امر به معروف و نهی از منکر و نقش پیشگیرانه آنها از جرم
چکیده
علمای حقوق جزا وجرمشناسی علل وعوامل مختلفی را در تحقق جرم و به طور کلی پدیده مجرمانه موثر میدانند لیکن به نظر این دانشمندان تاثیر هریک از علل وعوامل بر حسب شرایط، اوضاع و احوال متفاوت خواهد بود به نحوی که فرد بر اساس میزان تاثیر هر کدام از این شرایط بر دیگری بازیگری نقش مجرمانه را در جامعه به عهده میگیرد.این عوامل گاهی در خود فرد وجود دارد و گاهی جامعه او را در ایفای این نقش یاری مینماید.
دانشمندان این رشته از علم حقوق با طرح دیدگاههای متنوعی تلاش نمودهاند تا ضمن شناسایی کلیه عوامل جرمزا روشهای مختلفی را برای پیشگیری از وقوع جرم بر اساس مبانی دیدگاه خود ارائه نمایند که وجود دیدگاههای متعدد حاکی از جامع نبودن هریک از شیوهها به تنهایی در پیشگیری از جرم میباشد.
تاثیرپذیری این رشته از علوم انسانی از حقوق غرب موجب گردیده در جمهوری اسلامی ایران جرمشناسی اسلامی که توان پاسخگویی به کلیه سؤالات مرتبط با جرم و پیشگیری را داردکمتر مورد توجه حقوقدانان قرار گیرد.
در نوشته حاضر ضمن پرداختن مختصر به مفاهیم جرم و پیشگیری در حقوق جزا و جرمشناسی، مفهوم پیشگیری از منظر جرمشناسی، تاریخ قرآنی پیشگیری، مفهوم و ضرورت امر به معروف و نهی از منکر، آثار معنوی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن مورد بررسی قرار گرفته و این فرضیه که یکی از مبانی مهم نظری و نیز کاربردی پیشگیری از هر گونه کج مداری وجرم، عمل به معروف وپرهیز ودوری از منکرات براساس دستورات قرآن کریم میباشد.به اثبات رسیده است.
بند اول:جرم وعلل وقوع آن
«درجرمشناسی، یعنی علمی که به علتهای وقوع بزه و درمان اعمال مجرمانه میپردازد، جرم علیالاصول به کلیه اعمال ضداجتماعی یا تنشهایی که جامعه را دستخوش آسیب میکند، خواه موجب آنها علتهای روانی باشد یا اجتماعی، اطلاق میگردد.» (نور بها، ۱۳۸۶، ۱۳۴(
در قلمرو حقوق جزا بر اساس ماده ۲ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰: «هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون قابل مجازات باشد جرم محسوب میگردد». در واقع جرم در حقوق جزا در محدوده قانون تعریف میگردد.
فقهای اسلامی نیز با توجه به مبانی اسلامی جرم راچنین تعریف کردهاند:
«جرم عبارتست از انجام دادن فعل، یا گفتن قول که قانون اسلامی آنرا حرام شمرده و بر فعل آن کیفری مقرر داشته است یا ترک فعل یا قول که قانون اسلام آن را واجب شمرده و بر آن ترک کیفری مقرر داشته است و این از آنجا نشأت گرفته که هرکس از اوامر و نواهی خدای تعالی سرپیچی کند برای او کیفر و مجازاتی معین شده است و آن کیفر یا در دنیا گریبانگر مجرم میشود و دراینصورت بوسیله امام علیه السلام یا نائب او یعنی حاکم شرع و ولی امر و فقیه جامع الشرایط یا قضات منصوب از طرف او به اجرا در میآید و یا کیفر، تکلیفی است دینی که مجرم برای اینکه گناهش پوشیده و محو گردد انجام میدهد تا کفاره گناه او گردد یا اینکه کیفر در آخرت مجرم را معذب خواهدداشت و گناهکار در سرای دیگر به سزای عمل زشت و ناهنجار خود خواهد رسید مگر آنکه توبۀ مجرم مورد پذیرش خدای تعالی قرار گیرد. این تعریفی است کلی که میتوان آن را بر اثم، معصیت و خطیئه نیز تسری داد و در این تعریف همه دارای یک ماهیت هستند و عبارتند از نافرمانی خدای تعالی و سرپیچی از اوامر و نواهی او که بدنبال آن استحقاق مجازات وجود دارد.»( فیض، ۱۳۶۹، ۶۹)
در زمینه علت شناسی جرم نظریههای بنیادی انسانشناسی، زیستشناسی، روانشناسی و جامعهشناسی مطرح گردیده که بر اساس هریک از این دیدگاهها، نارساییهای جسمی، وراثت، اختلالات روانی، جامعه و عوامل وابسته به آن میتوانند زمینههای مساعد مجرمیت را فراهم کنند.
