مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

رساله آیت الله العظمی سیستانی

رساله آیت الله العظمی سیستانی

.

توضیح المسائل جدید آیت الله سیستانی

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر در میان دستورات اسلامی و واجبات الهی جایگاه ویژه­ای دارد تا آنجا که در این رابطه قرآن کریم می‌فرماید:

وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ  ﴿۱۰۴﴾ [۱]

«لازم است در میان شما اُمّت اسلامی گروهی مردم را به کارهای نیک دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنان رستگاران­اند.»

…. وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ «۴۰» الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ «۴۱» [۲]

«همانا کسی که خدا را یاری رساند، خداوند نیز حتماً یاری­اش می‌کند، به راستی خداوند قدرتمند و شکست ناپذیر است. آنان که چون در زمین قدرت و سلطه یابند نماز بر پا می­دارند و زکات می­پردازند و به معروف فرمان می­دهند و از منکر باز می­دارند و عاقبت امور از آنِ خداوند است.»

کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ «۱۱۰» [۳]

 «شما (مسلمانان حقیقی) بهترین امّتی هستید (یا بوده‌اید) که برای مردم ظاهر شده‌اند، به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل می­کنید و ایمان به خداوند متعال دارید.»

در حدیث نقل شده است که امام باقر علیه السّلام فرمودند: «… همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و روش صالحان و شیوه نیکوکاران است. این فریضه، فریضه بزرگی است که واجبات دیگر تنها در سایه آن بر پا می­گردند. تنها این فریضه است که به واسطه آن، راه­ها امن می­شود[۴]و در پرتوی آن،درآمدها حلال می­شود و حقوق و اموال به زور گرفته شده به صاحبانش بر‌گردانده می­شود و زمین آباد می­شود و از دشمنان اسلام انتقام گرفته می­شود و تمام کارها (براساس عدل) سامان می­پذیرد…[۵]

و در حدیث نقل شده است که امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «قوام شریعت به امر به معروف و نهی از منکر و برپا داشتن حدود الهی است[۶]

و روایت شده که امام صادق علیه السّلام فرمودند: «مردی از قبیله خَثْعَم به محضر رسول‌اکرم صلّی الله علیه و آله رسید و پرسید: با فضیلت­ترین اعمال در اسلام کدام است؟ حضرتش صلّی الله علیه و آله پاسخ دادند: ایمان به خداوند متعال. وی پرسید: بعد از آن چه عملی با فضیلت­تر است؟ حضرتش صلّی الله علیه و آله فرموند: صِله رحم. مجدّد سؤال کرد: پس از آن چه عملی أفضل است؟ فرموند: امر به معروف و نهی از منکر.

سپس‌او پرسید: کدام عمل در پیشگاه خداوند متعال مبغوض­ترین اعمال است؟ حضرتش صلّی الله علیه و آله در پاسخ فرموند: برای خداوند شریک قرار دادن. سؤال کرد: بعد از آن کدام عمل مبغوض­تر است؟ فرموند: قطع رحم. سؤال کرد: بعد از آن کدام عمل مبغوض‌تر است؟ فرموند: امر به منکر و نهی از معروف[۷]

و در حدیث نقل شده است که امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «هر کس سه خصلت داشته باشد دنیا و آخرتش سالم بماند: به خوبی فرمان دهد (امر به معروف نماید) و خود به آن عمل کند، از زشتی نهی کند (نهی از منکر نماید) و خود از آن باز ایستد و بر حدود الهی پاسداری و محافظت نماید[۸]

عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر

از أمیرالمؤمنین علیه‏السلام چنین روایت شده است که پس از ضربت خوردن توسّط ابن ملجم لعائن الله علیه به امام حسن و امام حسین علیهما السلام سفارش فرمودند : «أمر به معروف و نهی از منکر را ترک ننمایید و گرنه بدترین افراد بر شما مسلّط خواهند شد. سپس شما دعا می‌کنید ولی دعاهای شما مستجاب نخواهد شد[۹]

در حدیث نقل شده است که امام کاظم علیه‏السلام فرمودند: «باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و گرنه بدترین افراد، زمام کارهایتان را به دست می­گیرند و در این موقع نیکانتان دعا می­کنند ولی دعای آنان مستجاب نمی­شود[۱۰]

و نقل شده است که رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «تا زمانی که امّت من امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و به یکدیگر در کارهای نیک کمک می­نمایند، در خیر و خوبی خواهند بود ولی هنگامی که این وظیفه را ترک کنند، برکات از زندگی آنها رخت بر می­بندد و بعضی بر بعض دیگر (بدان بر نیکان) مسلّط می­شوند و دیگر یار و یاوری در آسمان و زمین برای خویش پیدا نمی­کنند[۱۱]

