شیوه های موثر در بر خورد با منکرات

شیوه های موثر در بر خورد با منکرات

“هدف از انجام نهی از منکر تنها برخورد سخت با اهل منکر و ابراز خصومت با آنان نیست، بلکه هدف، پیشگیری از ارتکاب منکر و گسترش آن در جامعه است، از این رو بایسته است، شیوه ای کارساز اتخاذ شود تا بدون آن که امر و نهی ها به خصومت با دیگران بینجامد، از وقوع منکرها جلوگیری به عمل آید.”

برای آشنایی با شیوه های موثر در این بخش برخی از آن ها را به اختصار یاد می کنیم:

۱ . خطاپوشی

هرچند منکرات اموری زشت و نهی از آن ها امری بایسته است، ولی باید مراقب بود تا در فرآیند نهی از منکر، زشتی ها آشکار نشود زیرا که افشای بدی ها نوعی اشاعه فحشاست و این خود منکری دیگر است. (اختصاص مفید ص۲۲۷)این شیوه را از امام علی(ع) بیاموزیم که در پاسخ این سوال پیامبر (ص) که اگر ببینید فردی عملی زشت انجام می دهد چه خواهید کرد؟ فرمود: آن را می پوشانم. پیامبر(ص) پرسید: اگر آن را دوباره مشاهده کنید چه گونه بر خورد می کنید؟ پاسخ داد: آن را با عبا و ردای خود می پوشانم. (مستدرک ج ۱۲ ص ۴۲۶)

۲ . بستن چشمه فساد

یکی از شیوه های درست در برخورد با منکر، بستن چشمه فساد و تباهی هاست، زیرا گاه می توان با تدبیری کوچک و کم هزینه، از وقوع منکری بزرگ و گسترش آن در جامعه پیش گیری کرد و زمینه سوءاستفاده اهل منکر را از میان برداشت، چونان پیامبر اکرم(ص) که با تخریب مسجد ضرار زمینه بسیاری از شیطنت های منافقان و زشتی اهل منکر را از میان برداشت.سیره پیشوایان معصوم ما یادآور نمونه های عینی از این شیوه کارآمد است که در مبارزه با منکرها و پیش گیری از گسترش آن، این شیوه را به کار می بستند.امام صادق(ع) و امام باقر(ع) هر کدام جداگانه  آورده اند: در زمان امام علی(ع) جوانی را به نزد آن حضرت آورده بودند که استمناء کرده بود. آن حضرت تا آن جا که کف دستان آن جوان قرمز شد به دست های او تازیانه زد و سپس برای پیشگیری  از تکرار آن، دستور داد تا از بیت المال هزینه ازدواج او را پرداخت کنند. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص۵۷۴)از این نمونه ها که در سیره و منطق عملی پیشوایان ما فراوان است، می توان نتیجه گرفت که برای پیش گیری از منکرها لازم است به جای مبارزه با معلول ها با علت ها مبارزه کرد که از ضریب موفقیت بالایی برخوردار است.

۳ . به کارگیری روش منطقی

در نهی از منکر نباید تنها به نکوهش از منکر و نهی از آن بسنده شود، بلکه لازم است ابتدا راهی درست و مکانیسمی منطقی ارائه شود تا مردم، با پیمودن راه درست و رو آوردن به این مکانیسم ها، از رو آوردن به منکرها سرباز زنند. بی گمان اگر در انجام فریضه نهی از منکر، راهی درست ارائه نشود، راهی به جلو نمی رود و جز به سرگردانی مردم نمی انجامد.