بند دوم: مفهوم پیشگیری در جرمشناسی
پیشگیری در لغت به معنای عمل پیشگیر، دفع و جلوگیری، پیشگیری کردن به معنای دفع، جلوگیری کردن، مانع گشتن، منع کردن، به نگهداری برخاستن میباشد. (دهخدا، ۱۳۷۷، جلد دوم، ۵۹۹۱)
«واژه پیشگیری امروزه در معنی جاری و متداول آن دارای دو بعد است: پیشگیری یا جلوگیری کردن هم به معنی «پیشدستی کردن، پیش گرفتن و به جلوی چیزی رفتن» و هم به معنی «آگاهکردن، خبر چیزی را دادن و هشدار دادن» است اما در جرمشناسی پیشگیرانه، پیشگیری در معنی اول آن مورد استفاده واقع میشود یعنی با کاربرد فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیشگرفتن از بزهکاری است اما از نظر علمی پیشگیری یک مفهوم منطقی- تجربی است که همزمان با تأملات عقلانی و مشاهدات تجربی ناشی میشود. شاید بتوان گفت که به تعداد صاحب نظران جرمشناسی تعریف و طبقهبندی (تیپولوژی) از پیشگیری ارائه شده است.» (نجفی ابرندآبادی، ۱۳۸۳، ۵۸۱) البته تقسیم بندی به پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی در حال حاضر معروفترین تقسیمبندی بین علمای جرمشناسی میباشد.
«پیشگیری اجتماعی مجموعه تدابیر و اقدامات پیشگیرندهای است که در پی حذف یا خنثی کردن عوامل اثرگذار بر تکوین جرم میباشند.»(نجقی ابرندآبادی، ۱۳۷۸، شماره۲۶-۲۵)
«اقدامات وضعی پیشگیرنده ناظر به اوضاع، احوال و شرایطی است که مجرم را در آستا نه ارتکاب جرم قرار میدهند این اوضاع و احوال که در جرمشناسی وضعیتهای ماقبل بزهکاری یا وضعیتهای پیش جنایی نام دارند فرآیند گذار از اندیشه به عمل مجرمانه را تحریک یا تسهیل کرده و نقش تعیین کنندهای در آن ایفا میکنند بزه دیده یا آماج (سیبل) جرم جزو این وضعیتها قلمداد میشود.»(همان)
بندسوم: تاریخ پیشگیری از جرم در قرآن
تاریخ پیشگیری قرآنی (دینی) مقدم بر پیشگیری حقوق جزا و جرمشناسی است در ماجرای قتل هابیل توسط قابیل که در آیات ۲۷ تا ۳۱ سوره مائده ذکر شده است عدم قبول قربانی قابیل از طرف خداوند به خاطر بیتقوایی وی، کشاکش نفس و فطرت و غلبه نفس بر فطرت علت قتل اعلام میشود. هابیل دوعلت برای اینکه مبادرت به قتل قابیل نمیکند را مطرح مینماید:
اول اینکه از خدا میترسد و دوم چون نمیخواهد با کشتن قابیل مرتکب گناه و اهل آتش گردد در واقع اولین رگههای پیشگیری در ابتدای خلقت بشری نمود پیدا میکند، از طرفی نفس سرکش عامل درونی و فردی جرم زاانسانی را به جنایت وا میدارد، و در مقابل نظارت و حضور الهی و ترس از آتش جهنم (مجازات اخروی) که جزای ستمکاران است عامل پیشگیرنده از ارتکاب قتل توسط هابیل میشود.
«لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَی یَدَکَ لِتَقْتُلَنی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ إِنی أَخافُ اللهَ رَب الْعالَمینَإِنی أُریدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمی وَ إِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحابِ النارِ وَ ذلِکَ جَزاءُ الظالِمینَ فَطَوعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرینَ».
«اگر تو برای کشتن من دست دراز کنی من دست به قتل تو نمیگشایم، چون از پروردگار جهانیان میترسم من میخواهم تو گناه من و گناه خودت را بر عهده گیری و از دوزخیان گردی و همین است سزای ستمکاران، نفس سرکش تدریجا او را مصمم به کشتن برادر کرد، و او را کشت، و از زیانکاران شد.»
نکته جالب اینکه در اولین جنایت تاریخ بشری و به اصطلاح امروزی جرم حقوق کیفری برای قابیل مجازات دنیوی ذکر نشده وصرفا پشیمانی قابیل در آیه ۳۱ سوره مائده بیان شده که البته این پشیمانی میتواند نشانه حقطلبی فطری انسان باشد.
خودداری حضرت یوسف علیه السلام از پذیرش درخواست زلیخا به صراحت آیات قرآنی با روشن شدن برهان الهی به آن حضرت صورت گرفته است:
«وَ لَقَدْ هَمتْ بِهِ وَ هَم بِها لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصینَ»
«آن زن قصد او را کرد، و او نیز – اگر برهان پروردگار را نمیدید – قصد وی را مینمود، اینچنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم چرا که او از بندگان مخلص ما بود.»
