راهکارهای امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاه ها (۱)
چکیده
یکی از اصولی که میتواند سعادت و سلامت دانشگاه را در همهء ابعاد آن فراهم آورد،نظارت همگانی تمامی دانشجویان،نسبت به مسائل دانشگاه است.اصولا نظارت،تعالی و تکامل را به دنبال خواهد داشت و جوامع فاقد نظارت،در سراشیبی سقوط و اضمحلال قرار خواهند گرفت.در حقیقت؛دانشگاه سالم،دانشگاهی است که در آن زمینهء رشد و تعالی به سوی کمال مطلق فراهم است و یکی از این زمینهها وجود محیطی پاک و عاری از آلودگیهاست که با نظارت درست و اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر تحقق خواهد یافت.هدف:در این نوشتار تحلیلی، راهکارهای اجرایی امر به معروف و نهی از منکر در محیط دانشگاه مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است.روش:این مقاله به شیوهی کتابخانهای و در عین حال با توجه به وضعیت دانشگاههای کشور جهت عملیاتی نمودن فریضه امر به معروف و نهی از منکر صورت پذیرفته است.
نتیجه گیری (یافتهها): نهادینه شدن امر به معروف و نهی از منکر،سعادت و سلامت جامعه را در تمامی ابعاد آن موجب میشود. نظارت همگانی در قالب اصل امر به معروف و نهی از منکر،روشی است که میتواند جلوی انحرافات را گرفته و محیطی سالم را برای دانشجویان به ارمغان آورد.در راستای تحقق این اصل مهم اسلامی،همگان باید دست در دست یگدیگر نهند و با همت و تلاشی مضاعف موجبات نهادینه شدن این اصل مهم اسلامی را در همه ابعاد،خصوصا دانشگاهها موجب گردند.
مقدمه
در زمینهء راهکارهای پیادهسازی امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاهها کارهای پراکندهای به صورت مقاله یا طرح پژوهشی صورت گرفته،ولی از انسجام و قوّت لازم برخوردار نبودهاند؛چرا که هر یک از آنها از زاویهء خاصی به موضوع نگریستهاند.در این نوشتار تلاش شده است که کاری شایسته و مطلوب پیرامون موضوع مورد نظر ارائه شود.
بدین منظور، ابتدا تمامی آثار منتشر شده پیرامون موضوع،اعم از کتاب و مقاله و طرحهای پژوهشی،مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس مطالب مورد نیاز در قالب برگههای مطالعاتی استخراج و دستهبندی شدند و در ادامه،هر مطلب در جایگاه خود مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.
به طور کلی سه نتیجهء عمده از تحقیق صورت گرفته قابل استخراج است که عبارتند از:
۱٫پیادهسازی امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاهها نیازمند عزمی ملی و مشارکتی همگانی است.یقینا یک سازمان یا ادارهء خاصی نمیتواند عهدهدار این رسالت خطیر شود،مگر آنکه همگان دست در دست یکدیر نهند و به همفکری و تعامل،به پیادهسازی امر به معروف و نهی از منکر استحکام بخشند.
۲٫بهرهگیری از فرهنگ عاشورا جهت اعتلابخشی به امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاهها ضرورتی اساسی است.
۳٫احیا و تقویت غیرت دینی در دانشجویان گامی بلند در تحقق امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاهها به شمار میرود.
مبانی نظری
نظارت و پرسشگری(امر به معروف و نهی از منکر)از مفاهیم آشنا در فرهنگ اسلامی است که به منظور جلوگیری از انحرافات فردی و اجتماعی پیشبینی شده است.نظارت در جامعهء اسلامی، برخاسته از مسئولیت آحاد جامعه در قبال یکدیگر است.وظیفهء همگانی امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت و خیرخواهی در حق یکدیگر،نوعی نظارت و مراقبت است که سلامت جامعه و دانشگاه را تضمین میکند.در اهمیت این فریضهء بزرگ،همین بس که ملاک برتری امت اسلامی بر امتهای دیگر است:
«کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» (آل عمران،آیه ۱۱).چنانچه ترک آن از عوامل سقوط و اضمحلال برخی از امتهای پیشین است.
