آنچه آمران به معروف باید بدانند ۴
چه کنید تا مردم از شما اطاعت بکنند
شاید تقاضاهایی که حین برخورد با مردم، از آنها میکنید، مورد علاقهی آنها نباشد؛ لذا چه باید بکنیم تا مردم و مسافرین، حرفهایمان را قبول کنند و با خوشحالی درخواستهایمان را بپذیرند؛ تحقیقات علمی و تجربی نشان داده است که میشود انسان به جایی برسد که آنقدر روی مردم تأثیر بگذارد و آنقدر شخصیتِ سِحرآمیزی از خود بسازد که دیگران به پذیرفتنِ سخنانش افتخار بکنند. خودتان را آماده بکنید تا با راهنماییهایی که خدمتتان عرضه میکنیم چنان شخصیتی از خود بسازید که مورد احترامِ تک تک مردمی که با آنها مواجه میشوید، قرار بگیرید.
امیال و حرصهای خود را مهار بکنید.
نکند شهوات جنسی بر وجود شما مسلط شود. برای کنترل غریزه جنسی، سعی کنید مردم را خانوادهی خود فرض بکنید؛ یعنی بزرگترها را پدر و مادر خودتان، همس سن و سالها را برادر و خواهر و کوچکترها را همانند فرزند خود یا برادران و خواهرانِ کوچک خود بدانید. میل شدید به رئیس شدن و دستور دادن و امر کردن به دیگران را در خودتان، از بین ببرید. شخصیت شما بزرگتر از آن است که خود را به بازی کودکانهی رئیس بازی دلخوش بکنید. فراموش نکنید که با ارزشترین مردم در نظر خداوند، خدمتگزارترین شما میباشد نه کودکی که بیشتر رئیس بازی میکند و گول و فریبِ شیطان را میخورد زیرا شیطانِ رانده شده، خیلیهایمان را بر اساسِ عشق به رئیس شدن و ریاست کردن، گول میزند. مردانِ الهی مقام را در خدمتِ هدفهای الهی خود قرار میدهند و اجازه نمیدهند که مقام و پُست آنها را در خدمتِ خود بگیرد. شهوت و میل شدید به پُرحرفی را در خودتان کاهش بدهید. آدمهای پُرحرف، زیاد اشتباه میکنند و در بسیاری مواقع، دروغ هم میگویند و به طور حتم و بی هیچ شک و تردیدی آلوده به غیبت، تهمت، بدگویی، افشاء اسرار دیگران و دهها میکروب روحی و ویروسِ فکری دیگر هم میشوند و سلامتِ روانی خود را زیر سؤال میبرند. از طرفی نکند نسبت به جمع مال و سرمایه حریص باشید، کم نبودند اشخاصی که با دیدنِ ماشینهای گران قیمت و خانهها و ویلاهای به ظاهر رویایی، دچارِ احساسِ حقارت شدند و یا خود از خادمانِ سرمایهدارانِ زالوصفت شدند و یا آنقدر از آنها عقده به دل گرفتند که از خود آدمی عقدهای ساختند. باید از زندگی مأمورانی عبرت گرفت که با رشوه گرفتن، خود را به متاع اندکی فروختند و هنگامِ تعیین قیمت، خود را ارزان فروختند. میدانید چرا؟ زیرا آنها آنقدر اراده نداشتند که در برابر خواهشهای نفسانی، قد عَلَم بکنند و ایستادگی و شجاعت و مردانگی خود را به نمایش بگذارند. اگر مایلید حرص شما به تمتعات دنیوی فروکش بکند لااقل روزی یک بار، آن هم هنگام شب، از قبرستانِ نزدیک منزلتان دیدن بکنید. عاقبت جمع مال و سرمایه را در آن فیلم واقعی، مشاهده خواهید کرد.
خواب منظم و عمیق داشته باشید.
