مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

راههای ایجاد محبوبیت معروف ها و ترک منکرات و ترک منکرات

راههای ایجاد محبوبیت معروف ها و ترک منکرات و ترک منکرات

وقتی مردم منافع عملی رابدانند به آن علاقمند می شوند و این محبت ، آنها را به سوی عمل می کشاند بنابراین بیان خواص وآثار و منافع انجام معروف یا ترک منکر پذیرش گنهکاررابیشتر می کند“.

راههای ایجاد محبوبیت کارهای خوب و ترک کارهای بد عکس راه های ایجاد تنفر از گناه است و با توجه به اینکه این بحث مشابه بحث گذشته است و توضیح کاملی در آن بحث ارائه گردید در اینجا به اختصار عمل می کنیم و به دو مورد مهم وکلی از راه های ایجاد محبوبیت را مورد بررسی قرار می دهیم.

۱) بیان اشتراک با نیکوکاران بزرگ
وقتی کسی بداند با انجام کاری با پیامبران و بزرگان دین وجه مشترک پیدا می کند به آن راغب می گردد ودر نتیجه تاثیر پذیری او افزایش می یابد .
مثلا به کسی که اخمو و ترشروست بگوییم :
از ویژگی های پیامبر (ص) وائمه (ع) تبسم بود وشما هم همواره تبسم کنید تا وجه مشترکی با آنها داشته باشید یا به کسی که ریش خود را می تراشد وبه پیامبر واهل بیت آن حضرت علاقمند است بگوییم : شما محمد وآل محمد (ص) را بسیار دوست دارید وکسی که محبت حقیقی به آنها داشته باشدسعی می کند نقاط مشترک اخلاقی و رفتاری خود را با محبوب های خود افزایش دهد شما ریش خود را باقی گذارید تا وجه مشترکی با امام زمان (ع) در چهره داشته باشید .

۲) تبیین منافع انجام معروف
وقتی مردم منافع عملی رابدانند به آن علاقمند می شوند و این محبت ، آنها را به سوی عمل می کشاند بنابراین بیان خواص وآثار و منافع انجام معروف یا ترک منکر پذیرش گنهکاررابیشتر می کند .
چگونه بگوییم ؟
مثلا به کسی که فریضه ی امر به معروف را ترک کرده است بگوییم : امیرالمومنین (ع) فرمود :
تمام اعمال خیر وحتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون قطره ای در برابر دریای پهناورند .[۱]
یا به کسی که به بزرگسالان بی حرمتی می کند بگوییم رسول خدا (ص)فرمود :
البرکه مع اکابرکم[۲]
سعادت وافزونی نعمتها در وجود بزرگسالان شماست .
یا به کسی که به علمای دین بیحرمتی می کند بگوییم :امیرالمومنین (ع)فرمود :
من وقّر عالما فقد وقّر ربّه[۳]
کسی که عالمی را احترام کند همانا پروردگارش را احترام کرده است .
یا به کسی که اهل غیبت دیگران است بگوییم :پیامبر (ص)فرمود :
ترک غیبت نزد خدای عزوجل محبوبتر از ده هزار رکعت نماز مستحبی است .[۴]
نمونه عملی علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان گوید : چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم از جهت خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم ، تایک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور می کردند چون به من رسیدند دست خود را روی شانه ی من گذاردند وگفتند : ای فرزند!
دنیا را می خواهی نماز شب بخوان وآخرت می خواهی نماز شب بخوان[۵]