جملهء معروف«کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته»(مجلسی،۳۰۴۱،ج ۲۷،ص ۸۳)از رسول گرامی اسلامی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با مقولهء امر به معروف و نهی از منکر پیوندی وثیق دارد و نشانهای از این پیشینهء تاریخی است.پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مردم را در جامعهء اسلامی به گونهای تربیت فرمودند که همواره مراقب اعمال و رفتار صاحبان قدرت و ثروت باشند.قیام و مبارزهء شخصیتهای موجّه تاریخ اسلام در برابر دولتهای جائز نیز برخاسته از تربیت دینی آنها بود.قیام امام حسین(علیه السّلام) نمونهء بارزی از تلاش و مجاهدت در راه احیای این فریضهء مهم اسلامی است.
نظارت در عرصهء سیاست،به منظور جلوگیری از طغیان انسانهای قدرتمند و ثروتمند است.از اینرو،دلتمردان جامعه بیش از شهروندان،نیازمند نظارت و مراقبتند.در فلسفهء سیاسی اسلام،در درجهء نخست،قدرت در اختیار شخص معصوم(علیه السّلام) قرار میگیرد تا احتمال انحراف و لغزش به صفر برسد و حقوق مردم به طور کامل در عرصهء اجتماعی تأمین شود.در مراحل بعد و در صورت فقدان شخص معصوم،رهبری جامعه به کسانی سپرده میشود که از عدالت و تقوای بالایی برخوردار باشند.شخص عادل هر چند از خطا مصون نیست،اما از فساد و سوء استفاده مصون است.لااقل این اطمینان هست که فارغ از اهرمهای نظارتی بیرونی،صاحبان قدرت از مهار درونی برخوردارند تا آنها را از وسوسهء قدرت و ثروت مصون بدارد.
فقیه بزرگ،شهید ثانی(ره)،در توضیح مفهوم امر به معروف و نهی از منکر فرموده است:«امر به معروف،وادار کردن دیگران به پیروی از اوامر پروردگار است،به زبان باشد یا به عمل؛نهی از منکر،مانع شدن از انجام گناهان است،آن هم به زبان باشد یا به عمل.(صدوق،۸۴۳۱،ص ۷۳۱)
در تعریف دیگر،امر به معروف؛یعنی برانگیختن و فرمان دادن به چیزی که نزد عقل یا شرع (یا هر دو)خوب و مطلوب دانسته شده و نهی از منکر؛یعنی بازداشتن و منع کردن از آنچه نزد عقل و شرع،بد و ناپسند شمرده شده است.
امر و نهی در دانشگاهها از ضرورت و جایگاه مهمتری برخوردار است؛چرا که دانشگاهیان، به عنوان سرمایههای جامعه،در آینده مشاغل و مناصب کشور را در دست خواهند گرفت.نهادینه شدن امر و نهی در دانشگاهها،سلامت و سعادت آینده کشور را تضمین خواهد کرد و عدم تحکیم«امر و نهی»در دانشگاهها،زوال و نابودی جامعه را در بلند مدّت موجب خواهد شد.
با توجه به جایگاه ویژه و مهم امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاهها و دستاوردهای گرانسنگ آن،در این نوشتار پژوهشی برآنیم تا این موضوع مهم را مورد ارزیابی قرار دهیم.
آثار امر به معروف و نهی از منکر
دربارهء اینکه امر به معروف و نهی از منکر چه آثاری در زندگی فرد و اجتماع به جا گذاشته و چه دگرگونیهای ارزشمندی را پدید میآورد،روایات بسیاری وجود دارد که بنابر مقتضای حال،در برخی از آنها به ذکر آثار متعدد و در دستهء دیگر به بیان یک اثر از آن آثار پرداخته شده است.در این بخش به تبیین احادیث و آثار ذکر شده در آن،اقدام شده و هدف،شناساندن آثار حیاتبخش و سازندهء این واجب بزرگ الهی است.
