فرستاده می گوید من سفیر و نماینده یک گروه هستم و نمی توانم بدون مشورت با آنان با شما بیعت کنم . امام در پاسخ این سخن ، تمثیل بسیار بلیغ و موجزی را بیان می فرماید که آن مرد حجاب شده و بیعت می کند.

امام به آن فرستاده فرمود: ارایت ان الذین وراءک بعتوک رائدا تبتغی لهم مساقط الغیث فرجعت الیهم و اخبرتهم عن الکلا و الماء ، فخالفوا الی المعازش و المجادب ، ما کنت صانعا؟ قال: کنت تارکهم و مخالفهم الی الکلا و الماء فقال علیه السلام نامدد اذا یدک سید رضی در ادامه نقل می کند : فقال الرجل فوالله ما استطعت ان امتنع عند قیام الحجه علی فبلیعته علیه السلام

در ۱۸۰ خطبه مورد بررسی مجموعا ۲۱۱ کنایه ، تمثیل و مجاز به کار رفته که این ۲۱۱ مورد رد قالب ۶۸۰ کلمه بیان شده است .

بخش چهارم

آرایه های ادبی قابل استفاده در امر به معروف و نهی از منکر بر اساس الگوی نهج البلاغه

کثرت و تنوع آرایه های ادبی و صناعات بدیعی در سخنان امیر بیان (ع) آنقدر بسیار و چشمگیر است که نشانه اصرار و التزام آن حضرت بر آراستن نصایح و امر به معروف ونهی از منکر خود به زیور فصاحت و زینت بلاغت است و از این جهت الگوی روشنی را برای آمران به معروف ترسیم می نماید.

سخنان امیر المومنین بویژه در مواردی که به امر به معروف و نهی از منکر می پردازد کاملا موزون ، سجع و آهنگین و آکنده از آرایه های چون طباق (تضاد) جناس ، مراعات نظیر ، ایهام ، اقتباس ، اسلوب الحکیم ،ردالصدرالی العجز ، لزوم مالایلزم و … می باشد در اینجا برای اختصار به سه آرایه سجع ، جناس ، و طباق بسنده می کنیم:

۱-۴ سجع

در میان نصایح اهل بیت عصمت و طهارت که امراء الکلام اند بویژه امیرالمومنین ، بندرت می توان سخنی را یافت که گونه ای از سجع یا ترکیب موزون در آن نباشد . در ۱۸۰ خطبه مورد بررسی از ۲۱ هزار کلمه ، تعداد ۴۵۰۰ کلمه در سجع به کار رفته است یعنی حدود ۲۰ درصد کلمات کاملا موزون و سجع است و با توجه به اینکه در سجع کافی است کلمات پایانی عبارات ( و در برخی موارد برخی کلمات میانی جملات) موزون باشد ، در واقع باید گفت حدود ۸۰ درصد جملات نهج البلاغه کاملا موزون و سجع است ( با فرض اینکه هر حمله بطور متوسط دارای ۴ کلمه است ) موزون بودن سخن ، شکل و قالب معین و متناسبی را به وجود می آورد که موجب التذاذ مخاطب است و نیز به فهم سخن و حفظ آن کمک می کند . از خستگی و ملامت مخاطب می کاهد و در او آمادگی برای قبول معانی را فراهم می سازد . از این رو برای یک ناصح و آمر به معروف که قصد نفوذ در ذهن و ضمیر مخاطب خود را دارد. استفاده از این شیوه اکیدا توصیح می گردد. وقتی که سعدی می گوید :

نه چندان بخور کز دهانت برآید نه ان سان که از ضعف جانت برآید ،

یا وقتی می سراید :

راستی کن که راستان رستند در جهان راستان قوی دستند

مضمون و محتوای مورد نظر بر محمل سجع و آهنگی گوشنوار و سوار شده به عمق ذهن و احساس مخاطب نفوذ می کند . علامه مظفر می گوید : سخن سجع و موزون تاثیر عمیقی در منفعل ساختن مخاطب و در تحریک قوه خیال او دارد. احساسات را برمی انگیزد و انسان را شور و هیجان می بخشد . استاد شهید مطهری می نویسد:« بوعلی سینا سخن بسیار عالی و لطیفی در مقامات العارفین دارد. او می گوید: یکی از عواملی که باعث تجمع روحی در انسان می شود عبارت است از الکلام الواعظ من قائل زکی بعباره بلیغه و نغمه رخیمه همانگونه که ملاحظه می شود ابن سینا در کنار ویژگیهایی چون پندآموزبودن سخن و واراسته بودن قائل آن ، بلاغت کلام و خوش آهنگ بودن آن را در تجمع قوای روحی مخاطب موثر می داند . نمونه هایی از سجع های زیبا در نصایح امیرالمومنین (ع) را به اشارات بیان می کنیم.

