مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم

امر به معروف و نهی از منکر در قرآن کریم

 

“بزرگترین شاخص امت اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است.”

 

پژوهش درباره امر به معروف ونهی ازمنکر و هر پژوهش دیگری را باید از قرآن شروع کنیم . آیات مربوط به این موضوع سه دسته است : دسته اول آیاتی است که صرفاً به معروف پرداخته و آن آیاتی است که بیشتر به رابطه زن وشوهر مربوط می شود مانند: (امساک بالمعرو ف) ، (فیما مغلن فی انفسهن بالمعروف )، ( متاعاً بالمعروف)، ومانند آن . دسته دوم آیاتی است که صرفاً منکر را نهی می کند، چهار آیه است : ( ان الصلوه تنهی عن المنکر) دسته سوم ، هشت آیه ای است که به امر به معروف ونهی از منکر پرداخته است.این هشت آیه خصوصیات مشترکی دارند که به آنها اشاره می کنیم :

۱ – خطاب این آیات خطاب جمعی است یعنی امر به معروف ونهی ازمنکر یک کار دسته جمعی است. مانند آیه (کنتم خیراته اخرجت لاناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر ) و( ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنکر ) که در سوره آل عمران هستند . قرآن در جایی دیگر نیز مسئله تفقه و بصورت دسته جمعی را مطرح کرده است : ( فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم اذا رجعو الیهم لعلهم یخدرون) معلوم می شود که دعوت دسته جمعی خیلی موثر است . از هر قبیله ای واز هر منطقه ای باید چند نفر بروند اسلام شناس ومنتقد در دین شوند آنگاه برگردند ومردم را دعوت وانزار کنند. پس این کار به صورت جمعی انجام می گیرد. در آیه ( ولتکن منکم امه بدعون الی الخیر و … ) کلمه است فضای وسیعی دارد . جمعیتی است که دارای هدف واحد ، امام واحد ومسلک واحد باشند. آیین نامه واحدی برای کارشان تنظیم کرده باشند .اگر اینها مردم را به خیر دعوت کنند خیلی موثر است.

۲ – امر به معروف در این آیات برنهی از منکر مقدم است می فرماید : یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر ، امر بالمعروف ونهوا عن المنکر ، وامر بالمعروف وانه عن المنکر ، تقدم امر به معروف بر نهی از منکر یک نکته اجتماعی دارد ویک نکته روانی . نکته اجتماعی آن عبارت است از اینکه وقتی انسان بخواهد مردم را از کار به نهی کند باید ابتدا راهی پیش پایش بگذارد . قبل از اینکه راههای فساد را ببندد باید راه خیر وسعادت را به روی مردم بگشاید . اول باید معروف را ارائه کند بعد نهی از منکر نماید .جنبه روانی آن نیز این است که وقتی مردم چهره زیبای معروف را دیدند ، در روحشان اثر می کند و به خود می گویند وقتی این راه هست ، چرا ما بیراهه برویم ؟ این همانند آن است که به کسانی که در ظلمات قرار دارند بگویید از این تاریکی بیرون بیایید چرا در این ظلمات دست و پا می زنید؟ اگر شما در جایی چراغی بر افروخته ، فضا را روشن کنید، می توانید بگویید ، از این تاریکی به این روشنی درآیید .اگر اینگونه نباشد شخن شما تاثیر ندارد . اگر انسان ابتدا معروف را ارائه نکند. نهی از منکر جز باعث سرگردانی مردم نمی شود . مردم می گویند .اگر این کار هایی را که ما را نهی می کنید ، انجام ندهیم پس چه کنیم ؟ و این برایشان حیرت ایجاد می کند . باید به مردم امید داد.

