مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

آیا مرا میشناسید و مظلومیت مرا میدانید؟

آیا مرا میشناسید و مظلومیت مرا میدانید؟
.

آیا مرا میشناسید و مظلومیت مرا میدانید؟

هیچ فرضیه و تکلیفی به مظلومیت من نیست!دلیل آنرا خواهم گفت.

وقتی ماه رمضان میرسد.فضای جامعه عوض میشود و روزه و افطار و سحری و مجالس دعا و قرآن؛رونق میابند و شب های قدر؛مشتری های فراوانی دارند.

وقتی موسم حج میرسد؛سیل مشتاقان حج؛راهی مکه و مدینه و منی میشوند.

هنگام اذان مساجد از نمازگزاران پر می شود و نماز جمعه ها پر رونق است و نماز عید فطر؛شکوه بی نظیری دارد.

اما برای ادای تکلیف امر به معروف و نهی از منکر؛آن شور و شوق و علاقه و اهتمام نیست.مگر من با نماز و روزه و حج؛چه فرقی دارم؟مگر من هم مثل آنها واجب الهی نیستم؟مگر خداوند؛به احیای این دو فریضه برتر؛سفارش نکرده است؟مگر امر به معروف و نهی از منکر؛شیوه پیامبران و سیره صالحان و دعوت آیات قرآن و توصیه پیامبر و امامان علیهم السلام نیست؟

پس چرا اینهمه سستی و تعلل و بهانه جویی برای شانه خالی کردن از ادای این فریضه؟

وقتی هریک از شما بگویی((به من چه))؛پس این بار سنگین را چه کسی از زمین بردارد؟

وقتی هر کس به امید دیگری بنشیند و دست روی دست بگذارد؛پس چه کسی پیشقدم شود و اقدامی کند؟

وقتی هر کسی بگوید ((چرا من ؟دیگران هستند))دیگر((دیگرانی)) باقی نمی مانند که به این وظیفه عمل کنند!

درست است که گاهی عمل به این فریضه؛دیگران را می رنجاند؛ولی اگر رضایت خدا در این است؛از رنجیدن دیگران چه غم؟آیا درست است که برای نرنجیدن دیگران؛خدا را از خود ناراضی کنید؟

درست است که بعضی با تندی و خشونت؛چهره مرا نزد دیگران زشت جلوه می دهند و بعضی با مراعات نکردن ادب و متانت؛مردم را به من بدبین می کنند.

درست است که برخی در انجام این فریضه؛بی پناه و بی پشتوانه اند و نهادهای مربوط هم به وظایف خود آنطور که باید؛عمل نمی کنند.

درست است که بعضی با نشناختن دقیق معروف و منکر؛گاهی از چیزی نهی می کنند که منکر نیست و به چیزی فرا می خوانند که معروف نیست و درست است که برخی با دعوت زبانی شان با شیوه عملی شان؛هماهنگ نیست و دوگانگی حرف و عمل؛امر و نهی آنان را بی تاثیر می کند.

هر حرف که پشتوانه آن عمل است               هنگام حساب ؛محکم و بی خلل است

بــــــر گفته خشک؛اعتباری نبود                    گفتـــار بلا عمل؛چک بی محل است

اینها همه درست؛ولی دلیل نمیشود که شما وظیفه خودتان را ترک کنید و من؛همچنان مظلوم و بی پناه بمانم.

من برترین فریضه و احیا گر فرایض دیگرم؛

پشتوانه قوام و استحکام قوانین شریعتم.

عزت و حیات من؛عزت شما و حیات جامعه اسلامی است و مشوق صالحان به انجام کارهای نیک است.

غربت من ؛نیکان و خوبان را خانه نشین می کند و جامعه را جولانگاه اهل منکر می سازد و زمینه ساز رواج مفاسد و منکرات می گردد.

من اگر باشم ؛ ویروس گناه و فساد؛جامعه را فرا نمی گیرد؛فسادگستران؛میدان فعالیت پیدا نمی کنند ؛گنهکاران؛گستاخ نمیشوند؛ستمگران بی پروا به حق کشی نمی پردازند و خلافکاران؛این همه پررو نمیشوند.

اما اگر مرا ترک کنید و مورد بی مهری قرار دهید و با کوچک ترین بهانه؛فراموشم کنید گرفتار قهر الهی می شوید و بدان بر خوبان مسلط می شوند؛اشرار؛زمام جامعه را در دست می گیرند؛دعاهایتان به اجابت نمی رسد و دنیا برای نفس کشیدنتان؛تنگ می شود.

اگر من بمیرم و از یادها بروم؛انسان ها هم مرده هایی متحرک و زنده نما خواهند بود.

مرا از ترس مرگ و بلا؛رها نکنید.

نه اجلتان به من بسته است نه زندگی تان؛من نه مرگ کسی را نزدیک می کنم و نه اجل کسی را به تاخیر می اندازم؛ولی … بدانید که اگر مرا تنها بگذارید؛خودتان هم تنها می مانید.

اگر مرا به بند کشید؛خودتان هم در زندان جامعه آلوده به بند کشیده می شوید.

یاوران معروف باشید؛تا رو سفید گردید.

دشمن منکر باشید تا دچار عذاب نشوید.

مرا زنده کنید؛تا خوتان هم زنده شوید.

احیاگر این دو فریضه باشید؛تا به حیات امت برسید.