از حضرت امام حسین(علیه السّلام)به نقل از امیر المؤمنین(علیه السّلام)چنین رسیده است که فرمودند:
«هرگاه امر به معروف و نهی از منکر انجام و برپا داشته شود،همهء واجبهای الهی،از ساده و دشوار آن،به پا داشته میشوند و این بدان سبب است که امر به معروف و نهی از منکر،مردم را به اسلام میخواهند،مظالم(و حقوق مردم)را بدانان برمیگرداند،با ستمگر به مخالفت برمیخیزد،فی و غنائم را(آنگونه که باید)تقسیم میکند و صدقات را از محل(و منبع)آن گرفته و در جای خودش به مصرف میرساند.(ابن شعبه حرّانی، ۳۶۳۱،ص ۱۴۲؛حر عاملی،۱۹۳۱،ج ۱۱،ص ۳۰۴؛مجلسی،۳۰۴۱،ج ۰۰۱،ص ۹۷)
اینک به شرح واژههای فوق و توضیحی مختصر پیرامون هر یک پرداخته میشود.
۱٫برپا شدن واجبات
«استقامه الفرائض»؛یعنی به پا بودن و انجام شدن واجبات،که یکی از آثار ارزشمند انجام امر به معروف و نهی از منکر است.با امر به معروف و نهی از منکر نه تنها میتوان از کمرنگشدن ارزشهای اسلامی جلوگیری کرد،بلکه میتوان در جهت توسعه و گسترش آن حرکت کرد.با امر به معروف،دیگر واجبات الهی جامهء عمل به خود میپوشد؛۱زیرا اینها خود از بهترین مصادیق «معروف»هستند و امر به آنها؛یعنی توصیه به عمل به آن واجبات.
در جامعهای که یکدیگر را به انجام نماز،روزه،امانتداری،درستکاری و…سفارش کنند، ابتداییترین اثر مستقیم و مثبت روانی،اهمیت قائل شدن برای این واجبها خواهد بود؛همه واجبها، چه سادهاش و چه دشوارش.در چنین جامعهای نه تنها برپایی واجبات الهی،عملکرد اساسی آن به شمار خواهد رفت،بلکه به مصداق«به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید»(آل عمران،آیه ۳۳۱)و«به (۱).امام صادق(علیه السّلام):«[امر به معروف و نهی از منکر]واجب بزرگی است که به واسطهء آن واجبات دیگر(همه واجبات) ثبات مییابد».(حر عاملی،۱۹۳۱،ج ۱۱،ص ۵۹۳)
سوی آمرزش پروردگارتان پیشی گیرید»(حدید،آیه ۱۲)،در انجام اعمال شایسته،خواه واجب و خواه مستحب،از یکدیگر پیش و برای رسیدن به رضوان و غفران الهی شتاب و سرعت میگیرند.
۲٫دعوت به اسلام
امر به معروف و نهی از منکر،مردم را به اسلام و ارزشهای آن فرا میخواند و به«حیات طیبه»و پاکیزهای که در پرتو درخشش اسلام و عمل به فرامین و دستورات آن حاصل میشود،دعوت میکند.آنچه اسلام برای انسان میخواهد،چیزی جز سعادت در دنیا و آخرت و رضوان الهی نیست:«ای کسانی که ایمان آوردهاید،آنگاه که خداوند و پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) شما را به چیزی میخوانند که«احیاگر»شماست،بدان تن در دهید و آن را بپذیرید».(آل عمران،آیه ۴۲)
۳٫رد مظالم(پرداخت حقوق دیگران)
مظالم جمع مظلمه است؛یعنی آنچه به ظلم و ستم از کسی گرفته شده باشد،که معمولا در حقوق مالی متصوّر است؛یا ظلم و ستمی که به کسی وارد کرده باشد،که هم در حقوق مالی و هم غیر آن مطرح است.به طور مثال،اگر مالی را از کسی به زور ستانده یا به سرقت برده باشد یا عدم پرداخت حقوق واجب شرعی که بر عهدهء اوست؛مانند خمس،زکات،خرج زن و فرزند،پرداخت دیه و…همهء این موارد«مظلمه»به شمار میآیند.همچنین در مسائل غیر مالی،مانند اینکه شخصیت و آبروی کسی را با غیبت،تهمت،فحش و دشنام،و…کم اعتبار یا بیاعتبار ساخته باشد؛این نیز مظلمه به حساب میآید.اگر کسی چنین حقوقی به عهدهاش باشد،باید آن را رد یا درخواست بخشش کند و چنانچه نسبت به وظیفهاش از سر جهل و ناآگاهی یا قلدری و خودسری بیتوجه باشد،با امر به معروف و نهی از منکر میتوان او را نسبت به وظیفه و مسئولیت سنگینی که در دنیا و آخرت در برابر«حق الناس»دارد،متوجه و او را وادار به پرداخت و ادای حقوق دیگران کرد.