و از امام رضا علیه السلام روایت شده که رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «زمانی که امّتِ من انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را به همدیگر حواله کنند (یعنی هر یک از ادای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی کرده و بگوید که این وظیفه را دیگری باید انجام بدهد) باید منتظر حوادث ناگوار و عذاب الهی باشند[۱۲]

 و از امام صادق علیه السلام نقل شده که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «ای مردم همانا خداوند متعال عموم مردم را به سبب ارتکاب گناه توسّط عدّه­ای خاص عذاب نمی­کند هر‌گاه آن عدّه، گناه و منکر را پنهانی مرتکب شوند و عموم از آن آگاه نباشند امّا اگر عدّه­ای خاصّ آشکارا گناه کنند و عموم مردم در صدد تغییر آن بر نیایند در این صورت، هر دو دسته سزاوار عقوبت و کیفر خداوند متعال هستند[۱۳]

و در حدیث منقول است که رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «خداوند متعال مؤمن ضعیفی را که دین ندارد، دشمن می‌دارد. از آن حضرت پرسیدند: مؤمن ضعیفی که دین ندارد، کیست؟ در پاسخ حضرتش صلّی الله علیه و آله فرمودند: کسی است که نهی از منکر نمی­کند[۱۴]

اقسام مردم در رابطه با وظیفه الهی امر به معروف و نهی از منکر

و نقل شده است که امیر المؤمنین علیه السّلام مردم را در رابطه با انجام وظیفه أمر به معروف و نهی از منکر، به چهار دسته تقسیم نموده و فرمودند:

۱٫ بعضی از افراد منکَر را با دست و زبان و دل خود انکار می­کنند، این قبیل افراد خصلت‌های خیر و نیکو را به سرحدّ کمال رسانده­اند.

۲٫ بعضی از افراد منکر را با زبان و دل خود انکار می­کنند ولی در عمل برای جلوگیری از آن اقدامی نمی­کنند، این نوع اشخاص دو خصلت از خصلت­های خیر را انجام داده ولی یکی از آنها (که فعالیّت عملی برای جلوگیری از منکر است) را ضایع و تباه کرده­اند.

۳٫ بعضی از افراد تنها در دل خود از منکرات بیزارند ولی با زبان و دست خود برای جلوگیری از منکر اقدام نمی­کنند، این قبیل افراد دو خصلت شرافتمند را ضایع کرده و تنها به یک خصلت اکتفاء می­کنند.

۴٫ گروهی از افراد در برابر منکرات و گناهانی که می­بینند بی­تفاوت می‌باشند، نه با دل و نه با زبان و نه با دست خویش به جلوگیری از منکر نمی­پردازند. آنان هر چند در ظاهر به نام انسان‌های زنده، نَفَس می­کشند ولی در حقیقت، مردگان و اموات هستند. پس از آن منقول است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «تمام اعمال نیک و کارهای خوب و جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر همچون آب دهانی که در دریای ژرف و عمیق انداخته شود، می­باشد …. [۱۵] ».

امر به معروف و نهی از منکر فریضه­ای است که اگر با توجّه به شرایط آن، صحیح انجام شود، نسخه شفابخش و داروی دردهای فردی و اجتماعی است امّا اگر به شرایط آن توجّه نشود گاه به جای هدایت و سازندگی، تخریب و گمراهی به بار می­آورد.

هدف از امر به معروف و نهی از منکر، تصحیح مسیر فرد و جامعه در راه رسیدن به کمال است. کسی که امر به معروف و نهی از منکر می­کند چون سوزن­بانی است که با تصحیح مسیر، قطار را در رسیدن به مقصد هدایت می­کند. بدون شک سوزن­بان باید مسیرها را بشناسد و مقصدها را بداند تا هر قطاری را به مسیر صحیح هدایت کند. فردی هم که می­خواهد امر به معروف و نهی از منکر کند باید با احکام و شرایط این فریضه الهی آشنا باشد.

احکام امر به معروف و نهی از منکر

فصل حاضر اختصاص به بیان احکام امر به معروف و نهی از منکر و شرایط این وظیفه مهمّ الهی دارد:

تعریف «معروف» و «منکر»

مسأله ۱٫   «معروف» یعنی کار نیکی که عقل خوبی آن را درک می­کند و یا شرع مقدّس ما را به خوب بودن آن راهنمایی کرده است و «منکر» یعنی کار بد و ناپسند که عقل بد بودن آن را درک می­کند و یا شارع مقدّس ما را از ناپسند بودن آن آگاه نموده است.

شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر

مسأله ۲٫        در وجوب أمر به معروف و نهی از منکر باید شرایط ذیل وجود داشته باشد:

۱٫ معروف از واجبات شرعی و منکر از محرّمات شرعی باشد.

۲٫ معروف و منکر را هر چند به طور اجمال بشناسد.

۳٫ احتمال تأثیر در شخص خلافکار بدهد.

۴٫ شخص قصد ارتکاب منکر  را داشته باشد یا مشغول به انجام آن باشد.

۵٫ شخص خلافکار در ارتکاب منکر یا ترک واجب معذور نباشد.

۶٫ امر به معروف و نهی از منکر، حرج یا ضرر جانی یا آبرویی یا مالی به مقدار قابل توجّه نداشته باشد

شرط اول: معروف از واجبات شرعی و منکر از محرّمات شرعی باشد

مسأله ۳٫        شرط اول در واجب بودن أمر به معروف و نهی از منکر، آن است که معروفی که به آن امر می­شود از واجبات شرعی باشد و همچنین، منکری که از آن نهی می­شود، از محرّمات شرعی باشد.

مسأله ۴٫        در مواردی که انجام دادن معروف، مستحب است نه واجب، و انجام دادن منکر، مکروه است نه حرام، امر به معروف و نهی از منکر، مستحب می­باشد.

شایان ذکر است در أمر به معروف و نهی از منکر نسبت به مستحبات و مکروهات باید حیثیّت و شخصیّت فردی که مورد امر و نهی قرار می­گیرد، در نظر گرفته شود که به او اذیت و اهانت نگردد. همچنین نباید در امر به مستحبات و نهی از مکروهات، خیلی سخت و دشوار گرفت که سبب انزجار فرد از دین و برنامه‏های دینی شود.

شرط دوم: معروف و منکر را هر چند به طور اجمال بشناسد

مسأله ۵٫        شرط دوم در واجب بودن أمر به معروف و نهی از منکر، آن است که فردی که می­خواهد أمر به معروف و نهی از منکر کند، معروف و منکر را بشناسد هر چند به طور اجمال، یعنی بداند کاری که فرد آن را ترک نموده، از واجبات است یا کاری که فرد آن را مرتکب شده، از گناهان است. بنابر این کسی که معروف و منکر را نمی‏شناسد و آنها را از همدیگر تشخیص نمی‏دهد، بر وی امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، البتّه گاهی برای امر‌ به‌ معروف ‌و نهی از منکر کردن‌ یاد‌گرفتن و شناختن معروف و منکر از باب مقدّمه واجب می‏شود.

شرط سوم: احتمال تأثیر در شخص خلافکار بدهد

مسأله ۶٫        شرط سوم در واجب بودن أمر به معروف و نهی از منکر، آن است که فرد احتمال تأثیر در شخص خلافکار را بدهد. بنابراین اگر کسی می‏داند که سخن و گفته او أثر ندارد، مشهور بین فقهاء آن است که در این صورت، وظیفه ندارد و امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست ولی احتیاط واجب آن است که کراهت و ناراحتی خود را از کارهای ناشایسته خلافکار به هر طوری که ممکن است (با گفتار یا رفتار یا نوشتار و مانند آن) اظهار نماید، هر چند بداند که در او اثر نخواهد داشت.

مسأله ۷٫        اگر بعضی از افراد، امر به معروف و نهی از منکر کنند و مؤثّر واقع نشود و بعضی دیگر از افراد احتمال عقلایی بدهند که امر به معروف و نهی از منکر آنان مؤثر باشد، بر آنان واجب است که امر به معروف و نهی از منکر نمایند.

شرط چهارم: شخص قصد ارتکاب منکر را داشته باشد یا مشغول به انجام آن باشد

مسأله ۸٫        شرط چهارم در واجب بودن أمر به معروف و نهی از منکر، آن است که شخص قصد ارتکاب منکر یا ترک واجب را داشته باشد یا آنکه مشغول به انجام منکر و ترک واجب باشد. بنابراین اگر فرد احراز کند که شخصی قصد دارد گناهی را مرتکب شود یا واجبی را ترک نماید، امر به معروف و نهی از منکر نسبت به وی قبل از به وقوع پیوستن عمل خلاف، واجب است هر چند اولین باری باشد که فردِ مذکور تصمیم بر ارتکاب گناه یا ترک واجب گرفته است و هنوز هم مشغول انجام معصیت یا ترک واجب نشده باشد. بنابر این، در وجوب امر به معروف و نهی از منکر، لازم نیست فرد قصد اصرار و استمرار بر انجام منکر یا ترک واجب را داشته باشد یا آنکه فعلاً مشغول به گناه باشد بلکه احراز اینکه فرد تصمیم جدّی بر انجام منکر یا ترک واجب را دارد، کافی است، خواه فرد مذکور برای اولین بار می­خواهد مرتکب کار خلاف شود یا بار اول او نباشد.

