مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

آمرین به معروف در پاداش اموری که افراد به خاطر دعوتشان انجام می دهند شریک هستند

آمرین به معروف در پاداش اموری که افراد به خاطر دعوتشان انجام می دهند شریک هستند

حضرت علی علیه السلام فرموده اند: ای مومنان! هرکس تجاوزی را بنگرد و شاهد دعوت به منکری باشد و در دل آن را انکار کند خود را سالم نگه داشته است و هرکس با زبان آن را انکار کند پاداش داده خواهد شد و از اولی بهتر است و آن کس که با شمشیر به انکار برخیزد تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد او راه رستگاری را یافته و نور یقین در دلش تابیده. (نهج البلاغه/حکمت ۳۷۳)

تعریف معروف و منکر در احکام دین: به تمام واجبات و مستحبات معروف و به تمام محرمات و مکروهات منکر گفته می‌شود. بنابراین واداشتن افراد جامعه به انجام کارهای واجب و مستحب امر به معروف، و بازداشتن آنها از کارهای حرام و مکروه نهی از منکر است.

شرایط امر به معروف و نهی از منکر: امر به معروف و نهی از منکر با وجود برخی شرایط واجب می‌باشد و در صورت نبود آن شرایط تکلیف ساقط می‌شود و آنها عبارتند از:

کسی که امر یا نهی می‌کند، بداند آنچه را که دیگری انجام می‌دهد حرام است و آنچه را ترک کرده، واجب است، پس هرکس نمی‌داند این عمل که او انجام می‌دهد حرام است یا نه جلوگیری واجب نیست.

۱- احتمال بدهد امر یا نهی او تاثیر دارد، بنابراین اگر می‌داند تاثیر ندارد امر و نهی واجب نیست.

۲- شخص گناهکار اصرار بر ادامه کار خود داشته باشد، پس اگر معلوم شود، یا گمان کند، یا احتمال صحیح بدهد گناهکاری بنای ترک عمل را دارد و دوباره تکرار نمی‌کند، یا موفق به تکرار نمی‌شود،امر و نهی واجب نیست.

۳- امر ونهی، سبب ضرر جانی یا آبرویی یا ضرر مالی قابل توجه، به خودش یا نزدیکان و همراهان، یا سایر مومنان نباشد.

مراتب امر به معروف و نهی از منکر: برای امر به معروف و نهی از منکر، مراتبی است که اگر با عمل به مرتبه پایین‌تر، مقصود حاصل شود؛عمل به مرتبه بعدی جایز نیست و آن مراتب چنین است:

۱- با معصیت کار طوری عمل شود که بفهمد به سبب انجام آن گناه با او اینگونه عمل می‌شود مثل اینکه از او روبرگرداند یا با چهره عبوس با او برخورد کند، یا با او رفت و آمد نکند.

۲- امر و نهی با زبان؛ یعنی به کسی که واجبی را ترک کرده دستور دهد که واجب را به جا آورد و به گناهکار دستور دهد که گناه را ترک کند.

۳- استفاده از زور، برای جلوگیری از منکر و برپایی واجب؛یعنی زدن گناهکار

احکام امر به معروف و نهی از منکر: فراگیری شرایط امر به معروف و نهی از منکر و موارد آن واجب است، تا انسان در امر و نهی مرتکب خلاف نشود. اگر بداند یا احتمال دهد که امر ونهی‌اش با تکرار موثر است، واجب است تکرار کند. اگر بداند یا احتمال دهد، که نهی او در حضور جمع موثر است نه تنهایی، اگر انجام دهنده، آن عمل را بطور آشکار انجام می‌دهد جایز بلکه واجب است او را در جمع نهی کند و اگر چنین نیست بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.

آداب امر به معروف و نهی از منکر: آمر به معروف و ناهی از منکر باید مانند طبیبی دلسوز و پدری مهربان باشد. قصد خود را خالص کند و تنها برای رضای خدا اقدام کند و عمل خود را از هرگونه برتری جویی پاک گرداند. خود را پاک و منزه نداند، چه بسا همان که اکنون از او خطایی سرزده است، دارای صفات پسندیده‌ای باشد که مورد محبت الهی است، هرچند این عمل او هم‌اکنون ناپسند و مورد غضب الهی باشد.