۴٫مخالفت با ستمگران
با امر به معروف و نهی از منکر میتوان به مبارزه با ستم و ستمگران برخاست،از هر قسمی که باشد؛زیرا ظلم و ستم را اگر نسبت به شخص ظالم بسنجیم،یک تقسیم و اگر نسبت به مظلوم سنجیده شود،تقسیم دیگری دارد و نیز در امور مالی،تقسیماتی و در غیر آن و کیفیت و شدّت و ضعف آن نیز تقسیماتی دیگر دارد.
برخی از حکما(راغب اصفهانی،۲۶۳۱،در ماده ظلم،ص ۶۱۳)گفتهاند:
ظلم بر سه گونه است:نخست،ظلم بین انسان و خداوند متعال(-ظلمی که انسان بر پروردگار و هستیبخش خود روا دارد)که بالاترین این ستم،کفر ورزیدن و روی آوردن به شرک و نفاق است و در همین ارتباط خداوند فرمود:«همانا شرک ستم بزرگی است»(لقمان،آیه ۳۱).
دوم،ستمی که بین انسان و مردم باشد و مقصود پروردگار از این قبیل آیات،همین قسم است که میفرماید:«پاداش یک بدی،به مانند آن است…و خداوند ستمگران را دوست ندارد(شوری،آیه ۰۴)».(که بیش از این مقدار حق خویش قصاص کرده یا ضربه زنند)یا مانند این فرمودهء خداوند:«هر کس به ظلم(و ناحق)کشته شده است(برای ولی او حق قصاص قرار دادیم)».(اسرا،آیه ۳۳)
سوم،ظلم بین انسان و خودش،(به خودش ستم کند)و مقصود از این آیه همین معنی است که فرموده:«برخی از اینان بر خویش ستم کنندهاند».(فاطر،آیه ۲۳)
گمان بر این است که این حکیم،سخن خویش را از کلام امیر المؤمنین علی(علیه السّلام)گرفته باشد در آنجا که فرمودهاند:
«آگاه باشید که ستم بر سه گونه است:(اول)ستمی که بخشوده نمیشود و(دوم)ستمی که(بدون مجازات)به حال خود رها نمیشود و(سوم)ستمی که بخشیده میشود و بازخواست ندارد.اما ستمی که بخشیده نمیشود،شرک به خداوند است.خداوند میفرماید:خداوند از شرکت به خودش در نمیگذرد(نسا،آیه ۸۴).اما ستمی که بخشیده میشود،ظلمی است که بنده با گناهان کوچک بر خود روا داشته است و اما ظلمی که (بدون مجازات)به حال خود رها نمیشود(و مجازات در پی دارد)،ستم برخی از بندگان به برخی دیگر است».(نهج البلاغه،خطبه ۶۷۱)
به هر حال،با امر به معروف و نهی از منکر،ظلم و ستم و اقسام آن و گناه بودن آنها،شناسانده میشود و فرد ظالم و ستمگر را وادار به دست کشیدن از ظلم و پذیرفت حق میکند و وظیفهء هر مسلمان است که به یاری مظلوم شتافته و ظالم را محکوم کند.
۵٫گرفتن صدقات از منابع آن و مصرف در موارد تعیین شده
با امر به معروف میتوان صدقات۱(زکات)را از منابع آن جمع کرده و در موارد مربوط به مصرف رساند.ابتدا باید این معروف(زکات)را به مردم شناساند و آنگاه(در صورت وجود شرایط وجوب زکات)آنان را به پرداخت زکات مال زکوی تشویق و وادار کرد.با امر به معروف میتوان پس از جمعآوری زکات،آن را در موارد شرعی آن به مصرف رساند،نه در جای دیگر.موارد مصرف زکات در آیه ۰۶ سوره توبه چنین بیان شده است:
«زکات مخصوص فقرا و مساکین و کسانی که برای جمعآوری آن کار میکنند و کسانی که برای جلب قلوبشان اقدام میشود و برای(آزادی)بردگان،پرداخت قرض بدهکاران و در راه خدا(کارهای خیریه و عام المنفعه)و واماندگان در راه(کسانی که در غربت مال خویش را از دست دادهاند و سرگردان ماندهاند)است و این یک فریضهء (مهم)خداوندی است و خداوند دانا و حکیم است».