خوب است این شیوه را از قرآن کریم بیاموزیم که می فرماید: پیش از آن که خداوند آدم را از خوردن نوعی خوراکی منع کند، انواع نعمت ها، خوراکی ها و میوه ها را فراهم آورد و به آن حضرت دستور داد تا از آن ها استفاده کند. (بقره/ ۳۵)همان طور که در حکایت سوء نیت قوم لوط و قصد سوء استفاده از مهمانان آن حضرت، این مکانیسم را به کار برد و فرمود: آن گاه که لوط، قومش را از مزاحمت مهمانان و قصد عمل زشت با آنان منع کرد، ازدواج مشروع آنان با دخترانش را پیشنهاد داد تا از این راه که راهی درست و مشروع است، آتش شهوت خود را خاموش کنند. (هود/ ۷۸) اگر خوب دقت کنیم خواهیم دید که همین شیوه، در متن آیات مربوط به فریضه امر به معروف و نهی از منکر نیز نهفته است، زیرا تقدیم دعوت به خیر در برخی آیات و تقدیم امر به معروف بر نهی از منکر در دیگر آیات این فریضه، خود حاکی از این مکانیسم منطقی است، و این ساختار، یک جنبه روانی نیز دارد و آن این که وقتی مردم چهره زیبای معروف را دیدند در روحشان اثر می کند و به خود می گویند: وقتی راه هست چرا ما بیراهه برویم؟!بنابراین، اگر در جامعه از بیماری خانمانسوز اعتیاد نهی می شود لازم است راه ترک آن مانند دارو و بیمارستان رایگان فراهم شود، اگر جوان ها از برقراری ارتباط نامشروع بازداشته می شوند باید وسیله ازدواج آسان برای آنان فراهم آید، اگر از سرقت، تکدی و شغل های کاذب پیشگیری می شود لازم است پیش از آن، اشتغال زایی شده و افراد بی کار به کار گمارده شوند و اگر از اخذ رشوه در ادارات نهی می شود باید حقوق مکفی به آنان پرداخت شود.

۴ . مقابله گام به گام

گاه منکرات و عادت های زشت، آن چنان با وجود مردم عجین شده و در جامعه ریشه دوانده که نمی توان با نهی از منکر سطحی و کوتاه مدت، مردم را از آن بازداشت و آن منکرها را از سطح جامعه برچید. این جاست که نیازمند برنامه ای درازمدت است تا بتوان با استفاده تدریجی و با تأنی، آثار زیانبار شیوع منکر در جامعه را گوشزد کرد و با برنامه ریزی درست و خردمندانه به سوی ریشه کنی عادت های زشت از جامعه پیش رفت.تدریجی بودن مبارزه با منکرات را از قرآن کریم بیاموزیم که مبارزه با عادت زشت می گساری را در ۴ مرحله در حدود بیش از ده سال تکمیل کرد. در مرحله نخست، به خرما و انگور که ماده خام شراب است اشاره کرده، می فرماید: از خرما و انگور، هم باده ای مستی بخش و هم خوراکی نیکو تهیه می کنند. (نحل/۶۷)در این مرحله که روزی گوارا در برابر باده مست کننده قرار گرفته است، این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که چرا یکی از دو ثمره یاد شده نیکو و دیگری نباشد؟ جالب این است که ذیل همان آیه، به این علامت سوال، صحه گذاشته و همگان را به ژرفنگری در حل این معما وادار کرده است: ان فی ذلک لآیه لقوم یعقلون.قرآن در مرحله دوم مبارزه با می گساری، هر چند به سود ناچیز آن اشاره کرده است ولی به یاد می آورد که در آن، گناهی بزرگ است: واثمهما اکبر من نفعهما. (بقره /۲۱۹)در مرحله سوم، به صورت موردی، حکم تحریم شرب خمر را بیان داشته، می فرماید: آن گاه که شراب نوشیدید و مست شدید نماز نخوانید: لاتقربوا الصلاه و انتم سکاری. (نساء/۴۳)در این مرحله هر چند به طور کلی حکم تحریم شرب خمر بیان نشده است اما همگان خواهند فهمید که آن چه در حال نماز شایسته نیست در غیر از نماز نیز از اهل ایمان پسندیده نخواهد بود.پس از آن که در مراحل پیش گفته، زمینه بیان حکم قطعی و نهائی تحریم شرب خمر مساعد شد، قرآن کریم در مرحله چهارم آن چنان پیش رفته است که تحریم خمر را در کنار بت پرستی قرار داده و  آن را از اعمال زشت شیطان معرفی کرده است: انما الخمر و… رجس من عمل الشیطان؛ شراب، رفتاری پلید از رفتار شیطان است. (مائده/۹۰)در شیوه برخورد با منکر، موارد دیگری مانند: آگاه سازی در بیان زشتی های منکر، ایجاد موانع، تغافل و نادیده انگاری، پر کردن اوقات فراغت افراد بی کار، برخورد گروهی و مانند آن، وجود دارد که توضیح بیشتر آن را به مجالی دیگر وامی نهیم.

