مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

جایگاه و أهمیت أمر به معروف و نهی از منکر

جایگاه و أهمیت أمر به معروف و نهی از منکر

زلال وحی
۱٫ «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ؛ مؤمنین کسانی هستند که امر به نیکویی و نهی از بدکاری می کنند».[۱]
شیوه قرآن کریم آن است که امر به معروف را پیش از نهی از منکر می آورد؛ زیرا اگر درهای معروف باز شود، درهای منکر بسته می شود. ازدواج آسان جلوی فحشا را می گیرد، نماز که معروف است، انسان را از فحشا و منکر باز می دارد. اشتغال صحیح می تواند مانع فسادهای اجتماعی گردد. شخصیت دادن به افراد و تکریم آنان، مانع سقوط و ابتذال آنها می شود.[۲]
۲٫ «یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَی مَا أَصَابَکَ؛ پسرم! نماز را بر پا دار و امر به نیکی کن و از بدی نهی کن و بر این کار از آنچه به تو می رسد صبر پیشه کن.»[۳]
سرّ اینکه حضرت لقمان در موعظه به فرزندش، بعد از سفارش به امر به معروف و نهی از منکر می گوید: در برابر مصایب صبر و شکیبایی داشته باشد، آن است که انسان وقتی شخصی را امر به معروف و نهی از منکر می کند، آن شخص شاید تحمل نکند و انسان را اذیت و آزار دهد، ازاین رو، باید در برابر اذیت و آزار، صبر و شکیبایی کرد.[۴]
۳٫ «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ … وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ … . وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ …؛ به ریسمان خدا چنگ بزنید و متفرق نشوید … . و باید از شما مسلمانان گروهی مردم را به نیکی دعوت کنند و به نیکوکاری امر و از بدکاری نهی کنند … . و شما مسلمانان مانند کسانی نباشید که متفرق شدند و اختلاف ورزیدند».[۵]
از نظر قرآن کریم میان امر به معروف و نهی از منکر و وحدت اجتماعی مردم، رابطه عمیقی هست؛ زیرا آیه امر به معروف و نهی از منکر در میان دو آیه وحدت قرار گرفته است.[۶]
در قرآن کریم آیات بسیاری درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که برخی از آنها عبارت است از:
بقره: ۴۴؛ آل عمران: ۱۰۴، ۱۱۰، ۱۱۴؛ اعراف: ۱۵۷؛ توبه: ۶۷، ۷۱، ۱۱۲؛ حج: ۴۱؛ لقمان: ۱۷؛ مائده: ۷۹؛ عنکبوت: ۴۵؛ نحل: ۹۰٫
با کمی تأمل می توان دریافت که تضادی بین دستور قرآن مبنی بر امر به معروف و نهی از منکر با آیه شریفه ای که می فرماید :« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لاَ یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ ای اهل ایمان بر شماست نگهداری ایمانتان، هنگامی که هدایت شده باشید زیانی از کفر آنها به شما نخواهد رسید.»[۷] وجود ندارد؛ زیرا آیه مذکور می فرماید که حساب هرکس جداست و گمراهی دیگران لطمه ای به هدایت افراد نمی زند. بنابراین شما از گمراهان پیروی نکنید و خود را نجات دهید.
افزون بر این، آیه شریفه، مربوط به زمانی است که امر به معروف و نهی از منکر تأثیری در افراد تبه کار ندارد و قرآن کریم به مؤمنان می گوید که برای شما هیچ جای نگرانی وجود ندارد؛ زیرا شما وظیفه خود را انجام داده اید و آنها نپذیرفته اند و یا زمینه پذیرش در آنها وجود نداشته است. بنابراین، زیانی از این ناحیه به شما نخواهد رسید.[۸]