بنابراین،مصرف زکات در هشت مورد ذکر شده است که عبارتند از:
الف)فقرا؛کسانی که درآمد سالانهء آنان کفاف مخارج سالانهء آنها را نمیکند.
ب)مساکین؛آنها که وضعیت اقتصادی آنان از فقیر هم بدتر است.
ج)کسانیکه برای جمعآوری زکات مأمور میشوند،میتوانند حق الزحمهء خویش را از زکات بردارند.
د)کسانی که مسلمان نیستند،ولی میشود با محبت به آنها قلب و دلشان را به اسلام متمایل کرد و زمینهء اسلام آوردنشان را فراهم ساخت.
هـ)خرید بردگان و آزاد کردن آنها.
و)بدهکارنی که از ادای دین خویش عاجز و ناتوانند.
ز)هزینه کردن در کارهای خیر و عام المنفعه،مانند مدرسهسازی،بیمارستان،دانشگاه،نشر و تبلیغ اسلام و…
ح)هزینه رسیدن به محل و وطن کسی که در دیار غربت،مال خویش را گم کرده و درمانده شود.
(۱).مجمع البحرین:صدقه آن است که بدون عوض و با قصد قربت میپردازند و زکات و منذورات و کفارات و…از مصادیق آن است.
۶٫امنیت اعتقادی و اجتماعی
در جامعهای که امر به معروف و نهی از منکر مورد توجه باشد؛ارزشها تبلیغ و از ضد ارزشها پرهیز شود و معروف و منکر به مردم شناسانده شود،یک«امنیت اعتقادی»حاصل میشود.چنین جامعهای در پرتو اندیشهای صحیح اسلامی،از دستبرد انحرافات و کژیهای«منحرفان و دزدان اندیشه»مصون و محفوظ مانده و در نتیجه،جایی برای نفوذ آنان باقی نخواهد بود؛زیرا هیچ نوعی میکروب و ویروسی تا«زمینه»نداشته باشد،میدان فعالیت و رشد پیدا نمیکند.افکار و اندیشههای خطرناک و گمراهکننده نیز تا زمانی که زمینهای برای عرضهء خویش نیابند،نمیتوانند خودنمایی کنند و تا هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر،همهجانبه و فراگیر و صحیح اجرا شود،هرگز چنین زمینهای به وجود نمیآید و اعتقادات حقّهء مردم از دستبرد شیاطین در امان خواهد بود.
نتیجه اینکه،با امر به معروف و نهی از منکر،همزمینه برای پدید آمدن،رشد و توسعهء افکار انحرافی(که وسیلهای برای ضربهزدن به افکار و اندیشههای اسلامی است)به وجود نمیآید و هم عظمت ارزشها محفوظ خواهد ماند و منکرات،«قبیح»شمرده خواهند شد و حداقل،گرایش غالب به سمت«منکرات»نخواهد بود تا زمانی که اعتقاد به قبح آن از میان برود و زمینهء نابودی اعتقادات فراهم شود.
۷٫حلال شدن درآمدها
تردیدی نیست که اسلام عزیز به مسئلهء خورد و خوراک از طریق حلال و مشروع،اهمیت بسیاری داده و سفارش و توصیهء فراوان کرده است.برای حرامخواری،اثرات وضعی منفی در نطفه و بعد روانی انسان قائل شده و در مقابل،برای امر معاش از طریق حلال،اثرات مثبتی تبیین کرده است.
همچنین،اثرات حرامخواری را در عدم پذیرش طاعات و عبادات مسلمان و نیز گرفتاریهای دیگری که در دنیا و آخرت، گریبان گیرشان خواهد شد، بیان کرده است که بیان نها بحث مبسوطی را میطلبد و از موضوع این نوشتار خارج است.در اینجا روایت میفرماید که با امر به معروف و نهی از منکر،درآمدها حلال میشود.