عادت کنید شبها رأس ساعت معینی بخوابید. خواب نیمروز (قیلوله) هم به شما کمک زیادی میکند. دانشمندان روزانه ۸-۷ ساعت خوابیدن را برای اکثریت مردم توصیه میکنند. حتماً ۲۰ دقیقه استراحت و خوابیدن در بعدازظهر، انرژی تازهای در جسم و فکر شما، به جریان میاندازد. برای خواب صحیح، جای تاریک و کم سر و صدا را انتخاب بکنید. روی زیراندازهای خیلی نرم نخوابید که تنبلی را برای شما به ارمغان میآورد. اگر عادت کنید خود را از دو انحراف و وسوسه پُرخوابی و کمخوابی رهایی بدهید، آنگاه صلاحیت پیدا میکنید تا در نقشِ یک راهنما برای دیگران، موفق عمل بکنید.
رژیم غذایی درستی داشته باشید.
پرخوری و کمخوری هر دو نوعی زیادهروی از مرز تعادل میباشد. شما باید بر اساسِ سن، جنس، وزن، قد، شغل و میزانِ تحرک روزانهتان، غذای مناسبی را از نظر مقدار و نوعِ غذا، برای خود، تدارک ببینید. برای جذابیت غذاهای فسفری را توصیه کردهاند غذاهایی مثل: تخم مرغ، جگر سیاه، لوبیا، عدس، گردو، گوشت گاو گوسفند.
به استراحت و تفریح روزانه اهمیت بدهید.
با گردش در هوای آزاد و انجامِ تنفس عمیق، خستگیهای روزانهتان را برطرف بکنید. گردش در سطح شهر و تماشای مناظر خوب و مفید را به شما توصیه میکنیم. ویترین مغازهها و نگاه کردن به اشخاص، دور زدن در خیابان را هم برایتان هدفدار و ارزشمند خواهد نمود. از سرگرمیهای سالم هم استفاده بکنید.
چگونه آرامش خود را در هر شرایطی حفظ کنید
یکی از ویژگیهای ضروری برای شما، حفظ آرامش و خونسردی میباشد. اگر بتوانید آرامش را ملکهی نفسانی خود بکنید، بازیچه دستِ انسانهای جاهل و یا عالمانِ مُعاند قرار نخواهید گرفت. باید قبول کنید کاری را که در پیش دارید، مخالفت خیلیها را به دنبال خواهد داشت. اگر مایلید در مقابل رفتارهای غلط دیگران دستپاچه نشوید و بازیچه آنها قرار نگیرید، از همین حالا تصمیم بگیرید مهارت و دانشِ کسب آرامش را عمیقاً فرا گیرید. آرامش موجب میشود میزان تمرکز و دقت در کارتان افزایش پیدا بکند و با حداقل خستگی مأموریت خود را به انجام برسانید و از کار خود حداکثر نتیجه را به دست آورید. اگر آرامش را عادتِ خود بکنید، بدونِ هیچ شتاب و عجله، سخنان خود را به طوری که کاملاً برای دیگران قابل درک باشد، بیان خواهید نمود. ما مایلیم شما اصولِ حفظ آرامش را یاد بگیرید تا وجودتان برای مردم، به اندازه قرصَهای مُسکن و شفابخش، اثر داشته باشد. آنچه که شما را در برابر مشکلترین حوادث نامطلوب و حتی آسیبهای جسمانی، بیمه میکند، چیزی غیر از آرامش نیست. شخص آرام، زیر بار هر کس و ناکس نمیرود و سخنان و رفتارهای دیگران را که پایه و اساس منطقی نداشته باشد، قبول نمیکند. اگر از ما بپرسید: «چگونه بفهمیم شخصی مضطرب و ناآرام هستیم؟» به شما پاسخ میدهیم که اگر افکار پراکندهای دارید و خواب آرام ندارید و اگر از وقت استراحت خود میزنید تا به گذشتهی از دست رفته و یا آیندهی نیامده بیندیشید و اگر آدمی شدیداً خشک و بیروح هستید؛ و