مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

امر به معروف و نهی از منکر در آیات قرآن

امر به معروف و نهی از منکر در آیات قرآن

Article-3448

نویسنده : ناصر آسیابانی
بدیهی است که ارجاعات این نوشته ها همه از آیات قرآن می باشد. قدم به قدم جلو می رویم:
۱) بررسی دو واژه ی معروف و منکر:
معروف یعنی یک چیز شناخته شده که فطرت پاک انسانی کاملاً با آن آشناست. امر به معروف یعنی دعوت به کارهای نیک و پسندیده و به همین ترتیب منکر(که از انکار می آید) یعنی ناشناس ،چیز بدی که فطرت پاک و لطیف انسانی با آن نا آشناست و نهی از منکر یعنی بازداشتن از کارهای زشت و ناپسند و نکوهیده. در قرآن آیات فراوانی راجع به امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که به آنان اشاره خواهد شد.
اما سیمای امر به معروف در قرآن با کارها و اعمالی مثل؛ ایمان به خدا، تلاوت قرآن، عدالت، صبر و شکیبایی، ذکر و یاد خدا، اخلاص در کارها و اعمال و … ، و سیمای نهی از منکر با کارها و اعمالی مثل؛ ظلم و ستم، عصیان و گناه، خیانت، ایجاد تفرقه، قتل پیامبران و مخالفت با راهنمایان دین، کتمان حقیقت و … معرفی شده است.

ـ چند مثال در قرآن:
کهف/۲۱ :«لَنَتَخَذَنّ علیهِم مسجداً»
مضمون این آیه این است که برای زنده نگه داشتن نام افراد صالح بهتر است که به نام آن ها مساجد و مراکز دینی دایر کنیم تا کمک شایانی به دین کرده باشیم و معروف احیای مراکز دینی و مساجد را انجام داده باشیم.
فتح/۲۹:«کزرعٍ اَخرَجَ شطئه فَازَرَه فَاستَغلَظ فَاستَوی علی سوقه»
جامعه ی اسلامی مثل گیاهی است که هر روز باید رو به رشد و توسعه باشد تا بتواند روی پای خود بایستد. روی پای خود ایستادن چیزی جز معنای استقلال را نمی دهد و وقتی که جامعه ی اسلامی رشد کرد به معروفی بزرگ دست پیدا کرده ایم که همانا استقلال و دوری از خودباختگی است.

نسا۱۱۴ و بقره/۲۷۲:
نسا۱۱۴:«وَمن یفعَل ذلکَ ابتغاءَ مرضاتِ الله»
بقره۲۷۲:«ابتغاَ وجه الله»
الاعمالُ بالنیات. یعنی هر کار و عملی که از ما سر می زند باید وجه ی الهی داشته باشد و به خاطر خدا آن را انجام دهیم و این اخلاص در کار ها همچون اکسیری است که بر هر مسی که برسد آن را طلا می کند. اگر کارها و اعمال ما وجه ی الهی داشته باشد به معروفی بزرگی که همان اخلاص در کارهاست دست پیدا کرده ایم.

توبه/۸۹:«کونوا مع الصادقین»
یکی دیگر از معروف هایی که در قرآن به آن اشاره شده است همکاری با خوبان و تشویق آنهاست که خود از معروفان بزرگ می باشد.

۲) ارزش و اهمیت والای امر به معروف و نهی از منکر و جایگاه رفیع آمران به معروف و ناهیان از منکر در قرآن:
امر به معروف و نهی از منکر از فریضه ها و وظایف مهمی است که در قرآن و آموزه های اسلامی برای آن اهمیت فراوانی قائل شده است تا آنجایی که در بعضی از آیات امر به معروف و نهی از منکر در ردیف ایمان به خدا، بر پا داشتن نماز، ادای زکات و … آورده شده است و حتی در بعضی دیگر از آیات مقدم خواندن نماز و ادای زکات شده است، به این خاطر که خواندن نماز که از بزرگترین معروف هاست نیاز به یک سری مقدماتی دارد که همان امر به معروف است.در جامعه ای که نماز خواندن در آن مرسوم نیست اگر امر به معروف نشود بلا شک نماز خواندن در آن جامعه رواج پیدا نمی کند.آیاتی در قرآن که در آن به اهمیت این دو فرضه ی الهی اشاره شده است را در زیر آورده ام:

عصر/۱-۳):« وَالعصر ، انّ الانسانَ لفی خُسر، الاّ الذینَ آمنوا و عَمِلوا الصالحاتِ و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر»
مضمون این آیه این است که اگر امر به معروف ونهی از منکر در جامعه نباشد انسانی که در آن زندگی می کند خاسر است و ضرر و زیان های زیادی متوجه اوست. در آیه ی سوم از این سوره به یکی از نکات مهم در امر به معروف و نهی از منکر نیز اشاره شده است که ابتدا باید خود عمل صالح انجام دهیم و سپس دیگران را به آن دعوت نماییم.