۳ – وظیفه امر به معروف ونهی ازمنکربرای افراد مسلمان و لااقل برای همین امت و گروهی که در این زمینه مسئولیت دارند ، نوعی مقام ولایت فراهم می کند .امر ونهی آنان ناشی از نوعی ولایت در حد خودشان است، زیرا امر ونهی باید از مقام عالی باشد . این غیر از موعظه است .امر ونهی باید از یک مقام صورت گیرد . باضمیمه کردن این مطلب و ویژگی نخست شاید بعنوان نتیجه گرفت که در جامعه اسلامی حکومت وظیفه دارد جمعیت امر به معروف ونهی از منکرتاسیس کند و به آنها اختیار امر ونهی بدهد . نمی توان به همه مردم این اختیار را داد . شاید از این آیات چنین برآید که امر به معروف ونهی ازمنکر واجب کفایی است آنهم برای اشخاصی که صلاحیت دارند ، یکی از صلاحیتهای لازم برای امر به معروف ، عمل است که در آیات و روایات بسیاری آمده است. بنابراین امر به معروف ونهی ازمنکر به یک امت و جمعیتی نیاز دارد که ولایت داشته باشند ، این ولایت را باید صاحب ولایت عظمی که در راس جامعه اسلامی امت به آنها بدهد که اگر به کسی امر و نهی کردند ، نگوید به شما ربطی ندارد . این کار هنوز در جامعه ما چنین کاری انجام نشده است و من هم ندیده ام کسی به فکر این امر باشد . باید بر اساس آیه ( ولتکن منکم امه … ) این امت را تعیین کنند . به آنها ابلاغ بدهند ، لباس شخصی داشته باشند و به گونه ای باشند که مردم به آنها احترام بگذارند و از آنها حرف بشنوند .

۴ – در آیه ( ولتکن منکن امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ) ابتدا دعوت به خیر را مطرح می کند لازمه دعوت امرو نهی نیست ، دعوت ، مسلم و مسالمت است ، تقاضا و موعظه است همراه با برهان و احتجاج و استدلال است .(ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جا دلهم بالتی هی احسن ) اول دعوت امت آنها دعوت به خیر ، مردمی که مخاطب آمران و ناهیان هستند باید به ابتدا که آنها طالب خیر هستند. خیر را همه دوست دارند . خیر مفهوم واضحی دارد . انسان نباید از همان ابتدا، قیافه امرو نهی از خود نشان دهد . این نوعی خشونت است . اول باید قیافه داعی و کسی که به خیر دعوت می کند ، به خود بگیرد آنگاه که مردم چشم و گوششان باز شد و دلشان راغب شد ، قیافه امرو نهی به خود بگیرد . در ذیل آیه (ولتکن منکم امه…) آمده است اولئک هم المفلحون ، اما در ذیل آیه تفقه دسته جمعی ( حذر ) است . آنجا مردم ، مردم را از بدی بر حذر می کنند ، اینجا مردم را به صلاح و فلاح می رسانند یعنی اینجا جنبه مثبت است و آنجا جنبه منفی ، هدف اصلی رساندن مردم به فلاح و رستگاری است . بین خیر و فلاح پلی است که آن پل امر به معروف ونهی از منکر . این نکته ای است که درباره آن باید خیلی اندیشید . علامه طباطبائی و مفسران دیگر کم و بیش در این باره چیزهایی گفته اند ولی من فقط بر اساس خود آیات به این نکته رسیدم. محققان باید این نکته را دنبال کنند.

۵ – بزرگترین شاخص امت اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است: ( کنتم خیراته اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر ) آیا مشخص اصلی امت اسلامی این است که کشور گشایی کند؟ حکومتش را بسط دهد؟ قدرت نمایی کند؟ ثروت جمع کند؟ بفکر این باشد که وضع اقتصادی را بالا ببرد؟ اینها را اصول و اهداف قرار دهد؟ خیر، اینها خود به خود تا آن حدی که مطلوب و مشروع است . حاصل خواهد شد . آن جمعیت مسلمان که می خواهند دنیا را دعوت کنند باید به کارشان امر به معروف و نهی از منکر باشد . همانگونه که پیامبر رحمت ، برای همه جهان مبعوث شده و مخاطب دعوت از همه مردم جهان هستند ( وما ارسلناک الارحمه للعالمین ) امت او نیز باید جهان را مخاطب دعوت خود قرار دهند . پس نباید در پی کشور گشایی، بسط قدرت و جمع ثروت باشند، کاری که بنی امیه کردند و چهره اسلام را در بین امتها زشت جلوه دادند. در تاریخ بنی امیه می بینیم بسیاری از سرزمینهایی را که فتح می کردند ، مردم بر علیه آنان قیام می کردند . آن مردم مخاطب اسلام نبودند ، اسلام را پذیرفته بودند بلکه مخالف اینگونه سیطره بودند . بنی امیه می خواستند قومیت عربی را بسط دهند ولی اسلام این را نمی پذیرفت . هدف امت باید این باشد که معروف ها را در بین امت ها و کشور ها نشر دهند و منکرات را از بین ببرند، این هدف اصلی . حال ممکن است این کار با سیطره سیاسی توام شود و ممکن است نشود ، وقتی کشوری را که مستقل هم هست امر به معروف و نهی از منکر کردیم و آنها به معروف گرویدند و از منکر اجتناب کردند، خودبخود آن کشور یک کشور ایده آل اسلامی خواهد شد .این نکته بسیار مهمی است.

