مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

تذکر به گشت ارشاد در پارک ملت

تذکر به گشت ارشاد در پارک ملت

تا به حال با هم ، هم مسیر نشده بودیم.
خانه شان نزدیک پارک ملت بود.
ناگزیر بخشی از مسیر را از داخل پارک ملت پیمودیم.
شاید هفت هشت سالی بود که پارک ملت نرفته بودم.
به جز تغییرات متداول، یک تغییر اساسی نظرم را جلب کرد!
آن هم تغییر عجیب در وضعیت پوشش و حجاب بود.
اشتباه نکنید.
برعکس همه ی جاهای دیگه که رشد منفی دارند، اینجا وضعیتش بهتر شده بود!
از قضا حول و حوش ساعت شش بعد از ظهر هم بود و زمان شلوغی پارک. اما به ندرت ظواهر خیلی فساد آلود به چشم می خورد.
اما چند دقیقه ای بیشتر نگذشت که دلیل این اتفاق خوشایند برایم معلوم شد: دو تا ماشین ناجا، یک الگانس و یک ون پلیس امنیت اجتماعی یا همان گشت ارشاد خودمان
همین طور در پارک دور می زدند
و احتمالا هر از گاهی تذکراتی می دادند
واقعا جای خوشحالی و شکر داشت
و البته تشکر از مسئولین این امر
اما اصل خاطره از اینجا شروع می شود که:

همزمان با عبور ما از کنار آلاچیقی که دختر و پسری با اوضاع بی ریخت در آن نشسته بودند ماشین گشت ناجا هم از همان جا عبور کرد. با اینکه صحنه تابلو بود اما پلیس هیچ عکس العملی نشان نداد.
سریع خودم را به ماشین گشت ارشاد رساندم و گفتم: «آقای گشت ارشاد! به اون خانوم و آقایی که تو آلاچیق نشستند تذکر نمی دید؟ اگر نگید خودم می گم ها…!!»
آقای گشت ارشاد لبخندی زد و… ، زد بغل! چند دقیقه ای ایستاد تا آلاچیق نشینان جاهل[P1]  متوجه شدند و خودشان را جمع و جور کردند.
پلیس هم رفت.
ما هم رفتیم.

یاد حدیث حضرت زهرا سلام الله علیها افتادم که فرمودند: «خداوند امر به معروف و نهی از منکر را وسیله ی اصلاح جامعه قرار داد.»


[P1]از به کار بردن کلمات بد و گاها حساسیت برانگیز خودداری شود