« یذلاو بعثه بالحق لتبلبلن بلبله لو تعزبلن غربه لوتساطن … فلئن مار ….

«

۲-۴ طباق ( تضاد )

طباق عبارت است از به کاربردن دو کلمه یا دوعبارت که مفهوم متضاد داشته باشند، این آرایه ادبی در صورتی که با ذوق سلیم و حسن سلیقه ناصح و آمر به معروف همراه باشد می تواند به اثر بخشی بیشتر سخن کمک نماید. در ۱۸۰ خطبه نهج البلاغه ۹۹۳ بار از این آرایه ادبی در قالب ۲۰۶۰ کلمه استفاده شده است که حدود ده درصد کل کلمات خطبه ها را تشکیل می دهد.

۳-۴ جناس

جناس یکسانی در لفظ و اختلاف در معنی است مانند آیه کریمه «وجنی الجنتین دان » و نیز آیه « قال این لعملکم من القالین » جناس انواع گوناگونی دارد که همه این انواع در سخنان امیر بیان بکار نرفته است: « فان الدنیا رنق مشربها ردغ مشرعها یونق منظرها ویوبق مخبرها »

« قد غاب عن قلوبکم ذکر الاجال و حضرتکم کواذب الامال»

جناس همانند سجع به لحاظ ایجاد نرمی وزن و آهنگ گوشنواز در سخن ، جاذبه و تاثیر افزونتری برای مخاطب ایجاد می کند و جلوه و زیبایی بیشتری به آن می بخشد مانند:

مشو تا توانی ز رحمت بری که رحمت برندت چو رحمت بری

تو حاصل نکردی به کوشش بهشت خدا در تو خوی بهشتی بهشت

چون از تو گشتی همه چیز از تو گشت چون از او گشتی همه چیز از تو گشت

یک نمونه عالی و شگفت از جناس در سخنی از امیرالمومنین (ع) ( که البته در نهج البلاغه نیامده است ) و مصداق زیبایی از کاربرد جناس در امر به معروف است ۱۲ کلمه پیاپی دوبه دو متجانس به کار رفته از این قرار است :

غرک عرک فرصلا اذک ذلک فاخش فاحش فعلک فعلک اذهبتهاد

تعداد ۸۰۰ مورد جناس در ۱۸۰ خطبه مورد بررسی آمده است که حجم انبوه و قابل تاملی می باشد.

جمع بندی آمار کاربرد شیوه های بیانی و آرایه های ادبی

شیوه های بیانی

تعداد موارد کاربرد در این شیوه

تعداد کلمات بکار رفته در این شیوه بیانی

تشبیه

۴۶۷

۱۷۳۵

استعاره

۹۹۶

۲۰۷۳

کنایه

۱۵۱

۴۳۲

مجاز

۳۶

۸۳

تمثیل

۲۴

۱۶۲

 

آرایه های ادبی

تعداد کلمات به کاررفته در هر آرایه

سجع

۴۴۷۷

طباق

۲۰۶۰

جناس

۷۷۲

جمع

۷۳۰۹

تعداد بیش از ۱۶۷۰ بار استفاده از شیوه های بیانی خیال انگیز چون تشبیه ، استعاره ، مجاز و کنایه در قالب حدود ۴۵۰۰ کلمه یعنی حدود ۵/۱ حجم کل ۱۸۰ خطبه مورد بررسی و به تعبیر دیگر ( با فرض اینکه هر جمله به طور متوسط شامل ۴ تا ۵ کلمه باشد ۹ استفاده از حداقل یک اسلوب ادبی خیال انگیز در هر جمله الگوی امیر بیان است برای ناصحافی که می خواهند بابیانی بلیغ ، شیوا و موثر نصایح خود را در عمق مخاطب نفوذ بخشند.

همچنین آراستن بیش از هفت هزار کلمه یعنی ۳/۱ کلمات سخن خود به آرایه های ادبی نیز الگوی امیرالمومنین (ع) به عنوان بزرگترین آمر به معروف و ناهی از منکر پس از رسول خدا (ص) ، که برای همه آمرین به معروف الگویی بی بدیل و لازم الاتباع می باشد. این آمار آنقدر گویا و روشن است که استدلال به آن برای اثبات ضرورت بهره گیری از آرایه های ادبی در امر به معروف و نهی از منکر ، مستغنی از شرح بیان است . امید است که مبلغان مربیان ، ناصحان و آمران به معروف این الگو را به کار بندند.

————————————-

منبع: سایت ستاد احیاء خراسان رضوی