مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

امام حسین(ع) و احیای امر به معروف و نهی از منکر

امام حسین(ع) و احیای امر به معروف و نهی از منکر

 

“امام حسین(ع) هنگام حرکت از مدینه و در اولین گام های قیام خود وصیت نامه ای نوشتند و به برادرشان محمدبن حنفیه تحویل دادند.امام(ع) در این وصیت نامه پس از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت جدش پیامبر(ص) فلسفه قیام خود را بیان می کنند و می گویند: ((انی لم اخرج اشرا و لابطرا و لامفسدا و لاظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی(ص) ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی ابن ابی طالب(ع)… من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از مدینه خارج می شوم، بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدم رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم علی بن ابیطالب است)).”

جایگاه امر به معروف در قرآن و سنت
دست کم ۴ آیه قرآن به صراحت از امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته هرچند در آیات متعدد دیگری نیز از این ٢ فریضه مهم سخن به میان آمده است. این آیات عبارتند از

١ – ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون (آل عمران/١٠۴)«و باید از میان شما گروهی باشد که دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آن ها رستگارانند.»

٢ – کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله ولو آمن اهل الکتاب لکان خیر الهم منهم المومنون و اکثرهم الفاسقون (آل عمران/١١٠)«شما بهترین امتی هستید که از میان مردم خارج شده اند امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند برای آن ها بهتر است، بعضی از آن ها مومنند و بیشتر آن ها فاسقند.»

٣ – والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعضی یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوه و یوتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله اولئک سیر حمهم الله ان الله عزیز حکیم(توبه/٧١)«مردم مومن و زنان مومن بعضی از آن ها اولیای بعضی دیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و خدا و رسول او را اطاعت می کنند و آن ها کسانی هستند که خداوند بر آن ها رحمت خواهد فرستاد به درستی که خداوند عزیز و حکیم است.» ۴ – الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوالزکاه و امر و بالمعروف و نهوا عن المنکر ولله عاقبه الامور(حج/۴١)«کسانی که اگر در زمین به آن ها توانایی دهیم نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و سرانجام امور از آن خداوند است.»

