مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

سیماى امر به معروف و نهى از منکر

سیماى امر به معروف و نهى از منکر

“امر به معروف و نهى از منکر

دو برنامه مهم اسلام و از اقسام فروع دین است. قرآن کریم و پیشوایان معصوم(علیهم السلام) از این فریضه الهى بسیار سخن گفته و مسئولیت ما را روشن ساخته اند. نه تنها دین اسلام

بلکه دیگر ادیان آسمانى نیز بیشترین برنامه هاى تربیتى خود را از این طریق به اجرا در آورده اند. بنابر این

امر به معروف و نهى از منکر

عمرى به درازاى تاریخ دارد. امام باقر(علیه السّلام) مى فرماید: امر به معروف و نهى از منکر

راه پیامبران و شیوه نیکو کاران است. (۱(“

در زمان هاى گذشته, در بسیارى از کشورهاى اسلامى, با الهام گرفتن از این دستور اسلام, تشکیلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئولیت هاى اجتماعى به نام (اداره حِسبه) [نیروى انتظامى و اداره آگاهى ] وجود داشته که مأموران آن به نام (مُحْتَسب) یا آمرین به معروف خوانده مى شدند. این افراد مأمور بودند با همکارى دیگران با هرگونه فساد و ظلم مبارزه کنند و مردم را به کارهاى نیک و پسندیده تشویق نمایند.
امروزه در ایران اسلامى, ستاد اجرایى امر به معروف و نهى از منکر, رسماً عهده دار انجام این وظیفه است.
درباره مفهوم و گستره امر به معروف و نهى از منکر, اهمیت, شرایط, شیوه ها و پیامدهاى مهم آن بحث هایى مطرح است که در این شماره متناسب با سطح معلومات مشترکین مقطع راهنمایى و رعایت اختصار, به گوشه هایى از آن مى پردازیم.

واژه شناسى
امر; یعنى فرمان, و نهى; یعنى باز داشتن. معروف; یعنى شناخته, خوب, و منکر; یعنى ناپسند, ناروا, زشت و ناشناخته.
یکى از لغت شناسان مى گوید: (معروف, نامى کلّى است و هر چیزى را که به عنوان اطاعت خدا و نزدیکى به او و یا نیکى به مردم شناخته شود, شامل مى شود, و هر چیزى که شارع [خدا و قانون گذار] آن را زشت شمارد و حرام بداند, منکر است. )(۲)
راغب اصفهانى مى گوید: (معروف, کارى است که عقل و دین, خوب بودن آن را پذیرفته باشند و منکر کارى است که در نظر عقل و دین, ناپسند و زشت به شمار آید. )(۳)

گستره معروف و منکر
معروف و منکر, محدود به امورى جزیى نیستند و دایره وسیعى دارند; معروف همه کارهاى خوب, و منکر همه کارهاى بد را شامل مى شود. در فرهنگ دین و نگاه عقل, بسیارى از کارها معروف اند ; مانند: نماز و سایر فروع دین, راست گویى, وفاى به عهد, صبر و شکیبایى, دستگیرى از مستمندان, عفو, امید, انفاق در راه خدا, صله رحم, احترام به پدر و مادر, سلام کردن, اخلاق نیک, ارج نهادن به علم, رعایت حقوق هم نوعان, همسایگان, دوستان, رعایت پوشش اسلامى, پاکیزگى و بهداشت عمومى, میانه روى در هر کار و ده ها نمونه دیگر.
در مقابل, بسیارى از کارها نیز منکر شناخته شده اند; مانند: ترک نماز, روزه خوارى, حسدورزى, بخل, دروغ, تکبر, غرور, نفاق و دورویى, تجسس, شایعه پراکنى, سخن چینى, هواپرستى, ناسزا گویى, دعوا کردن, ایجاد ناامنى, تقلید کورکورانه, خوردن مال یتیم, مزاحمت هاى تلفنى, خلاف هاى صوتى و تصویرى و اینترنتى, دفاع از ظلم و ظالم, گران فروشى, ربا خوارى, رشوه گیرى, کم کارى, نادیده گرفتن حق هم کلاسى یا معلم, پایمال کردن حقوق فردى و اجتماعى و غیر آن.
در نگاه اسلام, حتى دعوت به دین حق, تلاش در راه ایجاد حکومت حق براى اجراى عدالت, ایثار جان و مال در راه خدا و مبارزه با متجاوزان, از موارد مهم امر به معروف و نهى از منکر به شمار مى رود. بنابر این, امر به معروف ; یعنى فرمان به هر چه کار خوب, و نهى از منکر; یعنى بازداشتن از هر چه زشتى است.

اهمیت امر به معروف و نهى از منکر
همان طور که یک باغ بزرگ با رعایت شرایط و رسیدگى به نیازهاى اساسى مرحله (داشت); از قبیل: آبیارى به موقع, تأمین کود, هرس شاخ و برگ هاى اضافى, مبارزه با حشرات موذى, گیاهان انگلى, علف هاى هرز و ده ها آفت دیگر دوام مى یابد و ثمر بخش مى گردد, اجرا و تداوم برنامه هاى اسلام و درخشش استعدادهاى انسانى و نیز رسیدن به رشد و کمال, در صورتى ممکن خواهد بود که شرایط مناسب فراهم شده و موانع و آفت هاى مختلف فردى و اجتماعى نابود گردد. از این رو خداى دانا و توانا در قالب دو دستور مهم اجتماعى; یعنى امر به معروف و نهى از منکر, به هر مرد و زنى حق نظارت بر همگان را عطا کرده و آنان را موظف مى داند با نظارت دقیق بر محیط و مراقبت از اعمال خود و هم نوعان و مبارزه با زشتى ها و نادرستى ها, روح و روان و پیکره اجتماع را از گرفتار آمدن به انواع بیمارى ها و فرو رفتن در هرزگى محفوظ دارند.
در قرآن کریم آمده است: (بعضى از مردان و زنان مؤمن بر بعض دیگر ولایت دارند, امر به معروف مى کنند و از زشتى باز مى دارند. )(۴)
حضرت على(علیه السّلام) در مقایسه این دو واجب الهى با سایر برنامه هاى اسلام مى فرماید: (همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا, در برابر امر به معروف و نهى از منکر, چون دمیدنى است به دریاى پهناور و پر موج. )(۵)
پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در تمثیلى زیبا, پیکره اجتماع را به کشتى تشبیه کرده و مى فرماید: (اگر یکى از افرادِ سوار بر کشتى ادعا کند که من در کشتى حق دارم, لذا مى توانم آن را سوراخ کنم و مسافران دیگر او را از این کار باز ندارند, موجب هلاکت همگان خواهد شد, زیرا غرق شدن کشتى, هلاکت همگان را در پى دارد و اگر دیگران بى تفاوت نباشند و او را از این عمل باز دارند, هم خود و هم او را نجات خواهند داد. )(۶)
نکته قابل ذکر این که اسلام امر به معروف و نهى از منکر را تنها در مورد انسان ها مطرح نمى کند, بلکه در مورد حیوانات نیز آن را مهم مى شمارد. امام صادق(علیه السّلام) نقل مى کند: (در میان بنى اسرائیل پیر مردى عابد در حالى که به نماز ایستاده بود, چشمانش به دو پسر بچّه افتاد که پرهاى خروسى را مى کندند. عابد بى آن که آنان را از این کار باز دارد, به عبادت خود ادامه داد. در آن حال خداوند به زمین دستور داد که بنده ام را در خود فرو بر. )(۷)
در اصل هفتم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران آمده است:
(در جمهورى اسلامى ایران, دعوت به خیر, امر به معروف و نهى از منکر, وظیفه اى است همگانى و متفاوت, بر عهده مردم نسبت به یکدیگر, دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون تعیین مى کند. )
حضرت على(علیه السّلام) مى فرماید: (خداوند به حضرت شعیب پیام داد که من از بین قوم تو یکصد هزار نفر را به هلاکت مى رسانم, چهل هزار نفر از تبهکاران و شصت هزار نفر از خوبان آنها; شعیب گفت: خدایا! آن چهل هزار نفر که تبهکارند, اما چرا خوبان را به هلاکت مى رسانى؟ فرمود: براى این که آنان در مقابل گناه کاران بى تفاوت بودند و آن جا که من خشمگین مى شدم خشمگین نشدند; یعنى گناهان را دیدند, لکن نهى از منکر نکردند.)(۸)