۸٫عمران و آبادانی زمین
یکی دیگر از ثمرات برجستهء امر به معروف و نهی از منکر،آبادانی و عمران زمین عنوان شده است.مقصود از این تعبیر ممکن است یکی از دو مورد ذیل یا هر دو باشد.
الف)وقتی در جامعهای امر به معروف و نهی از منکر صورت پذیرفت و ارزشها تبلیغ و به آنها عمل شد،به طور طبیعی آثار آن که فراوانی برکات الهی است،محقق خواهد شد.ولی اگر چنین نباشد و گناهان رواج یابد و از آن جلوگیری به عمل نیاید،آثار منفی،از جمله خسکسالی و قحطی و نابودی زمین را به دنبال خواهد داشت.بنابراین،یکی از اثرات معنوی امر به معروف و نهی از منکر،آباد شدن زمین و ازدیاد برکات الهی بر مردم خواهد بود.
ب)امر به معروف،تبلیغ کارهای خوب و پسندیده است و یکی از کارهای پسندیده و ارزشمند در اسلام،احیای صنعت کشاورزی و آباد کردن زمین از این طریق است.بدیهی است در جامعهای که به این امر پسندیده توجه شود،زمین آباد و احیا خواهد شد.
۹٫انتقام از دشمنان اسلام
کفّار و منافقین دو گروه از دشمنان اسلام هستند که همواره در پی فرصتی مناسب برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین بودهاند و در زمانهای مختلف،کینه و عداوت عمیق خویش را نسبت به اسلام ابراز کردهاند.آنان نمیخواهند اسلام و مسلمین قدرتمند باشند.لذا برای تضعیف اسلام نقشههای پیچیده،سرمایههای گزاف و بودجه و امکانات ویژه در نظر گرفتهاند.آنان برای رسیدن به اهداف پلید خود از راههای مختلف به میدان میآیند،که مهمترین آنها،تهاجم فرهنگی همهجانبه و در ابعادی وسیع،با استفاده از امکانات تبلیغاتی گسترده و پیشرفته است.
امر به معروف و نهی از منکر به مسلمین قوّت قلب میدهد و آنان را برای مبارزهء همهجانبه با دشمنان آماده نگه میدارد و بسیاری از تهاجمات فرهنگی،سیاسی و…را خنثی میسازد و این چیزی جز انتقام از دشمن نمیتواند باشد.
۱۰٫اصلاح امور دین و دنیا
با امر به معروف و نهی از منکر میتوان کارها را اصلاح کرد و در مسیر صحیح قرار داد.اگر چنین شود،یک«اصلاح عمومی»صورت میپذیرد که از آثار پربرکت اجرای این فریضهء بزرگ الهی است.فاطمه زهرا(س)،در یکی از خطبههای خویش توجه مسلمین را به همین معنی جلب کردهاند:
«خداوند ایمان آوردن را برای پاک کردن انسان از شرک،نماز را برای دوری جستن و پاکی از کبر(و غرور)،زکات را برای فراوان شدن رزق و روزی،روزه را برای ثابت
ساختن(و محکم کردن)اخلاص،حج را برای استحام دین،جهاد را به خاطر عزّت اسلام و امر به معروف را برای اصلاح عموم مردم واجب کرده است».(حر عاملی،۱۹۳۱، ج ۱،ص ۴۱؛با اندکی اختلاف در:نهج البلاغه،حکمت ۲۵۲ و نیز:آمدی،۰۶۳۱،ج ۴،ص ۱۵۴)
بدیهی است تا زمانی که منکرات قبح خود را از دست ندهند و اعمال خوب و شایسته،ارزش خود را حفظ کنند،جریان عمومی و غالب در بین مردم،گرایش به خوبیها و پرهیز از منکرات خواهد بود.لذا گوشزد کردن ارزشها و عظمت آنها و بیان کردن قبح و بدی منکرات،در این گرایش نقش و تأثیر فراوانی خواهد داشت.البته برای رسیدن به این موقعیت،باید امر به معروف و نهی از منکر به صورت همگانی و همهجانبه،از مراحل ابتدایی تا بالاترین مراحل(که برخورد از موضع قدرت است)به خوبی اجرا شود.