مسأله ۹٫        چنانچه شخص خلافکار نخواهد کارهای خلاف خود را تکرار کند و دوباره مرتکب آن شود، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست بلکه اگر فرد احتمال عقلایی (احتمال قابل توجّه) بدهد که شخص خلافکار قصد ندارد کارهای خلاف خود را تکرار کند، در این صورت نیز امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست. همچنین اگر فرد احتمال می­دهد که شخصی قصد ارتکاب منکر یا ترک واجب را دارد لکن اطمینان ندارد، در این صورت نیز، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست.

شرط پنجم: شخص در ارتکاب منکر یا ترک واجب معذور نباشد

مسأله ۱۰٫   شرط پنجم در واجب بودن أمر به معروف و نهی از منکر، آن است که شخص در ارتکاب منکر یا ترک واجب، شرعاً معذور نباشد. بنابر این، اگر شخص کار منکری را انجام دهد و اعتقاد داشته باشد که آن کار، حرام نیست، بلکه مثلاً مباح می­باشد و یا آنکه شخص، کار واجبی را ترک کرده و اعتقاد داشته باشد که آن کار، واجب نیست، در این صورت، چنانچه در مورد این اعتقادش، شرعاً معذور باشد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، مثل اینکه شخص مذکور در موضوع اشتباه نموده باشد یا نظر فقهی مرجع تقلید او چنین باشد.

شایان ذکر است اگر منکر از کارهایی باشد که شارع مقدّس هرگز به وقوع آن راضی نیست مثل قتل نفس محترم، جلوگیری از آن واجب است، هر چند انجام دهنده معذور باشد و حتّی مکلّف هم نباشد.

مسأله ۱۱٫   اگر فرد احتمال بدهد شخصی که منکر را مرتکب می­شود یا واجب را ترک می­کند، در مورد آن، شرعاً معذور می­باشد، چنانچه ظاهر حال بر نداشتن عذر و عدم معذوریّت وی در ارتکاب منکر یا ترک واجب باشد، امر به معروف و نهی از منکر با جمع بودن سایر شرایط آن واجب است و امّا اگر ظاهر حالی وجود نداشته باشد یا ظاهر حال بر داشتن عذر و معذوریّت وی در ارتکاب منکر یا ترک واجب باشد، در این صورت امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست[۱۶]

شرط ششم: امر به معروف و نهی از منکر، حرج یا ضرر جانی یا آبرویی یا مالی به مقدار قابل توجّه نداشته باشد

مسأله ۱۲٫    شرط ششم در واجب بودن أمر به معروف و نهی از منکر، آن است که امر به معروف و نهی از منکر، موجب ضرر جانی یا مالی یا آبرویی به مقدار قابل توجّه نگردد یا فرد را مبتلا به حرج و سختی غیر قابل تحمّل ننماید. بنابر این، در صورتی که ضرر جانی یا آبرویی و یا مالی به مقدار قابل توجّه، شخص امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر را تهدید کند یا موجب مشقّت و دشواری غیر قابل تحمّل گردد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست مگر اینکه کار معروف و منکر به قدری نزد شارع مقدّس مهمّ باشد که باید در راه آن ضررها و دشواری­ها را تحمّل نمود.

مسأله ۱۳٫   چنانچه به شخصِ امر به معروف و نهی از منکر کننده ضرری متوجّه نشود، ولی امر به معروف و نهی از منکر وی موجب ضرر جانی یا آبرویی و یا مالی معتنا‌به و قابل توجّه، بر افراد دیگر از مسلمین می­گردد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نمی‏باشد. البتّه گاهی خوبی عملی که ترک می­شود یا بدی کاری که انجام می­گردد از نظر شرع مقدّس خیلی مهمّ می­باشد که در چنین مواردی، ضرری که متوجّه دیگران می­شود و خوبی یا بدی آن عمل، از نظر درصد احتمال و اهمّیّت مورد مُحْتَمَل، مقایسه و بررسی می­گردد و گاهی در صورت ضرر هم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ساقط نمی‏شود.

