مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

شرایط تبلیغ و فرهنگ سازی در جامعه اسلامی

شرایط تبلیغ و فرهنگ سازی در جامعه اسلامی

“از روحیه های مؤمن، منش تبلیغی داشتن است، همچنانکه امام علی(علیه السّلام) می فرمایند: “تبلیغ دین غریزی مؤمن است”(۱). “

مؤمن ناخودآگاه به سمت تبلیغ می رود. در مورد کسب این روحیه و پرداختن به عملیات تبلیغ شرایطی وجود دارد، که یکی از آنها را در شماره قبل ذکر کردیم و آن “کسب آگاهی و علم” بود. شرط دیگر را هم امروز عرض می کنیم، اما قبل از آن دو مقدمه برای تبلیغ باید ذکر شود.
باید در جامعه ما فرهنگ تبلیغ و اثرگذاری به صورت یک خوی پسندیده و عمومی رواج یابد. مثلاً در جامعی کنونی ما امر به معروف و نهی از منکر که یکی از زیر شاخه های مهم تبلیغ است، کم رونق است. چرا؟ چون فرهنگ “تبلیغ” در جامعه باب نشده است؛ همه بی تفاوت و بی تاثیر از کنار هم عبور می کنند. برای تأثیر و تبلیغ، زیر مجموعه های زیادی است. یکی از آنها امر به معروف و نهی از منکر بود. گاهی کار به این مرحله نمی رسد و یک نصیحت یا موعظه کفایت می کند. یا گاهی حتی اطلاع رسانی کردن به عنوان یک عملیات تبلیغاتی کافی است.
جامعه ای که مردم آن نسبت به هم بی تفاوت نباشند، جامعه ای است سالم. مثلاً وقتی تصادفی رخ می دهد، بقیه بی تفاوت نباشند. اگر می شود، قبل از اینکه پلیس بیاید، مسئله را ریش سفیدانه حل کنند برخلاف جوامع غربی که به شدت مرده اند. چون فاقد چنین ویژگی هستند و همه ی کارهای خود را به قانون سپرده اند و حتی دانشمندان غربی خود معترف شده اند که: “جامعه ما رو به اضمحلال است و برای نجات آن روشی در دین مسلمانان است به نام امر به معروف و نهی از منکر که باید سراغ آن برویم.” در واقع یعنی بی تفاوتی که سرچشمه آن خودخواهی و لیبرالیزم است را کنار بگذارند.اگر امروز شاهدید که صهیونیزم جهانی چنین آسوده دست به جنایت می زند، به این دلیل است که قبلاً جامعه غرب را اخته کرده است.
مؤمن، بی خاصیت و بی تاثیر نیست. بی خاصیتی مال فرهنگ غرب است. انسان اگر به فکر دیگران نباشد و بی تفاوت زندگی کند، منفور خداوند متعال واقع می شود. معلوم نیست دعاهایش مستجاب شود یا گناهانش مورد مغفرت قرار گیرد. اگر اهل فعالیت تبلیغی نباشیم، در قیامت شرمنده اباعبدالله که فلسفه قیام و شهادت او تبلیغ بود، خواهیم شد. امروز فضای بین المللی ظهور کاملاً آماده است؛ به غزه نگاه کنید چه جنایاتی را انجام می دهند؟ اما در پادگان حضرت چه؟ آیا یاوران حضرت آماده اند؟ البته هستند کسانی که کار تبلیغی می کنند، اما بحث اینجاست که تبلیغ کردن باید فرهنگ شود.
در مورد اهمیت امر به معروف و نهی از منکر، در روایت داریم که “منکر را رد کن به اندازه تلاش خودت”(۲) این روایت بیانگر فراگیر بودن امر تبلیغ است. وقتی میزان و ملاک توان انسانها است یعنی همه باید تلاش کنند حتی اگر توانشان اندک باشد. مثلاً با یک لبخند زدن می توان کار تبلیغی کرد. در روایت آمده است”بر روی مؤمن لبخند بزنید و در مقابل گنهکار چهره خود را در هم بکشید.”(۳) این کارهای کوچک، همجنس خون امام حسین است و حیف است که انسان این کارهای کوچک را از دست بدهد.
دومین مقدمه برای امر تبلیغ، این است که باید توفیق و لیاقت تبلیغ را از خداوند متعال طلب کنیم. خداوند به هر کسی اجازه فعالیت تبلیغی نخواهد داد. نه تنها نیت و عمل خود، بلکه عمل والدین نیز در توفیق و اذن یافتن از خداوند برای تبلیغ موثر است.
۱) وقتی انسان موفق به تاثیر در دیگران بشود، عمل خیری که دیگران در اثر تبلیغ تو انجام داده اند، برای تو نیز محسوب می شود.(۴) ممکن است عمل خیر خودت به خاطر عواملی مثل عُجب و ریا از بین برود، ولی ثواب این عمل برای تو خواهد ماند.
۲) تبلیغ، در عاقبت به خیری فرزندان خیلی موثر است و وقتی موفق به تاثیر گذاری در دیگران بشوید، خداوند چنان برنامه ای می ریزد که فرزندتان به آسانی در مسیر حق و حقیقت قرار گیرد.
از مقدمات که بگذریم به شرط دوم تبلیغ یعنی اهل عمل بودن است می رسیم.
معمولاً سؤال می شود که آیا لازم است قبل از تبلیغ کردن، خود عامل به آن بوده باشیم؟ همچنانکه در قرآن آمده است “آیا دیگران را به کار نیک امر می کنید و خود را فراموش می کنید؟!”(۵)
به نظر می رسد که برای تبلیغ، کافی است عمل نکردن خود را فراموش نکنید، یا تعمدی برای عامل نبودن نداشته باشید، دوست بدارید که اهل عمل باشید و اگر نتوانستید، یادتان باشد که خود اهل عمل نیستید تا دچار تکبر نشوید.
بعضی انسانها خود اهل عمل نیستند، اما دیگران را به شدت توبیخ می کنند؛ دارای روحی منافقانه اند. لذا در قرآن می فرماید”چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید”(۶) از قسمت ” ما لا تَفْعَلُونَ” به نظر می رسد که نمی خواهند و بنا ندارند که عامل به معروف باشد. مثلا خودشان هیچ گاه استغفار نمی کنند، اما مردم را توبیخ می کنند که چرا اهل توبه نیستند! این رفتار، شعبه ای از تکبر است. نهی از منکر کردن با تکبر و غرور، مردم را دین گریز می کند زیرا مردم بوی تکبر را به خوبی استشمام می کنند.
نکته ی دیگری که وجود دارد این است که وقتی به تبلیغ دین بپردازید، کم کم اهل آن خواهید شد. به خاطر وجهه ای که بین مردم پیدا کرده اید، نمی توانید هر گناهی را انجام دهید. تبلیغ بر روی خود شما هم تاثیر می گذارد و در همان حال که به دیگران تذکر می دهید، اثر آن را بر خودتان هم احساس می کنید. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرماید:”امر به معروف و نهی از منکر کن تا اهل آن شوی”(۷)مثلاً بعضی از مبلغین و طلبه ها، سخنرانی خود را طوری تنظیم می کنند، که روی خودشان هم تاثیر بگذارد. مثلاً فردی عصبی مزاج است، یک دوره در مورد مضرّات عصبانیت و راه کنترل آن صحبت می کند، بعد به راحتی می تواند آن را ترک کند. کلام انسان بر روی خودش هم اثر دارد!
برای اینکه راحت تر و آسان تر امر به “معروف” کنیم، خوب است مدتی هم به آن معروف عمل کنیم تا بتوانیم اثر عمیق روی دیگران بگذاریم. مثلا پدر و مادر اگر نقصی در فرزندان خود دیدند، ابتدا در عملِ خود، صحیحِ آن را انجام بدهند، تا بتوانند فرزندان خود را اصلاح کنند. به عنوان مثال اگر فرزند ابتدای به سلام کردن را نمی دانست، پدر و مادر مدتی در حضور او، در ابتدا کردن به سلام از دیگران سبقت بگیرند.
ما باید سعی کنیم این فضا را در خود ایجاد کنیم که به خاطر و به انگیزه ی تاثیرگذاری بر دیگران، اعمال و زندگی خود را اصلاح کنیم. به این ترتیب خود و دیگران را اصلاح و در واقع مقدمات ظهور حضرت را فراهم کرده ایم. اصلاً به خاطر انگیزه ی ظهور حضرت، تلاش بکنیم و نگران کمیت نیز نباشیم؛ چرا که در دین ما کمیت ملاک نیست. چنانکه یاران خاصّ حضرت ولی عصر را ۳۱۳ تن نقل کرده اند. یعنی به همان تعدادی که در جنگ بدر شرکت کردند. این عدد اعلام شده است برای فتح عالم. خداوند رقم را ثابت نگه داشته است، تا اهمیت “کیفیت” را در یابیم. در حالی که رشد جمعیت از آن روز تا کنون چند صد برابر شده است. این مسئله خود نشان دهندی این است که بنای اسلام بر کیفیت است، نه کمیت. برای بدست آوردن کیفیت، نیاز به علاقه و سوختن شدید داریم.

