مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

اخلاق اداری؛ بایدها و نبایدها(۳)

اخلاق اداری؛ بایدها و نبایدها(3)
مصادیق معروف و منکر در ادارات
گاهی اوقات عدم شناخت معروف و منکر موجب می شود در اذهان عمومی، معروف منکر و منکر معروف تلقی شود و در نهایت به کم رنگ شدن این فرهنگ مقدس ختم شود.
ترک امر به معروف و نهی از منکر خود یکی از مصادیق منکر است که بایستی امر به معروف آنقدر تکرار گردد تا اذهان عموم در گام اول با لفظ کلمه مأنوس و در گام بعدی با حقیقت مطلب آشنا شود چرا که امر به معروف و نهی از منکر همان دعوت به نیکی ها و پرهیز از زشتی هاست که فطرت آدمی پذیرای آن است.دراین قسمت پاره ای از معروفات و منکرات اداری آورده می شود و در ادامه بایدها و نبایدهای آن(معروفات و منکرات) در پنج حوزه (ارباب رجوع، همکار، مدیربا کارمند، کارمند با مدیر، وسازمان و شغل، دسته بندی می شود.
معروف های اداری
۱- احترام به همکاران و ارباب رجوع
۲- عدم تجسس در امور شخصی دیگران
۳- تقویت حس مسئولیت پذیری و مشارکت کارکنان در امور
۴- توجه به کسب رضایت مردم و در نهایت رضایت الهی
۵- گماردن افراد متقی و شایسته در رأس امور و…
۶- پخش اذان در فضای اداره
۷- اختصاص فضای مناسب جهت نماز خانه
۸- انجام به موقع و دقیق وظایف محوله
۹- حضور به موع در محل کار
۱۰- فعالیت تا پایان وقت اداری
۱۱- دقت و احتیاط در مصرف بیت المال
۱۲- بکار گیری نیروهای متعهد و متخصص در بخش های مختلف اداره جهت پیشبرد سریع امور
۱۳- عدالت و انصاف در برخورد با زیر دستان و مراجعین
۱۴- تواضع در برابر مردم
۱۵- رعایت اخلاق اسلامی بین همکاران و مراجعین
۱۶- تسریع در انجام امور مردم
۱۷- ایثار در خدمت به مردم به ویژه خانواده های شهداء و ایثارگران
۱۸- حضور مدیر دستگاه در بین همکاران به منظور رسیدگی به امور آنها.
۱۹- عدم قضاوت یکطرفه نسبت به ویژه پرسنل و خانواده ها
۲۰- سخت کوشی و تلاش در کار
۲۱- جلوگیری از ریخت و پاش و دوری از اسراف
۲۲- صرفه جویی در وقت، انرژی و منابع مالی دستگاه
۲۳- تقویت حس همکاری و تقویت انگیزه در بین کارکنان
۲۴- رعایت پوشش اداری
۲۵- رعایت و داشتن رفتار مناسب همکاران خانم و آقا با یکدیگر در فضای اداره
۲۶- جدا بودن محل فعالیت خانم ها و آقایان
۲۷- بدون چشم داشتی به کار مردم رسیدگی کردن
۲۸- توجه به ساده پوشی و عدم آرایش زننده در ادارات و مراکز آموزشی و عمومی
۲۹- حضور منظم در اداره و رعایت قوانین و مقررات و ضوابط اداری
۳۰- رعایت شئون و شعائر و اخلاق اسلامی (در گفتار، رفتار و پوشش و برخورد با دیگران)
۳۱- حفظ اسرار شغلی
۳۲- انتقاد پذیری
۳۳- اجرای برنامه های مناسب دینی ، مذهبی ویژه همکاران و خانواده
۳۴- تکریم ارباب رجوع و حفظ حرمت شخصیت آنان
۳۵- برگزاری و شرکت فعال و به موقع در نماز جماعت و تشویق همکاران برای شرکت در نماز
۳۶- برنامه ریزی برای گسترش روحیه ابتکار ، خلاقیت و نوآوری کارکنان
۳۷- تقدیر از نیروهای مبتکر و خلاق دستگاه و حمایت جدی از آنان
۳۸- برنامه ریزی و تلاش برای ارائه و فراگیری آموزش های عمومی وتخصصی دینی – اجتماعی – علی و …
۳۹- شناسایی و معرفی و تشویق استعدادهای درخشان فرزندان پرسنل دستگاه
۴۰- برگزاری اردوهای تفریحی تربیتی برای کارکنان و اعضاء آنان
۴۱- حفظ و گسترش روحیه انقلابی و ساده زیستی
۴۲- اجرای برنامه های مذهبی – دینی و ملی
۴۳- درج تصاویر زیبا ، احادیث و آیات قرآن و سخنان زندگی بخش در تابلو اعلانات و سربرگ نامه ها
۴۴- برنامه ریزی برای گسترش فرهنگ کتابخوانی
۴۵- تقدیر از کارکنان فعال و وظیفه شناس
۴۶- ترویج روحیه مردم داری و نهادینه نمودن اخلاق اسلامی در بین کارکنان
منکرهای اداری
۱- رشوه خواری.