نهی خداوند متعال از کشتن بچههای بیگناه مشرکین مکه که توسط پدرانشان صورت میگرفت مؤید نگاه پیشگیرانه قرآنی به جلوگیری از ارتکاب قتل است و اگر چه مقتول فرزند یک مشرک یا کافر بوده باشدو نهی از این جنایت با تهدید به عذاب الهی در روز قیامت صورت میگیرد:
«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَه سُئِلَتْبِأَی ذَنْبٍ قُتِلَت» «پرسند زان دخترک زنده بهگور به کدامین گناه کشته شده است»
بندچهارم: امر به معروف و نهی از منکر مبنای نظری پیشگیری
با توجه به علل وقوع جرایم و مفهوم پیشگیری آیا امر به معروف ونهی از منکر میتوانند به عنوان مبانی نظری پیشگیری از جرم شناخته شوند؟ پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی ضررورت این احکام میباشد البته در بیانی مختصرچنانچه در احکام و دستورات قرآن دقت شود ارتکاب معروف در کلیه محیطهای اطراف انسان -مورد نظر در جرمشناسی- با رعایت شرایط اثر مطلوب دارد، حسن رفتار و رعایت حقوق زن و شوهر و اولاد در محیط خانواده، آداب در معاشرتها در محیط فرهنگی، عدالت اقتصادی و اجتماعی در محیط سیاسی، در واقع عمل به معروف است و در مقابل آنچه موجب تزلزل و عدم استحکام محیطها میگردد به نحوی که انسان را به سوی گمراهی وانحراف از صراط مستقیم سوق میدهد در مقوله منکرات جا میگیرند بنابراین اصل بحث مبنای نظری است و مصادیق است که در مقوله کاربردی بعنوان پیشگیری اجتماعی یا وضعی میتواند مورد توجه قرار گیرد. نکته قابل توجه مقدم بودن امر به معروف به عنوان امری پسندیده و مثبت بر نهی از منکر است چه اینکه رواج معروفها درجا معه به خودی خود از ارتکاب منکرات میکا هد.
بند پنجم: ضرورت و مفهوم امر به معروف و نهی از منکر
«بحث و گفتگو درباره داوریهای اخلاقی و ارزشی انسان در پاسخ به اینکه باید چه انجام دهد و به چه کاری مبادرت نورزد عمری به درازای زندگانی بشر دارد بخش مهمی از فلسفه اخلاق و حکمت عملی را در تاریخ اندیشه بشر همین بحث به خود اختصاص داده است دغدغه و دلنگرانی هرانسان در تمامی لحظات زندگی خود این است که درست را از نادرست تمیز دهد و باید و نباید زندگانی خویش را بشناسد و راه خویش را از میان هزار راهههایی که در برابر او دام و دامن گسترانیده بیابد این از آن روست که انسان موجودی است که باید انتخابگر به دنیا بیاید انتخابگر بزرگ شود انتخابگر زندگی کند، انتخابگر به راه فساد برود انتخابگر به راه اصلاح برود و این خود طرح کلی جامعه اسلامی و چهارچوب اعمال قدرت حکومت اسلامی را تعیین میکند چرا که تا لحظه مرگ هرگز نباید زمینه انتخاب از دست انسان گرفته شود و در نتیجه نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام را نظام تربیتی اسلام را، نظام کیفر و مجازات و حقوق جزایی اسلام را، نظام مدنی و حقوق مدنی و اداری اسلام را همه را باید پس از توجه به این اصل شناخت هر جا انسان از انتخابگری بیفتد دیگر انسان نیست اما اسباب و عواملی هستند که همواره این انتخابگری را مورد تهدید قرار میدهند انسان اسلام نه زیر ضربات تازیانه تبلیغات شهوتانگیز انتخابگریاش را از دست میدهد و نه زیر ضربات کشنده فقر و ناداری و ضربات مهلک اقتصادی و اینجاست که نقش سازنده و حیاتی اصل فراموش شده(و یا آمیخته با فهمی تنگ نظرانه و محدود) امر به معروف و نهی از منکر روشن میشود واداشتن به پسندیده (بدون تحمیل) و بازداشتن از ناپسند( به دور از تجسس و تفحص غیراخلاقی) ضامن بقای سلامت جامعه اسلامی است.»(بهشتی، ۱۳۸۰، ۱۷۸-۱۷۷)
«امر به معروف و نهی از منکر در واقع یک پوشش اجتماعی برای محافظت جمعیت است زیرا اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد عوامل مختلفی که دشمن بقای «وحدت اجتماعی» هستند ریشههای اجتماع را میخورند و آن را از هم متلاشی میسازند بنابراین حفظ وحدت اجتماعی بدون نظارت عمومی ممکن نیست در آیه ۱۰۴ سوره آل عمران دستور داده شده که همواره در میان مسلمانان باید امتی باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعی را انجام دهند مردم را به نیکیها دعوت کنند و از بدیها بازدارند و در پایان آیه تصریح میکند که فلاح و رستگاری تنها از این راه ممکن است.» (مکارم شیرازی، ۱۳۸۰، جلدسوم، ۳۴)
«وَ لْتَکُن منکُمْ أُمه یدْعُونَ إِلی الخَْیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ»«باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند»
«در معنای معروف و منکر بین مفسرین اختلاف نظر است برخی معتقدند معروف انجام کارهایی است که انجام دادن آنها از نظر شرع مطلوب است و منکر کارهایی است که انجام دادن آنها در شرع ناپسند است و معیار قراردادن عقل برای معروف یا منکر بودن را رد میکند به اینکه این یک حکم شرعی است و وجوب آن تنها از طریق شرع است و نباید محدوده آن را فراتر از شرع دانست چون عقول بشر باتوجه به فرهنگهای اقوام مختلف در قضاوت فرق میکند و ممکن است چیزی در میان ملتی خوب و پسندیده و معروف باشد و همان چیز در میان ملت دیگری کاری ناپسند و منکر باشد و چون اخلاق در میان ملتهای گوناگون نسبی ولی شرع برای خود معیارهای ثابت و روشنی دارد بنابراین کلیه واجبات و مستحبات شرعی معروف و کلیه محرمات و مکروهات شرعی منکر است.» (جعفری، ۱۳۸۱، جلدچهارم، ۲۱۰)
برخی مفسرین معروف را شناخته شده از نظر عقل یا شرع یا عرف صالح و در مقابل منکررا یعنی چیزی که در مقابل عقل و شرع نشناخته و مجهول و مبهم باشد میدانند. (مصطفوی، ۱۳۸۰، جلد سوم، ۳۱۰) صاحب تفسیر مجمع البیان مینویسد: «در معنی معروف و منکر چند قول ذکر کردهاند:
۱- هرچه را خدا و رسول او امر فرمودهاند معروف است و هرچه را نهی کردهاند منکر میباشد.