۱۱٫ دلگرمی مؤمنان،خواری دشمنان
عنوان فرق برگرفته از برخی روایات است که دربارهء اثرات سازندهء امر به معروف و نهی از منکر وارد شده است.حضرت علی(علیه السّلام) میفرمایند:«جهاد بر چهار پایه قرار دارد:
۱٫امر به معروف؛
۲٫ نهی از منکر؛
۳٫پایداری در جبههها؛
۴٫دشمنی با فاسقین (آنان که از اطاعت خداوند خارج شدهاند).
هر کس امر به معروف کند،پشت مؤمن را محکم ساخته است و هر کس نهی از منکر نماید، بینی کافر را به خاک مالانده است». (آمدی،۰۶۳۱،ص ۸۴۲)
آنچه در این روایت آمده،از نقطه نظر«روانی»دارای اهمیت ویژهای است؛زیرا وقتی انسان مؤمن ببیند که در راستای اعتقادات مذهبی،در اجتماعی تبلیغ و عمل به ارزشها،سفارش و توصیه میشود،نسبت به اعتقادات خویش راسختر میشود و با دلگرمی بیشتری به انجام کارهای شایسته اقدام میکند و مصمّتر و قویتر به حرکت الهی خویش در جهت ثبات اسلام ادامه میدهد.در نقطهء مقابل،آن کس که در پی منکرات و آلودگیهاست،زمانی که مشاهده کند هر جا که میخواهد گامی خلاف بردارد،مراقب او هستند و او را از آن عمل ناپسند بازداشته،سرزنش و ملامتش میکنند،بدیهی است که گونهای شکست روحی و روانی در او پدید میآید و از پیگیری،کارهای ناشایست دلسرد میشود.
بنابراین،امر به معروف و نهی از منکر،مؤمن را در راهی که دارد(راه خدایی)راسختر و محکمتر کرده،دشمنان را در رسیدن به نقشههای پلید خویش که به فساد کشاندن مسلمانان و به ویژه نسل جوان است،ناکام میکند.
۱۲٫ شرکت در ثواب اعمال
اگر فرد یا افرادی به واسطهء امر به معروف و نهی از منکر،به کارهای خوب و شایسته روی آورند و بدان گردن نهند،شخص آمر به معروف در ثواب آن اعمال شایسته شریک است. البته این بدان معنا نیست که از ثواب عاملان خیر کاسته و ثواب عمل به دو قسم تقسیم شود، بلکه مقصود این است که به هر مقدار که آنان برای عمل خود ثواب میبرند،به همان اندازه هم آمر به معروف از ثواب برخوردار خواهد بود.این مطلب در روایات متعددی تصریح شده است(حر عاملی،۱۹۳۱،ج ۱۱،ص ۸۹۳).در مقابل نیز،چنانچه شخصی دیگران را وادار به کارهای ناپسند کند یا آنان را به آن سمت رهنمایی کند،در گناه عمل زشت آنان شریک خواهد بود.
۱۳٫ دنیا و آخرتی سودمند
امیر المؤمنین علی(علیه السّلام)فرمودند:«هر کس سه خصلت و ویژگی را داشته باشد،دنیا و آخرتش سالم (و سودمند)خواهد بود:کسی که امر به معروف کند و خودش نیز به آن گردن نهد؛کسی که نهی از منکر کند و خود نیز بدان روی نیاورد؛کسی که حدود الهی را محافظت و پاسداری نماید».(صدوق،۰۰۳۱،ص ۰۳۱)
دنیای سالم؛یعنی دنیایی که در آن زمینهء رشد و تعالی به سوی کمال مطلق فراهم است و یکی از این زمینهها،وجود محیطی پاک و دور از گناه است که زمینه را برای رشد انسانها و انسانیت، خیلی بهتر،آمادهتر و سریعتر میسازد.
ادامه دارد …
(۱). دانشجوی دکترای فلسفه،(نویسنده مسئول)
(۲) .دکترای کلام اسلامی استادیار دانشگاه پیام نور گرگان
برگرفته از : مجله معرفت در دانشگاه اسلامی » پاییز ۱۳۸۸ – شماره ۴۳ (از صفحه ۳۰ تا ۵۲)
منبع : http://www.noormags.com