مراتب امر به معروف و نهی از منکر

مسأله ۱۴٫   أمر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است:

۱ـ اظهار انزجار درونی و ناراحتی قلبی از ترک معروف یا انجام منکر مانند اخم کردن یا رو گرداندن از شخص گناهکار یا سخن نگفتن با وی یا ترک مراوده و معاشرت با او.

۲ـ با زبان و گفتار به صورت وعظ و ارشاد و بیان ثواب معروف و عذاب منکر یا به صورت تهدید و ترساندن به گونه­ای که دروغ محسوب نگردد هر چند با استفاده از کلمات تند و خشن که خالی از گناه باشد.

۳ـ اقدامات عملی از قبیل کتک زدن، در مضیقه و تنگنا قرار دادن، حبس نمودن و مانند آن، لکن نباید به حدّی برسد که سبب شکستن یا نقص عضو یا مجروح شدن بدن و مانند آن شود و به تعبیر دیگر اقدامات عملی نباید به گونه­ای باشد که موجب دیه یا قصاص گردد.

مسأله ۱۵٫   از آنجا که مرتبه اول و دوم امر به معروف و نهی از منکر در یک درجه و سطح قرار دارند، فردی که امر به معروف می­کند یا نهی از منکر می­نماید باید ابتدائاً، موردی از مرتبه اوّل یا دوّم را انتخاب کند که اذیت آن کمتر و تأثیر آن بیشتر است و گاهی لازم است بین هر دو مرتبه در امر معروف و نهی از منکر جمع نماید و تا مرتبه اوّل یا دوّم مؤثّر می‌باشد نوبت به مرتبه سوّم نمی‌رسد امّا اگر مرتبه اوّل و دوّم مؤثّر واقع نشد، نوبت به مرتبه سوّم می­رسد و مطابق با آن اقدام می­نماید و احتیاط واجب آن است که در انتخاب مرتبه سوّم (اقدامات عملی) از حاکم شرع اجازه بگیرد.

شایان ذکر است هر یک از مراتب سه گانه، دارای درجات مختلف از نظر شدّت و ضعف می­باشد و لازم است در هر یک از مراتب سه گانه مذکور ترتیب بین درجات آن مرتبه مراعات گردد و فرد باید ابتدائاً در هر مرتبه، درجه­ای را انتخاب کند که اذیت آن کمتر و تأثیر آن بیشتر است و اگر نتیجه نگرفت به درجات سخت‏تر و شدیدتر اقدام نماید. بنابر‌این چنانچه می­توان به گونه­ای امر به معروف و نهی از منکر نمود که موجب اذیت یا بی­احترامی به فرد نگردد و مؤثّر هم واقع شود، نباید از درجه­ای استفاده نمود که موجب اذیت یا بی­احترامی به فرد می­شود.

مسأله ۱۶٫   همان طور که گذشت برای امر به معروف و نهی از منکر و پیشگیری از وقوع جُرم یا منکر جایز نیست عملی را انجام داد که موجب سرخی یا کبودی یا سیاهی بدن یا جراحت یا شکستگی یا قطع یا نقص عضو یا قتل و مانند آن گردد هر چند پیشگیری از منکر متوقّف بر آن باشد مگر آنکه بر جرم و منکری که فرد مرتکب آن می­شود مفسده­ای مهمّ­تر از موارد مذکور وجود داشته باشد که در این صورت، برای فرد یا افرادی که از امام علیه السلام یا نایب ایشان اجازه دارند، جایز است اقدام به موارد مذکور نمایند و در این حال، فرد به میزان اجازه­ای که دارد ضامن محسوب نمی­شود.

مسأله ۱۷٫   چنانچه امر به معروف و نهی از منکر موجب سرخی یا کبودی یا سیاهی بدن یا جراحت یا شکستگی یا قطع یا نقص عضو یا قتل و مانند آن گردد، فردی که اقدام به موارد مذکور نموده است، ضامن است و اگر این اقدام عمدی بوده است، احکام جنایت عمدی بر آن جاری می­شود و اگر از روی خطا و سهو بوده است، احکام جنایت خطایی بر آن جاری می­شود. البتّه در موردی که فرد از امام علیه السلام یا نایب ایشان اجازه داشته باشد، به میزان اجازه­ای که دارد ضامن محسوب نمی­شود.

وجوب کفایی امر به معروف و نهی ازمنکر

مسأله ۱۸٫   امر به معروف و نهی از منکر در واجبات و محرّمات الهی، با فراهم بودن شرایط آن، واجب کفایی است و اگر بعضی از افراد به این وظیفه عمل کنند و مؤثّر واقع گردد، از دیگران ساقط می‏شود و چنانچه همه افرادی که شرایط را دارا می باشند امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمایند، همه آنان گناهکار و مستحق عقاب خواهند بود.