علامه طباطبایی در المیزان ج٣ ذیل آیه ١٠۴ آل عمران امر به معروف و نهی از منکر را در قالب فرهنگ تذکر و دعوت و هدایت به سوی خوبی ها تفسیر می کند و می گوید: تجربه قطعی به ما نشان می دهد که آدمی هر اندازه برای خود معلوماتی تهیه کند و از هر راهی آن ها را گرد آورد، تا وقتی در خاطرش می ماند که نسبت به آن ها یادآوری داشته باشد، و چنان چه از تمرین و بررسی آن دست برداشت، کم کم معلوماتش به دیار نیستی رهسپار خواهد شد. از طرف دیگر باز جای شک و تردید نیست که «عمل» در تمام شئون و مراتبش، دائر مدار «علم» بوده، با قوت و ضعف با صلاح و فساد آن نسبت مستقیم دارد و جای تردید نیست که علم و عمل با یکدیگر نسبت متعاکس دارند به این معنا که علم قوی ترین داعی عمل و عمل خارجی نیز قوی ترین وسیله ازدیاد علم است. باتوجه به این مطلب روشن می شود که اگر در اجتماعی، دانش و علم نافع و عمل صالحی باشد، برای دوام و پایداری اش باید افراد را از منحرف شدن از راه خیر که همان اعمال معروف و شناخته شده نزد آنان است، بازدارند و مردم دیگر را هم به طی کردن راه خیر تشویق کنند. این همان دعوتی است که با تعلیم و آموزش و امر به معروف و نهی از منکر شروع می شود.شهید مطهری هم در توضیح آیه سوم از آیات نامبرده چنین نتیجه می گیرد که این آیه امر به معروف و نهی از منکر را لازمه محبت و علاقه مومنان به سرنوشت یکدیگر توصیف کرده است. ایشان در این باره در کتاب «ده گفتار» می نویسد: در این آیه کریمه قسمت هایی به طور علت و معلول و سبب و مسبب مترتب بر یکدیگر ذکر شده است: لازمه ایمان حقیقی و واقعی، نه ایمان تقلیدی و تلقینی، رابطه وداد و علاقه به سرنوشت یکدیگر است و لازمه این محبت و علاقه امر به معروف و نهی از منکر است. لازمه امر به معروف و نهی از منکر، قیام مومنان به وظیفه عبادت و خضوع نسبت به پروردگار یعنی نماز و قیام به وظیفه کمک و دستگیری از فقرا یعنی زکات و بالاخره لازمه امر به معروف و نهی از منکر، اطاعت خدا و رسول و زنده شدن همه دستورهای دینی است و لازمه همه این ها این است که رحمت های بی پایان خداوند که کارهای خود را بر سنت حکیمانه اجرا می کند، شامل حال مردم می شود.»در روایات هم تعبیرها و توصیفات کم نظیری از امر به معروف و نهی از منکر شده است که می توان از طریق آن ها جایگاه منحصر به فرد و ممتاز این واجب را در اسلام دریافت.امام علی(ع) می فرمایند: تمام کارهای خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند آب دهنی است در میان دریا (نهج البلاغه حکمت ٣٨) و در جایی دیگر فرموده اند: کسی که امر به معروف کند، به مومنان نیرو بخشیده است و کسی که نهی از منکر کند، بینی کافران را به خاک مالیده است. (همان جا حکمت ٣١) در روایتی دیگر امام تارک نهی از منکر را چون مرده ای بین زندگان توصیف کرده است که هیچ خیر و برکتی به دیگران نمی رساند. امام می فرمایند: من ترک انکار المنکر بقلبه و یده و لسانه فهو میت بین الاحیا» هرکس نهی از منکر قلبی، زبانی و عملی را ترک کند، او مرده ای میان زندگان است.امام باقر(ع) هم در روایتی از امر به معروف به عنوان «واجب بزرگ» یاد کرده و آن را راه انبیا و روش صالحان شمرده اند. امام می فرمایند: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیا و منهاج الصالحین فریضه عظیمه بهاتقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحل المکاسب و تردالمظالم و تعمر الارض…» امام در این روایت، دلیل عظمت امربه معروف را بازگو می کنند و می فرمایند: به وسیله این اصل سایر دستورها و واجبات زنده، راه ها امن، کسب ها حلال و مظالم به صاحبان اصلی بازگردانده می شود. زمین آباد و از دشمنان انتقام گرفته می شود و کارها رو به راه می شود.