شرایط امر به معروف و نهى از منکر
اسلام شناسان و مراجع معظم تقلید, شرایطى را براى امر به معروف و نهى از منکر بیان کرده اند که در این جا هر یک از آن شرایط را با توضیح مختصرى بیان مى کنیم.
۱ ـ شناخت معروف و منکر(۹)
مهم ترین شرایط انجام درست امر به معروف و نهى از منکر, شناخت معروف ها و منکرها و شرایط و شیوه هاى آن است. اگر کسى معروف و منکر را نشناسد, نمى تواند دیگران را به انجام کارى دعوت و یا از آن باز دارد. از قدیم گفته اند: خفته را خفته کى کند بیدار!
یک پزشک معالج زمانى مى تواند به درمان بیمار بپردازد که درد را بشناسد و به نوع و ریشه هاى آن آگاه باشد. استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در باره لزوم شناخت معروف و منکر مى فرماید: آیا (من و شما مى فهمیم که امر به معروف و نهى از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟ تا حالا که امر به معروف و نهى از منکرهاى ما در اطراف دگمه لباس و بند کفش مردم بوده است [در باره] موى سر و دوخت لباس مردم بوده است! …منکر چه مى شناسیم که چیست! ما گاهى معروف ها را به جاى منکر مى گیریم و منکرها را به جاى معروف… چه منکرها که به نام امر به معروف و نهى از منکر به وجود نیامد. آگاهى و بصیرت مى خواهد… دانایى, روان شناسى و جامعه شناسى مى خواهد تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف و نهى از منکر کند; یعنى راه معروف را تشخیص دهد, ببیند معروف کجاست, منکر را تشخیص بدهد, ریشه منکر را به دست بیاورد, [ بداند] از کجا منکر سرچشمه مى گیرد. از این رو ائمه ما فرموده اند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهى از منکر نکند, چرا؟… چون جاهل هنگامى که امر به معروف و نهى از منکر مى کند مى خواهد بهتر کند بدتر مى کند و چقدر در این زمینه مثال ها زیاد است.)(۱۰)
البته این که ائمه فرموده اند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهى از منکر نکند, براى آگاهى دادن به خسارت هاى ناشى از برخوردهاى جاهلانه است, نه این که تکلیف امر به معروف و نهى از منکر از جاهل ساقط است. علم و شناخت در موضوع مورد نظر, مانند طهارت براى نماز است که شرط آن به شمار مى رود و باید آن شرط را به دست آورد.
نتیجه آن که, هر یک از ما مسلمانان وظیفه داریم در راستاى تبلیغ احکام نورانى اسلام و جلوگیرى از منکرات و کژروى ها, اولاً, بدانیم چه چیزهایى معروف و چه چیزهایى منکرند و ثانیاً, شیوه هاى مناسب را براى باز گرداندن خطا کاران از بى راهه ها باز شناسیم تا از آفات اقدامات جاهلانه در امان بمانیم.
۲ ـ احتمال تأثیر
دومین شرط از شرایط امر به معروف و نهى از منکر, احتمال تأثیر است. همان طور که قبلاً گفتیم, امر به معروف و نهى از منکر کارى بیهوده و بى هدف نیست, برنامه اى است حساب شده با مقررات خاص و شرایط ویژه. اهمیت این وظیفه همگانى به حدى است که خداوند بزرگ اجراى آن را حتى در صورت گمان قوى به تأثیر نداشتن امر به معروف و نهى از منکر, واجب مى داند. از این رو مراجع بزرگ تقلید فرموده اند: (حتى اگر احتمال زیاد دهیم که امر به معروف و نهى از منکر در جایى اثر ندارد, وجوب آن ساقط نمى شود; پس اگر گمان کنیم که اجراى آن تأثیر گذار است, واجب است به آن عمل کنیم. )(۱۱)
حتى برخى از کارشناسان علوم اسلامى معتقدند که به بهانه تأثیر نداشتن امر به معروف و نهى از منکر نمى توان دست روى دست گذاشت و این فریضه را رها کرد, بلکه هر فردى باید در پى تأثیر امر به معروف و نهى از منکر باشد و هر جا با شکست مواجه شد, آن را ریشه یابى کند و علل آن را بشناسد و بر طرف نماید. (۱۲)
در باره شرط (احتمال تأثیر) توجه به این نکته ضرورى است که گاهى ممکن است تکرار یک سخن و ادامه امر و نهى, در کسى اثر داشته باشد یا باعث دست برداشتن خطا کار از عمل زشتش در آینده باشد. همچنین ممکن است امر و نهى باعث شود خطا کار عمل زشت خود را دیرتر انجام دهد, یا احتمال دهیم مقدارى از گناهش بکاهد, یا گناه بزرگ را به گناه کوچک تبدیل کند, در همه این موارد انجام امر به معروف و نهى از منکر واجب است.
۳ ـ ضرر و زیان نداشتن
شرط دیگر امر به معروف و نهى از منکر, ضرر و زیان نداشتن است. این فریضه الهى, پیامدهاى مهم و ارزشمندى دارد, بنابراین اگر به شکل صحیح و خوب اجرا نشود و یا زیان بار باشد, نمى تواند یک امر خدایى به شمار آید, چرا که با هدف آن سازگار نیست; ممکن است کسى را بخواهیم امر به معروف یا نهى از منکر کنیم, اما از یک کار زشت یا ناپسند کمک بگیریم; مثلاً او را بترسانیم یا ناسزا بگوییم. قطعاً این گونه امر به معروف و نهى از منکر, درست نیست, زیرا نه تنها با این کار, فردى را ارشاد نکرده ایم, بلکه ممکن است او را به دین بدبین کنیم.
استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) با اشاره به این که وجوب امر به معروف و نهى از منکر تا جایى است که مفسده و فتنه اى نداشته باشد, مى نویسد:
(ممکن است من گاهى امر به معروف و نهى از منکر بکنم, بخواهم خدمتى به اسلام بکنم, ولى همین امر به معروف و نهى از منکر من… مفسده اى براى اسلام به وجود آورد که آن مفسده از این خدمتى که من از این راه به اسلام مى کنم, بیشتر است. بسیارند افرادى که نهى از منکر مى کنند, ولى نه تنها نتیجه اى نمى گیرند; بلکه با نهى از منکرشان آن کسى را که نهى از منکر مى کنند, به کلى از دین برى [و بیزار] مى کنند. )(۱۳)
البته باید توجه داشت که منظور از ضرر و زیان نداشتن, ضرر و زیان شخصى نیست که بگوییم این فریضه به شرطى واجب است که خطر و خسارتى براى جان و مال و آبروى امر کننده به معروف و نهى کننده از منکر نداشته باشد. هر چند که ضرر و زیان شخصى هم در آن حایز اهمیت و قابل بررسى است.
امام خمینى(ره) ضمن اشاره به این که هرگونه ضرر جسمى موجب سقوط این تکلیف نیست, (۱۴) مى فرماید: باید دید در قبال این امر و نهى چه به دست مى آید و چه از دست مى رود… در صورتى که حفظ شعائر دین و از بین بردن گمراهى, نیازمند خون باشد, نه تنها از اموال گذشتن که جانبازى نیز در چنین شرایطى واجب است (۱۵).