اگر سخنان نادرست میگویید و یا کارهای افراطی میکنید شک نکنید آدمِ ناآرامی هستید. اگر سخنان خود را ناقص و شتابان بیان میکنید و اگر سعی دارید افکار خود را بر دیگران تحمیل بکنید و نیز اگر ظاهر ناآرامی دارید و به محض مواجه شدن با سفسطهها و نیرنگهای آدمهای چرب زبان از باورهای خود عقبنشینی میکنید، در خشکسالی آرامش به سر میبرید. آدمهای ناآرام، برای مشکلاتِ کوچک، تعادل روحی خود را از دست میدهند و در برابر حوادث شاید خونسردی خود را به کلی از دست میدهند. ثابت شده است که آدمهای ناآرام چنانچه باید، مورد تقدیر دیگران قرار نمیگیرند و در مقابلِ کار و لیاقتهای خود، مزد کافی دریافت نمیکنند. اگر شما نتوانید در برابر بددهانیها و گزافهگوییها و بدرفتاریهای دیگران، با آرامش عکسالعمل مناسب نشان بدهید، به شما توصیه میکنیم بدون فوت وقت، به دنبال کار مفید دیگری بروید. مأمور ناآرام همانند یک بمبِ در حال انفجار میباشد که هم باعث نابودی آبرو و حیثیت و اعتبار خود میشود و هم جو متشنّجی را ایجاد میکند که در شرایط فعلی کشور، حکم یک بیماری مُسری را دارد. اگر سَرِ کارِ خود حاضر نشوید بهتر است تا اینکه با روانی ناآرام با مردم مواجه بشوید و به قول شاعر: “اگر نوشم نِئی*****نیشَم نباشی” اگر تا به حال ناآرام عمل کردید و مایلید از خود شخصیتی آرام و متواضع بسازید، نگران نباشید. شما با در دست داشتنِ این کتاب قادر خواهید بود، به این رویای خودتان جامه عمل بپوشانید. اگر باور کنید که میتوانید تغییر کنید و انسانِ تازهای از خود بسازید، در کمترین زمان ممکن، موفق خواهید شد به چنین هدف مقدسی دست پیدا بکنید. حال میپردازیم به اینکه چگونه میتوانیم مأموری آرام و متواضع باشیم؟
یکی از بزرگانِ آرام را الگوی خود قرار بدهید.
حتی در بین دوستان و فامیلان و خانوادهی خود نیز میتوانید آدمهای زیادی را پیدا بکنید که چگونه آرام بودن را به شما یاد خواهند داد. هم در فکر و ذهنِ خود، خاطراتِ آرام بودنِ آنها را تکرار بکنید و هم در عمل با آنها همنشین بشوید.
غذاهای مناسب مصرف بکنید.
هیچ میدانستید که مصرف گوشت و قند تولید ارتعاش و لرزه میکنند؛ لذا در هر شبانه روز بیش از ۱۵۰ گرم گوشت مصرف نکنید و از قندِ طبیعی موجود در میوه و عسل و کشمش و توت استفاده بکنید. ترک پُرخوری و ترک مصرف غذاهای سنگین را فراموش نکنید.
ورزشهای آرامبخش را جدی بگیرید.
روزانه سه بار و هر دفعه ۱۰ بار تنفس عمیق بگیرید. برای انجام هر گونه ورزشی توصیه میکنیم در هنگام بامداد ورزش بکنید. اگر توانایی دارید دو ورزشِ شنا و وزنهبرداری را ترک نکنید. دوش گرفتن و استحمام، ورزش دیگری است که در کسب آرامش نقش تردیدناپذیر دارد. ورزش بدنی، برداشتنِ وزنه، دوش گرفتن و مالش و پس از آن در حدود پنج دقیقه استراحت در حال طاقباز که طی آن عضلات در آرامش و محیط نیمه تاریک تمدد پیدا بکنند، بهترین وسیله ایجاد آرامش برای روح و روانِ شما میباشد.
بر حواس خود کنترل داشته باشید.