۲- سوء استفاده از موقعیت شغلی
۳- استفاده شخصی از امکانات دولتی و مردمی
۴- تجمل گرایی
۵- تکبر به زیر دستان و مراجعه کنندگان
۶- انتقام جویی از همکاران و مراجعه کنندگان
۷- انتصاب ناشایسته اقوام، نزدیکان و دوستان فاقد صلاحیت.
۸- اعمال نفوذ برای نیل به منافع شخصی و گروهی
۹- سلیقه ای اعمال کردن کارکنان و مسئولین دستگاهها
۱۰- عدم نظارت مسئولین بر واحد های تحت نظر خود
۱۱- برگزاری جلسات زاید و بی فایده.
۱۲- سفرهای پرهزینه و بی مورد داخلی و خارجی
۱۳- سهل انگاری در وظایف اداری و کم فروشی و کم کاری
۱۴- دیر سرکار آمدن و زود رفتن
۱۵- در ساعات اداری برای انجام کارهای شخصی بیرون رفتن
۱۶- ماندن در اداره در غیر ساعات اداری و انجام ندادن کار و گرفتن اضافه کاری
۱۷- کاغذ بازی های آزار دهنده
۱۸- پذیرایی های پر خرج برای حفظ موقعییت شخصی
۱۹- ظاهر سازی و خوب جلوه نمودن در ظاهر برای حفظ و کسب منافع شخصی
۲۰- رسیدگی به امور شخصی در وقت اداری
۲۱- استفاده از امکانات محل کار جهت منافع شخصی
۲۲- اسراف و افراط و تفریط در بکار گیری اموال حتی در جهت مصارف اداره
۲۳- به کار گیری از کارکنان مجموعه جهت انجام امور شخصی و غیر اداری
۲۴- سهل انگاری در حفظ امکانات دولتی، بدبین کردن مردم به نظام و انقلاب اسلامی
۲۵- مأموریت های پر هزینه و بی مورد
۲۶- نصب منشی های خانم با پوشش نامناسب.