لقمان/۱۷:«یا بُنَّیَ اَقم الصلاه و امر بالمعروفِ و انهُ عَنِ المنکرِ وَاصبِر علی ما اصابَکَ انّ ذَلک من عزم الامور»
در سفارش های لقمان به پسرش در این آیه امر به معروف و نهی از منکر در کنار نماز آورده شده است و این اهمیت امر به معروف و نهی از منکر را بیان می کند که از کار های مهم و اساسی در زندگی بشری است.

نحل/۳۶:« وَلَقد بعثنا فی کلّ امه رسولاً انّ اعبدو الله و اجتنبوا الطاغوت»
در این آیه مهمترین وظایف پیامبران امر به معروف و نهی از منکر ذکر شده است. امر به پرستش خدای یگانه( که از بزرگترین معروف هاست) و نهی از اطاعت طاغوت( که بزرگترین منکر هاست). از اهمیت این دو فریضه ی الهی است که مهمترین اعمال پیامبران به شمار آمده است. زیرا پیامبری بدون هدف امر به معروف و نهی از منکر مبعوث نشده است. ضمناً این آیه به روشنی بیان می کند که بهترین امر به معروف همکاری با حکومت صالح و والاترین نهی از منکر مبارزه با حکومت طاغوتی است.

حج/۴۱:«الذّینَ اِن مَکّناهم فی الارضِ اَقاموا الصّلاه و آتوا الزّکوهَ و اَمروا بالمعروفِ و نَهَوا عن المنکرِ و لله عاقبه الامور»
در آیه ی بالا امر به معروف و نهی از منکر در ردیف بر پاداشتن نماز و ادای زکات قرار گرفته است و ضمناً در اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در این آیه همین بس که آمران به معروف و ناهیان از منکر یاران خدا معرفی شده اند. به علاوه این آیه اشاره به یکی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر دارد که همان قدرت(مرحله ی توسل به جبر) است.

آل عمران/۱۱۰:«کُنتُم خیرَ اُمهٍ اُخرِجَت للناسِ تامرونَ بالمعروفِ و تَنهونَ عن المنکرِ و تومنونَ بالله»
خداوند در این آیه می فرماید که شما بهترین امتی بودید که پدید آمدید از این رو که امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید. در این آیه نشانه ی بهترین امت بودن ادای فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر است که اگر این دو انجام نگیرید (امت اسلام) بهترین امت نیست. یکی دیگر از اهمیت امر به معروف و نهی از منکر این است که در این آیه قبل از ایمان به خدا آورده شده است که شاید به این خاطر باشد که ایمان کامل به خدا در پرتو امر به معروف و نهی از منکر پدید می آید.

اعراف/۱۵۷:«یَامُرهم بالمعروفِ و یَنهاهُم عن المنکر»
{ از صفات پیامبر اسلام این است که:} مردم را به سوی خوبی دستور می دهد و از بدی ها باز می دارد. این آیه هم معرف اهمیت امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا این دو عمل را از صفات پیامبر اسلام( که بهترین مخلوقات خداوند است) می باشد.

آل عمران/۲۱:« إن الذین یکفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر حقّ و یقتلون الذین یأمرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم»
معنای آیه: کسانی که نسبت به آیات خدا کفر می ورزند و پیامبران را به ناحق می کشند و (نیز) مردمی را که امر به عدالت می کنند، به قتل می رسانند، به کیفر دردناک (الهی) بشارت ده.
آیه ی بالا بیانگر جایگاه رفیع آمران به معروف و ناهیان از منکر است. زیرا نام آن ها همراه با نام پیامبران خدا ذکر شده است و همچنین کشتن آن ها عذاب دردناک الهی را به دنبال دارد، زیرا آن ها مردمی هستند که همانند پیامبران به سوی حق دعوت می کنند از بدی ها باز می دارند.