امر به معروف و نهی از منکر در قرآن: «و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون؛و باید از میان شما گروهی مردم را به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند و آنان همان رستگارانند.(سوره مبارکه آل عمران آیه۱۰۴)» با یک نگاه گذرا به سوره مبارکه والعصر می فهمیم که: برخلاف گمان انسان که خیال می کند که هر روز به عمرش افزوده می شود، هر روز که می گذرد سرمایه  او کاسته می شود، پدربزرگ ها در حقیقت (پدر کوچک) هستند و نوزادها که عمری در پیش دارند بیشترین سرمایه ها را دارند.

به زمان سوگند که انسان همچون یخ هر لحظه در حال آب شدن است (والعصر ان الا نسان لفی خسر) پس در برابر به هدر رفتن عمر  باید چیزی بهتر از عمر به دست آوریم مال و مقام و مدال بهتر از عمر نیست. آنچه بهتر از عمرهاست. ایمان و عمل صالح است (الاالذین آمنوا و عملوالصالحات) ایمان و کار نیک اگر توسعه پیدا نکند، ارزش نخواهد داشت. بنابراین باید دیگران را نیز به ایمان و عمل صالح سفارش و دعوت کنیم (وتواصوا بالحق); البته پیمودن این راه مشکلاتی در بر خواهد داشت; یعنی اگر بخواهیم مردم را به خیر  و معروف دعوت کنیم و از مفاسد و انحرافاتی که دارند باز داریم احتمال دارد که برخوردهای ناگواری پیش آید، ولی به هر حال باید با پشتکار این راه را بپیماییم (وتواصوا بالصبر).

آمرین به معروف و ناهیان از منکر در سوره توبه آیه های ۱۱۱ و ۱۱۲ می خوانیم: (خدا از مومنان، جانها و مال هایشان را خرید تا بهشت از آنان باشد آنان رزمندگانی هستند که در راه خدا می جنگند، دشمنان خدا را می کشند و در راه خدا کشته می شوند.) وعده بهشت به آنان در تورات و انجیل و قرآن آمده است و چه کسی بهتر از خدا به عهد خود وفا می کند. سپس می فرماید: (جان دادن و بهشت گرفتن برای شما مبارک باشد و خود به این معامله بشارت دهید که رستگاری بزرگی است).در ادامه می فرماید: این مومنان جان برکف، هم از لغزش های خود توبه کنند، هم خدا را می پرستند و ستایش می کنند و هم اهل روزه و رکوع و سجودند. این افرادند که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و حدود الهی را پاس می دارند.

با یک نگاه سطحی به این آیه، سیما و صفات آمرین به معروف بر همه ما روشن می شود. آنها افرادی جان بر کف و شجاع هستند. فریادشان در روز با اشک و توبه و رکوع و سجودشان در شب همراه است. هشدار آنان به خلاف کاران همراه به حفاظت و پاسداری خودشان از قانون الهی است. آری! و بزرگی که خدا ستایش آنان را کرده مخصوص این گروه از افراد است ونه کسانی که خود خلافکارند و مقررات و قوانین را زیر پا می گذارند مانند کسانی که از چراغ قرمز رد می شوند، ولی به بی حجاب تذکر می دهند.