۲۷- اسراف در برگزاری جشنواره ها و هزینه های جانبی سنگین(انواع پذیرایی ها)
۲۸- اختلاس، جعل
۲۹- خیانت در امانت و عدم وفای به عهد
۳۰- برگزاری جلسات متعدد بدون نتیجه و بی هدف
۳۱- مکالمه زیاد و طولانی به تلفن اداره
۳۲- داشتن صفات رذیله عجب، بخل، حسد، تکبر
۳۳- تجمل گرایی و. ترویج فرهنگ مصرفی
۳۴- عدم رعایت سلسه مراتب اداری
۳۵- استهزاء و تخریب دیگران
۳۶- افشای اطلاعات موجود در دستگاه
۳۷- قصور در یادگیری امور مرتبط شغل
۳۸- استعمال دخانیات و داشتن اعتیاد
۳۹- تطمیع نمودن کارمندان
۴۰- فرار از قانون با ترفند های خاص
۴۱- عدم توجه به کسب رضایت مراجعین
۴۲- تمرد از دستورات مافوق
۴۳- دخالت بی مورد در امور غیر مرتبط با وظایف محوله
۴۴- عدم توجه به نظریات همکاران و عدم استفاده از مشارکت مردم در کارها
بایدها (معروفات) و نبایدهای (منکرات) اداری بر حسب مخاطب
الف: در ارتباط با ارباب رجوع
بایدها:
۱- تکریم ارباب رجوع و حفظ حرمت و شخصیت آنان
۲- خوشرویی و خوش برخوردی در مواجه با ارباب رجوع
۳- پاسخگویی و مسئولیت پذیری در قبال کار ارباب رجوع
۴- توجیه قانونی، عقلی و منطقی عدم انجام خواسته های نامربوط  ارباب رجوع
۵- توجه به کسب رضایت مردم و در نهایت رضایت الهی
۶- رعایت عدالت و انصاف در برخورد با مراجعین
۷- رعایت اخلاق اداری و تواضع در برابر مردم
۸- رعایت اخلاق اسلامی در برخورد با مراجعین
۹- حضور به موقع در محل کار و تعیین جایگزین برای انجام امور مراجعین در اوقات عدم حضور در محل کار
۱۰- تسریع و تسهیل در انجام امور مردم
۱۱- پیگیری و رسیدگی به امورات، مشکلات و شکایات ارباب رجوع
۱۲- درست و به موقع انجام دادن کارهای مردم
۱۳- داشتن سعه صدر و تمایل مثبت در برخورد با ارباب رجوع
۱۴- گوش دادن اثر بخش به خواسته ها و ارائه اطلاعات و راهنمایی لازم و کافی ارباب رجوع
نبایدها:
۱- تبعیض نژادی، قومی، خویشاوندی، مذهبی و جنسی در ارائه خدمت به ارباب رجوع
۲- تجسس در امورات شخصی ارباب رجوع
۳- اخاذی، رشوه خواری و اخذ وجه بیش از تعرفه های مقرر در قانون
۴- تاثیر و قبول توصیه و سفارش در ارائه خدمات ارباب رجوع
۵- منت گذاشتن و چشم داشت از بابت انجام امورات مراجعین
۶- ترک محل کار در اوقات موظفی اداری بدون دلیل و اجازه
۷- افشای اسرار و اطلاعات محرمانه ارباب رجوع
۸- داشتن کبر و غرور در برخورد با ارباب رجوع
۹- کاغذ بازی های آزار دهنده و امروز و فردا کردن کار ارباب رجوع
ب: در ارتباط با همکار
بایدها:
۱- احترام به همکاران و رفتار توأم با ادب و نزاکت
۲- رعایت و داشتن رفتار مناسب همکاران خانم و آقا با یکدیگر در فضای اداره
۳- ارائه انتقاد سازنده و مؤثر در صورت نیاز جهت اصلاح و بهبودی
۴- داشتن وحدت ، صمیمیت و همدلی با همکاران
۵- همکاری، مشورت و مشارکت در انجام بهینه وظایف شغلی و سازمانی
۶- توسعه و توانمندی همکاران از طریق انتقال تجارب و تسهیم اطلاعات
۷- امانتداری و حفظ اسرار همکاران
۸- امر به معروف و نهی از منکر
۹-  محبت، الفت و صداقت در تعامل و ارتباط با همکاران