۳) واجب بودن امر به معروف و نهی از منکر در آیات قرآنی:
به استناد به چند آیه از قرآن امر به معروف و نهی از منکر واجب می شود بر فردی که گناهان را ببیند. طبق آیاتی از قرآن امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی( یعنی عیناً برای تک تک مسلمین واجب است) و بنا بر چند آیه دیگر امر به معروف و نهی از منکر واجب کِفایی( یعنی بر همه واجب است منتها اگر گروهی انجام دادند از مابقی ساقط می شود)است.
از نظر قلبی بر فرد فرد مردم واجب است که قلباً از گناه متنفر باشند، ولی از نظر اقدام عملی و بیانی همین که بعضی ها اقدام کنند از دیگران ساقط می شود. البته این امر در مواردی است که گناه صغیره ای از فرد سر می زند و یا اقدام شخص خاطی برای نظام اسلامی ضرری نداشته باشد ولی اگر منافع و مصالح نظام اسلام به خطر بیافتد بر تک تک مسلمانان واجب عینی می شود. اگر مراد از معروف احیای تمام خوبی های جامعه باشد باید تمام مردم دست به کار شوند؛ اما اگر مراد احیای نماز ، روزه، حج و … باشد اقدام گروهی کافی است و همین طور اگر منظور از منکر برچیده شدن تمام مفاسد از تمام جامعه باشد باید تمام مردم به پا خیزند.

ـ مثال ها از قرآن:
الف) برای وجوب عینی امر به معروف و نهی از منکر:
توبه/۷۱:« و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیآء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و یطیعون الله و رسوله أولئک سیرحمهم الله إن الله عزیز حکیم»
معنای آیه: مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند، نماز را بر پا می دارند؛ و زکات را می پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می کنند؛ به زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد؛ خداوند توانا و حکیم است.
با توجه به معنی آیه در می یابیم که تمام مردان و زنان مومن(از هر صنف و نژادی که باشند) نسبت به هم حق ولایت دارند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند.امر و نهی آنان بر اساس حق ولایتی است که خداوند قرار داده است و هرگز برچسب دخالت بی جا، مزاحمت و فضولی برای این کار روا نیست.جامعه ی به پیشرفت می رسد که در آن همه ی مردان و زنان قیام کنند، طبق ولایت همدیگر را امر و نهی کنند، از خوبی ها شروع کنند و به همه ی نقاط مثبت و منفی توجه کنند.
نکته ی بسیار مهم: اینکه در همه ی آیات امر به معروف بر نهی از منکر مقدم شده است به این خاطر می باشد که وقتی ما کسی را از منکری نهی می کنیم باید یک مسیری برای او انتخاب کنیم تا خوبی ها را از بدی ها تشخیص دهد و راه درست را انتخاب کند. با امر به معروف ما راه راست را برای شخص باز می کنیم تا بعد از اینکه دست از گناه برداشت به سوی خوبی ها روانه شود.
ب) برای وجوب کفایی بودن:
آل عمران/۱۰۴:« ولتکن منکم امّه یدعون إلی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون»
معنای آیه: باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.
از آیه ی بالا به روشنی در می یابیم که باید گروهی ویژه باشند تا امر به معروف و نهی از منکر کنند. این گروه باید دارای یک سری امکاناتی باشند که تاثیر امر به معروف و نهی از منکر را دو چندان کنند. حساب این گروه از حساب بقیه ی افراد جداست و دارای امکاناتی چون زبان گویا، علم کافی، قدرت و … می باشند. «منکم» در این آیه« من» تبعیضیه است. یعنی دلالت بر کفایی بودن این واجب دارد.

مائده/۶۳:« لولا ینهئهم الربنیون و الأحبار عن قولهم الإثم و أکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون»
معنای آیه: چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود، آنها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام، نهی نمی کنند! چه زشت است عملی که انجام می دادند.
در این آیه می بینیم که مخاطب سخن ملامت آمیز دانشمندان یهودی و مسیحی هستند که با علم خویش مانع گناهان مردم نشدند. در این آیه به روشنی در می یابیم که وظیفه ی علما و دانشمندان در امر و نهی کردن بسیار بیشتر از مردم عادی می باشد. چون که مردم از آنان حرف شنوی بیشتری دارند تا کسان دیگر. زیرا در نگاه مردم آنان عالم می باشند و از سر بی خردی سخن نمی گویند.