نفس خود را عادت بدهید تا از صداهای به ظاهر تنفرانگیزی مثل به هم خوردن ناگهانی لنگههای یک درب، صدای کشش یک نوک فلزی بر روی یک سطح صاف، صدای بوق اتومبیل و رادیو و فریادهای گوشخراش نباید آنقدر آرامش شما را در هم بریزد که کنترلِ خود را از دست بدهید. هنگامی که صدایی بیش از حد شما را ناراحت میکند توجه خودتان را به یکی از وظایف خویش یا خواندنِ کتابی و یا ورزش و یا انجامِ کار لذتبخشِ دیگری، جلب بکنید. خودتان را طوری عادت بدهید که ایجاد صدا توسط اشخاص و یا وسایل مختلف، در شما کمترین اثر را داشته باشد. با صداهای گوشخراش با لبخند و بیتوجهی مواجه بشوید. دربارهی بوهای بد و تماشای حوادثِ ناگوار هم عکسالعمل شدید، نشان ندهید؛ همچنین با چشیدنِ غذاهای مختلف نیز عکسالعمل نادرست از خود نشان ندهید.
بدون شتاب، سخن بگویید.
سعی کنید با آرامش حرف بزنید. بدونِ از دست دادنِ خونسردی خود به پاسخهای تند و ناراحتکننده، اعتراضات، ضد و نقیض گوییهای مردم و مخاطبین، پاسخ بدهید.
اگر مخاطب شما پا را فراتر از تربیت و ادب گذاشته بدونِ علت و منطق، یقه میدرد و یا به ادای سخنانِ زشت و تهدیدآمیز با شما میپردازد، خم به ابرو نیاورید بلکه در نهایت آرامش، شکیبایی خود را حفظ بکنید تا آتش خشم او فروکش کند و سپس با لحنی ملایم و مطمئن به اظهارات او پاسخ بدهید. از کلیه بحثهایی که ربطی به موضوعِ کار شما ندارند، پرهیز بکنید. عاطفی و بر مبنای انگیزههای لحظهای سخن نگویید.
دوستانی آرام داشته باشید.
از همین امروز تصمیم بگیرید با اشخاصی آرام، خوش مشرب و جذاب مجالست و رفاقت داشته باشید. همنشینی با آدمهای تندخو، عصبانی، مضطرب و پرخاشگر، حکم آشامیدنِ سمِّ مهلک را برای شما دارد. برای آزمایش کردنِ دوستانِ خودتان خوب است نظر خودتان را دربارهی مسئلهای از آنها بپرسید و بعد از اظهار نظر آنان، با آنان مخالفت بکنید و شاهدِ عکسالعمل آنان باشید.
از لباسهای تنگ استفاده نکنید.
علاوه بر ضررهای جسمانی متعددی که استفاده از پوشاک تنگ به همراه دارد خلافِ شرع، عرف، عقل و اخلاق اجتماع اسلامی میباشد. لذا به هیچ وجه از کمربندهای تنگ استفاده نکنید. از پوشیدنِ شلوارهای تنگ، پیراهنِ تنگ، مانتوی تنگ بپرهیزید. چرا باید لباسی را بکارگیری بکنید که عیب بزرگی مثل از بین بردنِ آرامش را به همراه داشته باشد.
از مواجه شدن با مسئولین خود و رؤسای ادارات نترسید.
اگر وظایف خود را به خوبی انجام بدهید، معنی ندارد که از مافوق خود ترسی به دل خود راه بدهید. و اگر در انجامِ وظیفه کوتاهی کردید، قول بدهید که در اولین فرصتِ ممکن تلافی بکنید. کسی که خود را بزرگتر از همه موجودات بداند و انسانها را عبد خدا فرض بکند و خیانتی نکرده باشد و خلافی مرتکب نشده باشد به جای ترس، همواره با آرامش همراه و همنشین خواهد بود.