۲- معروف چیزی است که حسن و نیکی آن از نظر شرع و عقل شناخته شده و معلوم است و منکر چیزی است که عقل و شرع آن را بَد شمارد این معنا در واقع به معنای اول برمیگردد.» (طبرسی، ۱۳۸۲، جلد سوم، ۸۰۷)
برای ضرورت امر به معروف و نهی از منکر دلایلی از قبیل قاعده لطف (حلی، ۱۳۹۸ق، ۴۲۸)، مقدمه حفظ نظام (عراقی، ۱۴۱۳ق، جلدسوم، ۵۳۱) گفته شده است. با این همه بیشتر فقیهان و متکلمان این اصل را واجب شرعی و عقلی دانستهاند. (محمدی گیلانی، ۱۳۷۹، ۷۱۰)
بند ششم: شیوه و شرایط امر به معروف و نهی از منکر
حکم و دستور به امر به معروف و نهی از منکر که در واقع خداوند متعال با امر به عدل و احسان خود اولین آمر به معروف و ناهی از منکر است تکلیف حاکمیت و مردم در حکومت اسلامی است که باید با تربیت ناظرین متخصص به این وظیفه عمل نمایند. در واقع، امر در قرآن برای عموم توصیه و برای حاکمیت دستور است. به همین جهت با شیوه و شرایط خاص باید صورت پذیرد.
«امر به معروف و نهی از منکر به دو صورت انجام میگیرد:
۱- به عنوان وظیفهای عمومی و همگانی که هرکس به مقدار توانایی خود باید به آن اقدام نماید.
۲- وظیفهای که یک گروه سازمان یافته و منسجم آن را به عهده دارد و با قدرت آن را پیمیگیرد. چنان که اگر رانندهای در خیابان خلاف کند هم سایر رانندگان با چراغ و بوق به او اعتراض میکنند و هم پلیس راهنمایی برای برخورد قاطع با متخلف وارد صحنه میشود.» (قرائتی، ۱۳۸۳، جلددوم، ۱۲۵)«نهی از منکر علاوه بر وظیفه عمومی یک کار تخصصی است و نیاز به کار کارشناسی علمی، روانی، اجتماعی، تبلیغی و هنری دارد آمرین به معروف و ناهیان از منکر باید از دانشمندان، متفکران، معلمان و دلسوزان جامعه باشند برای هر معروف و نهی از منکری از هر شخصی در هر مکانی و هر زمانی شیوهای خاص لازم است که اگر مراعات نشود امکان دارد اثر منفی دهد.» (قرائتی، ۱۳۸۶، ۸۰)
البته اختلاف استنباط فقها از مفهوم «من» در آیه ۱۰۴ سوره آل عمران موجب گردیده تا در شیوه عمل به این دو حکم نیز برداشتهای متفاوتی صورت پذیرد.