شرایط آمرین و ناهیان:

۱- بصیرت و آگاهی: کسی که امر به معروف ونهی از منکر می کند، باید معروف و منکر را بشناسد و شیوه را هم بداند (یوسف۱۰۸/)

۲- با اراده باشد: کسی که بنا دارد به وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر عمل کند، نباید کار خود را براساس قهر و صلح مردم تنظیم کند. قرآن می فرماید: امر به معروف و نهی از منکر نیاز به عزم و اراده قوی دارد (القمان۱۷/)

۳- برای خدا باشد: اگر آمر انتقادی می کند، براساس سلیقه شخصی، حزب سیاسی، عقده درونی و کینه و انتقام نباشد. قرآن می فرماید: بعضی از انتقادها، مسائل شخصی است. (توبه۵۸/) اگر امر و نهی برای خدا باشد و مسائل قبیله ای، محلی و صنفی و حزبی و اقلیمی و نژادی و زمانی در آن نباشد موثر است; زیرا حرف صاف بر دل صاف می نشیند ولی اگر حرف همراه با اغراض دیگری باشد یا شنونده روح سالمی نداشته باشد، امر به معروف اثر نخواهد داشت. شخصی به نام همام از حضرت علی علیه السلام نشانه و اوصاف افراد با تقوا را سوال کرد. امام کمی تامل فرمود. اما همام اصرار کرد و امام نشانه هایی فرمود ناگهان همام فریاد کشید واز دنیا رفت. امام فرمود: موعظه خالصانه در دل آماده این گونه اثر می کند. (خطبه همام در نهج البلاغه)

علامت اخلاص آن است که نخواهیم در برابر کار از ما ستایش شود. علامت اخلاص آن است که برای ما، نوع کار، مکان کار، زمان کار و امثال آن مهم نباشد. در وادی اخلاص تمام ملاک ها و روابط محور می شود و تنها ارزش های الهی به حساب می آیند. لذا قرآن به نوح می گوید: پسر کافر تو باید غرق شود! به لوط می گوید همسر تو باید هلاک شود!به پیامبر اکرم می گوید بریده باد دست ابی لهب عموی تو! به ابراهیم می گوید حق دعا برای عموی بت پرست خود را نداری!

۴- سعه صدر و روحیه قوی داشتن همین که حضرت موسی(ع) مامور تبلیغ شد از خداوند روح بزرگ و سعه صدر خواست خداوند دعای او را مستجاب کرد لذا موسی(ع) با روحیه ای قوی به سراغ فرعون رفت. امر و نهی بدون روحیه امکان ندارد. کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند، در برابر تمایلات مردم ایستاده است و قهرا از ناحیه بعضی مردم مورد نامهربانی قرار خواهد گرفت. او اگر سعه صدر نداشته باشد، با یکی دو برخورد تند از طرف مردم از انجام وظیفه دست برخواهد داشت. قرآن در نشانه بندگان خوب خداوند می فرماید: آنان کسانی هستند که هرگاه با افراد ناآگاه برخورد کنند، با سلام و مسالمت رد می شوند (فرقان۶۳/) دعوت به حق و امر به معروف و نهی از منکر، کار انبیاست و مشکلات انبیا را نیز خواهد داشت. انبیا تهمت ها را با صبر و سعه صدر پشت سر گذاشتند. برای مثال، درباره کسانی که می گفتند: ما تو را سفیه می بینیم می فرمودند: در من سفاهتی نیست. یا در برابر نسبت گمراهی می فرمودند در من گمراهی نیست(اعراف۶۶/). صبر و پایداری سفارشی است که خداوند به انبیا می کند. (شوری،۱۵)

۵- حسن خلق و نرمخویی: در امر و نهی نرمخو باشیم. خداوند به پیامبرش می فرماید: تو وکیل مردم نیستی (انعام۱۰۷/) تو بر مردم سیطره نداری (غاشیه۲۱/). تو نسبت به حق مردم اجبار نداری (ق۴۵/) حق اکراه هم نداری (یونس۹۹/).کسی که امر و نهی می کند، بدیها را با خوبی دفع کند (رعد۲۲/)  و اهل انتقام و غیظ نباشد (آل عمران۱۳۴/) مردم از گرد افراد بد اخلاق فرار می کنند (عمران۱۵۹/). باید با منکرات و کار بد مردم مخالف باشیم و نه با خود آنان (شعرا»۱۶۷/)با جهل مخالف باشیم نه با جاهل نگاه ما به گناهکار نگاه پزشک باشد به بیمار و نه نگاه انسان به دشمن. باید خوبی های او را نیز در نظر بگیریم. ممکن است انسان گناهی انجام دهد ولی خوبی هایی نیز داشته باشد اگر ابتدا خوبی های او را بیان کنیم و او احساس کند که دوست او و قدردان کمالات او هستیم، طوری که تذکر ما به او برای تکمیل خوبی های اوست. به طور حتم به نتیجه خواهیم رسید در برخورد نباید قیافه متکبرانه بگیریم که از نشانه های مردان خدا، تواضع در حرکت است. (فرقان۶۳/).