معنای معروف و منکر و شرایط آن

درباره معنای معروف و منکر و این که آیا مراد معروف و منکر شرعی است یا عقلی در کتاب های ادبی و فقهی بحث شده است و در این جا تنها به جمله ای از شهید مطهری بسنده می شود که در حماسه حسینی گفته است: معروف و منکر از نظر اسلام محدود به حد معینی نمی شود و تمام هدف های مثبت اسلامی داخل در معروف و تمام هدف های منفی اسلامی، داخل در منکر است. با توجه به این معنا، برخی برداشت ها که معروف و منکر را به اموری خاص محدود می کند، برداشتی ناقص از معروف و منکر است و چنین نگرشی نسبت به امر به معروف نمی تواند بیانگر توصیف امام باقر(ع) از این فریضه باشد که فرمودند: بها  تقام الفرایض،… بنابراین، معیار درستی برداشت ها از امر به معروف و نهی از منکر، توصیفاتی است که ائمه(ع) بیان کرده اند و هرگونه تفسیری از این اصل که نتواند این کارکردهای مهم را ایفا کند، تفسیری سطحی و ناقص است.متأسفانه امروزه در جامعه ما چنین ذهنیتی وجود دارد و همین امر به رواج اصل امربه معروف در جامعه آسیب رسانده است.استاد مطهری در «ده گفتار» به محدود شدن معروف و منکر در ذهن مردم اشاره می کند و آن را یکی از علت بی توجهی مردم در اصلاح وضعیت زندگی خود می شمارد، و می نویسد: چون فکر امر به معروف و نهی از منکر در نظر مردم محدود شده و مردم از جنبه امربه معروف توجهی به اصلاحات امور زندگی اجتماعی خود ندارند، نتیجه این شده است که اگر احیانا شهرداری و یا دولت مثلا یک قدم اصلاحی در مورد ارزاق و خواروبار بردارد، و بخواهد جلوی گران فروشی را بگیرد و یا این که بخواهند مقررات خوبی را برای عبور و مرور اتومبیل ها معین کنند، مردم احساس نمی کنند پای یک امر مذهبی در میان است. زیرا احساس نمی کنند که این هم از جنبه دینی یک وظیفه است.در باب شرایط و نحوه اجرای این فریضه نیز گاه افراط و تفریط هایی صورت می گیرد. در فقه شرایطی مانند شناخت معروف و منکر، احتمال تأثیر، نداشتن مفسده و ضرر مالی یا جانی و اصرار متخلف، برای وجوب امر به معروف بیان و برای اجرای آن، مراحل و مراتبی ذکر شده است که شامل ١ – انکار قلبی ٢ – تذکر زبانی و ٣ – بازداشتن از طریق اعمال قدرت می شود.اما در عمل به پند و بند که مرحله دوم و سوم اجرای امر به معروف است، بیشتر توجه شده است، البته پس از پیروزی انقلاب و تأسیس نظام اسلامی، سعی شده است، با مطالعه و تحقیق، این فریضه احیا و آسیب های اجرایی آن برطرف و با اتخاذ تدابیری اجرای آن سامان دهی شود.

اصل امر به معروف در قانون اساسی

اگر در گذشته اصل امر به معروف به عنوان امور «حسبه» از سوی حکومت ها اجرا می شد و تشکیلات «حسبه» متولی آن در جامعه بود، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل هشتم به این فریضه مهم پرداخته و به آن صبغه قانونی داده است. این اصل می گوید: در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امربه معروف و نهی از منکر وظیفه ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می کند (و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر).»بر پایه این اصل، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در ٣ بخش ترسیم شده است: ١ – مردم نسبت به یکدیگر ٢ – دولت نسبت به مردم ٣ – مردم نسبت به دولت. اما شاید آن چه در عمل بیشتر تحقق یافته، نهی از منکر دولت نسبت به مردم است. البته نهی از منکر مردم نسبت به دولت هم کم و بیش در قالب نقدهای رسانه ای و مانند آن صورت گرفته است. اما ترسیم و طراحی هندسه دقیق قالب های اجرایی این سه بخش، نیازمند مطالعاتی است که به نظر می رسد تاکنون انجام نشده است.

امر به معروف وظیفه ای همگانی یا نخبگانی

هر چند در فقه امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان تکلیفی همگانی مطرح شده که در صورت انجام آن از سوی برخی افراد، از دیگران ساقط می شود و قانون اساسی نیز آن را وظیفه ای همگانی تلقی کرده است، اما با توجه به شرایطی که در وجوب امر به معروف و نهی از منکر بیان شده، می توان سهم عمده این تکلیف را متوجه فرهیختگان دانست. چنان که در تاریخ تشیع این متکلمان و فقهای اسلامی بوده اند که به عنوان مرزبان باورها و اعتقادات مردم، با افکار بدعت آمیز و انحرافی مبارزه و آنان را به معروف دعوت می کردند. و زمانی هم که می توانستند، با اعمال قدرت، با منکرات مبارزه و حدود الهی را اجرا می کردند. علاوه بر این، از راه زهد و تقوا و زندگی مومنانه خود سبب هدایت و ارشاد مردم به خیر و خوبی ها می شدند.زیرا ایشان بودند که شناخت دقیقی از معروف و منکرها داشتند و نحوه اجرای آن را به خوبی می دانستند. البته این سخن به معنای آن نیست که عامه مردم مسئولیتی ندارند زیرا بسیاری از واجبات و محرمات شرعی ضروری و برای همگان واضح است و معروف و منکر عقلی نیز نزد صاحبان عقل آشکار، از این رو مایکل کوک در کتاب «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی» می نویسد: این اصل قدرت اجرای شریعت را به هر مسلمانی داده است بنابراین هر مسلمانی نه تنها حق دارد که وظیفه دارد فرمان اجرای قوانین الهی را صادر کند و تا جایی که می تواند برای اجرای آن بکوشد (ج١ص۴٣)، در حقیقت این اصل تمام جامعه را به منزله قوه مجریه قرار داده که حق دارند بر اعمال دیگران نظارت کنند بدون آن که به وادی تجسس و یا حریم خصوصی آنان وارد شوند.