برخی آن را من تبعیضیه میدانند و معتقدند که اینها گروهی هستند که از طرف حکومت برای ارشاد و پاک نگه داشتن جامعه قیام میکنند تا در کارها نظارت کنند و کارشان این است که اول با تعلیم احکام دینی مردم را دعوت به خیر کنند دوم اگر دیدند که مردم کارهای نیک اعم از واجب و مستحب را نمیکنند و یا کارهای بد مرتکب میشوند آنها را امر و نهی کنند این گروه نظارت حتی به زدن و زخمی کردن گناهکاران نیز اجازه دارند. (قرشی، ۱۳۷۷، جلد دوم، ۱۵۷) با این تفسیر امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی است.(عاملی، ۱۳۶۰، ۱۵۵)
«برخی از مفسرین «من» را من بیانیه تلقی نموده دراینصورت امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی میشود که این قول را شیخ ابوجعفر اختیار کرده است.»(مترجمان، ۱۳۶۰، جلدچهارم، ۱۹۳)
صاحب المیزان بحث در خصوص تبعیض یا بیانیه بودن «من» را بی فایده اعلا م میفرماید:
«گفتگو درخصوص تبعیض یا بیانیه بودن«من» بحثی بیفایده است و به نتیجهای منتهی نمیشود برای اینکه دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر از اموری است که اگر واجب باشد طبعا واجب کفایی خواهد بود چون بعد از آنکه فرضا یکی از افراد اجتماع این امور را انجام داد دیگر معنا ندارد که بر سایر افراد اجتماع نیز واجب باشد که همین کار را انجام دهند پس اگر فرض کنیم امتی هست که روی هم افرادش داعی به سوی خیر و آمر به معروف و ناهی از منکرند قهرا معنایش این خواهد بود که در این امت افرادی هستند که به این وظیفه قیام میکنند پس مسأله در هر حال قائم به بعضی افراد جامعه است نه به همه آنها و خطابی که این وظیفه را تشریع میکند اگر متوجه همان بعضی باشد که هیچ، و اگر متوجه کل جامعه باشد بازهم به اعتبار بعض است و به عبارتی دیگر بازخواست و عقاب در تخلف این وظیفه، متوجه تک تک افراد است ولی پاداش و اجرش از آن کسی است که وظیفه را انجام داده باشد و به همین جهت است که میبینیم دنبال جمله فرمود: «واولئک هم المفلحون» پس ظاهر همین است که کلمه «من» تبعیضی است و در محاورات خود ما نیز اگر در مثل چنین ترکیبی و چنین کلامی کلمه «من» بکار رفته باشد ظاهرش همین است که برای تبعیض باشد مگر آنکه دلیلی در کلام باشد و دلالت کند براینکه معنای دیگری از این کلمه منظور است.» (موسوی همدانی، ۱۴۱۷ق، پنجم، ۵۷۹)
البته شناخت همه جانبه و علمی اصول دین، مفاهیم و تطبیقهای تحولی آنها از عهده هر یک از افراد مؤمن و مکلف بر نمیآید باید گروه آگاه و اهل نظر و دارای بیان و قدرت اجرایی را برگزینند و تشکیل و تکوین دهند. (طالقانی، ۱۳۶۲، جلدپنجم، ۲۵۹)
اهمیت امر به معروف و نهی از منکر و نقشی که در جامعه بعنوان یک نظارت همگانی مردمی دارد ایجاب میکند که این تکلیف با معیارهای مشخصی صورت پذیرد و علیرغم اینکه امر به معروف و نهی از منکر یک تکلیف اولیه همگانی است لیکن اقدام به اجرای آن بایستی از ناحیه گروهی متخصص صورت پذیرد چه اینکه اگر به این شیوه عمل نشود ممکن است باعث تشخیصهای نادرست و هرج و مرج گردد. با این بیان حکومت اسلامی بایستی کار گروهی مجرب را آموزش داده و نظارت بر این امور را عهدهدار باشد تا هم به تکلیف الهی عمل شود و هم نظارت همگانی در مسیری درست به حرکت خود ادامه دهد، در واقع در سیاست جنایی قرآن کریم ساماندهی این دو حکم از وظایف حکومت اسلامی است و اگر غیر از این معتقد باشیم به این نتیجه منجر خواهد شد که هر فردی با تشخیص خود مبادرت به امر و نهی کند و چنانچه با این تشخیص یکی از مراحل امر و نهی منجر به ضرب و جرح طرف مقابل گردد معلوم نیست که عاقبت کار به کجا خواهد انجامید. مؤید این برداشت حذف بند ۳ از ماده ۳۱ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ میباشد:
ماده ۳۱-اعمالی که برای آنها مجازات مقرر شده است در موارد زیر جرم محسوب نمیشود:«۳- ارتکاب عمل بعنوان امر به معروف و نهی از منکر باشد.»
در واقع مقنن با حذف تجویزدفاع به بهانه امر به معروف ونهی از منکر محدوده عمل را از هر کس سلب مینماید که اقدامی منطقی به نظر می رسد.
شأن نزول آیه ۱۱۸ سوره توبه مربوط به ماجرای سه نفر مسلمانی که از شرکت در جنگ تبوک و همراهی پیامبراکرم خودداری کردند از شیوههای مناسب ارائه شده در برخورد بامتخلفان میباشد.
«آنها در یک محاصره عجیب اجتماعی قرار گرفتند به طوری که فضای مدینه با تمام وسعتش چنان بر آنها تنگ شد که مجبور شدند برای نجات از این خواری ورسوایی بزرگ شهر را ترک گویند وبه کوههای اطراف مدینه پناه ببرند. سر انجام پس از پنجاه روز توبه وتضرع به پیشگاه خداوند توبه آنان قبول شد وآیه در این زمینه نازل گردید.» (بابایی، ۱۳۸۲، جلداول، ۱۸۵)
تنبیه فرد بیاعتنا به فرمان رهبری، بیاعتنایی و بایکوت متخلفان و مجرمان به عنوان شیوههای تربیتی ومبارزه منفی با آنهااز پیامهای آیه میباشد حتی پیامبر اکرم که مظهر رحمت الهی است به عنوان مربی از اهرم قهر هم استفاده میکند.(قرائتی، ۱۳۸۶، ۱۵۸)
صاحب وسائلالشیعه شرایط وشیوههای امر به معروف و نهی از منکر را چنین بیان نمودهاند:
«خود باید علم به معروف و منکر داشته و اسلامشناس باشد احتمال تاثیر سخنان خود در طرف مقابل را بدهد. اصرار و استمرار بر گناه از ناحیه فرد احراز شود و به صرف یکبار ارتکاب گناه نیازی به این امر نیست و از طرفی احتمال ضرر جانی و مالی داده نشود.» (حر عاملی، ۱۳۹۱ق، جلدچهاردهم، ۴۱۵)
بنا بر این با توجه به تخصصی بودن امر ونهی لازم است هر گونه اقدام در این خصوص با ساماندهی ونظارت حکومت اسلامی واز ناحیه افرادی که واجد شرایط هستند صورت پذیرد.