شهید مطهرى(ره) نیز با تأکید بر این نکته مى فرماید:
(ببین در چه موضوعى مى خواهى امر به معروف و نهى از منکر کنى؟ یک وقت موضوع کوچکى است; مثلاً کسى کوچه را کثیف مى کند, پوست خربزه را مى اندازد در کوچه که نباید بیندازد, شما این جا باید نهى از منکر کنید… حالا اگر شما براى نهى از منکر کردن در چنین مسئله اى به خاطر پوست خربزه در کوچه انداختن بدانید یک فحش ناموسى به شما مى دهد, در این صورت این کار آن قدر ارزش ندارد که شما یک فحش ناموسى بشنوید. یک وقت هم هست …مى بینید قرآن به خطر افتاده است… وضعیت در سرحدّ به خطر افتادن قرآن و اصول قرآنى است, در سرحد به خطر افتادن عدالت است, آیا در این جا مى گویى امر به معروف نکن, حرف نزن, نهى از منکر نکن, که اگر این را بگویم جانم در خطر است, آبرویم در خطر است؟!)(۱۶)
این که در قرآن و حدیث, این همه از ارزش و پاداش استقامت و جانبازى در راه خدا و امر به معروف و نهى از منکر سخن به میان آمده, خود تأییدى است بر این که در راه اجراى این وظیفه الهى در موارد بسیار مهم و حیاتى, باید به استقبال خطر و سختى ها رفت.
۴ ـ ادامه گناه
همان طور که برخى از بیمارى ها, سطحى و زود گذرند و بعضى هم به دلیل قوى بودن بیمار در برابر میکروب ها, بدون نیاز به مصرف دارو, خود به خود از بین مى روند, در بین خطاکاران نیز چنین افرادى هستند که ممکن است به دلیل ضعف ایمان و یا بر اثر اتفاق و غفلت, خطایى را مرتکب شوند; ولى بلافاصله وجدانشان آنها را سرزنش کند, یا از هدایت هاى الهى بهره مند گردند و دست از کجروى بردارند.
بدیهى است که این قبیل افراد نیازى به امر و نهى ندارند و چه بسا اجراى امر به معروف و نهى از منکر در مورد آنان, به نوعى عیب جویى, آبروریزى و نمک بر زخم پاشیدن باشد که خود گناه بزرگى است.
بنابراین, عمل به این مسئولیت اجتماعى زمانى واجب است که شخص بر انجام گناه اصرار بورزد و خود در صدد اصلاح و بازگشت به راه راست بر نیاید.
همان طور که یک پزشک براى درمان بیماران مختلف از یک نسخه استفاده نمى کند و متناسب با نوع بیمارى و وضعیت روحى و جسمى هر بیمار, نسخه اى را تنظیم مى کند و براى درمان برخى افراد که به بیمارى شدید و سختى گرفتارند, آخرین راه را عمل جراحى مى داند, در اجراى امر به معروف و نهى از منکر نیز از برنامه ها و راه هاى گوناگون استفاده مى شود.
اسلام شناسان براى مبارزه با زشتى ها, سه مرحله را یادآور شده اند:
۱ ـ انکار قلبى; ۲ ـ اقدام زبانى; ۳ ـ اقدام عملى.
استاد مطهرى(ره) در توضیح هر یک از مراتب فوق توضیحاتى دارد که با هم مرور مى کنیم:
الف) انکار قلبى
فقها و دانشمندان گفته اند: (اولین درجه و مرتبه نهى از منکر, هَجر و اعراض است; یعنى وقتى شما فرد یا افرادى را مى بینید که مرتکب کارهاى زشتى مى شوند, براى این که او را از کار زشتش باز دارید, از او اعراض مى کنید; یعنى با او قطع رابطه مى کنید; به عنوان مثال شخصى رفیق و دوست شماست, با یکدیگر صمیمى و محشور و معاشر هستید, روابطتان با یکدیگر دوستانه است, رفت و آمد دارید, با هم گرم مى گیرید, مسافرت مى روید, اما یک وقت اطلاع پیدا مى کنید که همین رفیق و دوست صمیمى شما دچار فلان عمل زشت شده است, یکى از درجات و مراتب امر به معروف و نهى از منکر و در واقع یکى از اقسام تنبیه که باید در مواردى اجرا شود این است که شما به او سردى نشان دهید, بى اعتنایى کنید و آن صمیمیتى را که سابقاً به او نشان مى دادید بعد از این نشان ندهید; این خود, نوعى تنبیه است. )(۱۷)
امیر مؤمنان على(علیه السّلام) مى فرماید: (پیامبر خدا به ما دستور داد تا در مقابل گناه کاران با چهره هاى در هم کشیده و اخمو روبرو شویم. )(۱۸)
ب) اقدام زبانى
شهید مطهرى(ره) مى فرماید: (درجه دومى که ذکر کرده اند, مرحله زبان است; یعنى گاهى شخصى که عمل زشتى را مرتکب مى شود, به دلیل جهالت و نادانى اوست, تحت تأثیر یک سلسله تبلیغات قرار گرفته است, احتیاج به مربى دارد, احتیاج به هادى و راهنما و معلم دارد تا آگاه شود و باز گردد. این مرحله نیز, یک درجه از نهى از منکر است; به این معنا که با زبانمان او را به ترک آن عمل قانع کنیم. )(۱۹)
ج) اقدام عملى
استاد مطهرى(ره) مى فرماید: (مرحله سوم, مرحله عمل است. گاهى شخص خطاکار به گونه اى است که نه اِعراض و هجران (قطع رابطه) ما بر او تأثیر مى گذارد و نه مى توانیم با منطق و بیان و تشریح مطلب, او را از منکر باز داریم; بلکه باید وارد عمل شویم. معناى وارد عمل شدن, تنها زور گفتن و کتک زدن و مجروح کردن نیست;(۲۰) این کارها در آخرین مرحله انجام مى شود. حضرت على(علیه السّلام) مى فرماید: (آخر الدواء الکى;(۲۱) داغ کردن و به جنگ و ستیز متوسل شدن, آخرین مرحله درمان است. )
هر کار خوبى که به طور مستقیم یا غیر مستقیم براى اصلاح رفتار خطا کار و ریشه کنى فساد انجام مى پذیرد; مانند به خود پرداختن, خود را الگوى او قرار دادن, نشان دادن نمونه هاى خوب از معروف ها و یا اقدامات جدّى مانند آنچه براى خارج ساختن دمل هاى چرکین از بدن صورت مى گیرد, در ردیف اقدامات عملى قرار دارد.
نکته: در اجراى امر به معروف و نهى از منکر باید مراحل آن دقیقاً رعایت شود, بنابر این در جایى که بهره گیرى از مرتبه اول (انکار قلبى) ما را به هدف برساند و طرف مقابل را از کار زشت باز دارد, نوبت به مراتب بعد و استفاده از زبان و زور نمى رسد. همچنین ممکن است هر یک از مراتب سه گانه, خود مراتب و مراحلى داشته باشند; مانند انکار قلبى که مى توان آن را از راه هاى مختلفى همچون: چشم بر هم گذاشتن, چهره در هم کشیدن, برگرداندن صورت, پشت کردن, قهر کردن و ترک دوستى انجام داد.
امام خمینى(ره) در مورد استفاده از مرتبه سوم (اقدام عملى) مى فرماید: (در این صورت باید این قبیل اقدامات با اجازه امام معصوم (علیه السّلام) یا جانشین او; یعنى فقیه جامع الشرایط, انجام گیرد ).(۲۲) این نکته مهمى است که باید به آن توجه داشت.