یک جرعه آفتاب
۱٫ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم): «مَنْ رَای منکم مُنکراً فَلیُغَیِّرهُ بِیَدِهِ، فَاِن لَم یستَطِع فَبِلِسانِهِ، فإن لم یستطع فَبِقَلبِهِ وذلکَ أضعَفُ الایمانِ؛ هر یک از شما منکری را دید، باید با دست خود آن را تغییر دهد. اگر نتوانست، با زبانش تغییر دهد (و اعتراض کند) و باز اگر نتوانست، در قلبش آن را انکار کند و این ضعیف ترین مرحله ایمان است».[۹]
۲٫ پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم): «نَصرُ الْمَظُلومِ والأمْر بالمعروُفِ والنَّهیُ عَنِ الْمُنْکَرِ جهادٌ؛ یاری رساندن به ستمدیده و امر به معروف و نهی از منکر جهاد در راه خداست».[۱۰]
۳٫ پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم): «مَنْ أمَرَ بمعروفٍ فَلیَکُن أمرُهُ ذلکَ بِمَعروفِ؛ کسی که امر به معروف می کند، باید این کار را با شیوه خوبی انجام دهد».[۱۱]
۴٫ امام علی (علیه السّلام): «مَنْ تَرَکَ إنکارَ المُنْکَرِ بِقَلبِهِ وِیدِهِ وَلِسانِهِ فَحُوَ مَیِّتٌ بین الأحیاء؛ آن که منکر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ای است میان زندگان».[۱۲]
۵٫ امام علی (علیه السّلام): «قِوامُ الشریعَهِ الامرُ بالمعروفِ، والنَّهیُ عَنِ المُنکَرِ، واقامَهُ الحدود؛ پایندگی شریعت به امر به معروف و نهی از منکر و بر پا داشتن حدود [الهی] است.[۱۳]
۶٫ امام علی (علیه السّلام): «الراضی بفعلِ قوم کالّداخِلِ فِیه مَعَهُم؛ هر که به کردار عده ای راضی باشد، مانند کسی است که همراه آنان، آن کار را انجام داده باشد».[۱۴]
۷٫ امام علی (علیه السّلام): «إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ والنَّهیِ عن المُنکر لَمْ یُقَرَّبا أجَلاً ولم یقطعا رزقاً؛ امر به معروف و نهی از منکر، اجل کسی را نزدیک نکرده و روزی کسی را نبریده است».[۱۵]
۸ . امام علی (علیه السّلام): «وما اعمال البرِّ کُلِّها والجهاد فی سبیل اللهِ عِند الامر بالمعروف والنهی المُنکر اِلّا کَنَفْثَهٍ فی بحرٍ لُجِّیٍّ؛ همه اعمال خوب از جمله جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند قطره ای است در برابر دریای بسیار موّاج».[۱۶]
۹٫ حضرت فاطمه(س): «فَرَضَ اللهُ الامرَ بالمعروف مُصلَحَه للعامَّهِ؛ خداوند امر به معروف را برای اصلاح مردم قرار داد».[۱۷]
۱۰٫ امام باقر (علیه السّلام): «اِنَّ الامرَ بالمعروفِ و النَّهیَ عن المنکَرِ سَبیلُ الانبیاءِ ومِنهاجُ الصُّلَحاءِ؛ امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران است و شیوه نیکوکاران».[۱۸]
۱۱٫ امام باقر (علیه السّلام): «بِئسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ یَعیبونَ الاَمْرَ بالمعروفِ والنَّهیَ عَنِ الْمُنْکَرِ؛ بد مردمی هستند آن مردمی که امر به معروف و نهی از منکر را عیب و نقص می دانند».[۱۹]
۱۲٫ امام صادق (علیه السّلام): «حَسب المؤمِنِ عِزّاً إذ رأی مُنکَراً أن یَعلَمَ اللهُ عَزَّوَجلَّ مِن قَلبِهِ إنکارَهُ؛ برای عزت مؤمن همین کافی است که هرگاه منکری را ببیند خداوند عزوجل بداند که در دل آن را انکار می کند».[۲۰]
۱۳٫ امام صادق (علیه السّلام): «وَیلٌ لِمَن یأمُرُ بالمُنکرِ ویَنهی عَنِ المعروف؛ وای بر آن که به منکر امر و از معروف نهی کند».[۲۱]

اشاره
امر به معروف، یعنی برانگیختن و فرمان دادن به چیزی که نزد عقل یا شرع، خوب و مطلوب دانسته شده است. نهی از منکر، یعنی باز داشتن و منع کردن از آنچه نزد عقل و شرع، بد و ناپسند شمرده شده است.
این دو اصل مهم برای دین و زندگی سالم، از نعمت های بزرگی است که از ابعاد گوناگون مورد توجه قرآن، بزرگان دین و دانشمندان اسلامی قرار گرفته است. این دو فریضه به دلیل نوع کارکرد و تأثیرات شگرفی که از خود بر جای می گذارند، از جایگاه ممتازی نسبت به دیگر احکام و فرایض دینی برخوردارند. اساساً اقامه امر به معروف و نهی از منکر یکی از دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی است.