چگونه در انجامِ کارهایتان خجالت نکشید
شاید شما هم جزء آن دسته از مأمورانی باشید که از مواجه شدن با مردم، ترس دارید یا از گذشته، آدمی کمرو و گوشهگیر بودید و یا اخیراً به این عادت مبتلا شدهاید. اگر نتوانید بر کمرویی خودتان غلبه بکنید، در انجام مأموریت دچار ناتوانی میشوید و از عهده کارتان، برنمیآیید. خجالتی بودن باعث میشود به شما حالتی دست بدهد که موجب خشم و دستپاچگی شما بشود. لرزش دست و اندامها و نیز بد حرف زدن و تندمزاجی از دیگر نشانههای آدمهای خجالتی میتواند باشد. مأموری که خجالتی نباشد، نمیتواند ارتباط درستی را با مردم برقرار نماید و شاید برعکس تصویر نادرستی را از حکومت اسلامی و اسلام در ذهن دیگران بر جای بگذارد. برای اینکه بر کمرویی خودتان غلبه بکنید، توصیههای مهم زیر را به کار ببندید و به آرزوی خود دست پیدا بکنید:
به خود تلقین کنید که انسان مؤمن، عزت نفس دارد: چون به خداوند یقین و توکل دارد، لذا در مقابل هیچ کس و هیچ حادثهای، احساس ضعف و کوچکی نمیکند.
پیامبران و امامان(علیه السلام) و نیز بزرگانِ دین را الگوی خود قرار بدهید: اگر خجالتی بودن، فضیلت محسوب میشد، لااقل یک نفر از حضرات معصومین(علیه السلام) میبایست خود را به چنین ویژگی، آراسته کرده باشد؛ در حالی که هیچ یک از فرستادگانِ الهی کمرو نبودند، بلکه بسیار هم گشادهرو و معاشرتی بودند.
خودتان را دست کم نگیرید: خیال نکنید همه مردم، لیاقتهای بیشتری نسبت به شما دارند. فراموش نکنید که خداوند لطف کرده و موهبتها، نعمتها و استعدادهای زیادی را در وجود شما، به ودیعه گذاشته است؛ پس قدر این همه برکاتِ خداوندی را بدانید.
همیشه انتظار نداشته باشید از دیگران بارکالله بشنوید: در جستجوی تأیید گرفتن از دیگران نباشید شما خوب هستید چون خوبیهای زیادی در وجود شما قرار دارد نه اینکه چون این و آن میگویند شما خوب هستید. کسانی که توجّه و تأیید را از دیگران، گدایی میکنند، همیشه بازیچه دیگران قرار میگیرند و روی آرامش را نخواهند دید.
از خودنمایی کردن دست بردارید: کارهای خود را به نیتِ مورد توجه قرار گرفتن، انجام ندهید. تنها ریاکاران هستند که برای خود نشان دادن به دیگران، کارهای روزمره خود را انجام میدهند.
نقاط ضعفِ خود را با نقاطِ قوتِ دیگران مقایسه نکنید: یکی از شایعترین دلایل خجالتی بودن این است که انسان رفتارهای غلطِ خود را با رفتارهای درستِ دیگران مورد مقایسه قرار بدهد و نتیجه بگیرد که انسانی نالایق میباشد. مطمئن باشید همه مردم اطرافتان هم نقاط ضعفهای زیادی دارند که شاید بسیاری از آنها را شما نمیدانید. برای اینکه دچار کمرویی نشوید، همیشه نقاط قوتِ خود را با نقاط قوتِ دیگران مورد مقایسه قرار دهید.
مسائل ظاهری و مادی را اساسِ انسانیت ندانید: این عقیده نادرست است که چون فلانی خانهای گران قیمت و ماشینی آخرین سیستم دارد پس لزوماً از شما خوشبختتر است. خوشبختی از سرمایههای درونی انسانها به وجود میآید و ابزارِ مادی فقط وسیله رفاهِ کوتاهمدت آدمی هستند و بس.