نسبت امام (ع) و امر به معروف

همین ویژگی نخبگانی بودن امر به معروف و ارتباط آن با اقتدار علمی و اخلاقی و اجتماعی است که امام(ع) به عنوان سلسله جنبان هدایت و معرفت انسان ها، اول آمر به معروف و ناهی از منکر به شمار می رود و آن زمان که شرایط اقتضا کند باید در صف اول قیام و انقلاب قرار گیرد. چنان که امام حسین(ع) وقتی شرایط امر به معروف و نهی از منکر را فراهم می بیند وظیفه خویش می داند جان خود ، فرزندان و خاندانش را در راه اسلام و قرآن فدا کند. آن حضرت در حدیثی شرایط امر به معروف و نهی از منکر را به نقل از جدش پیامبر(ص) یادآور می شود و در پایان خود را سزاوارتر از دیگران برای انجام آن می شمارد. امام (ع) به نقل از پیامبر(ص) می فرماید:ایهاالناس! من رای سلطانا جائرا مستحلالحرام ا… ناکثا لعهدا… مستاثرا لفئی ا… متعدیا لحدودا…، فلم یغیر علیه بقول ولا فعل کان حقا علی ا… ان یدخله مدخله. الا و ان هولاءالقوم قداحلو احرام ا… و حرموا حلاله و استاثروا فی ا… ای مردم پیامبر فرمود: گاه کسی حکومت ظالم و جائری را ببیند که قانون خدا را عوض می کند، حلال را حرام و حرام را حلال می کند، بیت المال مسلمین را به میل شخصی مصرف می کند، حدود الهی را بر هم می زند، خون مردم مسلمان را محترم نمی شمارد، و در چنین شرایطی ساکت بنشیند، سزاوار است خدا که چنین شخص ساکتی را به جای چنان جائر و جابری ببرد و این ها که امروز حکومت می کنند(بنی امیه) همین طور هستند.آیا نمی بینید حرام ها را حلال کردند و حلال ها را حرام؟ آیا حدود الهی را به هم نزدند آیا بیت المال مسلمین را در اختیار شخصی خودشان قرار ندادند و مانند مال شخصی مصرف نمی کنند؟ بنابراین هر کس در این شرایط ساکت بماند، مانند آن هاست.و من از تمام افراد دیگر برای این که این دستور جدم را عملی کنم، شایسته ترم.»به خاطر همین جایگاه والاست که شهید مطهری امر به معروف و نهی از منکر را یگانه اصلی می داند که ضامن بقای اسلام است. در نظر ایشان امر به معروف یعنی رسیدگی دائم به وضع مسلمین و جامعه را پالایش کردن است و در تحلیل نهضت  امام حسین(ع) می گوید عامل امر به معروف ارزش نهضت حسینی را بالا برد همان گونه که حسین(ع) نیز با عمل به این اصل، ارزش و اهمیت آن را در جامعه به انسان ها شناساند و جایگاه آن را بالا برد و عاشوراییان امروز باید با کمک به مقاومت غزه بزرگ ترین معروف زمان و مبارزه با اسرائیل اشغالگر بزرگ ترین منکر دوران به یاری کربلای غزه بشتابند و حسین را در احیای امر به معروف لبیک گویند.

 ————————————-

منبع مسقیم: سایت ستاد احیاء خراسان رضوی