نقش امر به معروف و نهی از منکر در قیام حسینی
در هفته اول ماه محرم هر سال که به هفته «احیای امر به معروف و نهی از منکر» نام گذاری شده است، این دو فریضه مورد عنایت و تأکید و یادآوری قرار می گیرد. این نام گذاری در واقع از این حقیقت ناشی می شود که در ذهنیت شیعیان، قیام عاشورا و نهضت حسینی با امر به معروف و نهی از منکر پیوند می خورد و تداعی می شود.
امام حسین  (علیه السّلام) در آخرین سال حکومت معاویه در خطبه ای که در عرفات ایراد کرد فرمود: «خداوند فرموده است مردان و زنان مؤمن برخی سرپرست برخی دیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند. خداوند (در توصیف مؤمنان) ابتدا امر به معروف و نهی از منکر را بیان کرد چرا که امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای است که اگر چنان که حقش است به پای داشته شود تمامی واجبات آسان و دشوارش استوار و پابرجای خواهد شد …».[۲۲]
قیام امام حسین برای تحقق امر به معروف و نهی از منکر بود؛ چنان که در وصیت نامه خود به برادرش محمد بن حنفیه به صراحت می فرماید: «هدف من از این حرکت اصلاح طلبی در امت جدم است و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و بر طبق روش و سیره پیامبر و علی (علیه السّلام) عمل کنم.» همچنین در زیارت معروف وارث که از امام صادق (علیه السّلام) رسیده است چنین می خوانیم: «گواهی می دهم که تو نماز را بر پا داشتی، زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر کردی».
بر این اساس ماهیت نهضت عاشورا احیای اسلام بود و وجود مقدس حسین بن علی (علیه السّلام) در این نهضت عملاً یک آمر به معروف و ناهی از منکر.[۲۳]

شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر
از نظر فقهای اسلام، شرایط امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از اینکه: آمر به معروف و ناهی از منکر، معروف و منکر را بشناسد؛ احتمال تأثیر را در فرد مقابل بدهد؛ بداند که او بنای تکرار گناه را دارد؛ این کار ضرر جانی، مالی و عرضی بر خود و دیگر مؤمنین نداشته باشد.
امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است که با حصول نتیجه با استفاده از مرتبه پایین تر استفاده از مرتبه بالاتر جایز نمی باشد. این مراتب عبارتند از:
۱٫ مرحله قلبی:
اولین درجه و مرتبه نهی از منکر انکار قلبی است و منظور از آن این است که فرد عملی را از خود آشکار سازد که نشان دهنده انزجار درونی او از منکر باشد و با این عمل بفهماند که خواهان انجام دادن معروف و ترک منکر است. این مرتبه، خود دارای درجاتی است مانند: بستن چشم به هنگام مواجه شدن با منکر و چهره درهم کشیدن و روی گرداندن یا ترک رفت و آمد با شخص معصیت کار.
۲٫ مرحله زبانی:
اگر فرد بداند که مقصود او با مرتبه اول حاصل نمی گردد واجب است از مرتبه دوم یعنی زبانی استفاده کند. به عبارت دیگر در این مرحله با وعظ و ارشاد و سخن نرم فرد را از اشتباه خود آگاه و او را دعوت به خیر و صلاح کند.
۳٫ مرحله عملی:
اگر آمر یا ناهی اطمینان پیدا کند که هیچ کدام از دو مرحله پیشین کارساز نیست، واجب است از مرحله سوم یعنی مرحله عملی استفاده کند. این مرحله نیز دارای درجاتی است و باید از ملایم ترین برخورد شروع شود به گونه ای که با کمترین آسیب هدف امر و نهی تأمین گردد. در مواردی که اقامه معروف و از بین بردن منکر مستلزم اعمال قدرت و آسیب می شود باید آن را به عهده حکومت اسلامی و یا حاکم شرع گذاشت. مقام معظم رهبری در این باره فرموده اند: «در جامعه اسلامی تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر با لسان است، اما اگر کار به برخورد بکشد آن دیگر به عهده مسئولین است».[۲۴]