پی نوشت ها:
۱. وَ قَالَ علی الْمُؤْمِنُ غَرِیزَتُهُ النُّصْحُ (مستدرک الوسائل،ج۱۲، ص۴۳۰)
۲. ” فَقَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ فَکَیفَ بِنَا وَ نَحْنُ لَا نَقْدِرُ عَلَی إِنْکَارِ مَا نُشَاهِدُهُ مِنْ مُنْکَرٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیعُمُّکُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ ثُمَّ قَالَ مَنْ رَأَی مُنْکَراً فَلْینْکِرْهُ بِیدِهِ إِنِ اسْتَطَاعَ فَإِنْ لَمْ یسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ فَإِنْ لَمْ یسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ فَحَسْبُهُ أَنْ یعْلَمَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ أَنَّهُ لِذَلِکَ کَارِهٌ”، (وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۳۴)
۳. میزان الحکمه، جلد ۷، باب امر به معروف و نهی از منکر
۴. میزان الحکمه، جلد ۷، باب امر به معروف و نهی از منکر
۵. أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم (سوره بقره، آیه ۴)
۶. یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ(سوره صف، آیه ۳)
۷. وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ أَهْلِهِ (مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۹۰)

————————————-

نویسنده: علیرضا پناهیان

برگرفته از: خبرگزاری فارس ( www.farsnews.net )
منبع : http://www.aftabir.com