۶- توجه به همه جوانب در روایات می خوانیم کسی می تواند دین خدا را یاری کند که به همه جوانب احاطه داشته باشد; وگرنه گاهی ضرر او بیش از منفعت است. در کتاب الغدیر می خوانیم شخصی از دیوار خانه مردم بالا رفت تا ببیند افراد آن خانه چه می کنند همین که دید مشغول شراب خوردن هستند از بالای بام نهی از منکر کرد. صاحبخانه به او گفت: من یک منکر انجام دادم و آن اینکه شراب خوردم; ولی تو گرفتار چند منکر شدی; تجسس و ورود به خانه مردم و ارعاب، منکرهایی بود که تو مرتکب شدی (الغدیر/ج/۶ص۱۲۱). گاهی عکس بزرگان را در جای نامناسب نصب می کنند یا با خط بد بر دیوارهای زیبا شعار می نویسند. یا روی بلیط های اتوبوس که معمولا پاره می شود آیات و روایات می نویسند و یا در قالب نظافت گرفتار وسواس می شوند یا به خیال تربیت کودک خود را می زنند یا به خیال آبروداری اسراف می کنند یا به خیال سخاوت گرفتار ریخت و پاش می شوند یا به گمان نهی از منکر گناهکار را تحقیر می کنند و آبروی او را می ریزند. اگر کمی در رفتار خود دقت کنیم هزاران از این نمونه ها می بینیم که نشان دهنده ناآشنایی ما با شیوه کار است. حضرت علی علیه السلام مقدار قابل توجهی خرمای خوب برای کسی فرستاد. شخصی به خیال نهی از منکر گفت که این مقدار از خرما برای او زیاد است به علاوه او که از شما درخواست خرما نکرده پس بهتر آن است که یا به او خرما ندهیم یا لااقل مقدار کمی بدهیم. حضرت با تندی فرمود: خدا امثال تو را زیاد نکند. چگونه برای مومنان بهشت از خدا درخواست می کنیم اما حاضر نیستیم مقداری خرما به آنان بدهیم؟ من می بخشم، ولی تو تحمل دیدنش را نداری اگر صبر کنم تا او درخواست کند و آن گاه به او بخشم، بخشش من، پول آبروی او است که نزد من ریخته شده است. (بحار، ج ۴۱، ص ۳۶)

۷- نهی از منکر باید سریع باشد در حدیث می خوانیم: چشم انسان باایمان هنگام دیدن حرام به هم می خورد جز آنکه آن را تغییر دهد.

مراحل امر به معروف و نهی از منکر: برای دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله گفته اند که آنها را فهرست وار بیان می کنیم:

مرحله اول: آن است که انسان قلبا از  این که معصیت خدا شود، ناراحت باشد و کار خلا ف را در روح خود منکر بداند و از آن متنفر باشد. در این مرحله، احدی معاف نیست; یعنی حتی افراد ناتوان و لا ل و نابینا و بی پول باید قلبا از گناه متنفر باشند.

مرحله دوم: آن است که امر به معروف با زبان به خلافکار هشدار دهد و به خوبی ها سفارش کند در  قرآن می خوانیم: کیست بهتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند و کردار خودش نیکو باشد و بگوید که من از مسلمانانم (فصلت / ۳۳)

مرحله سوم: آن است که اگر بیان اثر نکرد، با قدرت جلو خلاف گرفته شود.