 شایان ذکر است بر همه افراد جامعه لازم است که اگر با کارِ حرام یا ترکِ واجبی مواجه شدند بی­تفاوت نباشند و انزجار و ناراحتی خود را با گفتار یا کردار و مانند آن، ابراز نمایند و این مقدار بر همه مکلّفین، واجب عینی است[۱۷]. البتّه در مواردی ­که فرد احتمال تأثیر در امر به معروف و نهی از منکر نمی­دهد، وجوب اظهار ناراحتی و ابراز انزجار قلبی از ترک واجب یا ارتکاب حرام، بنابر احتیاط می­باشد.

معتبر نبودن قصد قربت در امر به معروف و نهی ازمنکر

مسأله ۱۹٫   در ‌امر ‌به‌ معروف‌ و نهی‌از منکر، قصد‌قربت ‌معتبر ‌نیست ‌بلکه مقصود، اقامه واجب‌ و‌ جلوگیری‌از حرام‌ می‌باشد البتّه قصد قربت موجب‌ رسیدن‌به ثواب‌الهی و پاداش‌أخروی است.

اختصاص نداشتن امر به معروف و نهی ازمنکر به صنف خاصّی از مردم

مسأله ۲۰٫   وجوب امر به معروف و نهی از منکر به صنف خاصی از مردم اختصاص ندارد بلکه با فراهم بودن شرایط آن بر علماء و غیر آنان، افراد عادل یا فاسق، ثروتمند یا فقیر، مسئولین حکومتی و مردم واجب می­باشد.

امر به معروف و نهی ازمنکر نسبت به خانواده و فامیل

مسأله ۲۱٫   وجوب‌أمر‌ به معروف و نهی‌از منکر، بر هر مکلّف نسبت به خانواده و نزدیکان وی دارای اهمیت بیشتری است. بنابراین اگر شخصی در خانواده و نزدیکان فرد می­باشد که نسبت به واجبات دینی، از قبیل نماز، روزه، خمس، حجاب و … بی­توجّه است و آنها را سبک می­شمارد یا نسبت به ارتکاب محرّمات از قبیل ربا، غیبت، دروغ، گوش دادن به غنا و موسیقی لهوی و … بی­مبالات و بی­باک می­باشد، باید با اهمّیت بیشتری، با مراعات مراتب سه گانه أمر به معروف و نهی از منکر، جلوی کارهای حرام وی را بگیرد و او را به انجام کارهای واجب و ترک حرام دعوت نماید.

امر به معروف و نهی ازمنکر نسبت به والدین

مسأله ۲۲٫   اگر پدر یا مادرِ فردی مرتکب حرام یا ترک واجبی می­شوند، جایز بودن امر به معروف و نهی از منکر نسبت به آنان توسّط فرزند، به غیر گفتار یا رفتار نرم و ملایم، محلّ اشکال است و مراعات مقتضای احتیاط در مورد آن رعایت گردد. بر این اساس، احتیاط واجب آن است که فرزند با ملایمت و نرمی، والدین خویش را امر به معروف و نهی از منکر کند و هیچ وقت با خشونت و گفتار تند با آنان رفتار ننماید[۱۸].

شرایط تأدیب بچّه نابالغ

مسأله ۲۳٫   کتک زدن بچّه نابالغ جایز نیست مگر در صورتی که شرایط ذیل رعایت گردد:

 الف. بچّه کار حرامی را انجام داده باشد یا سبب اذیّت دیگران یا ضرر رساندن به دیگران شده باشد.

ب. ولیّ شرعی بچه نابالغ یا کسی که از او اجازه دارد، این کار را انجام دهد.

ج. زدن به قصد تأدیب و تربیت باشد نه به خاطر تشفّی خاطر (خنک شدن دل).

د. بیش از سه ضربه او را نزند.

ه. زدن به گونه­ای نباشد که بدن طفل سرخ شود بلکه آهسته و خفیف باشد.

و. راه تأدیب و تربیت منحصر در زدن باشد.

بنابراین، مادر، برادر، خواهر، آموزگارِ بچّه نابالغ، حق زدن او را ندارند مگر اینکه با تحقّق شروط فوق، از ولیّ‌ شرعی او (پدر یا پدر بزرگ پدری) کسب اجازه کرده باشند.

همچنین اگر کتک زدن منجرّ به سرخ شدن یا کبود شدن یا سیاه شدن بدن بچه نابالغ گردد، دیه دارد و مقدار دیه آن در فصل احکام دیات بیان خواهد شد.