آداب و شیوه ها در امر به معروف و نهى از منکر
امر به معروف و نهى از منکر به طور مستقیم با دین و دنیا و آبروى افراد در ارتباط است و لذا از حساسیت ویژه اى برخوردار مى باشد. همان گونه که رها کردن این واجب الهى, هلاکت بار و خطر آفرین است, اجراى آن نیز بدون رعایت حدود و توجه به شرایط و مراتب و روحیات و ظرفیت افراد, زیان بار خواهد بود.
در قرآن کریم و سیره عملى بزرگان دین و سخنان آنان, نکات بسیار مهم و ارزش مندى وجود دارد که مى توان از آنها براى انتخاب روش هاى صحیح امر به معروف و نهى از منکر مدد گرفت. در این قسمت به برخى از این نکات اشاره مى کنیم.
۱ ـ توجه به ظرفیت ها
یکى از شیعیان مى گوید: در حضور امام صادق (علیه السّلام) در باره عده اى سخن به میان آمد. من به امام عرض کردم: ما از آنان بیزاریم, زیرا آنان به آنچه ما قائلیم, قائل نیستند. امام فرمود: با این که آنان دوستدار ما هستند اما به آنچه شما قائل هستید, قائل نیستند, شما از آنان بیزارید؟! گفتم: آرى. امام فرمود: اگر چنین است ما نیز از مزایایى برخورداریم که شما از آنها بى بهره اید, در این صورت آیا ما هم باید از شما بیزارى بجوییم!؟ با آنها دوستى کنید و از آنها بیزارى مجویید, زیرا بعضى از مسلمانان از اسلام یک سهم و بعضى دو سهم… و بعضى هفت سهم دارند… سزاوار نیست بر دوش آن که از اسلام یک سهم دارد به اندازه آن که دو سهم دارد, بار بگذاریم… . (۲۳).
از این داستان, دو نکته مهم به دست مى آید:
۱ ـ ما نمى توانیم فردى را به دلیل پایین بودن درجه ایمانش در انزوا قرار دهیم و با او معاشرت نکنیم.
۲ ـ از هر کسى باید متناسب با درجه ایمانش انتظار داشته باشیم و بیشتر از آن بر او تحمیل نکنیم.
علاوه بر ایمان, توجه به روحیات, قدرت تحمل و میزان شوق و ذوق و حوصله افراد, در دعوت به خوبى ها و یا دور کردن از زشتى ها مهم است. ممکن است افراد سالخورده قدرت تحمل یک یا دو ساعت سخنرانى یا پند و اندرز را داشته باشند, اما نوجوانان چنین تحملى را ندارند. در روایتى آمده است: مردى به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) عرض کرد: اى رسول خدا! امام جماعت ما آن قدر نماز را طول مى دهد که به سختى مى توانم نماز را بخوانم. پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن روز با حالتى عصبانى در موعظه اى فرمود: اى مردم! شما, دیگر مردمان را فرارى مى دهید. هر کس با مردم نماز مى خواند باید نماز را مختصر برگزار کند که در میان آنان مریض و ناتوان و کسى هست که به دنبال کارى است.(۲۴)
۲ ـ بهره گیرى از روش هاى غیر مستقیم
بعضى افراد تحمل شنیدن اندرزها و یا انتقادهاى مستقیم را ندارند, از این رو باید براى اصلاح رفتار آنان از روش غیر مستقیم استفاده کرد.
استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در این باره مى فرماید: (براى روش غیر مستقیم, حدیث معروفى را براى شما ذکر مى کنم, ببینید این روش چقدر مؤثر است. امام حسن و امام حسین(علیه السّلام) در حالى که هر دو طفل بودند, به پیر مردى که در حال وضو گرفتن بود, برخورد مى کنند, متوجه مى شوند که وضوى او باطل است. این دو آقازاده که به رسم اسلام و رسوم روان شناسى آگاه بودند, فوراً متوجه شدند که از یک طرف باید پیرمرد را آگاه کنند که وضویش باطل است و از طرف دیگر اگر مستقیماً به او بگویند آقا وضوى تو باطل است, شخصیتش جریحه دار مى شود, ناراحت مى شود, اولین عکس العملى که نشان مى دهد این است که مى گوید: نخیر, همین طور درست است, هر چه بگویى گوش نمى کند, بنابر این جلو رفتند و گفتند: ما هر دو مى خواهیم در حضور شما وضو بگیریم, ببینید کدام یک از ما بهتر وضو مى گیریم… .
امام حسن(علیه السّلام) یک وضوى کامل در حضور او گرفت, بعد هم امام حسین(علیه السّلام). تازه پیر مرد متوجه شد که وضوى خودش نادرست بوده. بعد گفت: وضوى هر دوى شما درست است, وضوى من خراب بود. این طور از طرف اعتراف مى گیرند. حالا اگر در این جا فوراً [ و به طور مستقیم ] مى گفتند: پیرمرد! خجالت نمى کشى با این ریش سفیدت هنوز وضو گرفتن را بلد نیستى؟! مرده شور ترکیبت را ببرد, او از نماز خواندن هم بیزار مى شد. )(۲۵)
ایشان در چگونگى بهره گیرى از این روش مى فرماید: (اگر مى خواهید به شکل غیر مستقیم امر به معروف بکنید, یکى از راه هاى آن این است که خودتان صالح و با تقوا باشید, خودتان اهل عمل و تقوا باشید. )(۲۶)
(این یک غفلت عظیم و اشتباه بزرگى است امروز در اجتماع ما که براى گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله و خلاصه براى زبان و مظاهر زبان, بیش از اندازه انتظار داریم… و مى خواهیم تنها با زبان و گوش همه کارها را انجام دهیم و انجام نمى شود, ناراحت مى شویم و ناله و فغان مى کنیم و مى گوییم:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایى نرسد فریاد است;
این شعر براى ما در همه زمان ها صادق بوده و هست. فکر نمى کنیم که ما اشتباه مى کنیم, ما بیش از اندازه از این گوش و زبان بیچاره انتظار داریم… ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار کنیم تا آنها با چشم خودشان ببینند, یک مقدارى هم به این گوش و زبان بیچاره استراحت بدهیم. )(۲۷) سعدى مى گوید:
تـرک دنیـا به مردم آمـوزنـد        خویشتن سیم و غله اندوزند
عالم آن کس بود کـه بد نکند        نه بگوید به خلق و خود نکند
البته بهره گیرى از روش غیر مستقیم شکل دیگرى نیز دارد و آن این که با بهره گیرى از امکانات و ابزار فرهنگى جدید, از جمله نرم افزارهاى آموزشى براى همه گروه هاى سنى, به فرهنگ سازى بپردازیم و جامعه را به سوى افکار و اخلاق پسندیده سوق دهیم که باید در جاى خود از آن بحث کرد.
۳ ـ ریشه یابى و درمان
هر خطا و اشتباهى که از دیگران سر مى زند, ریشه و عاملى دارد; به عنوان مثال گاهى عامل گناه, ریشه روانى دارد; مانند کمبود محبت, و گاهى عامل گناه, به مسائل اجتماعى برمى گردد; مانند: بیکارى. در این صورت, مبارزه اساسى با انحرافات ناشى از این گونه عوامل, در گرو مبارزه با ریشه هاست; یعنى تأمین محبت و نیاز عاطفى براى عامل روانى, یا ایجاد اشتغال براى عامل اجتماعى.
یکى از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) مى گوید: (ما و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مسجد بودیم که یک اعرابى (فرد ناآشنا به دستورات دین) داخل مسجد شد و مشغول ادرار گردید. اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر آشفتند و او را از این کار منع کردند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: با او کارى نداشته باشید. آنان او را رها کردند. آن گاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را نزد خود خواند و فرمود: مساجد نه محل ادرار است و نه محل کثافات دیگر; بلکه جایگاه ذکر خداوند بزرگ و نماز و قرائت قرآن است. )(۲۸)
استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) به نقل از روزنامه اى مى نویسد:
(در چندین سال پیش, در یکى از شهرهاى کوچک, واقع در ایالت فیلادلفى( آمریکا) زن ها مبتلا به قمار بازى شده بودند. ابتدا کشیش ها و روزنامه نویس ها و خطبا و فصحا تا مى توانستند راجع به بدى قمار خصوصاً براى زن ها گفتند و نوشتند, ولى مثل همین حرف هاى خودمانى مانند گردو روى گنبد, سُر خورد و پایین افتاد و به جایى نرسید. تا آن که شهردار محل به فکر افتاد یکى دو تا باشگاه و نمایشگاه هنرى زنانه دایر کند و سرگرمى هاى مناسب در آن جا فراهم نماید; از قبیل نمایش بچه هاى چاق و تندرست و جایزه دادن به مادران کاردان و از قبیل کارهاى دستى و غیره که هر کدام برنامه و ترتیب خاصى داشت و مردم را سر ذوق مى آورد, دو سه سالى از این جریان گذشت که زن هاى آن شهر به کلى قمار را فراموش کردند. )(۲۹)
۴ ـ بهره گیرى از فرصت
ممکن است برخى افراد به راحتى زیر بار حرف حق نروند و به اصلاح رفتار خود نپردازند. برخورد مناسب با چنین افرادى, بهره گیرى از فرصت هاى طلایى است.
قرآن مجید داستان باغ پر میوه و زیبایى را نقل مى کند که در اختیار پیرمرد مؤمنى بود. او به قدر نیاز از آن برمى گرفت و بقیه را به نیازمندان مى داد. هنگامى که چشم از دنیا پوشید, فرزندانش گفتند: ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم و مستمندان را محروم ساختند. در بین آنها برادر مؤمنى بود که برادران دیگر را از بخل ورزیدن و چنین کار زشتى باز مى داشت, اما کسى به حرفش گوش نمى داد. پس از این تصمیم, شب هنگام که همه آنها در خواب بودند, بلایى فراگیر از ناحیه پروردگار بر باغ فرود آمد و آتش سوزان, آن باغ خرم و سرسبز را به مشتى خاکستر تبدیل کرد. صبحگاهان به یکدیگر گفتند: اگر مى خواهید میوه بچینید, به سوى باغ حرکت کنید, مبادا کسى سخنشان را بشنود و از تصمیمشان با خبر شود.
هنگامى که به باغ رسیدند, چنان وضعى بود که گفتند: این باغ ما نیست, ما راه را گم کرده ایم. در این میان آن برادر مؤمن با قدى سرفراز و زبانى گشوده و منطقى قوى, آنان را زیر رگبار ملامت قرار داده و گفت: آیا به شما نگفتم خدا را به عظمت یاد کنید و از مخالفت او بپرهیزید, شکر نعمت او را به جا آورید و نیازمندان را از اموال خود بهره مند سازید.(۳۰)
۵ ـ اقدام همگانى
کار فردى در امر به معروف و نهى از منکر, چندان مفید نیست. همان طور که اگر آب تصفیه شده و پاک را بار دیگر در جویباران رها کنیم, آلوده مى شود, محیط اجتماع نیز اگر نورانى نباشد و در برابر آلودگى ها عکس العمل نشان ندهد و یا افراد آلوده و فاسد مورد تشویق قرار گیرند, مبارزه با بى بند و بارى ها بسیار مشکل خواهد بود.
استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) مى فرماید:
باید به این نکته توجه کنیم که عمل فردى, چندان مفید نیست, آن هم در دنیاى فعلى. مشکلى که امروزه در زندگى اجتماعى ما هست این است که افراد اهل عمل توجهى به عمل اجتماعى ندارند و به اصطلاح, (تک رو) هستند; در حالى که از عمل فردى کارى ساخته نیست, از فکر فردى کارى ساخته نیست, از تصمیم فردى کارى ساخته نیست, همکارى و همفکرى و مشارکت لازم است.(۳۱)
۶ ـ برخورد دور از تبعیض
نکته مهمى که باید در اجراى امر به معروف و نهى از منکر مورد توجه قرار گیرد, برخورد عادلانه و به دور از تبعیض, با فسادها و خلاف کارى هاست. در عرصه مبارزه با متخلّف, زد و بندها, ملاحظات سیاسى, قومى و منطقه اى, این که فلانى دوست من است یا فلانى وابسته به فلان شخصیت است و نباید با او برخورد کرد و نظایر آن, عامل بى اعتمادى, جرى شدن خلاف کاران و در نتیجه دور شدن از هدف هاى عالى امر به معروف و نهى از منکر است.
۷ ـ نرم خویى و مهرورزى
امر به معروف و نهى از منکر, موضوعى بسیار حساس است و باید با مهر و عطوفت و انتخاب بهترین روش هاى اخلاقى همراه گردد. خداى بزرگ به حضرت موسى(علیه السّلام) و هارون مى گوید: (نزد فرعون [که ادعاى خدایى کرده است ] بروید و با او به نرمى سخن گویید, شاید پند گیرد یا بترسد. )(۳۲)
همچنین خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مى فرماید: (اى پیامبر به خاطر برخوردارى از رحمت خداوند, در برابر آنان نرم شدى و اگر خشن و سنگ دل بودى, از اطراف تو پراکنده مى شدند. )(۳۳)
داد و فریاد راه انداختن, بد زبانى کردن, کتک زدن و تند خویى نمودن در برابر گناه کار با چنین وظیفه اى که از روى عشق به انسانیت و زندگى انجام مى گیرد, سازگار نیست و جز نفرت و عکس العمل شدید طرف مقابل نتیجه اى نخواهد داشت.
۸ ـ امر به معروف و نهى از منکر با رعایت حقوق
هر چند امر به معروف و نهى از منکر بسیار مهم است, اما نباید در مراحل مختلف آن, حقوق مسلمانان را نادیده گرفت و شخصیت و آبرویشان را مخدوش ساخت و لذا اجازه تجسّس و پرده درى و پى جویى گناهان پنهان که در خلوت انجام مى شود, به بهانه امر به معروف و نهى از منکر به کسى داده نشده است.
در تاریخ آورده اند: شبى از شب ها خلیفه دوم مشغول گشت زنى در کوچه ها و گذرها بود, به خانه اى رسید که صداى آواز از آن شنیده مى شد. چون در بسته بود, خود را از دیوار بالا کشید و وارد خانه شد. گفت: اى دشمن خدا! پنداشتى خداوند چنین گناهى را بر تو مى پوشاند؟ آن مرد گفت: تند مرو, اگر من گناهى کرده ام, تو مرتکب سه گناه شده اى! پرسید: کدام گناه؟
گفت: اول آن که, خداوند متعال مى فرماید: (تجسس نکنید)(۳۴) و تو کرده اى; دوم آن که, خداوند مى فرماید: (از درها وارد خانه ها شوید)(۳۵) و تو از پشت بام وارد شده اى ; سوم آن که, مى فرماید: (اى کسانى که ایمان آورده اید, به خانه هایى جز خانه خود وارد نشوید, مگر این که آشنایى دهید و اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام کنید)(۳۶) و تو بى اجازه و بى سلام وارد خانه دیگران شده اى. (۳۷)
خلیفه گفت: اگر از تو بگذرم, راه خیرى هست؟ گفت: آرى. سپس خلیفه او را بخشید و از خانه خارج شد و او را به حال خود رها کرد.
البته در این جا باید یاد آور شویم کارهاى خلافى که باندهاى خلاف کار در مخفى گاه ها و لانه هاى فساد براى انحراف جوانان و به دام انداختن افراد ساده و ضعیف و مبارزه با حکومت حق انجام مى دهند, جرمى است اجتماعى و نه شخصى; از این رو حق برخورد قانونى با رعایت مقررات براى دستگاه هاى قضایى محفوظ است.
در اجراى هر چه بهتر امر به معروف و نهى از منکر, نکات مهم دیگرى وجود دارد; مانند:
بازگو کردن خوبى هاى افراد در هنگام نهى از منکر یا تشویق عاملان به معروف, مخفیانه بودن امر و نهى, بهره گیرى از روش سکوت و نادیده گرفتن لغزش ها در بعضى اوقات, خوددارى از نهى از منکر به هنگام خشم و … که براى پرهیز از طولانى شدن بحث, به همین مقدار بسنده مى کنیم.