اصل تاثیر: نکته مهمی که باید در اینجا بیان شود این است که محور امر به معروف و نهی از منکر، تاثیر است.یعنی اصل این است که خلافکار از چه طریق از کردار خود دست بر می دارد; برای مثال:اگر با اشاره اثر دارد، واجب می شود.اگر فریاد اثر دارد، فریاد واجب است.اگر تهدید اثر دارد، تهدید واجب است. اگر تذکرهای مکرر اثر دارد، تکرار واجب است.اگر ناله و طومار و تقاضای دسته جمعی اثر دارد، این قبیل کارها واجب است.اگر سخن ما اثر ندارد، ولی تذکر شخص دیگری اثر دارد، باید آن شخص را وادار به گفتن کنیم. محور کار در این واجب آن است که معصیت نشود. این کار مقدس منحصر و محدود به راه خاص نیست ولی اگر تذکر در زمان خاصی اثر دارد، باید هشدار ما در همان زمان باشد.اگر تذکر در فضا و مکان خاصی اثر دارد. برای مثال تفریح، اردو و مهمانی آمادگی حرف شنوی بیشتر است باید آن شرایط را فراهم کرد.اگر تاثیر کلام و مبارزه با منکرات زمانی است که حکومت و قدرت داشته باشیم، باید سراغ به دست گرفتن قدرت و تشکیل حکومت رفت.

آنچه اسلام از ما خواسته است محو باطل و احقاق حق و منع از منکرات و سفارش به معروف هاست ولی در شیوه و راه انجام آن تعبدی نیست; یعنی انحصاری در این که به چه نحو باشد، در چه زمان باشد؟  از طرف چه کسی باشد؟ به چه شکلی باشد؟ و … نیست.اسلام پاسخ همه اینها را به عقل واگذار کرده و محور و راهنمای عقل را بهترین، بیشترین و سریعترین تاثیر دانسته است.

انجام امر به معروف و نهی از منکر، حتی اگر اثر نکرد: بزرگان شرط وجوب امر به معروف را احتمال تاثیر فرموده اند. یعنی اگر اثر نکرد واجب نیست. ما ضمن احترام به این اصل کلی به چند نکته دیگر نیز توجه می کنیم:

۱- ممکن است مثلا  اثر نکند ولی به خاطر اهمیت کار باید بعضی اشخاص تا مرز شهادت پیش بروند و حرف حق را بزنند.امام حسین (ع) فرمود: من برای احیای امر به معروف و نهی از منکر به کربلا  می روم. در آن وقت امام حسین شهید شد و یزید و لشکرش تحت تاثیر قرار نگرفتند ولی در فطرت عمومی مردم و تاریخ، ناحق بودن بنی امیه و عصمت و مظلومیت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) نقش بست.در قرآن هم به جملاتی بر می خوریم که نشان می دهند گاهی باید برای عدالت و معروف شهید شد.«ویقتلون النبیین و یقتلون الا نبیا و یقتلون الذین یامرون بالقسط» به هر حال گر چه برای عموم مردم شرط وجوب، تاثیر امر به معروف است اما برای انبیا و اولیا و علما گاهی فریاد زدن لازم است و آنها باید تا مرز شهادت پیش روند تا خط توسط طاغوت ها واز طریق بدعت ها و انحرافات محو نشود.

