مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

میخواهم در احکام امربه معروف، از رهبرم تقلیدکنم

میخواهم در احکام امربه معروف، از رهبرم تقلیدکنم

این روزها خیلی از مومنین ، سوالاتی شبیه این را از ما می پرسند:

مرجع تقلید من، مقام معظم رهبری نیست؛ اما با توجه به دقیق بودن فتاوای امام خامنه ای در بحث امربه معروف ونهی ازمنکر؛ و اعلمیت ایشان در این موضوع آیا میتوانم از ایشان تقلید کنم؟

برای پاسخ به این سوال، باید به بحث “تبعیض در تقلید” نگاهی بیفکنیم و نظرات مراجع معظم را جویا شویم:

* آیت الله خامنه‌ ای، اجوبه الاستفتائات (فارسی)، ص ۴‌، سئوال ۱۸

اگر ثابت شود که تعدادى از علما در بعضى از مسائل اعلم هستند، یعنى هر کدام از آنان در مسأله معینى اعلم باشند، آیا تقلید از هر یک از آنان جایز است؟

ج: تبعیض در تقلید اشکال ندارد و اگر اعلمیت هر یک از آنان در مسائلى که مکلف بنا دارد در آن مسائل از او تقلید کند محرز شود، بنا بر احتیاط، تبعیض در تقلید در صورت اختلاف فتوا در مسائل مورد نیاز مقلّد، واجب است.

* برخی دیگر از مراجع تقلید:

پرسش. آیا تبعیض در تقلید جایز است؟ یعنی در برخی مسائل به فتوای مجتهدی و در برخی دیگر به فتوای مجتهد دیگری عمل کنیم؟
همه مراجع : تبعیض در تقلید در صورت تساوی دو یا چند مجتهد جایز است؛ به عنوان مثال می توان در مسائل نماز و روزه، از مجتهدی و در خمس از مجتهد دیگر و در ازدواج از شخص سومی تقلید کرد. اما در مسائلی که به هم مربوط است – چنانچه اخذ به فتوای آنان باعث بطلان عمل ویا مخالفت قطعی شود – تبعیض جایز نیست؛ مانند اینکه در احکام نجاست بدن و لباس، به فتوای مجتهدی و در احکام لباس نماز گزار به فتوای دیگری عمل کند.(۱)

نکته قابل تامل آن است که در مورد فوق، فرض مراجع بر مساوی بودن علم مرجع ۱ و ۲ می باشد. حال آنکه اگر شما در مسائلی خاص (مثلا امربه معروف)، بدانید که مرجع ۱ از مرجع ۲ اعلم است؛ به فتوای همه مراجع، به طریق اولی ثابت است که باید در آن مسائل، از آن مرجعی که اعلم است تقلید نمود.

 

بنابر این، از آنجا که اعلم بودن مقام معظم رهبری در باب امربه معروف و نهی از منکر، برای اهل تحقیق و مطالعه، مثل روز روشن است؛ بر مقلّدین سایر مراجع عظام نیز واجب است (در صورت تشخیص اعلمیت حضرت آقا در این باب**) در باب امر به معروف و نهی از منکر، از رهبر انقلاب تقلید نمایند.

 

** : راه تشخیص اعلم چیست؟
همه مراجع: مجتهد اعلم را از سه راه مى توان شناخت:
۱٫ خودش یقین کند؛ مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
۲٫ دو نفر عالم عادل – که مى توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند – اعلمیت او را تصدیق کنند (به شرط آنکه با گفته دو عالم عادل دیگر، تعارض پیدا نکند).
۳٫ از گفته عده اى از اهل علم – که مى توانند اعلم را تشخیص دهند – یقین یا اطمینان پیدا شود.
آیت الله خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۲۵؛ توضیح المسائل مراجع، م ۳؛ آیت الله نورى، توضیح المسائل، م ۳ و آیت الله وحید، توضیح المسائل، م ۳٫
تبصره ۱٫ آیات عظام سیستانى، تبریزى و وحید: اگر یک نفر عالم خبره و مورد اطمینان هم تصدیق کند، کافى است.
تبصره ۲٫ آیت اللّه بهجت: اگر شخص از هر راهى که اطمینان به اعلمیت کسى پیدا کند، کافى است.

اگر نتوانیم مجتهد اعلم را بشناسیم، وظیفه چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى، مکارم و نورى: باید به اهل خبره مراجعه کنید و در صورت تعارض بین شهادت آنان، احتیاط واجب است که از کسى تقلید کنید که احتمال اعلمیت را در او مى یابید.
آیات عظام بهجت، فاضل، صافى و وحید: باید به اهل خبره مراجعه کنید و در صورت تعارض بین شهادت آنان، واجب است از کسى تقلید کنید که احتمال اعلمیت را در او مى یابید.
توضیح المسائل مراجع، م ۳و۴؛ آیت الله وحید، توضیح المسائل، م ۳ و ۴ ؛ آیت الله نورى، توضیح المسائل، م ۳و۴٫
آیات عظام تبریزى و سیستانى: باید به اهل خبره مراجعه کنید و در صورت تعارض بین شهادت آنان، نظر آن عده که تخصص شان بیشتر است، مقدم دارید. در غیر این صورت باید از کسى تقلید کنید که احتمال اعلمیت را در او مى یابید.آیت الله سیستانى، تعلیقات على العروه، م ۱۳ و ۲۰ و ۲۱ و آیت الله تبریزى، توضیح المسائل، م ۳ و ۴؛ استفتاءات، س ۳۲٫
تبصره. تعبیر آیت اللّه مکارم در مورد «احتمال اعلمیت»، گمان به اعلم بودن است.

کلام آخر: مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده، در پاسخ به سیل سوالات مشابه شما عزیزان در این زمینه، اعلام میدارد پس از سال ها فعالیت علمی و تحقیقات گسترده در این حوزه، اینک بر ما ثابت شده است که در مسائل امربه معروف و نهی ازمنکر، اعلم ،مقام معظم رهبری است؛ ولا غیر. قدتمت الحجه

پی نوشت:
۱) آیت الله نوری، استفتاءات، ج ۲، س ۱۱ و ج ۱، س ۴؛
امام خمینی(ره)، استفتاءات، ج ۱، س ۸ و ۹؛
آیت الله مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۱۱؛
آیت الله تبریزی، استفتاءات، س ۴۲؛
آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۱۱ و ۱۲؛
آیت الله صافی، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۳ و ۱۴،
آیت الله خامنه ای، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۸؛
آیت الله بهجت، وسیلهالنجاه، ج ۱، م ۴ و توضیح المسائل، م ۵؛
آیت الله سیستانی، تعلیقات علی العروه، م ۱۳ و ۳۳٫