آثار امر به معروف و نهى از منکر
۱ ـ عزّت و سربلندى
جامعه اى که خود را نسبت به تغییر و تحولات درونى مسئول دانسته و در مقابل ضعف ها و کاستى ها از خود عکس العمل نشان مى دهد و براى آن چاره جویى مى کند, جامعه اى زنده و پر تحرک خواهد بود. چنین جامعه اى براى انجام کارهاى فرهنگى و از بین بردن جهل و نادانى و یا آفت زدایى و خشکاندن گنداب هاى فساد, مردانه به میدان مى آید و از دل و جان از ارزش هاى خود پاسدارى مى کند و بدین وسیله, خود را عزیز و سربلند نگاه مى دارد. اجراى امر به معروف و نهى از منکر نیز در همین راستا بررسى مى شود; به عبارت دیگر در جامعه اى که این فریضه الهى اجرا مى شود, ضمن تقویت و نفوذناپذیر کردن بنیه دفاعى جامعه, افراد آن را نیز از گزند دشمن محفوظ و همواره عزیز و سربلند مى دارد.
قرآن کریم مى فرماید: (شما به این دلیل با ارزش ترین امت ها هستید که امر به معروف و نهى از منکر مى کنید. )(۳۸)
پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: (باید امر به معروف و نهى از منکر کنید, در غیر این صورت بَدان بر شما مسلط مى شوند و آن گاه خوبانتان دعا مى کنند (و خواسته هاى خود را مطرح مى کنند), اما جوابى داده نمى شود. )(۳۹)
استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در توضیح معناى سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) مى فرماید: معناى حدیث (این نیست که خدا را مى خوانند و خدا دعاى آنها را مستجاب نمى کند, معنایش این است: وقتى که امر به معروف و نهى از منکر را ترک کنند, آن قدر پست مى شوند, آن قدر رعبشان, مهابتشان (شوکت و عظمتشان), عزتشان و کرامتشان از بین مى رود که وقتى به درگاه همان ظلمه [ستم کاران ] مى روند, هر چه ندا مى کنند, به آنها اعتنا نمى شود [ یعنى حضرت مى فرماید] اگر مى خواهید عزت داشته باشید و دیگران روى شما حساب کنند, امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید. اگر امر به معروف و نهى از منکر نداشته باشید, اولین خاصیّت آن ضعف شماست, پستى و ذلت شماست, دشمن هم روى شما حساب نمى کند.)(۴۰)
۲ ـ استوارى پایه هاى دین
امام باقر(علیه السّلام) در حدیثى به مهم ترین آثار امر به معروف و نهى از منکر اشاره کرده و مى فرمایند: (امر به معروف و نهى از منکر, راه پیامبران و شیوه صالحان است. واجب بزرگى است که با آن, فریضه هاى دیگر برپا مى شود و راه ها امن و کسب و کارها حلال مى گردد. آنچه به ستم ستانده شده, به صاحبان آن بازگردانده مى شود. زمین ها آباد, از دشمنان انتقام گرفته و امور پا بر جا مى شود). (۴۱) به فرموده آن حضرت, پایه و استوانه نماز, روزه, حج, جهاد, خمس, زکات و سایر دستورات دین, امر به معروف و نهى از منکر است.
استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) در این باره مى فرماید: (امر به معروف و نهى از منکر, یگانه اصلى است که ضامن بقاى اسلام است… اصلاً اگر این اصل نباشد, اسلامى نیست… آیا یک کارخانه بدون بازرسى و رسیدگى دائمى مهندسین متخصص که ببینند چه وضعى دارد, قابل بقاست؟ اصلاً آیا ممکن است یک سازمان همین طور به حال خود باشد, هیچ در باره اش فکر نکنیم و در عین حال به کار خود ادامه دهد؟ ابداً. جامعه هم, چنین است. )(۴۲)
امام حسین(علیه السّلام) نیز در کلامى زیبا به همین نکته اشاره مى کند و مى فرماید: (اگر امر به معروف و نهى از منکر اجرا گردد, همه واجبات, چه آسان و چه سخت, پا بر جا خواهد بود. )(۴۳)
بى توجهى به این مسئولیت اجتماعى, باعث رنگ باختن معنویات و چیرگى هواهاى نفسانى در فرد و جامعه مى شود و در نتیجه, زمینه براى حاکمیت هواپرستان و ستمگران فراهم خواهد شد. در این هنگام است که به فرموده امام حسین (علیه السّلام) باید فاتحه اسلام را خواند: (فعلى الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید; با اسلام باید خداحافظى کرد هنگامى که کسى مثل یزید, زمامدار مردم گردد. )(۴۴)
۳ ـ امنیت
امنیت, یکى از نیازهاى اساسى افراد و اجتماعات است که از راه امر به معروف و نهى از منکر تأمین مى شود. رونق کسب و کار و تجارت و سامان یابى امور مختلفِ فرهنگى, اقتصادى و سیاسى در هر جامعه اى, به امنیت ارتباط دارد. اگر محیط خانه, مدرسه, دانشگاه, کارخانه, بازار, شهر و جاده ایمن نباشد و اموال و نوامیس مردم هر لحظه از سوى دزدان, زیاده خواهان و اراذل و اوباش تهدید شود, ترس و اضطراب و آشفتگى بر همگان سایه خواهد انداخت و آرامش و آسایش عمومى از بین خواهد رفت و جرأت هر کارى از مردم گرفته خواهد شد.
اجراى مقررات دینى و قوانین اجتماعى و نظارت دائمى دستگاههاى مربوط; مانند نیروهاى انتظامى و نیز مراقبت هاى عمومى صالحان و نیکان, از زیاده خواهى ها و تجاوز فرصت طلبان و سوء استفاده کنندگان جلوگیرى خواهد کرد و امنیت و آرامش عمومى را به ارمغان خواهد آورد. امام باقر(علیه السّلام) مى فرماید (…و تأمن السبل;(۴۵) اجراى امر به معروف و نهى از منکر, راه ها را امن خواهد کرد. )
۴ ـ کسب حلال
بعضى افراد براى پیدا کردن پول به هر کارى متوسل مى شوند. اینان به علت ناآگاهى و یا تربیت نادرست, به دنبال کسب حلال نیستند و تنها در این فکرند از راه هایى مانند تقلّب, رشوه, احتکار, قاچاق, گران فروشى یا کم فروشى و غیر آن, بر درآمدهاى خود بیفزایند. بى توجهى به این دست از خلاف کارى ها, سبب رواج درآمدهاى نامشروع در بین مردم و رخنه لقمه هاى حرام در زندگى افراد مى شود که زیان ها و آسیب هاى جبران ناپذیرى را به دنبال خواهد داشت. بنابراین باید از راه امر به معروف و نهى از منکر, ناآگاهان را به شغل هاى حلال و درآمدهاى مشروع آگاه ساخت و آنان را از کارهاى خلاف باز داشت.
اجراى این وظیفه الهى به حدى ثمربخش است که گاهى چنین افرادى وقتى مى بینند جامعه به عنوان یک منکر به شغل آنان نگاه مى کند, خود به خود به دنبال کسب و کارهاى حلال و درآمدهاى مشروع خواهند رفت. از این رو امام باقر(علیه السّلام) مى فرماید: (…و تحل ّ المکاسب;(۴۶) یکى دیگر از فواید امر به معروف و نهى از منکر این است که کسب و کارها حلال مى شود. )
آبادانى کشور, باز پس گرفتن حقوق پایمال شده افراد, مبارزه با تبغیض ها و بسیارى از اصلاحات اقتصادى, اجتماعى, سیاسى و فرهنگى, از پیامدهاى مهم اجراى امر به معروف و نهى از منکر به شمار مى رود که به علت محدودیت صفحات, از شرح آن خوددارى مى کنیم.