۴) شرایط واجب امر به معروف و نهی از منکر:
در شرایطی است که امر به معروف و نهی از منکر واجب می شود. یعنی ابتدا باید این شرایط را به وجود آوریم و بعد امر و نهی کنیم. امر به معروف و نهی از منکر وقتی واجب می شود که معروف و منکر شناخته شده باشند و فاعل منکر و تارک معروف برکار خود اصرار ورزند و آمر به معروف از ضرر مصون باشد و در آخر احتمال تاثیر امر و نهی در فرد نصیحت شونده باشد.

ـ مثال ها در قرآن:
بقره/۴۴:« أتامرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و أنتم تتلون الکتاب أفلا تعقلون»
معنای آیه: آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می کنید، اما خودتان را فراموش می نمائید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می خوانید! آیا نمی اندیشید؟
در آیه ی بالا در می یابیم که باید بین سخن و عمل آمر به معروف و ناهی از منکر هماهنگی وجود داشته باشد تا احتمال تاثیر آن بر فرد نصیحت شونده بالا رود. زیرا اگر خود فرد به گفته هایش عمل نکند می توان بر او خرده گرفت که اگر سخنانت خوب و نیکوست چرا خود بدان عمل نمی کنی؟ و از نشانه های بی عقلی و کم خردی است که شخص به آنچه که سخن می گوید عمل نمی کند.

مائده/۶۳:« لولا ینهئهم الربنیون و الأحبار عن قولهم الإثم و أکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون»
معنای آیه: چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود، آنها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام، نهی نمی کنند! چه زشت است عملی که انجام می دادند.
در آیه ی بالا همان طور که قبلاً گفته شد خطاب به علما و داشنمندان است که از علم کافی برای ارشاد مردم برخوردارند. پس در این آیه یکی از شرایط واجب امر به معروف و نهی از منکر را می بینیم که همانا علم داشتن به این دو فریضه ی مهم الهی است.

اعراف/۱۶۴:« و إذ قالت أمه منهم لم تعظون قوماً الله مهلکهم أو معذّ بهم عذاباً شدیداً قالوا معذره إلی ربکم و لعلّهم یتّقون»
معنای آیه: و هنگامی را که گروهی از آنها گفتند:« چرا جمعی (گنهکار) را اندرز می دهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت» گفتند: «برای اعتذار (و رفع مسؤلیت) در پیشگاه پروردگار شماست، به علاوه شاید آنها (بپذیرند و) تقوا پیشه کنند
در آیه ی بالا می بینیم که هر جا اگر روزنه ی امیدی برای تاثیر امر و نهی وجود داشت باید امر و نهی کنیم و برای خودمان عذری نتراشیم و نباید خود را از زیر بار مسئولیت بیرون آوریم.

اعراف/۱۹۹:« «خذ العفو و أمر بالعرف و أعرض عن الجهلین»
معنای آیه: (به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکیها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان (و با آنان ستیز مکن).
آیه ی بالا را که ظاهراً مخاطبش پیامبر اسلام(ص) است می توان به همه ی مسلمانان و مومنان بسط داد. علاوه بر متذکر شدن یکی از مراحل امر به معروف و نهی از منکر در این آیه که روی برگرداندن است (بعداً صحبت خواهیم کرد) بر یکی از شرایط واجب امر و نهی کردن نیز اشاره دارد که در آن نباید برای آمر به معروف و ناهی از منکر مفسده ای وجود داشته باشد.

حج/۴۱:« الذین إن مّکّنّهم فی الأرض أقاموا الصّلوه و ءاتوا الزکوه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عقبه الأمور»
معنای آیه: همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و پایان همه کارها از آن خداست.
قدرت بخشیدن در معنای آیه ی بالا را می توان به علم و دانش نسبت به معروف ها و منکر ها (که یکی از شرایط واجب آن است) تعبیر کرد.

۵) اول خودمان را اصلاح کنیم، بعد نزدیکان و بعداً دیگران را:
در فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر برای تاثیر بیشتر باید ابتدا خودمان را اصلاح کنیم، سپس نزدیکان و بعد دیگران را. زیرا یکی از شرایط تاثیر امر به معروف و نهی از منکر مصلح بودن آمر به معروف و ناهی از منکر است. اگر ما خودمان صالح نباشیم چطور می توانیم دیگران را ارشاد کنیم؟ آیا نمی گویند که اگر این کاری که ما را به آن دعوت می کنی خوب و پسندیده است چرا خودت و یا نزدیکانت آنرا انجام نمی دهید؟ آری باید ابتدا خودمان صالح باشیم تا امر و نهی ما موثر واقع شود.