۱۰- کمک به انجام وظایف شغلی همکار در صورت نبودن ایشان در محل کار و یا در زمان مشغله زیاد ایشان
نبایدها:
۱- تجسس در امور شخصی همکاران
۲- انتقام جویی از همکاران و مراجعه کنندگان
۳- استهزاء و تخریب همکاران
۴- دخالت بی مورد در امور غیر مرتبط با وظایف محوله
۵- عدم توجه به نظرات همکاران و عدم استفاده از مشارکت مردم در کارها
۶- سوء ظن، بخل و حسادت به همکاران
ج: در ارتباط با رفتار مدیر با کارمند
بایدها:
۱- بکار گیری نیروهای متعهد، متخصص و شایسته در بخش های مختلف اداره جهت پیشبرد سریع امور
۲- عدالت و انصاف در برخورد با زیر دستان
۳- تفویض اختیارات و استقلال در انجام وظایف شغلی و سازمانی
۴- افزایش توانمندیهای کارکنان از طریق انتقال تجارب و آموزش
۵- ایجاد انگیزه، میل و علاقه در کارکنان برای انجام وظایف شغلی و سازمانی
۶- تشویق و تنبیه به موقع کارکنان
۷- حس مسئولیت پذیری و مشارکت کارکنان در امور
۸- حضور مدیر دستگاه در بین همکاران به منظور رسیدگی به امور آنها
۹- تقویت حس همکاری، تعاون و مشارکت در بین کارکنان
۱۰- برنامه ریزی برای گسترش روحیه ابتکار ، خلاقیت و نوآوری کارکنان
۱۱- تقدیر از نیروهای مبتکر، خلاق، فعال و وظیفه شناس دستگاه و حمایت جدی از آنان
۱۲- ترویج روحیه مردم داری و نهادینه نمودن اخلاق اسلامی در بین کارکنان
۱۳- کنترل و ارزشیابی دقیق کارکنان و ارائه بازخورد مناسب برای اصلاح و بهبود
۱۴- فراهم نمودن شرایط رشد و تعالی کارکنان در ابعاد مختف
۱۵- حمایت و پشتیبانی جدی از همکاران برای رفع مشکلاتشان
نبایدها:
۱- تجسس در امور شخصی کارکنان
۲- پیش داوری و قضاوت یکطرفه نسبت به پرسنل
۳- استبداد، تکبر، تحقیر و استهزا تبعیض، بی احترامی و خشونت در برخورد با زیر دستان
۴- انتصاب ناشایسته اقوام، نزدیکان و دوستان فاقد صلاحیت
۵-  عدم نظارت مسئولین بر واحد های تحت نظر خود
۶-  وعده های پوچ و غیر قابل انجام به کارکنان
۷-  کتمان اطلاعات مورد نیاز شغلی کارکنان
۸- نتیجه تلاش و کار زیر دستان را به خود نسبت دادن
۹- به کار گیری کارکنان مجموعه تحت مدیریت جهت انجام امور شخصی و غیر اداری
د: در نحوه ارتباط و رفتار کارمند با مدیر
بایدها:
۱- اطاعت پذیری و انجام به موقع دستورات مافوق
۲- رعایت سلسله مراتب سازمانی
۳- حفظ حرمت و منزلت مدیران در محیط اداری و غیر اداری
۴- ارائه نظرات کارشناسی در رابطه با وظایف شغلی و سازمانی
۵- صداقت، امانتداری و برخورد مؤدبانه با مافوق
۶- مشارکت جدی در کارهای تیمی و انجام وظایف شغلی
۷- استفاده درست در مقابل اختیارات تفویض شده
نبایدها:
۱- عدم رعایت سلسه مراتب اداری
۲- تمرد و سرپیچی از دستورات مافوق
۳- دروغ، تهمت، افتراء، غیبت کردن و بدگویی پشت سر مدیران
۴- ارائه گزارشات خلاف واقع
۵- تملق و چاپلوسی در رفتار و ارتباط با مافوق
۶- فقط خود را مقرب درگاه مدیر و سرپرست مافوق قرار دادن
۷- از زیرکارها ، شانه خالی نکردن و امور محول شده را به گردن دیگران نیانداختن
هـ: در ارتباط با سازمان و شغل
بایدها:
۱- انجام به موقع و دقیق وظایف محوله
۲- حضور منظم و به موقع در محل کار و فعالیت تا پایان وقت اداری
۳- ارتقای دانش و مهارت مورد نیاز شغلی و سازمانی
۴- سخت کوشی و تلاش در کار
۵- دقت و احتیاط در مصرف بیت المال و جلوگیری از ریخت و پاش و دوری از اسراف
۶- افزایش بهره وری، اصلاح الگوی مصرف، صرفه جویی و استفاده بهینه از امکانات و منابع سازمان
۷- ارتقای خلاقیت و نوآوری در روشهای انجام وظایف شغلی و سازمانی
۸- رعایت پوشش اداری
۹- توجه به ساده پوشی و عدم آرایش زننده در ادارات و مراکز آموزشی و عمومی
۱۰- رعایت قوانین، مقررات، ضوابط اداری و آراستگی محیط کار
۱۱- رعایت شئون و شعائر و اخلاق اسلامی (در گفتار، رفتار و پوشش و برخورد با دیگران)
۱۲- حفظ اسرار شغلی و افزایش تعلق و شهرت سازمانی
۱۳- برگزاری و شرکت فعال و به موقع در نماز جماعت و تشویق همکاران برای شرکت در نماز
۱۴- آشنایی با قوانین، دستورالعملها و علوم وفنون و تکنولوژیهای نوین مرتبط با وظایف شغلی و سازمانی
۱۵- شفاف سازی و مستند سازی نحوه ارائه خدمات و اسناد و مدارک مرتبط
نبایدها:
۱- سوء استفاده از موقعیت شغلی و استفاده شخصی از امکانات دولتی و مردمی
۲- اعمال نفوذ برای نیل به منافع شخصی و گروهی و پذیرایی های پر خرج برای حفظ موقعییت شخصی
۳- برگزاری جلسات زاید و بی فایده و سفرهای پرهزینه و بی مورد داخلی و خارجی
۴- سهل انگاری در وظایف اداری و کم فروشی و کم کاری
۵- دیر سرکار آمدن و زود رفتن از محل کار
۶- انجام کارهای شخصی در اوقات و ساعات اداری
۷- ماندن در اداره در غیر ساعات اداری و انجام ندادن کار و گرفتن اضافه کاری
۸- اسراف و افراط و تفریط در بکار گیری اموال حتی در جهت مصارف اداره
۹- سهل انگاری در حفظ امکانات دولتی، بدبین کردن مردم به نظام و انقلاب اسلامی
۱۰- اسراف در برگزاری جشنواره ها و هزینه های جانبی سنگین(انواع پذیرایی ها)
۱۱- اختلاس، جعل، خیانت در امانت و عدم وفای به عهد
۱۲- مکالمه زیاد و طولانی و بی مورد با تلفن اداره
۱۳- افشای اطلاعات موجود در دستگاه
۱۴- استعمال دخانیات و داشتن اعتیاد
۱۵- بی‌انگیزگی، تنبلی، بی عفتی و بد پوششی
اهمیت خلوص درانجام کار
کار اداره ای ها خدمت به مردم و سامان دهى کار آنان است . این قشر عظیم و محترم همیشه در فکر آنند که گره اى از کار فرو بسته خلق خدا بگشایند. اما نکته این جاست که اگر بخواهند این کارها پربرکت و جاویدان شود و در دنیا و آخرت به کارشان بیاید باید با «اخلاص» هم آغوش گردد.  چون« خلوص » واژه اى است که همواره تقدس و نورانیت و نجات را به همراه دارد. در مقابل خلوص «ریا و تظاهر» است که هرگاه این کلمه را تصور مى کنیم نامیمونى و ظلمت در ذهنمان تداعى مى شود. نتیجه و معناى این دو واژه از حیث تاثیر در جامعه به اندازه اى بزرگ و وسیع است که حتى به لفظ خود نیز سرایت کرده و آن را « مقدس » و« نامقدس » نموده است . وقتى به قرآن و روایت اهل بیت علیهم اسلام رجوع مى کنیم ، مى بینیم که در مورد کسب خلوص و پرهیز از ریا و تظاهر تاکید فراوان شده است.