موانع امر به معروف و نهى از منکر
متأسفانه با وجود اهمیت و آثار و برکاتى که امر به معروف و نهى از منکر دارد, حتى در این زمان که به برکت جمهورى اسلامى این همه امکانات فرهنگى تبلیغى در دسترس است, باز آن گونه که باید به این واجب الهى توجه نمى شود. در بررسى علل این بى مهرى, به سه عامل اساسى برمى خوریم که به طور فشرده یادآور مى شویم:
۱ ـ ترس
عده زیادى به دلیل ترس از به خطر افتادن جان و مال و پست و مقام خود, شانه از زیر بار این مسؤلیت خالى مى کنند و از ترس این که مبادا حقوق و مزایا و میز ریاست را از دست بدهند, در برابر بى عدالتى ها, هرزگى ها, و فسادهایى که در اجتماع و یا در ادارات و مؤسسات دیده مى شود, اعتراضى نمى کنند و از امر به معروف و نهى از منکر دورى مى نمایند. امام حسین(علیه السّلام) در تفسیر آیه ۸۱ از سوره مائده, در باره گروهى از بنى اسرائیل که گرفتار عذاب شدند, مى فرماید: (آنان با این که فساد و زشتى هاى ستمگران را مى دیدند, اما به دلیل [ ترس از پست و مقام و ثروت ] و آنچه برخوردار مى شدند, آنان را نهى نمى کردند. )(۴۷)
این قبیل خصلت هاى ناپسند, ناشى از ضعف ایمان به خداست, چرا که انسان هاى مؤمن به جز خدا, از کسى نمى ترسند و اندوهگین نمى شوند. آنان بر اساس پیام هاى خداوند که فرمود: (به هر کس هر آنچه را بخواهد مى بخشد)(۴۸) و (به هر کس بخواهد سودى رساند, کسى را یاراى باز داشتن آن نیست), (۴۹) همه چیز را به دست خدا مى دانند و معتقدند همان طور که امام على(علیه السّلام) فرمود: (امر به معروف و نهى از منکر, نه مرگى را نزدیک مى کند و نه رزق و روزى انسانى را کاهش مى دهد.)(۵۰)