۶ – امر به معروف ونهی از منکر وظیفه انبیاء است : ( الذین یتبعون الرسول النبی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوریه و للا بخیل یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر ) معروف خیلی گسترده است ، در راس آن توحید است و پاک کردن دلها از شرک ، فسادها و هوسها و تمایل دادن به تقوا وقتی قرآن می خواهد رسول اکرم (ص) را معرفی کند بعد از اینکه می گوید ما او را در تورات و انجیل معرفی کردیم ، از اول نمی گوید یامرهم بالصلوه و الزکوه ، می فرماید یامرهم بالمعروف وینهاهم عن المنکر مسئله امر به معروف و نهی ازمنکر در طلیعه و مقدم بر کل وظایف رسول (ص) معرفی شده است . بنابراین جمعیت امر به معروف و نهی ازمنکر وظیفه اولیه انبیاء را انجام می دهند. این نکته ای است که به مسئله امر به معروف و نهی از منکر خیلی بها می دهد. در آیه ای دیگر وظیفه احکام عادل اسلامی را اینگونه بیان فرموده است : ( الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ) در چند موضع صلاه را ایتان زکات می دهند. این زمینه بسیار خوبی است که مردم امر و نهی را قبول کنند ، آنها می گویند این آمران و ناهیان ، اخلاص دارند ، نظر به مال و ثروت ما ندارند چرا که از اموال خود زکات می دهند. نظر به سیطره بر ما ندارند چرا که با نماز و عبادت خود می فهمانند که ما بنده خدا هستیم . شاید با نماز و عبودیت این مفهوم هم ارائه می شود که مبلغین باید خدا ترس باشند و جز از خدا نترسند : (الذین یبلغون رسالت الله ویخشونه ولا بخشون احداً الا امه ) آمر و ناهی از کسی که او را امر ونهی می کنند نمی ترسند. بنابراین امر به معروف ونهی از منکر همانطور که وظیفه انبیاء است وظیقه حکام مسلمین هم هست.