قرآن کریم مى فرماید: اگر مى خواهى به مقام لقا و فنا برسى ، اولین چیزى را که باید سرلوحه زندگى ات قرار دهى این است که به همه کارهایت رنگ خلوص بدهى .صبغه الله ، و من احسن من الله صبغهعمل ، هرچه که کوچک باشد، اگر«خلوص» را به همراه خود داشته باشد ارزش پیدا   مى کند، حتى ارزشش از دنیا و آنچه در آن است بیشتر و بزرگ تر مى شود.امیرالمؤ منین (علیه السّلام) انگشترى به فقیر داد که ارزش پولى چندانى نداشت ، اما از آن جا که خالصانه بود به قدرى اهمیت یافت که در قرآن آیه ولایت در خصوص این عمل نازل شد.إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ [۳۴] ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده اند. همان کسانى که نماز بر پا مى دارند و در حال رکوع ، زکات مى دهند.به اعتراف شیعه و سنى شان نزول متجاوز از سیصد آیه در مورد على علیه السلام است . اما این آیه از اهمیت بیشترى برخوردار است و براى شیعه محکم ترین دلیل است که بعد از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) على علیه السلام داراى ولایت مطلقه الهى است .آرى ، در اثر خلوص ، یک انگشتر کم بها پرارزش مى شود، تا آن جا که به آن چه در دنیا و آخرت است مى ارزد. یا یک ضربه شمشیر خالصانه از عبادت جن و انس بالاتر مى شود چنان که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره على علیه السلام  مى فرماید: ارزش عبادت ضربه على در جنگ خندق که بر عمر بن عبدود وارد کرد از عبادت جن و انس بالاتر است .یعنى از زمان خلقت آدم علیه السلام تا روز قیامت عبادت مردم بلکه جن و انس یک طرف ، و ثواب آن ضربه شمشیر در طرف دیگر:على علیه السلام در راه اسلام بسیار جنگید و شمشیرهاى فراوانى زد و در همه آن نبردها اخلاص داشته است ، اما آن ضربه اش استثنایى است یا این که درلیله المبیت على علیه السلام به جاى پیامبر در بستر خوابید و آن حضرت را از خطر رهانید و زمینه هجرتش را فراهم کرد. این کار براى على ، ساده و کوچک است ، چون شجاعت و دلیرى على علیه السلام فوق این کارهاست ، اما همین عمل به اندازه اى ارزش پیدا مى کند که آیه اى درباره اش نازل مى شود و مضمون این آیه بسیار بالا است .« و من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد» «و از میان مردم مراد على علیه السلام است کسى است که از جان خود در راه رضاى خدا مى گذرد مانند شبى که على علیه السلام به جاى پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در بستر خوابید و خدا دوست دار چنین بندگانى است .گاهى قضیه به عکس مى شود، یعنى چه بسا کار خوبى از جهت مادى و تاءثیر گذارى بسیار بزرگ و وسیع است ولى از آن جا که رنگ خلوص به خود نمى گیرد در نزد خداوند هیچ ارزشى ندارد و به بال مگسى نمى ارزد. اگر خداى ناکرده عملى رنگ ریا و تظاهر داشته باشد، نه تنها باطل ، که گناهى بس بزرگ و در حد کفر است .در روایت آمده است که : «کسى را در صف محشر مى آورند و به او مى گویند: چه کاره بودى ؟ جواب مى دهد: من هفتاد سال براى رضاى خدا درس دین   مى آموختم و از معصومین علیه السلام براى مردم حدیث مى خواندم و آنان را موعظه مى کردم و….خطاب مى شود: درست است که هفتاد سال چنین کردى اما تنها براى خدا نبوده بلکه به خاطر این بود که به تو بگویند «بارک الله! چه عالم خوبى است! و یا براى این بود که شهرتى پیدا کنى و براى خودت موقعیت اجتماعى کسب نمایى  و…
این جا است که انسان گیر مى کند، چرا که کارهایش رنگ خلوص نداشته و یا تواءم با تظاهر و ریا بوده است . از همین رو دستور مى رسد که او را به رو، به آتش بیندازید!