اگر تیغ عالم بجنبد ز جاى          نبرد رگى تا نخواهد خداى

۲ ـ طمع
عده اى به دلیل طمع و زیاده خواهى, امر به معروف و نهى از منکر نمى کنند. با این که حق و حقیقت و حق گو و حق جو را مى شناسند, در عین حال در مقابل آن جبهه گیرى مى کنند و با باطل و ستم کار براى رسیدن به ثروتى بیشتر یا مقامى بالاتر, همراه مى شوند.
دین دارى با طمع ورزى, سازش ندارد. امام حسین(علیه السّلام) در وصیت خود چنین نوشت: (انگیزه قیام من, هوا و هوس و زیاده خواهى و تمایلات بشرى نیست, من نمى خواهم فساد به پا کنم و یا ستمگر باشم; بلکه هدف من, اصلاح امت جدم است و مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم.)(۵۱)

موحّد چه در پاى ریزى زرش          چه شمشیر هندى نهى بر سرش
امید و هراسش نباشد زکس         بر این است بنیاد توحید و بس(۵۲)

۳ ـ بهانه جویى و عذر آوردن
گاهى افراد براى شانه خالى کردن از زیر بار مسئولیت هاى اجتماعى, به توجیه گناه یا حق به جانب نشان دادن گناه کار مى پردازند. قرآن کریم در باره عده اى که از شرکت در جنگ احزاب خوددارى کردند و بهانه آوردند که خانه هاى ما حفاظ ندارد و ما از ناموسمان در امان نیستیم, مى فرماید: (و گروهى از آنها از پیامبر رخصت طلبیدند, گفتند: خانه هاى ما را حفاظى نیست, خانه هایشان بى حفاظ نبود, مى خواستند بگریزند. )(۵۳)
متأسفانه بهانه جویى و عذر تراشى به شکل هاى گوناگون در همه اجتماعات بوده و هست. امروزه افراد زیادى را مى بینیم که با روش هاى نامربوط سعى دارند سکوت خود را در برابر منکرات توجیه کنند; مانند این که مى گویند: (هر کس را در گورى مى گذارند, جوان است بگذار خوش باشد, صلاح مملکت خویش خسروان دانند, خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو, سرى که درد نمى کند دستمال نمى بندند, دلا خو کن به تنهایى که از تنها بلا خیزد / سعادت آن کسى دارد که از تنها بپرهیزد, و نظایر آن.
باید توجه داشت که سر باز زدن از این واجب الهى, جنگ با خداست. امام صادق(علیه السّلام) مى فرماید: (کسى که منکرى را ببیند و با آن مبارزه نکند, در حالى که قدرت دارد, او دوست مى دارد که خدا نافرمانى شود و کسى که نافرمانى خدا را دوست داشته باشد, در مقابل خدا به دشمنى و ستیز برخاسته است. (۵۴)

پى نوشت ها:
۱ـ وسائل الشیعه, ج ۱۱, ص ۳۹۵, ح ۶٫
۲ـ مجمع البحرین, واژه معروف و منکر.
۳ـ المفردات فى الفاظ القرآن, واژه معروف و منکر.
۴ـ توبه(۹) آیه ۷۱٫
۵ـ نهج البلاغه, ترجمه جعفر شهیدى, ص ۴۲۹, قصار ۳۷۴٫
۶ـ صحیح بخارى, ج ۲, ص ۸۸۲٫
۷ـ بحار الانوار, ج ۹۷, ص ۸۸٫
۸ـ همان, ج ۹۷, ص ۸۱٫
۹ـ در تحریر الوسیله امام(ره), ج ۱, ص ۴۷۵ ـ ۴۷۶, همه شرایط آورده شده است.
۱۰ـ حماسه حسینى, ج ۲, ص ۸۲ ـ ۸۳٫
۱۱ـ تحریر الوسیله, ج ۱, ص ۴۶۷, مسئله ۱٫
۱۲ـ آیه الله حسین نورى همدانى, امر به معروف و نهى از منکر, ص ۱۵۳ـ۱۵۵٫
۱۳ـ حماسه حسینى, همان, ص ۱۳۱ـ۱۳۲٫
۱۴ـ تحریر الوسیله, همان, ص ۴۷۲ـ۴۷۳٫
۱۵ـ همان.
۱۶ـ حماسه حسینى, همان, ص ۱۲۹ـ ۱۳۰, با اندکى تغییر.
۱۷ـ همان, ص ۹۴ـ ۹۵, با اندکى تغییر.
۱۸ـ وسائل الشیعه, ج ۱۱, ص ۴۱۳٫
۱۹ـ حماسه حسینى, همان, ص ۹۹, با اندکى تغییر.
۲۰ـ همان.
۲۱ـ نهج البلاغه, ترجمه جعفر شهیدى, خطبه ۱۶۸٫
۲۲ـ همان, ص ۴۸۱٫
۲۳ـ وسائل الشیعه, ج ۱۱, ص ۴۲۷٫
۲۴ـ صحیح بخارى, ج ۱, ص ۳۱٫
۲۵ـ حماسه حسینى, همان, ص ۹۹ ـ۱۰۰٫
۲۶ـ همان, ص ۱۰۶٫
۲۷ـ مرتضى مطهرى, ده گفتار, ص ۶۷ـ۶۸٫
۲۸ـ صحیح مسلم, ج ۱, ص ۱۶۳٫
۲۹ـ ده گفتار, ص ۶۹٫
۳۰ـ داستان این واقعه در آیات ۱۷ تا ۳۳ سوره (قلم) و تفسیر نمونه, ج ۲۴ آورده شده است.
۳۱ـ برگرفته از: ده گفتار, ص ۶۸٫
۳۲ـ طه(۲۰) آیه ۴۴٫
۳۳ـ آل عمران(۳) آیه ۱۵۹٫
۳۴ـ حجرات (۴۹) آیه ۱۲٫
۳۵ـ بقره (۲) آیه ۱۵۹٫
۳۶ـ نور(۲۴) آیه ۲۷٫
۳۷ـ کنزل العمال, ج ۳, ص ۸۰۸, حدیث ۸۸۲۷٫
۳۸ـ آل عمران(۳) آیه ۱۱۰٫
۳۹ـ فروع کافى, ج ۴, ص ۵۶٫
۴۰ـ حماسه حسینى, همان, ص ۴۵٫
۴۱ـ وسائل الشیعه, ج ۱۱, ص ۳۹۵, ح ۶٫
۴۲ـ جامعه و تاریخ, ص ۲۳۶٫
۴۳ـ تحف العقول, ص ۲۳۷٫
۴۴ـ بحا رالانوار, ج ۴۴, ص ۳۲۶٫
۴۵ـ وسائل الشیعه, ج ۱۱, ص ۳۹۵٫
۴۶ـ همان.
۴۷ـ تحف العقول, ص ۲۳۷٫
۴۸ـ ذاریات (۵۱) آیه ۲۲٫
۴۹ـ یونس (۱۰) آیه ۱۰۷٫
۵۰ـ نهج البلاغه, ترجمه جعفر شهیدى, خطبه ۱۵۶٫
۵۱ـ تاریخ طبرى, ج ۶, ص ۱۹۷٫
۵۲ـ گلستان سعدى, باب هشتم.
۵۳ـ احزاب(۳۳) آیه ۱۳٫
۵۴ـ مستدرک الوسائل, ج ۱۲, ص ۱۷۷٫

————————————-

نویسنده : نادعلى صالحى

برگرفته از : با معارف اسلامى آشنا شویم ـ ش ۵۸ ، مرداد – آبان ۸۳
منبع : http://www.shareh.com