چگونه در مقابل صاحبان مناصب، قوی ظاهر شوید
اگر احساس کردید طرف مقابل شما از رؤسای اداراتِ دولتی یا خصوصی میباشد، خود را گم نکنید و آشفته خاطر نشوید. از اینکه وظیفه خودتان را نسبت به آنها هم اجرا بکنید، توهمی به دل راه ندهید. مغرور و خشن و عصبانی نباشید بلکه در عینِ تواضع و ادب با قاطعیت، مواردِ قابلِ تذکر را به آنها هم گوشزد بکنید. برای اینکه در مقابلِ بزرگان اداری و اجتماعی کم نیاورید و احساس عجز و ناتوانی نکنید، حتماً فرمولهای این قسمت را چند بار بخوانید و هر روز به خود تلقین کنید که بارها این قواعد را به اجرا بگذارید. غیر از خدا از هیچ کس نباید بترسید.
آنها را بدونِ کرّ و فرّ ظاهری تصور بکنید.
به محض مواجه شدن با صاحبانِ مقاماِ ظاهری، در ذهن خود تصور بکنید اگر این پُست را از آنان بگیرید چه فرقی با بقیه مردم دارند؟ مطمئناً به این نتیجه خواهید رسید که بین یک مدیر کل و یک کارمند ساده هیچ فرقی وجود ندارد و مقام هم اگر ماندنی بود از گذشتگان به آیندگان نمیرسید.
بزرگی را در ذهن و دل خود به گونهای دیگر معنی بکنید.
بر اساس آیه کریمه (ان اکرمکم عندالله اتقیکم= همانا گرامیترینِ شما نزد پررودگار، با تقواترینِ شما میباشد) بزرگی را بر اساس میزانِ کرامت نفسانی و فضایل انسانی محاسبه میکنند نه با شمارشِ فیش حقوقی یا تعداد ماشینها و صندلیها و اسکورتهای آدمها.
بدانید از نظر خدمتگزاری بین شما و ایشان تفاوتی وجود ندارد.
زیرا او در مقامِ دیگری مشغول به خدمت است و شما در پُست خودتان به کشور خدمت میکنید. هیچ فکر کردهاید که اگر یک روز، کارگران شهرداری، از جمع کردنِ آشغالها در سطح شهر خودداری بکنند فضای شهر چقدر قابل زیستن برای اهالی آن میباشد؟ پس خودتان را دست کم نگیرید و جایگاه خدمتگزاری و خدمات رسانی خود را بسیار رفیع و ارزشمند تلقی بکنید.
فراموش نکنید خیلیها با ژست بزرگی زندگی میکنند.
کم نیستند آدمهایی که تنها به کفش و کیف و کت و شلوار و ظاهرِ خود میرسند و سرزمینِ روح و روانِ آنها، همانند بیابانی بیسبزه و درخت میماند. گول طبلهای توخالی را نخورید و با چشمِ حقیقتبین با دیگران مواجه شوید.
چگونه با نگاهها و انتقادهای بیمورد دیگران مواجه شوید
شاید حین مأموریت خود با نگاههای تهدیدآمیز و سخنانِ زنندهی دیگران، مواجه بشوید. شاید با آدمهایی سر و کار پیدا بکنید که نقاط ضعفهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را بهانهای و دلیلی برای نپذیرفتن حرفهای منطقیتان، قرار بدهند. باید چه بکنید؟ اگر تا به حال چنین مواردی را مشاهده نکردهاید، مطمئن باشید در همین چند روزِ آینده، یکی از آنها به سراغِ شما خواهد آمد. آنها فکر میکنند چون دارای متوسط درآمد بالایی هستند میتوانند همه مردم اطرافتان را با یک چک، خریداری بکنند حتی شما را. آنها عادت دارند آنقدر از دیگران عیب بگیرند تا کسی جرأت نکند به آنها نزدیک بشود. اگر شما با چنین اشخاصی مواجه شوید، چه باید بکنید؟
خونسردی خود را حفظ بکنید.
با اینکه به ظاهر به حرفهای آنها گوش میدهید در باطن به خود تلقین بکنید که با یک آدمِ منفینگر و مغروری طرف هستید و تنها داروی دردِ چنین آدمیهایی بیاعتنایی درونی و فکری به اینها میباشد.