شیوه های مؤثر در امر به معروف و نهی از منکر
یکی از مسائل مهم درباره امر به معروف و نهی از منکر، توجه به چگونگی اجرای آن و دانستن ظرافت های این کار حساس است. چه بسا در مواردی کاری با انگیزه مثبت، نتیجه منفی در برداشته باشد. پیامبر درباره چگونگی امر به معروف فرموده است: «کسی که امر به معروف می کند، باید این کار را با شیوه خوبی انجام دهد».[۲۵]
بنابراین، توجه به بعضی از شیوه ها در تأثیرگذاری امر به معروف و نهی از منکر مؤثر است که به ذکر بعضی از آنها می پردازیم:
۱٫ شخصیت دادن و توجه به کرامت انسان:
اگر انسان به جایگاه بلند و کرامت خود توجه کند، هرگز خود را به کارهای زشت آلوده نمی کند؛ ازاین رو هرگز با تحقیر و توهین و اهانت، به خصوص در حضور دیگران نمی توان کسی را به کار نیک فراخواند یا او را از کار زشت باز داشت. این گونه برخوردها گاهی عامل لجاجت می شود؛ ولی شخصیت دادن به فرد و برخورد احترام آمیز، توجه او را به کار نیک بهتر جلب می کند.
۲٫ زمینه سازی:
بسیاری از تذکرها اگر بدون مقدمه چینی های لازم انجام شود، اثرگذار نخواهد بود. ذکر مقدماتی که آمادگی فکری و روحی طرف مقابل را برای پذیرش فراهم می سازد، بر نفوذ کلام می افزاید. در زمینه سازی باید نکاتی در نظر گرفته شود که از نظر عاطفی و منطقی در ارتباط با نتیجه نهایی مورد نظر باشد.
۳٫ ادب در گفتار و رفتار از عوامل جذب است:
نوع گفتار و عمل شخص باید چنان باشد که اعتماد طرف مقابل را جلب کرده و به دنبال آن تذکرها و امر و نهی ها اثرگذار باشد. بدزبانی و هتاکی و گفتار نیش دار و تندخویانه، عامل دفع است و اثر سخن را خنثی می کند.
۴٫ هم زبانی:
با هر کس باید با زبان خاص خودش سخن گفت. راه های تأثیرگذاری در مخاطبان متفاوت است، شناخت زبان و ویژگی های روحی فرد، ضامن توفیق بیشتری است.
۵٫ تذکر خصوصی:
گاهی تذکر دوستانه و خصوصی مؤثرتر از افشاگری در حضور دیگران است. تذکر باید آیینه وار و صادقانه و بی غرض باشد و عیب و کاستی را به شخص نشان دهد نه کوچک تر و بزرگ تر از آنچه هست و نه از روی غرض و انتقام و کینه. حفظ شخصیت و موقعیت افراد و آبروی آنها تأثیر زیادی در نفوذ کلام دارد.[۲۶]

خلاصه سخن
امر به معروف، از فرمان های خداوند است که چون دیگر خواسته های او، اهمیت و عظمت والایی دارد. در میان دستورهای اسلام و واجبات الهی، امر به معروف و نهی از منکر در صدر فرایض دینی قرار گرفته است. در نظام سیاسی اسلام، همه افراد نسبت به همه قوانین و تمام طبقات جامعه حق نظارت عمومی دارند که ضامن اجرای عدالت و قسط و تضمین کننده رسیدن جامعه به کمال و سعادت است.
امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک ساز و کار برای اصلاح فرد و جامعه، برترین، مؤثرترین و جامع ترین نظام اصلاحی به شمار می رود. هر عملی که عقل یا شرع آن را پسندیده بشمارد، معروف به شمار می آید و هر کاری که عقل یا شرع آن را ناپسند بشمارد، منکر محسوب می شود. با این وصف، تمامی محتوای دین مشمول عنوان عام معروف و منکر می شود.
امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه فرادینی است؛ یعنی عقل انسان به اهمیت و ضرورت دعوت یکدیگر به سوی نیکی و پاکی حکم می کند. بر این اساس، هر کار پسندیده یا ناپسند اعم از اینکه جزو واجبات یا محرمات، مستحبات یا مکروهات شرعی باشد یا جزو هیچ یک از این عناوین نباشد، مصداق یکی از دو عنوان معروف و منکر قرار می گیرد.
رمز و راز اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر را می توان در سالم سازی محیط و بهسازی جامعه دید؛ از همین رو تعبیرات استثنایی و کم نظیری در لسان معصومین(علیهم السّلام) درباره این فریضه بیان شده که نشان دهنده شأن والا و عظمت خارق العاده آن است؛ مانند این حدیث که هم از پیامبر و هم امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) نقل شده است: «ما اعمال البرِّ و الجهادِ فی سبیلِ اللهِ عندَ الامرِ بالمعروفِ والنهی عن المنکر الا کَنَفثْهٍ فی بَحرٍ لُجِّیٍّ؛ همه کارهای نیک حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر همانند قطره ای در برابر دریایی پهناور است».[۲۷]