 امر به معروف نکوهشی

بدون شک گناه مذموم است وگنهکار نکوهیده است اما تذکر دهنده که در موضوع هدایت اوست نباید او را سرزنش کند تا بتواند اصلاحات مورد نظر را در کاشانه ی درون وبرون او پدید آورد حال اگر صمیمیت و مهربانی در اصلاح و هدایت اوتاثیری نداشته باشد دلیلی بر محبت کردن به کنهکار وجود ندارد و اگر بخواهیم با او سخن بگوییم سخن معتدل خواهیم داشت که نه گرمی محبت در آن باشد ونه سردی خشونت . چنین رفتار میانه ای می تواند در برخی گنهکاران تاثیر گذار باشد اما اگر گنهکار در موقعیتی قرار دارد که جز نکوهش در او اثری ندارد باید اورا امر ونهی نکوهشی کنیم والبته مراقب باشیم در مذمت او مرتکب فحش و افترا نگردیم همانگونه که مسئله فقهی آن بیان گردید .
شلاق نکوهش درد آور وسازنده است و نیازی به فحش نمی باشد واگر نکوهش با کارشناسی لازم وبجا مورد استفاده قرارگیرد مانند نیشترشفا بخش طبیب است که به بدن بیمار می زند.
چگونه بگوییم ؟
مثلا بهر کسی که فحش می دهد بگوییم :
حیا نمی کنی هر کلمه ی زشتی را بر زبان جاری می کنی ؟
یا به کسی که حرمت پدر ومادر خود را نادیده می گیرد بگوییم : خجالت نمی کشی در برابر پدر ومادری که تورا به این قدرت و جوانی رساندند بی ادبی می کنی ؟
یا به کسی که حقی را ضایع می کند بگوییم :
وای برتو حقوق مردم را ضایع می کتی؟
یا به کسی که ریاست طلب است بگوییم :
امام کاظم (ع)فرمود :کسی که به دنبال ریاست باشد هلاک می گردد .[۶]
یا به کسی که که خود را جزء اراذل جامعه قرار داده است بگوییم :
می بینیم که با این رفتارهای زشت موقعیت خود را به حراج گذارده ای ؟
یا به زنی که با بی حیایی وارد جامعه شده است بگوییم :
با این بی حیایی وبی حجابی خداوند را از خود ناراضی می کنی ، یا بگوییم :
امام صادق (ع)فرمود : ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.[۷]

نمونه عملی

روزی پیامبر (ص) از بازار مدینه عبور می کرد که چشمش به یک ماده ی غدایی افتاد و نظر او را جلب کرد به فروشنده گفت : چه پاکیزه است ؟ قیمت آن چند است ؟آنگاه دست خود را در زیر آن فرو برد ومقداری از آن را زیر و ور کرد ودید جنس بدی را در زیر قرار داده است وروی آن را جنس خوب گذارده است بیان تذکر با قیافه و روحیه آرام و مشفقانه تا مردم را فریب دهد .
سپس به فروشنده فرمود :
نمی بینم تورا مگر اینکه خیانت و فریب دادن مسلمانان را در یک جا جمع کرده ای.[۸]

 امر به معروف مشفقانه

امر به معروف باید با محبت وصمیمیت انجام گیرد زیرا این ویژگی ها از ارزش ها پذیرفته شد ه ی همه ی مردم است وهر کس با ادبیات محبت سخن بگوید سخن او مورد استقبال قرار می گیرد بویژه اگر مخاطب دلسوزی اورا احساس کند از سوی دیگر چون امر ونهی به دیگران صرف نظر از نوع بیان آن قدری بر گنهکار سنگین دشوار است باید با عسل محبت در هم آمیزد تا از دشواری تندی آن کاسته گردد .
از محبت خارها گل می شود ازمحبت سجن گلشن می شود
از محبت خار سوسن می شود از محبت نار نوری می شود
وز محبت سرکه ها مل می شود وز محبت خانه روشن می شود
بی محبت موم آهن می شود وز محبت دیو حوری می شود
چگونه تذکر را صمیمی کنیم ؟
صمیمی کردن تذکر به سه گونه است :
۱) استفاده از الفاظ محبت آمیز .
۲) استفاده از جمله بنی های صمیمی وملایم نظیر اینکه بگوییم:
حیف است که به خاطر لذتی زود گذر شما گرفتار عذاب آخرت شوید .
۳) بیان تفکر با قیافه وروحیه ی آرام مشفقانه .
نمونه عملی
یکی از شاگردان شهید آیت الله سعیدی می گوید:
مدتی بود که کسبه و معتمدین محل با مشکلی برخورد کرده بودند وآن ظاهر شدن زنی جذاب وزیبا با لباس های زننده بود او در آخر محله بود و هر روز به صورت زننده ای طول مسیر خیابان و محله را تا سر ایستگاه اتوبوس پیاده طی می کرد و نظر جوانان را به خود جلب می نمود . از آنجایی که محله ی غیاثی با نفوذ آن شهید بزرگوار وهمکاری مردم از خودنمایی زنان به این صورت زشت در امان مانده بود این حرکت که تا حدودی حساب شده به نظر می رسید قابل تحمل نبود از این رو بعضی از مردم موضوع را با آیت الله سعیدی در میان گذاشتند او آنان را از هر گونه عکس العملی باز داشت ومنتظر ماند تا خود به امر به معروف اقدام نماید .
روز بعد شهیدبا بعضی از اهل محل راه را براین زن گرفتند و با لحنی پدرانه شروع به موعظه او کرد وگفت : خواهرم دارند شما را گول می زنند … چرا شخصیت خود را فراموش کرده ای؟ جواب خدا را جه می دهی ؟سخنان آیت الله سعیدی چنان در روح آن زن اثر کرد که هیجگاه اورا در محله غیاثی بی حجاب ندیدم.[۹]