ارشاد جاهل در موضوعات لازم نیست

مسأله ۲۴٫   ارشاد جاهل در موضوعات لازم نیست و واجب نیست کسی که نسبت به موضوع اطّلاع ندارد را ارشاد نمود[۱۹]مگر در موردی که احراز شود شارع مقدّس به وقوع آن کار هر چند نسبت به جاهلِ به موضوع رضایت ندارد مثل اشتباه کسی که قتل او حرام است با کسی که قتل او جایز است.

وجوب ارشاد و آموزش کسی که حکم شرعی را نمی ­داند

مسأله ۲۵٫   چنانچه فردی در موردی بی­اطّلاع از حکم شرعی باشد و به خاطر ندانستن مسأله شرعی، واجبی را ترک یا حرامی را مرتکب گردد، در صورتی که فرد جاهل درصدد تعلّم و فراگیری است و احتمال تأثیر نیز وجود داشته باشد، ارشاد وی و یاد دادن مسأله شرعی به او واجب است مگر در موارد عسر و حرج غیر قابل تحمّل یا ضرر قابل توجّه. بنابراین کسی که نمی­داند استفاده از انگشتر طلا بر مرد حرام است یا گوش دادن به موسیقی لهوی و غنا حرام است یا دست دادن و مصافحه با نامحرم هر چند از خویشاوندان باشد حرام است یا نمی‌داند نماز آیات در وقت زلزله واجب است یا پوشش قدم پای زن در مقابل نامحرم واجب است، و به خاطر جهل به حکم شرعی و ندانستن مسائل محلّ ابتلایش موارد مذکور را رعایت نمی‌کند، ارشاد او با جمع شدن شرایط فوق واجب است.

بیان یک توصیه اخلاقی

مسأله ۲۶٫   شایسته است که مؤمن خودش را برای اطاعت خداوند تبارک و تعالی آماده کند و این آمادگی به تبعیت کردن از اوامر و نواهی الهی و به تزکیه نفس و پاکسازی آن از خصلت­های پست و صفات نکوهیده و آراستگی آن به مکارم اخلاق و صفات نیکو و پسندیده است و راه شناخت این موارد مراجعه به قرآن کریم و احادیث شریفه معصومین علیهم السلام است و همچنین یادآوری مرگ و فنای دنیا و منزلگاه‌های آخرت از جمله برزخ و  قیامت، برانگیخته شدن و حساب و عرضه اعمال بر خداوند متعال و یادآوری صفات بهشت و نعمات آن و عذاب‌های جهنّم و شکنجه­های آن و آثار و نتایج اعمال انسان نقش مؤثّری در این امر دارد و انسان را در راه تقوای الهی و پیروی از دستورات خداوند متعال و خویشتن داری از ارتکاب معصیت و وقوع در غضب الهی کمک و یاری می­کند.

استفتایی مربوط به امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خانواده

سؤال ۱٫   آیا مردان وظیفه شرعی در رعایت حجاب و سایر مسائل شرعی توسّط همسرشان دارند همچنین آیا زنان هم وظیفه شرعی  نسبت به شوهرشان در زمینه اهتمام شوهر به مراعات واجبات و پرهیز از محرّمات دارند؟

جواب: بله وظیفه مردان که سرپرست خانواده هستند این است که به مقدار ممکن اهتمام به رعایت حجاب و عفّت و سایر مسائل شرعی توسّط خانواده اشان داشته باشند و با رعایت شروط امر به معروف و نهی از منکر آنان را به انجام واجبات ترغیب و از ارتکاب گناهان باز دارند آنچنان که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ «۶» [۲۰]

ای کسانی که ایمان آوردید، خود و خانواده خویش را از آتشگیره ای که هیزم آن انسان و سنگ ها هستند حفظ کنید.

 همچنین زنان موظّفند در صورت امکان شوهرانشان را با رعایت شروط امر به معروف و نهی از منکر  از ارتکاب معاصی بازداشته و به اطاعت از فرامین الهی دعوت نمایند، قرآن کریم در مورد این وظیفه عمومی چنین می‌فرماید:

وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ «۷۱» [۲۱]

مردان و زنان باایمان، ولیّ و یار و یاور یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، نماز را به پا می‏دارند و زکات می‏دهند و خدا و رسولش را اطاعت می‏کنند بزودی خداوند آنان را مورد رحمت خویش قرارمی‏دهد که خداوند توانا و حکیم است.


[۱]. سوره آل عمران آیه ۱۰۴

[۲]. سوره حج آیه۴۰ و۴۱

[۳]. سوره آل عمران آیه ۱۱۰

[۴] . یا عقائد و راه و روش­هایی که در دین مقرّر شده از خطر بدعت بدعت گذاران در امان می­ماند.