چراغ راه
امام خمینی(ره):
«ما همه امروز وظیفه داریم، امر به معروف و نهی از منکر بر همه مسلمین واجب است، جلوگیری از منکرات بر همه مسلمین واجب است، سفارش به حق که امر به معروف است و نهی از منکر است بر همه مسلمین واجب است و ما همه در تمام اموری که مربوط به دستگاه های اجرایی است، امر به معروف کنیم و اگر اشخاصی پیدا می شوند که خلاف می کنند، معرفی کنیم به مقاماتی که برای جلوگیری مهیا هستند و مشکلات را هم تحمل کنیم».[۲۸]
مقام معظم رهبری:
«دولت، مجلس شورای اسلامی، دستگاه قضایی و نیروی انتظامی موظفند از ناهی از منکر پشتیبانی کنند … مأمورین باید از آمر و ناهی شرع دفاع کنند. دستگاه حکومت ما باید از آمر به معروف و ناهی منکر دفاع بکند. این وظیفه است».[۲۹]
استاد شهید مطهری:
«رکن سوم سعادت بشر عبارت است از تشویق و تحریک افراد یکدیگر را به ملازمت ایمان و حق و عمل شایسته. افراد جامعه نه تنها بایست ایمان داشته باشند و نیکو عمل کنند، بلکه باید به انواع وسایل قولی و عملی یکدیگر را به ایمان و عمل صالح توصیه و تشویق کنند».[۳۰]
امام محمد غزالی:
«امر به معروف و نهی از منکر، قطب اعظم در دین است و آن، امر مهمی است که خداوند به خاطر آن، انبیا را برانگیخته است و اگر بساط آن برچیده شود و مورد اهمال قرار گیرد، نبوت تعطیل و دیانت مضمحل می شود. در صورت اهمال این دو فریضه، سستی، گمراهی و جهل، بلاد را فرامی گیرد، کج اندیشی همه گیر می شود، شهرها ویران و مردم هلاک می شوند».[۳۱]
مقام معظم رهبری:
«امر به معروف و نهی از منکر، همه آحاد مردم باید وظیفه امر کردن به کار خوب و نهی کردن از کار بد را برای خود قائل باشند. این، تضمین کننده حیات طیبه در نظام اسلامی خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم. امر به معروف، یک مرحله گفتن و یک مرحله عمل دارد. مرحله عمل، یعنی اقدام با دست و با زور، این مرحله امروز به عهده حکومت است و باید با اجازه حکومت انجام بگیرد و لاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند».[۳۲]
علامه محمدمهدی نراقی(ره):
«اگر بساط امر به معروف و نهی از منکر برچیده شود، دین داری نابود و نبوت و رسالت بی فایده می گردد، سستی فراگیر می شود و گمراهی و نادانی گسترش می یابد، احکام دین پایمال می شود و آثار شریعت پروردگار از بین می رود، بندگان هلاک و شهرها خراب می گردند!»[۳۳]

نکته ها
– اصل هشتم قانون اساسی: «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می کند».
– امر به معروف و نهی از منکر هفتمین و هشتمین فرع از فروع دین اسلام است.
– مهربانی و حلم و موعظه خیرخواهانه، فرد خاطی را در پذیرش امر و نهی منعطف تر می سازد.
– کسی که خود اهل عمل به فرمان های الهی است و از معصیت دوری می کند، امر و نهی او از تأثیر بیشتری برخوردار است.
با زودرنجی و عصبانیت نمی توان به اصلاح مردم پرداخت؛ بلکه باید صبر داشت و با عزم در امور، به اصلاح مردمان گنه کار پرداخت.
– انتخاب زمان و مکان مناسب که بیشترین زمینه را برای بیان و پذیرش امر و نهی به همراه داشته باشد، تأثیر آن را افزایش می دهد و این انتخاب تا حدود زیادی به فهم و ذکاوت و سلیقه امر و نهی کننده بستگی دارد.
– بسیاری از نهی از منکرها طبق قانون امر به معروف و نهی از منکرها نیست؛ بلکه خود آنها منکراتی است که باید جلوی آنها گرفته شود.
– ترک امر به معروف و نهی از منکر، علت نابودی جوامع گذشته بوده است.