امر به معروف استظهاری

گاهی موقعیت گنهکار به گونه ای است که به هر دلیل نمی توان او را امر ونهی کرد ونه تنها نمی پذیرد که چه بسا دشوارهایی هم برای تذکر دهند هایجاد کند بهترین شیوه برای افرادی که یا از سنین بالایی برخوردارند یا عناوینی دارند که با وجود آن عناوین تسلیم امر ونهی ما نمی شود و یا از مقام خاص یا اعتبار قابل توجهی برخوردارند این است که تذکر ما به آنها به شیوه امر به معروف استظهاری می باشد یعنی نظر او را درباره ی گناهی که می کند یا واجبی که به آن عمل نمی کند بطور غیر مستقیم جویا شویم .
چگونه بگوییم ؟
مثلا به کسی که نماز نمی خواند بگوییم :
یکی از دوستان یا اقوام ما نماز نمی خواند به نظر شما به او چه بگوییم که این واجب الهی را انجام دهد ؟
و یا به او بگوییم :
نماز یک واجب الهی وستون دین اسلام است ومهم آن است که آن را به صورت صحیحی بخوانیم تا به وظیفه ی دینی خود عمل کرده باشیم شما ببینید قرائت نماز من صحیح است .
یا به زنی که حجاب دینی را رعایت نمی کند بگوییم :
به نظر شما یک خانم مسلمان که به سن تکلیف رسیده است چه اندازه خود را باید بپوشاند که به آنجه خداوند واجب کرده است عمل کرده باشد
نمونه عملی
امام حسن وامام حسین (ع)که در زمان کودکی بسر می بردند به پیرمردی گذر کردند که وضوی صحیحی نمی گرفت برای هدایت پیرمرد بر وضوخود نزاع کردند و قضاوت را بر عهده ی او گذاردند و هر دو پیش او وضو گرفتند پیرمرد گفت :هر دوی شما وضوی خوبی گرفتید و این پیرمرد جاهل است که وضوی خوبی نگرفت.

 امر به معروف ذوقی

آمران به معروف باید بهترین ذوق وسلیقه خود را در شکار فرصت ها و موقعیت های مناسب بکار گیرد و فرد مورد نظر خود را هدایت کنند برخی ازامر به معروف ها ابتکاری است و از ظرافت روحی وفکری تذکر دهنده سرچشمه می گیرد و چه بسا تحول چشمگیری در وجود گنهکار ایجاد کند و این چیزی است که به فرد تذکر دهنده و مخاطب او و شرایط و زمینه ها و نوع گناه بستگی دارد .
چگونه بگوییم ؟
مثلا به مخاطب خود بگوییم :
نظر شما درباره کسی که نمک بخورد و نمکدان را بشکند چیست ؟آنگاه پس از پاسخ او بگوییم فکر نمی کنی تو هم از کسانی باشی که نمک می خورد و نمکدان می شکند ؟ می پرسد چطور یا چه کرده ام ؟و ما هم می گوییم :تو روزی خدا را می خوری و نا فرمانی او را می کنی.
راننده جوانی را دیدم که علاقه بسیار زیادی به امام خمینی داشت و از جلالت بزرگی وشجاعت و علم وسلامت نفس او سخن می گفت من که کنار او نشسته بودم و به مطالب جوان گوش می دادم چشمم به دستش افتاد که حلقه ای از طلا بدست دارد وقتی سخن او به پایان رسید گفتم : فتوای امام خمینی این است که استفاده از طلا برای مردان حرام است و او بلافاصله گفت به محبتی که به امام خمینی دارم این حلقه طلا را به دست نخواهم کرد .
نمونه عملی
مردی نزد پیامبر (ص) سخن می گفت و بیش از حد صحبت کرد حضرت به او فرمود :دهان تو چند درب دارد ؟عرض کرد دو درب دارد : یکی لب ها ودیگری دندان هایم .
رسول خدا (ص) فرمود :آیا این دو درب نمی تواند جلوی پر حرفی تو را بگیرد ؟[۱۰]