د: شیوه های رویارویی با اهل منکر

باوجود آن که پروردگار عالمیان، آدمیان را به حجتی درونی و برونی مجهز کرده و اسباب هدایت و دوری از رفتارهای ناصواب را برای آنان فراهم آورده است، اما گاه غفلت کرده و تحت تاثیر وسوسه دشمن درون و برون واقع می شوند و آگاهانه یا ناآگاهانه، از خود رفتارهای ناشایست بروز می دهند.از آ ن جا که در نظام اجتماعی اسلام، نمی توان این گونه رفتارها را نادیده گرفت، لازم است با بهره گیری از آموزه های اسلامی، شیوه ای درست و کارساز در برخورد با خطاکاران اتخاذ شود تا با به کارگیری آن، آنان را از ارتکاب هر چه بیشتر به گناهان بازداشت و رفتارهای ناصواب آنان را به حداقل رساند.

۱ . مدارا و ترحم

در فرهنگ متعالی اسلام، خطاکارانی که به رفتارهای ناشایست روی می آورند، بیمارانی می مانند که سزاوار ترحمند و به یقین، بروز این گونه رفتارها موجب از هم گسستگی پیوند برادری آنان با دیگران نمی شود.در این باره از قرآن کریم بیاموزیم که تمامی اهل ایمان را- هر چند برخی مرتکب خطا شوند- اولیای یکدیگر معرفی کرده است و سپس آنان را موظف کرده تا یکدیگر را به خوبی ها دعوت کنند و از منکرها بازدارند: والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر. (توبه/۷۱)چه زیبا و گویا است این سخن پیامبر اکرم(ص) که فرمود: مثل انسان خطاکار مثل شتر فراری می ماند که دیگران، هرچه او را تعقیب کنند او دورتر می شود ولی آن گاه که صاحب آن شتر، با مدارا آن را تعقیب کند آ ن را رام می کند و بر او سوار شود. از این رو، بر همه لازم است با مهربانی تمام، آتش دامان خطاکاران را خاموش کنند و  آنان را از درد و رنجی که از آتش گناه و بدرفتاری می کشند برهانند و در این باره از پیشوای پرهیزگاران بیاموزند که مانند طبیبی مهربان با درک بیماری این بیماران، همگان را به معالجه آنان دعوت کرده و فرمود: شایسته است آنان که مرتکب گناه نشده و از معصیت در امان مانده اند، به گناهکاران و عاصیان ترحم آورند و همواره به درگاه خدا سپاس گزارند تا سپاس خداوندی، آنان را از عیب جویی گناه کاران باز دارد، پس چه گونه است حال غیبت کننده ای که زبان به غیبت برادر خود می گشاید و او را به سبب گرفتار شدنش در چنگ گناه سرزنش می کند. (نهج البلاغه/ خطبه ۱۴۰)گزیده سخن آن که اگر نتوان، بر زخم آسیب دیدگان از گناه، مرهم گذاشت نباید با نگاه تحقیرآمیز و با سخنان نیش دار، قلب آزرده آنان را ریش ساخت تا چنین پاسخی از سوی آنان بشنوند که شاعر گفت:

اذا رأیت اثیما کن ساترا و حلیما

یا من تقبح امری لم لاتمر کریما

سعدی در اشاره به شرح و ترجمه آن آورده است؛ جوانی مست، دید عابدی با نگاهی تحقیرآمیز، وی را به تمسخر گرفته است، رو به او کرد و گفت:

متاب ای پارسا روی از گنهکار

به بخشایندگی در وی نظر کن

اگر من ناجوانمردم به کردار

تو بر من چون جوانمردان نظر کن

۲ . امید دادن

گاه برخی گناه کاران تمام درها را بر روی خود بسته می بینند و از اصلاح خود ناامید می شوند؛ از این رو آن گاه که ایشان را از لغزش ها باز می دارند، آهی سرد از دل برآورده می گویند: دیگر از ما گذشته و تمام پلهای پشت سر خود را در هم کوبیدیم و از راهی که رفتیم برگشت غیرممکن است.

این جاست که باید آنان را بازسازی و امیدوار کرد. برای این کار لازم است، هم به آنان شخصیت داد، به حدی که گذشته خود را فراموش کنند و به آینده امیدوار شوند و هم، عفو و گذشت خداوند کریم را گوشزدشان کرد و گفت: مگر گناه شما از گناه ساحران فرعون که برای شکست دادن حضرت موسی در دربار فرعون، گرد آمده بودند بزرگتر است؟! و آیا پرونده شما از پرونده حربن یزید ریاحی که راه را بر امام حسین(ع) بست و موجب ترس و آزردگی کودکان  آن حضرت شد سیاه تر است؟! چه طور شد آنان از راهی که رفته بودند برگشتند و خدای مهربان تا آن جا آنان را پذیرفت که شهادت را نصیب آنان کرد؟!