ـ مثال هایی در این رابطه از قرآن:
بقره/۴۴:« أتامرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و أنتم تتلون الکتاب أفلا تعقلون »
معنای آیه: آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می کنید، اما خودتان را فراموش می نمائید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می خوانید! آیا نمی اندیشید؟

صف/۲و۳ « یأیها الذین ءامنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتاً عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون »
معنای آیه: ای کسانی که ایمان آورده اید. چرا سخنی می گوئید که عمل نمی کنید. نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگوئید که عمل نمی کنید.
این آیه هم در رابطه با عمل کردن به معروف شخص نصیحت کننده است.

انبیا/۵۲:«اِذ قالَ لابیهِ وَ قَومِهِ ما هذهِ التّماثیلُ الّتی اَنتُم لَها عاکفونَ »
معنای آیه:حضرت ابراهیم همین که{عمو} ی خود را بت پرست دید به او گفت: این مجسمه هایی که شما پابند عبادت آن شده اید چه معنایی دارد؟
این آیه بیان می کند که فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر را ابتدا باید از نزدیکان و بستگان خود شروع کنیم.

مریم/۵۵:« و کان یأمر أهله بالصّلوه و الزکوه و کان عند ربه مرضیاً »
معنای آیه: او همواره خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.

طه/۱۳۲:« و أمر أهلک بالصّلوه و اصطبر علیها لا نسئلک رزقاً نّحن نرزقک و العقبه للتّقوی »
معنای آیه: خانواده ی خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش، از تو روزی نمی خواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزی می دهیم، و عاقبت نیک برای تقواست.

شعرا/۲۱۴:« و أنذر عشیرتک الأقربین »
معنای آیه: و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن

لقمان/۱۷:« یبنی أقم الصّلوه و أمر بالمعروف و انه عن المنکر و اصبر علی مآ أصابک إن ذلک من عزم الأمور »
معنای آیه: پسرم؛ نماز را بر پادار، و امر به معروف و نهی از منکر کن و در برابر مصایبی که به تو می رسد شکیبا باش که این از کارهای مهمّ است
این آیات بیانگر آن است که امر به معروف و نهی از منکر را ابتدا باید از خود شروع کنیم و این از نشانه های بی خردی است که به گفته های خود عمل نکنیم. برای تاثیر امر و نهی باید خودمان به انچه که امر و نهی می کنیم عامل باشیم تا الگوی مناسبی برای فرد نصیحت شونده باشیم.بعد از خود باید امر و نهی را از بستگان خود شروع کنیم تا امر به معروف و نهی از منکر ما تاثیر بیشتری داشته باشد.

۶) مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر :
در احادیث و روایات اسلامی سه مرحله و مرتبه برای امر به معروف و نهی از منکر ذکر شده است. مرتبه ی اول این است که انسان قلباً از انجام گناه و معصیت تنفر داشته باشد. یعنی وقتی در جایی دید که گناهی دارد انجام می شود باید آن مکان را ترک کرده و از شخص گناهکار متنفر باشد. این تنفر ممکن است با ترک مراوده با او، نگاهی که باعث شود شخص خطاکار بفهمد که گناه کرده است و … شکل می گیرد. مرتبه ی دوم تذکر با گفتار می باشد که اصطلاحاً مرتبه ی لسانی هم به آن گفته می شود. در این مرحله آمر به معروف و ناهی از منکر با زبان به خلافکار هشدار می دهد و او را به سوی خوبی ها دعوت می می کند. مرتبه سوم وقتی پیش می آید که گفتار عمل نکند ، در این مرحله آمر به معروف و ناهی از منکر با قدرت پیش می رود تا مانع تکرار گناه شود. مهم هدف است که باید برآورده شود.

ـ مثال ها از قرآن:
نساء/۶۳:« أولـئک الذین یعلم اللّه ما فی قلوبهم فأعرض عنهم وعظهم وقل لهم فی أنفسهم قولا بلیغا »
معنای آیه: آنها کسانی هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، می داند. از (مجازت) آنان صرف نظر کن؛ و آنها را اندرز ده؛ و با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما.
این آیه در بیان مراتب امر به معروف و نهی از منکر (اعراض، لسانی) می باشد.

