مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

خاطرات جذاب آمرین به معروف در موضوع دغدغه اجرای احکام اسلام

خاطرات جذاب آمرین به معروف در موضوع دغدغه اجرای احکام اسلام

امر به معروف مرحوم آیه الله حاج شیخ محمد تقی بافقی در همه جا

مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی بافقی یکی از علمای بزرگ، جلیل القدر، صاحب مقامات و کرامات و در امر به معروف و نهی از منکر بسیار با شجاعت و بی باک بود. چنانکه در یکی از حمام ها دید سرهنگی ریش خود را می تراشد؛ نزدیک آمده به او گفت: مگر تو نمی دانی که در اسلام ریش تراشی حرام و گناه است؛ چگونه به این گناه اقدام می کنی؟

سرهنگ از جرأت ایشان عصبانی شده؛ کشیده ای به صورت شیخ زد و گفت :«به تو چه من ریشم را می تراشم؟!» شیخ با کمال خونسردی مانند یک پدر دلسوز که فرزندش را نصیحت کند؛ طرف دیگر صورتش را به سمت او گرفت و فرمود: «یک کشیده هم به این طرف صورتم بزن؛ ولی خواهش می کنم ریشت را نتراش!.»

سرهنگ از مشاهده این حلم و موعظه خیرخواهانه از عمل خود پشیمان شده از سلمانی حمام، سؤال کرد؛ این آقا کیست؟ سلمانی گفت: این آقا شیخ محمد تقی بافقی است. سرهنگ چون شیخ را شناخت؛ بیشتر ناراحت شد. آمد و دست آقا را بوسید و عذر خواهی کرد و بعد به دست ایشان توبه کرد. بالاخره از نفس پاک شیخ عاقبت به خیر شد. مرحوم شیخ محمد تقی بافقی در تمام شهر قم، ریش تراشی را قدغن کرد و از سلمانی های قم تعهد گرفته بود که ریش نتراشند.

در ایام سلطنت رضاخان، دستگاه سلطنتی، تعمد داشتند که فحشا و منکرات را آشکار سازند؛ این مرحوم با همکاری سایر علمای قم به شدت با منکرات مبارزه می کرد. این جریان به گوش حکومت جابر رسید و از طرف دولت آگهی منتشر شد که کسی حق نهی از منکر ندارد و باید مردم در اعمال وکارهای خود آزاد باشند. این اطلاعیه را به دیوارهای شهر نصب کردند. مردم متدین قم از این اقدام دولت بسیار ناراحت شدند. ولی از ترس حکومت دیکتاتوری رضاخان، جرأت مخالفت نداشتند. در این هنگام بود که باز از طرف علما و حوزه علمیه، صدا بلند شد.

مخصوصا وقتی که ایام عید نوروز رسید و مردم از هر طرف برای تحویل سال در حرم و صحن حضرت معصومه سلام الله علیها اجتماع کردند از طرفی خانواده سلطنتی با آن وضع بی حجابی و بزک کرده در جلوی حجرات بالای صحن در انظار مردم، خود نمایی می کردند؛ مرحوم آیه الله بافقی که طاقت تحمل این فحشا و منکرات را نداشت به خانواده سلطنتی پیام داد؛ اگر شما مسلمانید چرا با این وضع در حضور حضرت معصومه سلام الله علیها حاضر شده اید و اگر مسلمان نیستید اینجا چرا آمده اید؟! لذا مانع از ادامه حضور آنها شد.

منبع : کتاب مردان علم در میدان عمل، جلد یک، اثر سید نعمت الله حسینی

 


 

دل سوزی برای حفظ دین دوستان

ایام انتخابات خبرگان بود و مرحوم آیت الله سید حبیب الله گرگانی کاندیدای آن انتخابات. در همان آغاز تبلیغات انتخابات، ایشان در جمع هواداران فرمودند: راضی نیستم کسی از امکانات دولتی برای تبلیغات به نفع بنده استفاده نماید. راضی نیستم از تلفن دفتر و مدرسه علمیه در این زمینه استفاده کنید.

عزیزانی که در نهادهای خاص مثل سپاه هستند چون تبلیغات توسط آن ها غیر قانونی است رعایت کنند.

سپس فرمودند: شما بواسطه علاقه به این برادر کوچکتان به من محبت می کنید. من هم برخودم لازم میدانم که در جهت حفظ دینتان بکوشم و از کاری که باعث غضب الهی است باز دارم.

خاطره از آقای م- ح

 

 


 

مومن باید مبلغ باشد

سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین پناهیان با موضوع «مومن مبلغ می باشد» باعث شد که خیلی ذهنم مشغول بشه و نهایتا زندگی منو زیر و رو کرد. من هم تلاش کردم تا ضمن ایجاد این روحیه در خود ، با ایمیل و نشرمطلب ذیل اولین گام در تبلیغ را بردارم :

برای هر چیز با ارزشی که کسب می‌کنیم بهایی پرداخته می‌شود. مثلاً برای فهمیدن ارزشمند بودن کتاب، تلاش معلم لازم است. و برای اهمیت تبلیغ، خون امام حسین(علیه السلام) هزینه شده است…. تبلیغ هیچ‌گاه اختصاص به صاحبان دین و متبحران در امر تبلیغ نداشته و ندارد، تبلیغ یک فعالیت عمومی است. یک انسان شیعه باید بخشی از زندگی خود را صرف تبلیغ کند… اساساً شیعه بدون تبلیغ نمی‌تواند زندگی کند. جامعه ی الان ما بیش از هر زمانی نیاز به تبلیغ دارد. اگر جوانان مذهبی و متدین ما که خودشان اهل نماز اول وقت و روضه ی امام حسین(علیه السلام) هستند، به اندازه یک شیعه حداقلی توان تبلیغ داشته باشند، ما به سرعت جهان را خواهیم گرفت…یکی ازمقدمات لازم برای تبلیغ دین، کسب آگاهی در زمینه ی معارف دینی است. برای زندگی مبلغانه داشتن و برای رفتارهای تبلیغاتی این آگاهی لازم است.

بحمدالله نتیجه اش این شد که بخش زیادی از دوستانم نیز به این نگاه اعتقاد یافته و به مبلغ فعال در محیط اطراف خود بویژه در فضای مجازی مبدل شده اند.

خاطره از آقای م- ح