۷ – نکته دیگر در این زمینه در ذیل آیه ۱۷ سوره لقمان است . حضرت لقمان فرزندش را نصیحت می کند. معلوم است مسائل مهمی را که خیر می داند به او می گوید : ( یا نبی اقم الصلوه و امر بالمعروف و انه عن المنکر و اصبر علی ما اصابک) یعنی این چنین نیست که هنگام امر به معروف و نهی از منکر همه مردم به استقبال تو بیایند در پایت جواهر بریزند بلکه با مخالفتها و مقاومتهای بسیار مواجه می شوی و باید صبر کنی ، کسانی که می خواهند امر به معروف و نهی از منکر کنند باید اهل صبر باشند. گاهی به عنوان یکی از شرایط امر به معروف در رساله ها می نویسند ، باید امر به معروف ضرر نداشته باشد و صدمه ای به انسان وارد نشود. چنین کاری که امر به معروف نخواهد بود . اگر کسی واقعاً وظیفه خود را امر به معروف و نهی از منکر و چنین ولایتی برای خودش قائل است و از طرف خدا چنین ولایتی به او داده شده است باید لوازم و پیامدهای آن را بپذیرد. کسی که خربزه می خورد باید پای لرزش هم بنشیند: ( واصبر علی ما اصابک ) موضوع قابل بحث دیگر آن است که معیار تشخیص معروف و منکر چیست . آیا برای تشخیص معروف و منکر حتماً باید ببینیم دین چه گفته است و تعبد داشته باشیم به اینکه قرآن و روایات چه عملی را معروف و چه کاری را منکر دانسته است؟ عقیده بنده آن است که در اینجا مجال وسیعی وجود دارد و قرآن مجال وسیع و دیدگاه وسیعی پیش پای کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند نهاده است. مسلمانی که در جامعه اسلامی تربیت شده و در شعاع تربیت کتاب و سنت و ولایت قرار گرفته باید بداند معروف و منکر چیست . لزومی ندارد یکایک مصادیق معروف و منکر به او گفته شود . این مسئله با دیدگاه فقیه ارتباط پیدا می کند . فقیه در بسیاری از موارد عرف را معیار قرار می دهد. عرف هم از همین ماده معروف است یعنی چیزی که مردم آن را می شناسند و پذیرفته اند و طبعاً آن را خوب می دانند که قبول کرده اند در مسائل اقتصادی ، مسائل اجتماعی و روابط زناشویی باید عرف را پذیرفت : ( امساک بالمعروف اوتسریح باحسان ) اتفاق باید به صورت معروف باشد و آیات دیگر. از آبه ( ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ) معلوم می شود بین خیر و معروف و ترک منکر رابطه ای وجود دارد . البته خیر اعم از معروف است . اینجاست که دیدگاه وسیعی در برابر وعاظ ، آمر به معروف ، ناهیان از منکر ، نویسندگان ، محققان و فقها پیدا می شود که به سراغ جزئیات نروند . قرآن نمونه هایی برای معروف و منکر ذکر کرده که برای ما الگو ایست اما در جامعه اسلامی که تحت تربیت احکام اسلام است افراد خودشان باید بدانند معروف چیست و منکر کدام است . این موضوع را باید از دیدگاه اجتماعی و اوضاع و احوال جامعه که در زمانهای مختلف ، متغیر است ، بررسی کرد. نمی توان گفت معروف و منکر چیزی است که جامعه عقلاً پذیرفته باشد زیرا قرآن امر به معروف و نهی از منکر را برای جامعه اسلامی می گوید. در جامعه عقلاً ممکن است کارهایی معروف باشد که در جامعه اسلامی معروف نیست. برای مثال ربا خواری ، و روابط خاص میان زن و مرد در جامعه جهانی پذیرفته شده و معروف است اما از دیدگاه اسلام منکر است و در ذهنیت مسلمانان نیز اینگونه کارهایی که آنها معروف می دانند ، منکر محسوب می شود.

یک نکته مهم دیگر آن است که آمر به معروف و ناهی از منکر،باید خودش عامل باشد: (اتامرون الناس بالبر و تنسون اقسکم ) آیات و روایات در این زمینه بسیار است. آنجا که قرآن قبل از مسئله امر به معروف و نهی از منکر مسئله صلات و زکات را مطرح می کند یعنی آمر به معروف م ناهی از منکر خود اهل نماز و زکات هستند، دلیل بر همین موضوع است که آمر و ناهی باید عامل به این دو روکن اسلام باشند در قرآن صلات رمز کل عبادت و روابط میان انسان و خداست . زکات رمز کل انفاقات و روابط بین انسانها است . بنابر این انسان باید عامل باشد . سپس امر و نهی کند . کسی که عامل نیست امر و نهی او را نمی پذیرند.

نکته دیگری که مرحوم علامه مطهری رضوان الله تعالی علیه نیز به آن پرداخته آنکه امر به معروف و نهی از منکر به خیلی از مباحث علمی مربوط می شود و در علم حکم هم مطرح است . معتزله ۵ اصل دارند یکی از اصول مذهبشان وجود امر به معروف و نهی از منکر است. این موضوع باب مفصل در نقد دارد، ابواب متعددی در حدیث که در مسائل الشیعه وکتب دیگر هست . و در علم اخلاق هم مطرح است و با چند علم مهم اسلامی ارتباط دارد .

نکته آخر مسئله وجوب عینی یا کفایی این فریضه است. به نظر من واجب کفایی است که بر حسب صریح آیه ( ولتکن منکم امه … ) به دست می آید. زیرا همه صلاحیت این کار را ندارند واگر قرار شود امر ونهی را بر همه مردم واجب کنیم ، فساد ایجاد می شود زیرا همه صلاحیت ندارند وهمه عامل به معروف نیستند تا به آن امر کنند و این ولایت را نمی توان به همه داد که همه به یکدیگر امر کنند ، مگر در شرایطی خاص و در جامعه ای مخصوص که همه صلاحیت دارند . ولی بهتر این است که بگوییم امر به معروف ونهی از منکر واجب کفایی است.

 ————————————-

منبع : سایت ستاد احیاء خراسان رضوی