اعراف/۱۹۹:« خذ العفو و أمر بالعرف و أعرض عن الجهلین »
معنای آیه: (به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکیها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان (و با آنان ستیز مکن)
این آیه در بیان مرتبه ی اول و قلبی(اعراض و روی برگردانی از شخص خطاکار) امر به معروف و نهی از منکر می باشد.

حج/۴۱:« الذین إن مّکّنّهم فی الأرض أقاموا الصّلوه و ءاتوا الزکوه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عقبه الأمور »
معنای آیه: همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و پایان همه کارها از آن خداست.
این آیه در بیان مرتبه ی سوم(مرتبه ی قدرت) در امر به معروف و نهی از منکر می باشد.

حجرات/۹:«…فَان بَغَت اِحدیهُما عَلیَ الاُخری فَقاتِلُو اا لَّتی تَبغی حَتّی تَفی ءَ الی امر الله … »
معنای آیه:اگر در میان شما یک قوم بر دیگری ظلم کرد با آن طایفه ی ظالم بجنگید تا به فرمان خدا باز آید.
آیه در بیان مرتبه ی قدرت در امر به معروف و نهی از منکر می باشد.

عنکبوت/۴۵:« اُتِل ما اوحیَ الیکَ منَ الکتابِ وَ اقمِ الصَّلوهَاِنَّ الصّلوهَ تَنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنکرِ وَ لَذِکرُ اللهِ اَکبرُ وَ اللهُ یعلمُ نا تَصنعونَ »
معنای آیه:آنچه را که از کتاب به تو وحی شده است تلاوت کن، و نماز به پا دار که از زشتی ها و گناه باز می دارد و یاد خدا بزرگتر است، و خداوند می داند که شما چه کارهایی را انجام می دهید.
به تفسیر مجمع البیان آیه در بیان یکی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر( مرحله ی گفتاری) می باشد.

طه/۴۴:« فقولا له قولاً لّینا لعلّه یتذکّر أو یخشی »
معنای آیه: اما به نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکر شود، یا (از خدا) بترسد.
این آیه هم دلالت بر مرتبه ی لسانی امر به معروف و نهی از منکر دارد.

فصلت/۳۳:« و من أحسن قولاً ممن دعآ إلی الله و عمل صلحاً و قال إنّنی من المسلمین »
معنای آیه: چه کسی خوش گفتارتر است از آن کسی که دعوت به سوی خدا می کند، و عمل صالح انجام می دهد و می گوید: من از مسلمانانم.
به مانند آیه ی بالا این آیه هم دلالت بر مرتبه ی لسانی امر به معروف و نهی از منکر دارد.البته برای تاثیر بیشتر باید با زبانی خوش و نرم به سوی حق دعوت نمود.

حل چند شبهه:
اما در راستای پژوهش در آیات قرآنی ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد؛ اینکه در ظاهر مفهوم و مضمون آیه ای راجع به امر به معروف و نهی از منکر با دیگر اوامر خدا تناقض پیدا می کند. در زیر ۳ شبهه که به نظرم مهم بود را آورده ام:

۱) در آیه ی ۱۸۵ سوره ی بقره می خوانیم که:«یُریدُ اللهُ بُکم الیُسر و لا یُرید بکُم العُسر» خداوند برای شما آسانی خواسته و نه سختی!
بخشی از آیه ی ۱۷ سوره ی لقمان این چنین است:« و أمر بالمعروف و انه عن المنکر و اصبر علی مآ أصابک إن ذلک من عزم الأمور »
باید در این راه هر مشکلی که به تو رسید تحمل کنی.
قانون ضرر و حرج در مسائل عادی صحت پیدا می کند. نظیر کسی که وضو گرفتن برای او مشکل است یا آب برای او ضرر دارد که به او می گویند به خاطر قانون حرج شما به جای وضو تیمم کنید. ولی در مسائل مربوط به امر به معروف و نهی از منکر باید قانون اهم و مهم را پیش بکشیم نه مسئله ی ضرر و حرج را. زیرا اگر ما از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم و همه هم مثل ما فکر کنند آن وقت است که جامعه ی اسلامی چیز جز نام از آن باقی نمی ماند و شکست سنگینی می خورد و از درون متلاشی می شود. مثال واضح آن را می توان اینگونه بیان کرد که اگر در جبهه ی جنگی رزمندگان همگی پشت خاکریز باشند و از آن فراتر نروند به خیال آنکه دشمن آن ها را می کشد و برای جان آن ها ضرر دارد، آن وقت چه بر سرشان می آید؟ آیا همگی زنده می مانند و در خوشی زندگی می کنند یا اینکه دشمن پس از غلبه بر آنان همه شان را از دم تیغ می گذراند؟ آری در مسائل مربوط به امر و نهی کردن باید قاعده ی اهم و مهم را پیش کشید. یعنی اینکه ی این امر و نهی ما که جامعه ی اسلامی را نجات خواهد داد از جان ما مهم تر است. اگر این طور نبود امام حسین(ع) به جنگ یزید(لعنت الله علیه) نمی رفت و واقعه ی عظیم عاشورا اتفاق نمی افتاد.فرد باید فدای بقای مکتب شود نه مکتب فدای فرد.