۲- فضا سازی یک ارزش است; برای مثال هر کسی که به تنهایی مشغول نماز می شود مستحب است که اذان بگوید ودر اذان فریاد(حی علی الصلوه) سر دهد. در این جا می بینیم که گفتن و فریاد این جمله یک ارزش است، هر چند که شنونده ای وجود نداشته باشد تا برای برپایی نماز بشتابد. حفظ قانون و جلوگیری از محو آن یک ارزش است. لذا اسلا م به زنانی که در هر ماه چند روزی  نماز بر ایشان واجب نیست دستوری می دهد که در هنگام نماز رو به قبله بنشینند و ذکر خدا بگویند تا رسم نمازخوانی آنان حفظ شود.اسلا م به زائران خانه خدا که برای اولین بار به حج می روند فرموده است: در روز عید قربان سر خود را تراشیده سپس به کسانی که سرشان مو ندارد سفارش می کند تیغی روی سر خود بکشید تا فرم قانونی آن مراعات شود.(رجوع شود به مناسک حج در قسمت های حلق)حتی اگر در چهار راه یا خیابان ماشینی نباشد لازم است در هنگام چراغ قرمز بایستیم تا به قانون عمل کرده باشیم.این نمونه ها به ما می گویند که اگر همه سکوت کنند و بگویند: امر به معروف اثری ندارد، کم کم معروف در جامعه کمرنگ و گناهکار هر روز جسورتر  و مسلمانان بیشتر عقب نشینی می کنند در این موارد به هر نحو باید امر و نهی در کار باشد گر چه اثر نکند.

۳- ممکن است امر و نهی در افراد اثر نکند ولی با نهی از منکر لذت گناه را از کام گناهکار می گیریم و نمی گذاریم که او لااقل با خیال راحت گناه کند این ایجاد دلهره با نهی از منکر، عرصه را بر گناهکار تنگ می کند و این خود یک ارزش است. اسلا م به ما سفارش کرده است که به گناهکار با قیافه های گرفته عبوس نگاه کنید تا او خود را نزد شما منفور ببیند. بنابراین ممکن است دست از خلا پف برندارد اما کام گناهکار را تلخ کردن لازم است.

۴- نهی از منکر نشانه آزادی است; و اگر به خاطر تاثیر نکردن آن نهی همه ساکت شویم با دست خودمان جامعه را به محیط خفقان وحشت و مرگ آفرین تبدیل کرده ایم، بنابراین برای حفظ و دفاع از آزادی باید فریاد زد گرچه در آن زمان کسی گوش ندهد.

۵- نهی از منکر و امر به معروف گاهی به سوی خودسازی است زیرا: تلقین به خود است اعلا م موجودیت است نشانه بیداری، شناخت و تعهد است. آری گفتن حداقل این آثار را در خود انسان دارد گر چه گناهکار در آن زمان عکس العملی را از خود نشان ندهد.

۶- با آن که ممکن است سخن امروز من در شنونده اثر نکند، ولی پاداش اخروی من همچنان ثابت است. یکی از برکات ایمان به خدا و معاد همین است که هرگز انسان خود را بازنده نمی پندارد. اگر برای رضای خداوند به سوی مسجد رفتید، پاداش جماعت خواهید داشت، هر چند که مسجد بسته باشد انسان مخلص با خدا معامله می کند و گفتن برای خدا پاداش فراوانی دارد خواه طرف گوش دهد یا ندهد قرآن بهترین مردم را کسی می داند که به حق دعوت کند (و من احسن ممن دعا الی الله و عمل صالحا) (فصلت / ۳۳) گر چه همیشه این دعوت ها موثر نباشد آری اگر شاگرد درس استاد را فرا نگرفت حقوق معلم لطمه ای نمی بیند.

۷- اثر فوری لازم نیست، گاهی امر به معروف و نهی از منکر شما اثر فوری ندارد ولی مطمئن باشید که در آینده اثر دارد، زیرا گاهی حالات انسان طوری است که حال حق شنوی ندارد ولی تذکر شما در زمان دیگر کار خودش را روی فکر او خواهد کرد.

۸- بهترین جرات; امر و نهی کردن، حفظ روحیه جرات است اگر به دلیل آن که اثر ندارد امر و نهی نکند کم کم جرات فریاد زدن و گفتن در شما کم می شود.

۹- تسکین وجدان; فریاد بر سر گناهکار سبب آرامش وجدان ایمانی خود انسان می شود کسی که فریاد می زند، هرگز در وجدان خود را محکوم به ترس و سکوت و سازش و بی قانونی نمی کند.