با او دهن جوابی نکنید.
بسیاری از این آدمها عادت کردهاند با شلّاق انتقاداتِ بیرحمانهی خود، روح و روانِ دیگران را مجروح بکنند و از انجامِ چنین عملی لذت میبرند. گویا آنها از آزارِ دیگران، لذت میبرند؛ اما اگر شما در تمام مدتی که او به اصطلاح سخنرانی غرّا میکند، حرفی نزنید و با لبخند و تبسم به حرفهای او گوش بدهید، به سرعت آنها را خلع سلاح خواهید کرد.
از جملاتِ زیبایی استفاده بکنید.
مثلاً بعد از اتمامِ سخنانِ آنها میتوانید بگویید که:
(۱) احساساتتان را درک میکنم ولی ناچارم خدمتتان عرض کنم که… (تذکر خود را مؤدبانه بیان کنید).
(۲) میدونم حرفهای زیادی برای گفتن دارید که وقتِ بیشتری را میطلبد ولی با این حال اجازه بفرمایید خدمتتان عرض بکنم که… (تذکر خود را نرم و با قاطعیت بیان بکنید(.
(۳) از اینکه به من اعتماد کردید و خیلی از حرفهای دلتون را به من گفتید، از شما متشکرم. امیدوارم بتونم آدمِ قابل اعتمادی برای همه مردم باشم. پس اجازه بفرمایید من هم تقاضا و خواهش قلبیام را با شما در میان بگذارم که… (تذکر خود را با لبخند و آرامش به آنها بگویید(.
نقش یک شنوندهی صبور را بازی بکنید.
تصور کنید رئیسِ ادارهای هستید و در حال استماعِ انتقاداتِ یکی از کارمندانِ خود میباشید. شما میتوانید تصور کنید فروشندهای هستید که با مشتری انتقادکنندهای مواجه شدید؛ و یا میتوانید فکر کنید که در نقش یک پدر فیلم بازی میکنید و طرفِ مقابل را کودکی تصور نمایید که از روی لجاجت و غرور سعی دارد پدرش را عصبانی بکند و شما چنین اجازهای را به او نمیدهید. خیال کنید در تمامِ مدتی که او زمین و زمان را به هم وصل میکند و همگان را بد میداند و از همه چیز بدگویی میکند، شما را به عنوانِ مشاوری خردمند و توانا دانسته، در مقابلِ شما و با شما درد دل میکند و شما هم در نقشِ مشاوری دانا، مهربان و با تجربه او را درک میکنید و تحملش میکنید.
چگونه حضور در محیط جدید، باعث ترس شما نشود
شاید اولین سالِ همکاری شما با ما باشد. حتماً خوب میدانید که هرگاه قرار باشد دست به کار جدیدی بزنید، ترسِ از انجامِ کار در بار اوّل، برای شما حادث خواهد شد.
کمتر کسی است که به چنین ترسی دچار نشود. پس هنگامی که حالت ترس برایتان رخنمایی نمود، دلهره و اضطراب پیدا نکنید. هیچ فکر کردید که اگر این طلسمِ به ظاهر عجیب و خوفناک را بشکنید، چه نتایجِ درخشانی نصیب شما خواهد شد؟ از مواجه شدن با آدمهای جدید، محیطهای تازه و مسائل نو، هیچ ترسی به دل راه ندهید. فراموش نکنید که خداوند با شماست. برای مبارزه با این ترسِ طبیعی چه میتوان انجام داد؟
همه انسانها و اجتماعات را شبیه هم بدانید.
تفاوت شخصیتی در آدمهای همه محیطهای جهان دیده میشود و این باعث میشود از مواجه شدن با آدمهای یکنواخت و تکراری، مصون بمانید؛ اما سبک شخصیتی انسانها تقریباً در دستهبندیهای یکسانی قرار خواهد گرفت. اینکه یکی درونگر است و دیگری برونگرا. اینکه یکی هدفدار است و دیگری بیهدف و پوچگرا. اینکه یکی آگاهانه زندگی میکند و دیگری جاهلانه روز میگذراند، در همه جای دنیا امری یکسان و قانونی ثابت میباشد. حضور در اجتماعاتِ مختلف هم، قوانین یکسانی را به ما نشان میدهد. شما با تمرینِ معاشرتی بودن و خوش مشرب بودن، محبوب مردمِ محیطهای مختلف خواهید شد.