امر به معروف طنز آمیز

در برخی از موارد استفاده از طنز ومزاح می تواند میزان تاثیرامر و نهی دینی را افزایش داده و انجام آن را روان تر و بیان آنرا دلنشین تر سازد وگاهی تذکر تنها به همین شیوه میسر است البته باید مراقب باشیم به شخصیت کسی اهانت نشود و طنز وشوخی ما موجه ، سازنده و صالح باشد و لغو ولهو و باطل در آن راه نیابد وسخن حق خود را که ماموریت الهی برانجام آن داریم با لطافت و شوخ طبعی به گنهکار اعلام کنیم .
نمونه عملی
زمانی که نصرت الدوله وزیر دارایی بود لایحه ای به مجلس آورد به موجب آن دولت ایران یکصد سگ از انگلستان خریداری و وارد کند او شرحی درباره خصوصیت این سگ ها بیان کرد وگفت : این سگ ها شناسنامه دارند ، پدر و مادر دارند ، نژادشان معلوم است و به محض آنکه دزد را ببینند اورا می گیرند . مدرس پس از شنیدن توضیحات شاهزاده نصرت الدوله دست خود را بر روی میز کوبید وگفت مخالفم .
وزیر دارایی گفت : هرچه لایحه می آوریم شما مخالفت می کنید دلیلش چیست ؟
مدرس ضمن آنکه تبسمی برلبانش نقش بسته بود جواب داد مخالفت من هم دلیل دارد و هم به سود شماست مگر نگفتید این سگ ها به محض دیدن دزد اورا می گیرد ؟ بسیار خوب آقای وزیر دارایی با ورود این سگ ها به ایران اولین کسی که گرفتار می شود خود شما هستید پس مخالفت من به نفع شماست.[۱۱]
روزی هارون الرشید برای تفریح به جای نگهداری دیوانگان رفت . در میان دیوانگان جوان با متانت و آرامی را مشاهده کرد با او مشغول صحبت شد وبه گمانش رسید که آوردن این جوان به این مرکز ظالمانه بود هاست در این هنگام هارون شرابی طلبید وخود جامی آشامید و جامی به جوان داد اما او ازگرفتن شراب خوداری کرد .
هارون اصرارکرد تا جام شراب را بگیرد جوان دیوانه گفت تو شراب می نوشی که مثل من شوی اگر من بنوشم مثل چه کسی خواهم شد ؟
هارون خندید ودستور داد اورا آزاد کنند.[۱۲]

 امر به معروف تکراری

برخی از گنهکاران به خاطر استمراری که در گناه خودداشته اند ویا به سبب علاقه یا عادتی که به عمل خود پیداکرده اند با یک بار امر ونهی دینی موفق به ترک منکر یا انجام معروف نمی شوند ازاین رو باید نسخه ای که برای درمان آنها انتخاب می کنیم چندباری که لازم است تکرار گردد ومی شود هر بار ازیکی ازشیوه های مناسب بهره گرفت .امر ونهی دینی به هر اندازه که لازم باشد باید تکرار شود به شرط آنکه دارای تاثیر مثبت بوده وتاثیر منفی هم برای مخاطب وتذکر دهنده نداشته باشد ازاین رو اگر تکرار آن لازم باشد واین تکرار از سوی یک نفر تاثیر منفی نداشته باشد باید در آمران به معروف تنوع ایجاد گردد وهمانگونه که اگر لازم باشد باید شیوه ها هم متنوع شود .
نمونه عملی
روزی « خوات بن جبیر » در راه مکه با عده ای از زنان طایفه ی بنی کعب نشسته بود پیامبر (ص) اورا دید و فرمود : چرا با زن ها نشسته ای ؟خوات گفت : شتر سر کشی دارم که زن ها برای آن طنابی می بافند .
پیامبر (ص) از او گذشت و به دنبال کاری که داشت حرکت کرد وقتی بازگشت دوباره او را دید فرمود : آن شتر چموش دیگر فرار نکرد؟
خوات گوید : خجالت کشیدم وچیزی نگفتم . بعد از آن واقعه هر گاه اورا می دیدم خجالت می گشیدم واز جلوی چشم او فرار می کردم تا اینکه به مدینه رفتم ویک بار دیگر حضرت سخن خود را در مسجدتکرارکرد روز دیگری در حالیکه بر الاغ سوار بود به من رسید وفرمود :آن شتر دیگر فرار نکرد ؟
عرض کردم به خدایی که تورا به نبوت برانگیخت از زمانی که مسلمان شدم آن شتر دیگر فرار نکرده است حضرت فرمود ))الله اکبر ,الله اکبر))
خداوندا خوات را هدایت فرما .از آن پس او از مسلمانان واقعی شد وخداوند او را هدایت کرد .[۱۳]