۱۰- راه قرآن و انبیاست; راستی که از انبیا بهتر نیستیم آن بزرگواران معصوم بارها با استدلال و معجزه و بهترین اخلاق نهی از منکر می کردند، ولی اکثر مردم گوش نمی دادند به قول قرآن کریم:و اذا ذکروا لا یذکرون; هر گاه تذکری به آنان داده می شد; متذکر نمی شدند.اتیناه ایتنا کلها فابی; ما همه معجزات خود را به فرعون نشان دادیم ولی زیر بار نرفت و ان یروا کل ایه یعرضوا و یقولو سحر; اگر معجزه ای ببینند اعتراض می کنند و می گویند سحر است.

۱۱- عذر برای ما و اتمام حجت بر گناهکار; امر به معروف و نهی از منکر اتمام حجت بر گناهکار است تا نگویند کسی به من تذکر نداد و عذری است برای مومن تا به او گفته نشود. چرا فریاد نزدی قرآن می فرماید: گفتن یا سبب تذکر است یا وسیله عذر (عذرا و نذیرا) احتمال اثر شرط وجوب است یعنی اگر احتمال اثر نمی دهی واجب نیست نه آنکه ممنوع است تا آنجا که خداوند منع نکرده است می توان پیش رفت ولی اگر کار به جایی رسید که دیگر از طرف خداوند فرمان توقف آمد تکلیف عوض می شود نظیر آیاتی که می فرماید: از آنان اعراض کن که فایده ای ندارد (فاعرض عنهم) (نسا» ۶۳ و ۸۱ و انعام ۶۸)ندای توبه گوش افراد که نمی رسد (و انک لاتسمع الصم الدعا) (روم ۵۲ نحل ۸۵)گروهی مثل مرده های قبورند که تو نمی توانی حرفی به آنان بشنوانی (انک لاتسمع الموتی) (نحل، روم ۵۲) آنان را رها کن (ذرهم) (انعام ۹۱، حجر ۳)

آثار و برکات امر به معروف و نهی از منکر:(برکات معنوی)

۱- نجات از قهر خدا امیرالمومنین(ع) فرمود: هر کس منکر و خلافی را دید و قلبا از آن ناراحت شد همانا از قهر خدا نجات پیدا کرده و تن به سلامت برده است; و هر کس با زبان از کار خلاف نهی کرد به پاداش رسیده است.

۲- بهره از الطاف خدا هر کس بدعتگزاری را با نهی ازمنکر بترساند خداوند قلبش را از ایمان پر کند ولی اگر نسبت به او نرمش نشان دهد قانون خدا را تحقیر کرده است.

۳- نشانه بهترین بودن. پیامبر اکرم (ص) فرمود: بهترین مردم کسی است که مردم را به معروف دعوت کند (نهج الفصاحه، جمله ۸۴۹۹ خیر الناس… امر هم بالمعروف) و برعکس اگر کسی در برابر معروف و منکر هیچ گونه احساسی نداشته باشد، انسانیت او دگرگون شده است; به نحوی که دیگر حرف خیری را نمی پذیرد. (بحار ۹۷، ص ۷۲)

۴- اثر امر به معروف در خود انسان حضرت علی(ع) به فرزندش فرمود: امر به معروف کن تا اهل معروف باشی (نهج البلاغه، نامه ۳۱)آری! همان گونه که هرکس لباس می شوید، دست خودش نیز پاک می شود، کسی که مردم را به خیر دعوت می کند، به طور طبیعی سعی می کند تا خودش نیز به آن کار عمل کند که به دیگران سفارش می کند.

۵- شرکت درهمه ثوابها در روایات متعدد می خوانیم، هرکس مردم را به کار خیر راهنمایی و سفارش و دعوت کند ومردم به خاطر دعوت او آن کار را انجام دهند دعوت کننده در پاداش شریک می شود بدون آنکه از اجر دیگری کاسته شود. هرکس دیگری را به کار خلاف و انحراف دعوت کند در کیفر مفاسد او شریک است بنابراین کسی که امر به معروف می کند در پاداش همه کارهایی که مردم به خاطر دعوتش انجام می دهند شریک است.

گردآورنده: عباس عسگری

منبع: جنبش دانشجویی حیا