بند هفتم: آثار امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر در سیاست جنایی، از جلوههای سیاست جنایی مشارکتی است که مردم مستقیما و از طریق نظارت عمومی و همگانی بر عملکردها نظارت مینمایندحال پس از بیان مفهوم و ضرورت عمل به این دو فریضه گرانقدر، برخی پیامدها وآثار آنها نیزذکر میگردد:
۱- اثر معنوی
ذکر عناوین و مصادیق معروف و منکر در قرآن کریم خود معرفی مسیر هدایت و سعادت و نیز مسیر خروج از صراط مستقیم و راه انحراف و بزهکاری است هر فردی با عمل به دستورات این کتاب نورانی ضمن دسترسی به روح وروانی آرام وسالم از اختلالات روانی که از علل همیشگی ارتکاب جرایم میباشد مصون خواهد بود.
۲- اثر اجتماعی
وجود افرادی مخصوص امر به معروف و نهی از منکر، و اساسا وجود نفس این دو فریضه از ویژگیهای جامعه صالح و نیز افراد صالح جامعه است. همانطور که در آیه ۱۰۴ سوره آل عمران ذکر شد عاقبت امتی که دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر میکنند رستگاری است.و نیز در آیه ۱۱۰ سوره آل عمران نیز به این امر اشاره دارد:
«کُنتُمْ خَیرَ أُمه أُخْرِجَت لِلناسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکتَبِ لَکانَ خَیرا لهُم منْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکثرُهُمُ الْفَسِقُونَ»
«شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید (چه اینکه) امر به معروف میکنید و نهی از منکر، و به خدا ایمان دارید، و اگر اهل کتاب (به چنین برنامه و آئین درخشانی) ایمان آورند به سود آنها است (ولی تنها) عده کمی از آنها با ایمانند و اکثر آنها فاسق (و خارج از اطاعت پروردگار) میباشند»
افراد صالح جامعه نیز در قرآن کریم آمران به معروف و ناهیان از منکر معرفی شدهاند:
«یؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیوْمِ الاَخِرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یسرِعُونَ فی الْخَیرَتِ وَ أُولَئک مِنَ الصلِحِینَ»
«به خدا و روز دیگر ایمان میآورند، امر به معروف و نهی از منکر میکنند و در انجام کارهای نیک بر یکدیگر سبقت میگیرند و آنها از صالحانند.»
۳- اثر سیاسی
نظام اجتماع از طریق نظارت همگانی میتواند عملکرد مسئولین را تحت کنترل خود قرار داده واز انحراف حاکمیت از حاکم و حکومت باویژگیهای الهی، قرآنی که قطعا موجب تسلط اشرار، محاربین، هرج و مرج در جامعه خواهد شد جلوگیری نماید. امر به معروف که یکی از مصادیق آن رعایت عدالت است از طریق رعایت عدالت اجتماعی، اقتصادی، قضایی میتواند تاثیردر استمرار حاکمیتها داشته ومانع خروج مردم وحاکمیت از مسیر صحیح منطبق با معیارهای قرآنی گردد.
حضرت علی(ع) میفرماید: «آن کس که میخواهد پیشوای مردم باشد ومردم رابه دنبال خود به راهی دعوت کند، پیش از آنکه بخواهد به دیگران یاد بدهد، خود را مخاطب کند وبه خودش تعلیم وتلقین نماید، پیش از آنکه میخواهدمردم را با زبان خود تربیت کند با عمل وروش اخلاقی خوب واخلاق صحیح، خود را تربیت کنددآن کس که خودش را تعلیم وتلقین میکند وخودش راتربیت وتادیب میکند برای احترام شایسته تر است از آن کس که معلم و مربی دیگران است.»(مقیمی، ۱۳۶۱، ۱۲۵۲)
۴- اثر اقتصادی
درآیه ۹۶ سوره اعراف آمده است:
«وَ لَوْ أَن أَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُوا وَ اتقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَکَتٍ منَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ وَ لَکِن کَذبُوا فَأَخَذْنَهُم بِمَا کانُوا یکْسِبُونَ »
«و اگر مردمی که در شهرها و آبادیها زندگی دارند ایمان بیاورند و تقوی پیشه کنند برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشائیم ولی (آنها حقایق را) تکذیب کردند ما هم آنانرا به کیفر اعمالشان مجازات کردیم»
بهموجب آیه ایمان و تقوا سبب نزول برکات الهی میشود (قرائتی، ۱۳۸۶، ۳۶) و یکی از مصادیق تقوی امر به معروف و نهی از منکر است.