قبل از رفتن به محیط جدید، دربارهی آن اطلاعات کسب بکنید.
شما میتوانید از طریق دوستان و آشنایان و فامیلانتان اطلاعات جالبی را در این رابطه کسب بکنید. بهتر است از آداب و رسومِ مردمِ محل کارتان اطلاع کسب نمایید. همیشه به خود تلقین بکنید که آشنایی با محیطهای تازه، موجب افزایش مهارتهای ارتباطی شما میشود. چرا با شور و اشتیاقِ فراوان، واردِ محیطهای تازه نمیشوید؟ چرا برای آشنا شدن با مردمان جدید، لحظهشماری نمیکنید؟ فراموش نکنید که همه ما انسانها از فرزندانِ پدر و مادر واحدی به نام آدم و حوا هستیم. محیط جدید را فرصتی تازه برای شروعی تازه و خدمتی تازه و کسب تجاربی تازه برای خود، تلقی بکنید.
چگونه نگاه کردنِ درست را یاد بگیرید
در این قسمت قصد داریم قواعدی را به شما یاد بدهیم که موجب تأثیرگذاری چشمان شما در مردم میشود. اگر مایلید با چشمان خودتان، خیلیها را مجذوب بکنید، حتماً این فصل را به دقت بخوانید و عمل بکنید. آیا هیچ میدانید که با نفوذ چشم، چه کارهایی میتوانید انجام بدهید؟ از نظر شما اطلاعی نداریم ولی در عمل و تجربه، شگفتیهای فراوانی از جادوی چشم، سراغ داریم و مایلیم شما را با اصولِ جادوی چشمانی آشنا بکنیم. بعد از مطالعهی این فصل یاد میگیرید چگونه دیگران را هیپنوتیزمِ واقعی بکنید و با چشمان خود با مخاطبینِ خود، حرف بزنید و عالیترین پیامها را به دیگران، منتقل بکنید؟
همیشه افکاری عالی در ذهنِ خود بپرورانید.
در پرورش روح خود کوشش نمایید به ویژه در تقویت اراده خود تلاشِ بیشتری بنمایید.
همیشه صورت و چشمانِ خود را با آب تمیز بشویید.
هنگامی که مشغولِ مأموریت هستید و یا زمانی که با مردم گفتگو میکنید، خونسردی کامل خویش را حفظ بکنید.
چشمانِ شما باید به طور عادی کاملاً باز باشد و حتیالمقدور کمتر مژه بزنید.
اندیشهها و واکنشهای شما نسبت به حوادث روزمره هر قدر هم شدید باشد، کمترین تغییری نباید در چهرهی آرام، خونسرد و کشف نشدنی شما حاصل بکند.
اگر نگرانی دارید، اگر احساس دلهره و اضطراب میکنید، سعی کنید نارضایتی یا مخالفت خود را علنی نکنید
بلکه در هر لحظه و در هر موقعیت، آرامش خویش را حفظ کنید. شما با این روش، در همگان این احساس را به وجود میآورید که شخصی آرام و متین هستید و با این گونه نگاه کردنی بر نگاهِ مخاطبانتان چیره خواهید شد و همگان با دقت و توجه به حرفهای شما گوش خواهند داد. اگر کسی از شما انتقاد میکند، فوراَ به او اعتراض نکنید بلکه انتقاد او را در ذهن جای بدهید. هر گاه بدگویی دیگران از شما بیاساس و غیرمنطقی میباشد، به زودی حقیقت کشف خواهد شد و رفتارِ متین و آرام شما توجّه و احترامِ انتقادکننده را به طرف شما جلب خواهد نمود.
منبع: rahebehesht.org