امر به معروف اعجابی

اظهار شگفتی از گناه گنهکار که از آن امر ونهی دینی احساس شود شیوه ی دیگر تذکر است که در بعضی از صحنه های اصلاح گرانه آمران به معروف مورد استفاده قرار می گیرد . تذکر اعجابی به خاطر تعجبی که از عمل گناه در آن ابراز می شود تاثیر گذار است این شیوه ی از تذکر می تواند بصورت مستقیم وغیر مستقیم وبدون خطاب انجام گیرد .
چگونه بگوییم ؟
مثلا آمربه معروف در مواجه با گنهکار بگوید :
عجیب است که شما این گونه با پروردگار خود مخالفت می ورزید یا بگویید: من از ارتکاب این گناه شما شگفت زده شدم ویا با ادات تعجب مثل : وای ،آه ، عجب نچ نچ کردن وامثال آن که مفید تعجب باشد اظهار شگفتی نماید .
نمونه عملی
حسن بن مسعود گوید : خدمت امام هادی (ع)رسیدم در حالی که انگشتم خراشیده بود شانه ام با مرکب سوار تصادف کرد وآسیب دیده بود وجامه هایم را عده ای از مردم پاره کرده بودند گفتم : ای روز تو چه شر هستی خداوند شر تورا از من برگرداند .
امام (ع) فرمود: ای حسن توهم که با ما رفت وآمد داری گناه خود را به گردن بی گناه می گذاری؟
حسن گوید حیرت زده شدم و فهمیدم که خطا کرده ام عرض کردم : ای آقای من ,از خداوند آمرزش می خواهم .
حضرت فرمود :ای حسن روزگار چه گناهی دارد که وقتی شما به سزای اعمال خود می رسید آن را شوم می شمارید ؟
گفتم : استغفرالله ابداً این توبه من باشد یا بن رسول الله .[۱۴]

 امر به معروف غیر مستقیم

بسیاری از صحنه های امر ونهی دینی به گونه ای است که باید به صورت غیر مستقیم به این ماموریت الهی اقدام کرد وگرنه ممکن است کاری بی فایده و بلکه برای تذکر دهنده وگنهکار و فرهنگ امر به معروف زیان آور باشد ودر آن صورت جایز نخواهد بود البته اینکه گفته می شود : اگر امر به معروف ضرر دارد باید ترک شود به این معنا نیست که بطور کلی ترک گردد بلکه اگر شیوه ای مضر است می توان شیوه ی دیگری را برگزید مگر اینکه امکان بکار گیری هیچ شیوه ای بدون ضرر میسر نباشد .
شیوه غیر مستقیم بدون تذکر نعمت بزرگی است که می توانیم با وجود آن بسیاری از امر و نهی های دشوار را انجام دهیم و با موفقیت ازصحنه ی این جهاد بزرگ بیرون آییم .

راه های امر ونهی غیرمستقیم

راه های تذکر غیر مستقیم فراوان است والبته به ذوق و مدیریت تذکر دهنده نیز ارتباط دارد اما ما هم به بیان سه مورد مهم آن می پردازیم .

۱- تذکر به غیر گنهکار

ما می توانیم به فردی که نزد گنهکار حضور دارد تذکر دهیم تا فرد مورد نظر را ارشاد کرده باشیم در این صورت تذکر ما به صورت مجازی با گنهکار فرضی انجام می گیرد و باید هماهنگی های لازم را با او انجام داده باشیم در حقیقت این کار یک نمایش هنری اصلاح گرانه از سوی دو مومن است که ماموریت امر و نهی دینی را با مشارکت یکدیگر انجام می دهند این کار در بسیاری از جاها حتی به هنگام حرکت در معابر عمومی قابل اجراست .