[۵]. فروع الکافی ج۵ ص۵۵و۵۶ ح۱ باب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر

[۶] . غرر الحکم و درر الکلم فصل۲ فی الامر بالمعروف و النهی عن المنکر ص۳۳۲ ح۷۶۳۹

[۷]. تهذیب‏الأحکام ج ۶ ص۱۷۶ح۴  باب۸۰ الأمر بالمعروف

وسائل‏الشیعه ج۱۶ص ۱۲۱ ح۱۱ باب۱ وجوبهما و تحریم ترکهما ‌

[۸] . امالی شیخ مفید مجلس۱۴ ص۱۱۹ ح۳

[۹]. مستدرک الوسائل ج۱۲ ص۱۸۰ ح۱۱باب۱

[۱۰]. تهذیب الاحکام ج۶ ص۱۷۶ح۱ باب ۸۰

[۱۱]. مستدرک‏الوسائل ج ۱۲ ص ۱۸۱و۱۸۲ ح۱۸ باب ۱ وجوب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر

 وسائل‏الشیعه ج ۱۶ص۱۲۳ ح۱۸ باب۱ وجوبهما و تحریم ترکهما

[۱۲]. تهذیب‏الأحکام ج۶ ص ۱۷۷ ح۷  باب۸۰ الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر

وسائل‏الشیعه ج ۱۶ ص ۱۱۸ ح۵  باب۱ وجوبهما و تحریم ترکهما

[۱۳] . وسائل الشیعه ج۱۶ ص۱۳۵ ح۱ باب ۴

[۱۴]. وسائل‏الشیعه ج۱۶ ص۱۲۲ ح۱۳ باب۱ وجوبهما و تحریم ترکهما

[۱۵]. نهج البلاغه ص ۷۱۸ تا۷۲۰ حکمت ۳۷۴ مراتب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر

[۱۶]. به عنوان مثال، جوانی که در ماه مبارک رمضان در اثنای روز مشغول روزه خواری است و ظاهر حال بر انتفای عذر در مورد وی است نهی از منکر وی با جمع بودن سایر شرایط لازم است امّا در مورد پیر مردی که در کهولت سن و کاهش بُنیه جسمانی به سر می‌برد و روزه نمی‌گیرد یا در اثنای روز افطار می‌کند ظاهر حال بر معذور بودن او می‌باشد لذا در چنین موردی با احتمال معذوریّت نهی از منکر لازم نیست.

[۱۷]. از حضرت امیر المؤمنین علیه ‏السلام چنین نقل شده است که فرمودند: رسول أکرم صلّی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلّم به ما دستور دادند که با گناهکاران با صورتی درهم کشیده مواجه شویم.

فروع کافی ج۵ ص۵۸و۵۹ ح۱۰ باب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر

و نیز روایت شده که حضرت المؤمنین علیه‏السلام فرمودند: «کمترین مرتبه نهی از منکر این است که با گناهکاران با چهره درهم کشیده برخورد کنید.»                   وسائل الشیعه ج۱۶ ص۱۴۳ ح۱ باب۶ وجوب اظهار الکراهه للمنکر

[۱۸] . شایان ذکر است چنانچه امر به معروف و نهی از منکر نسبت به والدین متوقّف بر گفتار تند و خشن باشد، احتیاط آن است که فردِ مقلّد از مجتهد دیگری که در این مورد فتوی دارد با رعایت الأعلم فالأعلم تقلید نماید و مطابق با نظر او رفتار نماید و چنانچه فرض شود این کار امکان پذیر نباشد و امر به معروف و نهی از منکر متوقّف بر اقدام وی باشد چنین موردی از موارد دوران امر بین محذورین خواهد بود که باید فرد احتیاط نسبی نماید یعنی با در نظر گرفتن درجه احتمال و اهمّیّت محتمل یک طرف را انتخاب کند و چنانچه درجه احتمال و اهمّیّت محتمل در هر دو طرف وجوب و حرمت مساوی یا در حکم مساوی باشند حکم به تخییر می‌شود.

[۱۹]. به عنوان مثال، فردی که اطّلاع ندارد لباسش نجس است و با لباس مذکور نماز می­خواند یا فردی که می­داند که باید رو به قبله نماز بخواند لکن اشتباهاً به سمتی که قبله نمی­باشد نماز می­خواند، بر دیگری که از این امر مطّلع است لازم نیست وی را آگاه کند.

[۲۰]. تحریم آیه۶

[۲۱]. توبه آیه ۷۱