چه سخت و دردناک است هفتاد سال خون جگر خوردن و عالم شدن و در فنون اسلامى متخصص گردیدن ، و سرانجام هم در آتش سوختن .در روایت دیگر آمده است .از شخصى مى پرسند براى چنین روزى چه آورده اى ؟ مى گوید: به خط مقدم جبهه رفتم و با دشمن جنگیدم ، از آنان کشتم و خود نیز آماده کشته شدن در راه خدا بودم و… خطاب مى شود. بله ، جبهه رفتى ، در خط مقدم حضور پیدا کردى و حتى کشته هم شدى اما این عمل تو خالص نبود، بلکه براى این بود که به تو بگویند: بارک الله ! آقا هم به جبهه رفت ، چه شجاعتى دارد و چه خوب مى جنگد! و… به ماءموران الهى خطاب مى شود: او را روانه آتش کنید، اگر چه در روز قیامت از آن انبیاى الهى است و دومین مقام ، مقام عالمان و دانشمندان دینى است و سومین مقام را شهدا دارند.زمانى که در محشر، صف بسته مى شود، شهدا مثل ماه مى درخشند و همه را به خود جلب مى کنند. اما این همه مقام ، در صورتى است که عمل خالص باشد و گرنه جایگاه انسان در آتش است .
باز هم در روایت مى خوانیم روز قیامت شخصى را که عمرش را وقف مردم نموده و با زبان پول و قدم و قلم شبانه روز براى مردم کار کرده است ، در محضر عدل الهى حاضر مى کنند و از او مى پرسند: چه کاره بودى ؟ مى گوید: خدمت گذار خدا بودم و اصلا زندگى ام را صرف مردم کردم و خطاب مى رسد: درست است که چنین بودى اما کارهایت براى خدا نبود، بلکه به خاطر این بود که شهرت و موقعیت اجتماعى کسب کنى و عملت ریا داشت . سرانجام دستور مى رسد که او را هم داخل آتش ‍ کنید.این مطلب نزد همه فقها مسلم است که ریا و تظاهر اگر در عمل عبادى باشد مثل نماز و روزه و… آن را باطل مى کند و باید دوباره به جا آورده شود. و اگر عمل ، عبادى نباشد و در صورت خالص نبودن پوچ و بى ارزش ‍ است . قرآن کریم اهمیت زیادى به خلوص داده و مى فرماید: وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الذین ؛ و امر نشدند مگر بر این که خدا را به خلوص کامل در دین پرستش ‍ کنند. «فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا ولا یشرک بعباده ربه احدا» پس هر کسى به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش شریک نسازد.آرى ، اگر کسى بخواهد به مقام لقاى پروردگار برسد؛ یعنى مقامى که خدا بر دل او حکومت داشته باشد، تمام بت ها را شکسته و جز خدا هیچ چیز و هیچ کس در دلش نباشد باید به مقام اخلاص برسد، و در هر کارى فقط خدا را در نظر بگیرد.