۲) در آیه ی ۱۹۵ سوره ی بقره خدا می فرماید:«… لا تلقوا بایدیکم الی التهکه…» یعنی با دست خویش خود را به مهلکه نیاندازید.
و این آیه ظاهراً با آیاتی که راجع به امر به معروف و نهی از منکر ذکر شد منافات دارد.
باید در پاسخ به این شبهه مکان این آیه در سوره ی بقره را جست و جو کرد. اگر قرآن را باز کنیم و آیات ۱۹۰ تا ۱۹۵ سوره ی بقره را نگاهی بیاندازیم می بینیم که این آیات راجع به جهاد است. در آیه ی ۱۹۰ قرآن می فرماید:« در راه خدا بجنگید» که این اصل جنگ را معرفی می کند. در آیه ی بعد می خوانیم که هر کجا کفار را دیدید با آنان محاربه کنید ؛ که این آیه ی شدت جنگ را بیان می کند.آیه ی بعد مسئله ی مقابله به مثل مطرح می شود که اگر کفار احترام مکه را نگه نداشتند و به شما حمله کردند شما نیز در همان مکان مقدس مقابله به مثل کنید. در مسئله ی بعد حمایت مالی از جنگ پیش می آید که در آن خدا می فرماید:« ای مردم بودجه ی جنگ را بپردازید و انفاق کنید» و سپس می فرماید با دستان خود خویشتن را هلاک نکنید.
این آیه را باید با توجه به آیات قبل تفسیر کرد و نه آیات مربوط به امر و نهی کردن. این آیه بیان می کند که اگر رزمندگان را حمایت مالی نکنید و آنان به خاطر عدم بودجه ی کافی شکست بخورند آنگاه دشمن به شما یورش می آورد و مال و جانتان را از بین می برد. پس این عدم کمک مالی به رزمندگان جنگ است که ما را هلاک می کند نه امر و نهی کردن.

۳) در آیه ی ۱۰۵ سوره ی مائده می خوانیم:«لا یضرّکم من ضلّ اذا اهتدیتم». یعنی مواظب خودتان باشید. اگر شما هدایت یافتید انحراف دیگران ضرری به شما نمی رساند.
آیا مضمون این آیه این است که ما کاری به کار مردم نداشته باشیم و از امر و نهی دیگران خود داری کنیم؟ پس آیات بسیاری که راجع به امر به معروف و نهی از منکر است چه می شود؟
پاسخ این است که به مانند شبهه ی بالا این آیه در پاسخ به آیه ی قبل(۱۰۴) مائده می باشد. زیرا در آیه ی قبل سخن از مشرکان و بت پرستان است که هرگاه به آنان گفته شود: « به سراغ راه خدا و رسول بیایید» می گویند:« ما همان راهی که نیاکان بت پرستمان رفتند می رویم و کاری به وحی و نبوت تو نداریم». خدا می فرماید اکنون که آنان اینگونه سرسختی نشان می دهند مواظب خود باشید و انحراف آنان ضرری به شما نمی رساند.

منابع استفاده شده:
۱) امر به معروف و نهی از منکر. تالیف آیت الله حسین نوری و ترجمه ی محمد محمدی اشتهاردی.نشر مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم. بهار ۱۳۷۵
۲)امر به معروف و نهی از منکر. تالیف حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی. نشر مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن. تابستان۱۳۷۹
۳) چند شماره از هفته نامه ی یا لثارات الحسین(ع) به صاحب امتیازی ارگان انصار حزب الله.
۴)سایت http://maroofyaran.net/Maaref/quran didgah.aspx

مقالات ارسالی به آفتاب
منبع : http://www.aftabir.com