زلال قلم
امر به معروف و نهی از منکر، دو بال پرواز است برای پرواز و اوج گرفتن به سوی کمال و سعادت. این دو فرشته نیکی و مهر، نگاهبان انسان و جامعه از هبوط و سقوط در دره تاریکی است.
امر به معروف، انتشار خوبی ها و افشاندن بذر نیکی ها در کشتزار جان آدمی است تا با به ثمر رسیدن هر بذر، گلی از درون شکفته شود و جامعه گلزاری از ارزش ها، نیکی ها و فضیلت ها شود.
نهی از منکر، بارش قطرات زلال باران بر سرزمین جان غافلان و گنه کاران است که شعله های معصیت را خاموش می کند.
نهی از منکر، چون چراغ تابنده ای است که راه را از بیراهه جدا می کند.

شعر
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه *** بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود *** تا اختیار کردی از آن این طریق را؟
گفت آن گلیم خویش به در می برَد ز موج *** وین جهد می کند که بگیرد غریق را[سعدی]
چو می بینی که نابینا و چاه است *** اگر خاموش بنشینی گناه است[سعدی]
آهنی را که موریانه بخورْد *** نتوان بُرد از او به صیقلْ زنگ
با سیه دل چه سود گفتنِ وعظ *** نرود میخ آهنین در سنگ[سعدی]
دامن آلوده اگر خود همه حکمت گوید *** به سخن گفتن زیباش بَدان بِهْ نشوند
وآنکه پاکیزه رَود گر بنشیند خاموش *** همه از سیرت زیباش نصیحت شنوند [سعدی]
گر آید گنه کار اندر پناه *** نه شرط است کشتن به اول گناه
چو باری بگفتند و نشنید پند *** بده گوشمالش به زندان و بند
وگر پند و بندش نیاید به کار *** درختی خبیث است بیخش برآر [سعدی]
کسی که عیب مرا می کند نهان از من *** اگر چه چشم عزیز است، دشمن است مرا
کسی که عیب تو را پیش چشم بنگارد *** ببوس دیده او را که بر تو حق دارد [صائب تبریزی]

کوتاه و گویا
آن کس که می تواند از بدی جلوگیری کند و چنین نمی کند، خود دستیار کسی است که بد می کند.
اگر می خواهید خوبان جهان افزون شوند، امر به معروف را پیشه کنید.
اصل امر به معروف و نهی از منکر، یکی از اصول مترقی و ممتاز دین مبین اسلام است.
امر به معروف و نهی از منکر، افشاندن بذر نیکی ها در کشتزار جان آدمی است.
امر به معروف و نهی از منکر، معیار برتری امت اسلامی بر دیگر امت هاست.
امر به معروف و نهی از منکر، تنها راه قوام و دوام تمامی فرایض دینی است.
امر به معروف و نهی از منکر، ضامن امنیت اجتماعی و سلامت جامعه است.
امر به معروف و نهی از منکر، دو پاسدار و نگهبان جامعه اسلامی هستند.
امر به معروف و نهی از منکر، از شئون پیامبری است.
خداوند، خود اولین آمر به معروف و ناهی از منکر است.
امر به معروف، کلید خوبی هاست.
نهی از منکر، چراغی است تابنده بر ضد پلیدی.
امر به معروف و نهی از منکر، نشانه انسان دوستی و ایثار است.