۵- اثر فرهنگی
«فرهنگ به مجموعه دانش و افکار و آراء و هنر و سنن و آئین و مذهب و اخلاق و آداب زندگی و شعائر و مناسک و شیوهها و قوانین و مقررات و عادات و استعدادهایی که انسان ذاتا داراست و یا به عنوان عضو جامعه آن را کسب کرده و رشد داده است اطلاق میشود. مجموعه عناصر عینی و ذهنی که در سازمانها و نهادهای اجتماعی جریان مییابد و از نسلی به نسلی منتقل میشود میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی یا به اختصار- فرهنگ – نام دارد فرهنگ دارای دو جنبه مادی و معنوی است مراد از فرهنگ مادی عبارت از اشیاء قابل لمس مانند منزل، لباس، اثاث، ابزار و وسائل تجسم افکار مانند کتاب و نقاشی و مظاهر هنرهای تزیینی است مقصود از فرهنگ معنوی عبارت از افکار و آرایی که مربوط به این اشیاء است و همچنین چگونگی تفکر و باورها، عمل و واکنشهای عاطفی و مذهبی، به طورکلی ساختههای معنوی انسان مانند زبان و ادبیات و علوم و قوانین. هیچ قوم یا جامعهای بدون فرهنگ نیست.» (گسن، مترجم کی نیا، ۱۳۷۴، ۱۲۱) بعد فرهنگی اسلام مهمترین و اساسیترین بعد اسلام است تصادفی نیست که وحی الهی بر پیغمبر اسلام –ص- با این آیات شروع شده است: «بخوان بنام پروردگارت که انسان را از علق آفرید بخوان که خدای تو کریمترین کریمان است خدایی که نوشتن را با قلم آموخت خدایی که به انسان آنچه را نمیدانست آموخت.» به طور مسلم آغاز وحیالهی با این آیات اهمیت و اساسی بودن بعد فرهنگی اسلام را نشان میدهد. «فرهنگ اسلام را میتوان دو بخش نمود مفاهیم یا جهانبینی، تعالیم یا آموزشها. در بخش مفاهیم یا جهانبینی اسلامی اعتقاد به خداوند متعال، عبادت برای اثبات یکتاپرستی و اخلاص در بندگی است در این مفهوم انسان سرشتی پاک دارد که خود میتواند راه راستی را که ترسیم شده برود و یا از این راه گمراه شود. در مفهوم اسلام جامعه برای رفاه و سعادت انسانهاست فلذا جامعه اسلامی رنگ انسانی دارد و بالاخره تفسیرها و مفاهیمی در اسلام برای کار، دنیا و آخرت، جسم و روح و خیر و شر، پاکی و پلیدی، حلال و حرام و امثال اینها دیده میشود.»(صدر، ۱۳۷۹، ۱۱-۶)
«در آموزشها، قرآن کریم و سیره پیغمبر بزرگ اسلام دو منبع اصلی و پراهمیت برای بالا بردن سطح فرهنگ مسلمانان میباشد افکار مسلمانان برای آموزشهای گرانبهای این دو منبع بزرگ که مشتمل بر عقاید، حقوق، ادبیات و هنر، ضربالمثلها، داستانهای آموزنده و تواریخ بوده تغییر یافت سطح فکر آنها بالا رفت و تربیت کاملی یافتند.» (همان، ۱۲)
از مجموع آنچه در آیات مختلف قرآن کریم در سه حوزه احکام، اخلاق و اعتقاد وجود دارد. میتوان معیارهای فرهنگی قرآن کریم را در خصوص داشتن یک محیط فرهنگی سالم دریافت و در این معیارها قرآن هم توجه به فرد و هم جامعه و بهطور کلی به آداب و سنن و تاریخ و علم و… دارد. نتایجی که امر به معروف و نهی از منکر در فرد و جامعه در بعد فرهنگی از خود بهجا میگذاردبیانگراین واقعیت است که این دو حکم الهی آثار مستقیمی در زندگی خصوصی و اجتماعی افراددارند که درروایتی امام باقر علیهالسلام این آثار و نتایج را چنین میفرمایند (کلینی، ۱۴۰۱ق، ۵):
«۱-اقامه و برپایی دیگر فرائض بوسیله آن «بها تقام الفرائض»
۲- امنیت راهها «و تأمن المذاهب»
۳- حلال شدن کسبها و درآمدها «تحل المکاسب»
۴-رد مظالم «و ترد المظالم»
۵- عمران و آبادانی زمین «و تعمر الارض»
۶- انتقام از دشمنان «ینتصف من الاعداء»
۷-روبراه شدن کارها «ویستقم الامر»
نتیجهگیری
با توجه به مفهوم ومصادیق امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم ونقش آنها در کلیه مراحل زندگی انسانها میتوان به این نتیجه رسید که چون نگرش الهی بر اساس هدایت آدمیان به سوی سعادت است بنابر این کلیه دستورات این کتاب مقدس برای راهنمایی بشر با هدف جلوگیری از سقوط به حیطه گمراهی و ضلالت میباشد به همین دلیل تبعیت از آنها نقش تعیینکنندهای در سلامت محیطهای اطراف انسانها دارد.