عزیزان ! بیایید خود را اصلاح کنیم . ریا و تظاهر را از خود دور سازیم . ریا دل را تاریک و عمل را باطل مى سازد و انسان را از جامعه طرد مى کند. هیچ کس انسان ریاکار و زبان باز را دوست ندارد. انسان ظاهر ساز مى کوشد تا خود را بالا ببرد اما هم در میان مردم منفور مى شود و هم از نظر خدا مى افتد. رنگ خلوص ، رنگ بسیار زیبایى است ؛ بیایید کارى کنیم که همگى در زندگى به این رنگ ، مزین باشیم . انسان مى تواند به تمام کارهایش رنگ اخلاص و عبادت بدهد. با خوردن ، آشامیدن ، خوابیدن و… ثواب کسب کند. روایت داریم که : اگر زنى سفره اى پهن کند، غذایى آماده نماید، ظرفى بشوید و…ثواب یک شهید در نامه عملش نوشته مى شود. هم چنین اگر مردى در خانه ، همسرش را یارى کند، با زحمت بازو پولى به دست آورده و زن و بچه اش را به رفاه و آسایش برساند ثواب شهید دارد:الکاد على عیاله کالمجاهد فى سبیل الله ؛ پس با عزم و اراده ی قوی سعی کنیم اعمال، رفتار و کردارمان توام با خلوص باشد و اگر نمى توانیم در همه کارها چنین باشیم حداقل در اداره و محل کار خود به وظیفه انسانى و الهی مان عمل کنیم و آن را فى سبیل الله و براى رضاى خدا و به حساب عالم آخرت به جا آوریم. صبر و استقامت داشته باشیم، ارباب رجوع را از خود و انقلاب نرنجانیم، اگر ارباب رجوع به خواسته اش نمى رسد لااقل برخورد تند نشنود، با عصبانیت و خشونت با او برخورد نشود، بلکه با خوش ‍ رویى و منطق قانع شود و با رضایت از نزد مان برگردد.در انجام و ارائه خدمت بر مردم منت نگذاریم و فرمایش حضرت علی (علیه السّلام) را آویزه عمل قراردهیم که خطاب به مالک اشتر فرمود: مبادا هرگز با خدمت هایى که انجام دادى بر مردم ، منت گذارى … زیرا منت نهادن پاداش نیکوکارى را از بین مى برد». در خدمت به خلق و بازکردن گره مشکلی از آنان علی وار عمل کنیم. على علیه السلام با همه گرفتارى هاى حکومتى که دارد و از طرفى پیر هم شده ، اما در دل شب ، کوچه به کوچه ، خانه به خانه مى رود و به حل مشکلات مردم مى پردازد؛ تا آن جا که وقتى مى بیند پیرزنى نمى تواند هیزم حمل کند، از دستش مى گیرد و آن را به خانه پیر زن مى رساند. حتى در بعضى از موارد على را نمى شناختند و زبان به گله مى گشودند و اظهار نارضایتى از آن حضرت مى کردند…
در ارائه خدمت و انجام وظیفه احساس عجب و غرور نکنیم. عجب یکى از صفات رذیله و زشتى است که باید از آن دورى بجوییم و مواظب باشیم که با متصف شدن به آن اعمال خود را حبط نکنیم .امیرالمؤ منین علیه السلام مى فرماید: عمل خود را بزرگ حساب نکنید که اگر چنین نمودید، نور حق از آن عمل مى رود.[۳۵]
خلاصه مطلب
هرانسانی از جمله کارکنان و کارمندان ، بایستی خود را مزین و منور به سیره و روش ائمه معصومین نمایند.اصول اخلاق اداری ازجمله ( امانت داری، خدمتگذاری ،مسؤلیت پذیری، انضباط کاری،پیگیری، مهرورزی،حوصله مندی و بردباری،عدالت خواهی،خوشرویی و خوش رفتاری) را در رفتار و عمل خود ترویج و توسعه دهند.در ارائه خدمت به جامعه ضمن پرهیز از عجب و منت گذاری و تندخویی ،اخلاص  و سعه صدرداشته باشند.وتا آنجا که می توانند با عدالت محوری و مهرورزی گره از کار و مشکلات ارباب رجوع بازکنند که عبادتى بالاتر از خدمت به جامعه نیست .
ثواب کار خدماتى ، از نماز شب ، روزه مستحبى ، حج و حتى از جهاد بالاتر است ؛ در روایتى آمده است : «قضاء حاجه المؤ من یعدل سبعین حجه مبروره »برآوردن حاجت مردم ، مساوى با هفتاد، حج مقبول است .[۳۶]
پی نوشت ها
[۳۴] سوره مبارکه مائده آیه ۵۵
[۳۵] اخلاق اداری، آیت ا… مظاهری
[۳۶] همان

تهیه کننده: حوزه نمایندگی ولی فقیه سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی
منبع: porsyar.com