۲- امر ونهی بدون خطاب

این کار می تواند بصورت های مختلفی انجام گیرد مثلاً به هنگام عبور از کنار یک بی حجاب با صدایی که به گوش او برسد این دستور پروردگار است که زنان خود را از نامحرم بپوشانند وجلو ه گری نکنند گویی تذکر دهنده مطالب خود را تمرین و تکرار می کند و با این روش وظیفه ی خود را انجام داده است وکسی هم نمی تواند معترض او گردد البته باید به گنهکار بفهماند که منظورش تذکر به اوست .
ما می توانیم در حضور گنهکار گناه او را به صورت غیر مستقیم با فردی دیگر مورد بررسی قرار دهیم و مهم نیست که کسی که با او صحبت می کنیم از نیت ما آگاه باشد یا نباشد آنچه مهم است این است که گنهکار امر ونهی دینی ما را به خوبی احساس کند و بر او موثر باشد و از هرگونه تاثیر منفی وضرر احتمالی بدور باشد .

۳- تحسین نیکوکار نزد گنهکار

این کار در صورتی انجام گیرد که اثر منفی در گنهکار نگذارد و بلکه اثر مثبت در او داشته باشد مثلاً در حضور گنهکار به او بگوییم من وظیفه خود دانستم از این ارزش خوبی که خداوند به شما داده است و اهل نماز یا مسجد ،حجاب و یا هر کار خیر دیگری می باشید به شما تبریک بگویم یا از شما تشکر کنم یا شما را دعا کنم و یا به شما افتخار کنم یا بگوییم : متانت شما یا غیرت شما یا چادر شما مدال افتخار شماست .

امر به معروف تبشیری

مژده وبشارت از اموری است که همه ی انسان های عالم بدون استثنا به آن علاقمندند و به آن توجه ویژه ای دارند زیرا محتوای بشارت مسرت بخش دل ها وشیرین کننده کام انسانهاست ازاین رو آمر به معروف می تواند در مواردی که مدیریت موفق امر ونهی دینی اقتضا دارد بشارت را در تذکر خود مورد توجه قرار دهد وکام مخاطب خود را به آن شیرین کند در این صورت به یک آرامش روانی دست خواهد یافت و پذیرش او افزایش می یابد .
چگونه بگوییم ؟
مثلا به جوانی که واجبات عبادی خود را انجام نمی دهد بگوییم : نمازت را بخوان واز ارزش بزرگ عبادت خدا غافل نشو که پیامبر(ص) فرمود :
ان الله تعالی یباهی بالشاب العابد الملائکه یقول انظروا الی عبدی ترک شهوته من اجلی[۱۵]
همانا خدای متعال به جوان عبادت کننده بر فرشتگان افتخار می کند ومی فرماید :به بندهام بنگرید که خواسته های نفسانی خود را به خاطر من ترک کرد .
آنگاه به او بگوییم نمی خواهی مورد افتخار خداوند قرارگیری ؟چرا ازاین فرصت طلایی بهره نمی گیری ؟ از امروز تو می توانی ازکسانی با شی که خداوند به او افتخار می کند .
یابه کسی که پدر ومادر خود نیکی نمی کند بگوییم : پیامبر (ص)فرمود :
کسی که نیکی به پدر و مادر وصله ی رحم را برای من تضمین کند من هم فراوانی مالِ، زیادی عمر و دوستی خویشاوندان با او را برایش تضمین می کنم .[۱۶]

پی نوشت:
[۱] – نهج البلاغه ف حکمت ۳۷۴٫
[۲] – مستدرک الوسایل، ج ۸ ، ص ۳۹۴، ۹۷۷۵ .
[۳] – غرر الحکم
[۴] – مستدرک الوسایل ، ج ۹ ، ۱۱۷٫
[۵]- سیمای فرزانگان ، ص ۲۱۴٫
[۶] – بحار الانوار ، ج ۷۸، ص ۳۲۰
[۷] – اصول کافی باب حیا
[۸] – وسایل الشیعه ، ج ۱۲ ، ص ۲۰۹
[۹] – شهید سعیدی فریاد گری در سکوت ، ص ۶۳
[۱۰]- محجه البیضاء، ج ۵ ، ص ۲۰۵
[۱۱] -داستانهای مدرس ، ص ۱۷۷
[۱۲] – بزم ایران ، ص ۳۳
[۱۳] – محجه البیضاء ، ج ۵ ص ۲۳۳٫
[۱۴] – تحف العقول ، سخنان امام هادی (ع)
[۱۵] – کنزالعمال ف ج ۱۵ ، ص ۷۷۶، ح ۴۳۰۵۷
[۱۶] – مستدرک الوسایل ، ج ۱۵، ص

————————————-

منبع: سایت ستاد احیاء خراسان رضوی