۳ . یادآوری خوبی ها

یکی از شیوه های کارآمد در برخورد با اهل منکر، یادآوری کرامت ها و خوبی های انسان است، زیرا اگر چهره واقعی او به وی نمایانده شود و بداند که او برترین موجودات عالم آفرینش است (اسرا/۷۰) و او تنها آفریده ای است که معمار هستی، او را از روح خود برخوردار کرده(حجر/۲۹) و در  آفرینش او، به خود تبریک گفته است، (مومنون/۱۴) کمتر گرد گناه می گردد و دامن خود را به آن، آ لوده نمی کند، از این روست که باید به مخاطب فهماند، او نه برای دنیا و برخورداری از زندگی حیوانی که برای بقا و برخورداری از زندگی معنوی آفریده شده است، و باید از او پرسید: او که می تواند با بروز دادن خوبی های خود، گام بر بال فرشتگان نهد و تا آن جا که در وهم ناید پیش رود چرا با روی آوردن به زشتی ها و پلشتی ها و دامن زدن به منکرات، خود را از دست یابی به مقام های عالی انسان محروم کند و از عالم حیوانی سر درآورد؟! (فرقان/۴۴) و باید پرسید: او که می تواند با پیمودن راه درست به بهشت درآید و به بارگاه قدس سرمدی بار یابد، چرا با انحراف از این مسیر، خود را از این نعمت بی بدیل محروم سازد؟!، این بخش را با توصیه ای از امام علی(ع) پایان می دهیم که سخنی گویا و نافذ است، فرمود: لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلا تبیعوها الابها؛ برای شما جز بهشت، بهایی نیست پس آن را جز با بهشت معامله نکنید. (نهج البلاغه/ حکمت ۴۴۵)

۴ . رازداری

خطاکارانی که به منکر دامن می زنند متفاوتند، برخی آن چنان وقاحت را از حد بیرون برده و پرده دری می کنند که نه برای خود و نه برای اجتماع، هیچ احترامی نگه نمی دارند و اما برخی، هر چند خطاکارند ولی تا حدودی مأخوذ به حیا هستند و راضی به حرمت شکنی آشکار نمی باشند.بدیهی است که در این صورت، وظیفه افراد در امر و نهی آنان نیز متفاوت خواهد بود، گروه نخست که حرمت شکنی را آشکار کرده و از آن هیچ ابایی ندارند، لازم است به هر صورت ممکن، آنان را از ادامه کار بازداشت ولی در برخورد با گروه دوم، لازم است به طور پنهانی امر و نهی شوند، زیرا که امر و نهی پنهانی، هم موثرتر است و هم موجب حفظ آبروی آنان می شود که امری ضروری است (محجه البیضاء ج ۵ص ۲۶۰) امام حسن عسکری(ع) در ضرورت رازداری امر و نهی فرمود: من وعظ أخاه سرا فقد زانه و من وعظه علانیه فقد شانه؛ هر که برادر دینی خود را پنهانی نصیحت کند، او را آراسته کرده است و هر که آشکارا پند دهد، او را بی مقدار ساخته است. (بحار، ج ۷۵ ص۳۷۴)

۵ . کمک های مالی

یکی دیگر از شیوه های برخورد با خطاکاران که نقشی بسزا در بازداشتن آنان از خطا دارد کمک مالی است. این شیوه را از امام صادق(ع) بیاموزیم که در نهی از منکر شخصی به نام «شقرانی» به کار بست.او که فردی می گسار بود، می گوید: اطلاع یافتم، منصور دوانیقی به مردم بار عام داده و هر کس به دیدن او می رود هدیه ای مناسب می گیرد و من در این اندیشه بودم که چه کسی را واسطه کرده تا مرا به وی معرفی کند. تا آن که خدمت امام صادق(ع) رفته و خواسته خود را مطرح کردم، امام به اندرون رفت و برگشت مبلغی به من کمک کرد و سپس فرمود: یا شقرانی أن الحسن من کل احد حسن و أنه منک أحسن لمکانک منا و أن القبیح من کل أحد قبیح و أنه منک أقبح؛ ای شقرانی نیکی از همگان نیک است و آن از شما به خاطر موقعیتی که نسبت به ما دارید نیک تر است و بدی از همگان بد است ولی از شما بدتر است. (بحار، ج ۴۷ص۳۵۰)لازم به یادآوری است، این سخن امام به شقرانی از آن رو بود که او فردی شراب خوار بود.