مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

مراحل امر به معروف و نهی از منکر

مراحل امر به معروف و نهی از منکر

۱) انکار قلبی منکر

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم:

سَتَکُونُ فِتَنٌ لَا یَسْتَطِیعُ الْمُؤْمِنُ أَنْ یُغَیِّرَ فِیهَا بِیَدٍ وَ لَا لِسَانٍ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ فِیهِمْ یَوْمَئِذٍ مُؤْمِنُونَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَیَنْقُصُ ذَلِکَ مِنْ إِیمَانِهِمْ شَیْ‏ءٌ قَالَ لَا إِلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْقَطْرُ مِنَ الصَّفَا إِنَّهُمْ یَکْرَهُونَهُ بِقُلُوبِهِمْ.

بزودى فتنه‏هایی باشد که مؤمن نتواند آنها را با زبان یا دست تغییر دهد.

امیر المؤمنین علیه الصلاه و السلام پرسیدندآن روز در میان آنها مؤمنین می باشد؟

حضرت فرمودند آرى؛

سپس امیر المؤمنین عرض کردند: این وضع از ایمانشان چیزى می کاهد؟

 فرمودند: نه جز بمانند آنچه باران از سنگ بکاهد، [زیرا] آنان در دلشان آن وضع را دوست ندارند [و با آن مخالفند.]

بحارالأنوار ج : ۹۷ ص : ۷۷ ح۲۹

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم:

مَنْ شَهِدَ أَمْراً فَکَرِهَهُ کَانَ کَمَنْ غَابَ عَنْهُ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَهُ کَانَ کَمَنْ شَهِدَهُ

کسی که شاهد کاری باشد ونا راضی از آن گویا حضور نداشته، و کسی که در آن کار حضور نداشته و به آن راضى باشد گویا حضور داشته است.

بحارالأنوار ج : ۹۷ ص : ۸۱ ح۳۸

امام صادق علیه الصلاه و السلام:

«حَسْبُ الْمُؤْمِنِ غَیْراً إِنْ رَأَى مُنْکَراً أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ مِنْ نِیَّتِهِ أَنَّهُ لَهُ کَارِهٌ.»

در غیرت مؤمن همین بس که خداوند متعال او را در مواجهه با منکر ناراحت ببیند.

بحارالأنوار ج : ۹۷ ص : ۹۲ ح۸۵

امام صادق علیه السلام:

کُلُّ مَن لَم یُحِبُّ عَلَی الدّینِ وَ لَم یَبغِض عَلَی الدّینِ فَلا دینَ لَهُ.

هر کس که بخاطر دین محبت نورزد و بخاطر دین خشمگین نگردد دین ندارد.

کافی/ ج۲/ ص ۱۲۷

۲) امر به معروف با رفتار

امام صادق علیه الصلاه و السلام  در تفسیر آیه شریفه «کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ؛ آنها از اعمال زشتى که انجام مى‏دادند یکدیگر را نهى نمى‏کردند چه بدکارى انجام مى‏دادند.» فرمودند:

 أَمَا إِنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا یَدْخُلُونَ مَدَاخِلَهُمْ وَ لَا یَجْلِسُونَ مَجَالِسَهُمْ وَ لَکِنْ کَانُوا إِذَا لَقُوهُمْ ضَحِکُوا فِی وُجُوهِهِمْ وَ أَنِسُوا بِهِمْ.

این دسته [که خداوند از آنها مذمت کرده] هرگز در کارها و مجالس گناهکاران شرکت نداشتند، بلکه فقط هنگامى که آنها را ملاقات مى‏کردند، در صورت آنان مى‏خندیدند و با آنها مانوس بودند.

بحارالأنوار ج : ۹۷ ص : ۸۵ ح۵۶

امام صادق علیه الصلاه و السلام خطاب به حارث بن مغیره می فرمایند:

أَمَا لَیُحْمَلَنَّ ذُنُوبُ سُفَهَائِکُمْ عَلَى عُلَمَائِکُمْ ثُمَّ مَضَى قَالَ ثُمَّ أَتَیْتُهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لِمَ قُلْتَ لَیُحْمَلَنَّ ذُنُوبُ سُفَهَائِکُمْ عَلَى عُلَمَائِکُمْ فَقَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ أَمْرٌ عَظِیمٌ فَقَالَ لِی نَعَمْ مَا یَمْنَعُکُمْ إِذَا بَلَغَکُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْکُمْ مَا تَکْرَهُونَهُ مِمَّا یَدْخُلُ بِهِ عَلَیْنَا الْأَذَى وَ الْعَیْبُ عِنْدَ النَّاسِ أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تَعِظُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِیغاً فَقُلْتُ لَهُ إِذاً لَا یَقْبَلَ مِنَّا وَ لَا یُطِیعَنَا قَالَ فَقَالَ فَإِذاً فَاهْجُرُوهُ عِنْدَ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبُوا مُجَالَسَتَهُ.

«بار گناهان نادانان شما بر دوش علماى شما است»

(حارث) گوید: سپس به نزد او رفتم و اجازه خواستم و گفتم: فدایت شوم چرا گفتى «بار گناهان نادانان شما بر دوش علماى شما است؟»، این سخن بر من گران آمده است! گفت: «آرى! هنگامى که از مردى چیزى ناخوشایند مى‏شنوید- یعنى از چیزهایى که مایه آزار ما و عیب پیش مردمان مى باشد- چه مانعى دارد که نزد او بروید و او را سرزنش و موعظه کنید و با او به اندازه لازم سخن بگویید؟». گفتم: در این صورت از ما نمى‏پذیرد و اطاعت نمى‏کند.

گفت: «در آن صورت او را رها کنید و از همنشینى با او دورى ورزید!».

بحارالأنوار ج : ۹۷ ص : ۸۵ ح۵۸

۳) امر به معروف با زبان و دست

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مَنْ رَأَى مُنْکَراً فَلْیُنْکِرْهُ بِیَدِهِ إِنِ اسْتَطَاعَ فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ فَحَسْبُهُ أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ أَنَّهُ لِذَلِکَ کَارِهٌ.

هر کس منکری را ببیند، اگر بتواند باید با دست و قدرت جلو آن را بگیرد و اگر نتوانست چنین کند پس با زبانش او را باز دارد و اگر با زبان هم نتواست همین که خداوند متعال ببیند در قلبش از این کار ناراضی است کافی است.

[البته باید توجه داشت که مرحله امر به معروف با دست و قدرت نیاز به اجازه حاکم شرع دارد.]

بحارالأنوار ج : ۹۷ ص : ۸۵ ح۵۷