امر به معروف ونهی از منکر از منظر قرآن کریم، از طرفی در کاهش موقعیتهایی که انسان را در معرض ارتکاب جرم قرار میدهد اثرگذار است وبه همین جهت در قرآن کریم آیات متعددی در نهی اعمالی از قبیل نگاه به نامحرم، حضور در مجالس گناه، ارضای شهوت به طریق حرام، سخن گفتن هوسانگیز، ورود به منازل غیر بدون اجازه و… آمده و از طرف دیگر با سالمسازی محیطی که انسان در آن زندگی میکند او را از ورود به حیطه جرم بازمیدارد ودر واقع به عنوان عواملی اساسی در پیشگیری اولیه از تکوین موقعیتهای مجرمانه اثر گذاری خود را نشان میدهد که در این خصوص نیز آیات زیادی در این کتاب مقدس به چشم میخورد وشاید بتوان گفت اکثر آیات قرآن در این مقوله میگنجد، مودت ورحمت بین زن وشوهر، حسن معاشرت در محیط خانواده، آداب ارائه شده در خصوص گفتوگو، معاشرتهای اجتماعی و الگوپذیری تاریخی در محیط فرهنگی، رعایت عدالت در محیط سیاسی و…از این جمله میباشند. البته پرداختن به این دو حکم الهی با شرایط و شیوههای مربوط صورت میگیرد. فرد یا افرادی که با ساماندهی حاکمیت اسلامی مبادرت به این امور میکنند باید افرادی شایسته بوده و خودشان عامل به این احکام باشندتا عملکرد آنها تاثیر گذار باشد در مواردی نیز که جامعه توفیق بهرهبرداری از حکومت اسلامی را ندارد رعایت شرایط و شیوهها ضروری مینماید. نهایت امر اینکه عمل به آنچه در این خصوص در آیات قران کریم آمده است فرد وجامعه را به سوی رستگاری سوق خواهد دادو درواقع تبعیت انسانها از اصول و فروع دین مبین اسلام آنها را در سه حوزه اعتقادات، احکام واخلاقیات از هرگونه کجمداری مصون میدارد و این همان نتایج مورد انتظار از آثار امر به معروف ونهی از منکر میباشد و به همین دلایل از مبانی مهم پیشگیری از هرگونه کجمداری و جرم محسوب میگردند.
منابع
کتب فارسی و عربی
-قرآن
-نهج البلاغه
۱- الهی قشمهای، مهدی، ترجمه قرآن کریم، قم، انتشارات فاطمه الزهرا-س-، ۱۳۸۰٫
۲- بابایی، احمدعلی، برگزیده تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲٫
۳- بهشتی، سیدمحمدحسین، بایدها و نبایدها، تهران، بنیاد نشر آثار و اندیشههای آیت ا… شهید دکتر بهشتی، ۱۳۸۰٫
۴- جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، هجرت، ۱۳۸۱٫
۵- حرالعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه الی التحصیل مسائل الشریعه، بیروت، احیاء التراث، ۱۳۹۱ق.
۶- حلی، جمال الدین، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ترجمه، ابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۸ق.
۷- صدر، سید محمدباقر، اسلام و فرهنگ قرن بیستم، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، آوند دانش، ۱۳۷۹٫
۸- طالقانی، سیدمحمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲٫
۹- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
۱۰- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲٫
۱۱- عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات صدوق، ۱۳۶۰٫
۱۲- عراقی، ضیاءالدین، شرح تبصره المتعلمین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
۱۳- فیض، علیرضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۹٫
۱۴- قرائتی، محسن، امر به معروف و نهی از منکر، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۶٫
۱۵- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۳٫
۱۶- قرشی، سیدعلی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۷٫
۱۷- گسن، ریموند، جرمشناسی نظری، ترجمه مهدی کی نیا، تهران، مجد، ۱۳۷۴٫
۱۸- مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق رضا ستوده، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰٫
۱۹- محمدی گیلانی، محمد، «فریضه امر به معروف و نهی از منکر»، به کوشش جعفر سعیدی، مجموعه مقالات، تهران، نشر سایه، ۱۳۷۹٫
۲۰- مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ترجمه قرآن، قم، نشر دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ۱۳۸۵٫
۲۱- مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، ۱۳۸۰٫
۲۲- مقیمی، محمد، کلیات نهج البلاغه، تهران، انتشارات سعدی، ۱۳۶۱٫
۲۳- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۳٫
۲۴- موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷٫
۲۵- نجفی ابرندآبادی، علی حسین، «پیشگیری از بزهکاری و پلیس محلی»، مجله تحقیقات حقوقی، دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی، شماره ۲۶ و ۲۵، ۱۳۷۸٫
۲۶- نجفی ابرندآبادی، علی حسین، «پیشگیری عادلانه از جرم»، مجموعه مقالات علوم جنایی،
تهران، سمت، ۱۳۸۳٫
۲۷- نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۶٫
* دکتری حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه شهید بهشتی
** کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران
منبع : http://www.ghazavat.com