آورده اند که …
از احوالات شیخ ابوالحسن نوری است که در معاشرت با خلق احتیاط می کرد و آنچه از امور دینی نبود، نمی پرسید و نهی از منکر می کرد؛ اگرچه در آن خطر مرگش بود. یک روز برای وضو کنار دجله رفت؛ قایقی را دید که در آن سی خمره سربسته بود و بر هر کدام نوشته بود «لطف». از قایق ران سؤال کرد: در این خمره ها چیست؟ قایق ران گفت: در این خمره ها شراب است برای مجلس خلیفه. شیخ چوبی سنگین برداشت و خمره ها را یکی یکی شکست. او را پیش معتضد که خلیفه وقت بود بردند. معتضد مردی غیور بود و هر که برخلافش عمل می کرد، هلاک می ساخت. فریاد زد: تو کیستی که این چنین گستاخی می کنی؟ شیخ گفت: من محتسبم به امر خدا و رسول. معتضد گفت: تو را که محتسب گردانید؟ شیخ گفت: آن که تو را پادشاهی داد، مرا محتسبی داد. معتضد گفت: چرا خمره ها را شکستی؟ شیخ گفت: مهربانی در حق تو و رعیتت؛ زیرا منکری را از تو منع کردم و تو را از گرفتاری روز قیامت خلاصی دادم و در حق رعیت بدین گونه است که چون تو کار حرامی نکنی آنان راه راست پیش گیرند و اگر فساد مشاهده کنند، ایشان نیز در فسق و جور می کوشند. پس، هم در حق تو مهربانی کردم و هم در حق رعیت تو.

پی نوشت ها:
[۱] آل عمران: ۱۱۴٫
[۲] اکبر دهقان، هزار و یک نکته از قرآن کریم، تهران، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، ۱۳۷۹، ص ۳۱۸، به نقل از: تفسیر نور، ج ۲، ص ۱۵۵٫
[۳] لقمان: ۱۷٫
[۴] نک: تفسیر کبیر، ج ۲۵، ص ۱۴۹٫
[۵] آل عمران: ۱۰۳ ـ ۱۰۵٫
[۶] هزار و یک نکته از قرآن کریم، به نقل از: مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۳۵٫
[۷] مائده: ۱۰۵٫
[۸] هزار و یک نکته از قرآن کریم، ص ۳۲۰، به نقل از: تفسیر نمونه، ج ۵، ص ۱۱۰٫
[۹] میزان الحکمه، ح ۱۲۷۷۹٫
[۱۰] قمی، جامع الاحادیث، ص ۱۲۵٫
[۱۱] کنزل العمال، ح ۵۵۲۳٫
[۱۲] تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۸۱٫
[۱۳] تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح ۶۸۱۷٫
[۱۴] نهج البلاغه، ح ۱۵۴٫
[۱۵] همان، ص ۵۷، ح ۶٫
[۱۶] نهج البلاغه، ترجمه: دشتی، حکمت ۳۷۴٫
[۱۷] بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۰۷٫
[۱۸] همان، ص ۵۶، ح ۱٫
[۱۹] وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۹۴٫
[۲۰] الکافی، ج ۵، ص ۶۰، ح ۱٫
[۲۱] بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۸۷٫
[۲۲] سید محمود مدنی، امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه برتر در سیره معصومین، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶، ص ۴۵٫
[۲۳] مرتضی مطهری، حماسه حسینی، تهران، صدرا، ۱۳۷۵، ج ۲، ص ۸۷ .
[۲۴] محمد اسحاق مسعودی، پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و روایات، تهران، سازمان تبلیغات، ۱۳۷۸، صص ۲۶۱ـ ۲۶۴٫
[۲۵] کنزل العمال، ح ۵۵۲۳٫
[۲۶] داود صبوری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸/۵/۱۳۸۳، ص ۶٫
[۲۷] نهج البلاغه، ترجمه: دشتی، حکمت ۳۷۴٫
[۲۸] صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۴۵٫
[۲۹] فرهنگ و تهاجم فرهنگی: برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری، تهران، سازمان مدارک فرهنگی، ۱۳۷۳، ص ۴۳۴٫
[۳۰] محمد علی زکریایی، فرهنگ مطهر، تهران، آذریون، ۱۳۷۸، ص ۱۳۴٫
[۳۱] امام محمد غزالی، احیاء العلوم، ترجمه: محمد خوارزمی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵، ج ۳، ص ۴٫
[۳۲] گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری، پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، منشور، ضمیمه روزنامه رسالت، ۱۳/۱۰/۱۳۸۳٫
[۳۳] مهدی نراقی، جامع السعادات، قم، اسماعیلیان، ۱۴۲۴ هـ .ق، ج ۲، ص ۲۴۰٫

برگرفته از : مجله اشارات – دی ۱۳۸۷، شماره ۱۱۶
منبع : http://www.hawzah.net