درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مظاهری(دامت برکاته) با محوریت امر به معروف(۱)
بسمالله الرّحمن الرّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»
در مبحث «صبر، مانع سقوط انسان» چندین جلسه راجع به صبر فردی و صبر خانوادگی صحبت شد. بحث به صبر اجتماعی رسید و در این راستا پیرامون «مردم داری» به عنوان قسم اوّل صبر اجتماعی مطالبی بیان شد. بحث بعدی که ممکن است جند جلسه طول بکشد، به تشریح قسم دوّم صبر اجتماعی، یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» اختصاص دارد.
احیای امر به معروف و نهی از منکر، احیای اسلام
اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع، نیازمند برخورداری افراد جامعه از صبر اجتماعی است. برخورداری از این قسم صبر و عمل به آن، از همۀ انواع صبر، مشکلتر و در عین حال، مفیدتر و لازمتر است؛ زیرا اگر امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع زنده شود، گناه به طور کلّی از جامعه زدوده و فضیلتها زنده میشوند. به عبارت دیگر احیاء امر به معروف و نهی از منکر، احیای اسلام عزیز است و باعث میشود اجتماع به سوی اسلام حقیقی و مسلمانی واقعی گام بردارد.
تأکید مکرّر قرآن کریم و روایات اهل بیت«علیهمالسّلام» و نیز علما و بزرگان بر احیای امر به معروف و نهی از منکر، برای آن است که احیای این فریضۀ بزرگ، به منزلۀ احیای اسلام است. قرآن کریم امّت اسلامی را به خاطر توجّه به فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر بهترین امّتها میداند:
«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»[۱]
قرآن شریف میفرماید که اگر شما برای جامعۀ بشری الگو و در میان همۀ امم بهترین هستید، به خاطر عمل به امر به معروف و نهی از منکر است و اگر این امر به معروف و نهی از منکر را نداشته باشید، برای اجتماع الگو نیستید. علاوه بر این، قرآن کریم امّت اسلامی را به خاطر داشتن نظارت ملّی، بهترین امّتها و امّت وسط میداند و میفرماید:
«وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً»[۲]
اگر شما امت وسط و بهترین امّتها هستید، برای آن است که نظارت ملی دارید و بر یکدیگر ناظر هستید؛ چنانکه پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» ناظر بر شماست. با این نظارت همگانی، دین مبین اسلام زنده میشود.
اگر برای امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز این دو آیه نداشتیم، بس بود که بفهمیم امر به معروف و نهی از منکر لازم و واجب است و بدون آن اسلام ضربههای سهمگینی میخورد. چنانکه امروزه پیکر اسلام دچار ضربههای سختی شده است.
ضرورت اهتمام همگانی به فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر و به اصطلاح نظارت ملّی، از جمله اصول مهم در اجتماع است. همگان باید علاوه بر نظارت بر گفتار و کردار خود، ناظر بر گفتار و رفتار یکدیگر باشند. به عبارت دیگر، خوبیها را در خود و دیگران زنده کنند و بدیها را از خود و دیگران رفع نمایند. در جامعه کسی حق ندارد بگوید کارهای اجتماع به من ربطی ندارد. وقتی صد نفر در یک کشتی هستند، کسی نمیتواند حای خود را سوراخ کند و بگوید جای خودم است! همه موظّفند مانع کار خطرناک او شوند، وگرنه با سوراخ شدن کشتی، همۀ اهل آن غرق میشوند.
امر به معروف و نهی از منکر نیز چنین نقشی دارد؛ اگر کسی بدی کند و دیگران مانع او نشوند، مصیبت آن گریبان همگان را خواهد گرفت و اگر کار خوبی در جامعه رواج یابد، همه از آن نفع میبرند. بنابراین کسی نمیتواند خود را جدای از جامعه تلقّی کند و بگوید به من مربوط نیست.
اهمیّت سورۀ عصر و نیم نگاهی به تفسیر آن
سورۀ مبارکۀ عصر، سورۀ عجیبی است. در صدر اسلام، مسلمانان وقتی با یکدیگر برخورد میکردند، پس از سلام، به جای تعارفات معمول که بسیاری از آنها ظاهرسازی و حتّی دروغ است، سورۀ عصر را میخواندند:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَ الْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ ، إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»[۳]
آنها نه تنها این سوره را قرائت میکردند، بلکه با عمل به مفادّ آن، توانستند همۀ سختیها ومشکلات را پشت سر بگذارند و سرانجام پیروز و سربلند گردند. البته حیف که قضایای سقیفۀ بنیساعده این حرکت اصیل را منحرف ساخت. به هرحال احوالپرسی مسلمانهای صدر اسلام اینگونه بود.
این سورۀ مبارکه، معانی بسیار عمیق و گستردهای دارد. اگر کسی در زندگی این سوره را نداشته باشد، هیچ ندارد.
در ابتدای این سوره، خداوند متعال به عصر قَسم خورده است. قسَم در قرآن، به معنای اهمیّت موضوع است. قرآن کریم هرجا بخواهد بر مطلبی تأکید کند، قسم میخورد. این سوره با قسم آغاز میشود و در ابتدای این سوره، خداوند متعال به «عصر» قسم خورده است: «وَ الْعَصْرِ»
معانی کلمۀ عصر
دربارۀ اینکه معنای قسم به عصر چیست و «عصر» چه معنایی دارد، مفسّرین اقوال و احتمالات مختلفی را نقل کردهاند:
بعضی مراد از واژۀ «عصر» را «نماز عصر» میدانند؛[۴] بعضى به قرینۀ اینکه در دیگر آیات قرآن کریم، به اوقاتی از شبانه روز، مانند صبح و ظهر قسم یاد شده است، آن را اشاره به همان وقت «عصر» مىدانند. بعضی از مفسّران بزرگ گفتهاند: مراد از واژۀ «عصر»، دوران و عصر پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» است. در برخی از روایات نیز کلمه «عصر» به معنای دوران ظهور، امامت و حکومت امام زمان«ارواحنافداه» تفسیر شده است.[۵] گاهی کلمۀ «عصر» را با ریشۀ لغویاش معنا کردهاند که به مفهوم «فشردن» و فشار دادن است. وقتی پارچهای را آب بکشید و فشار دهید، به این کار در لغت عرب «عصر» گفته میشود.[۶] همۀ سعادتها در طول زندگی، مرهون تحمّل فشارها، سختیها، تلاش و کوشش است.
البته معانی دیگری نیز دارد که شرح آن در این مختصر نمیگنجد و ممکن است همۀ این معانی اراده شود؛ چنانکه الفاظ قرآن کریم، قالبی برای معانی عامّه است و همه را در خود جای میدهد.
زیانکاری همۀ انسانها
به هرحال قرآن کریم به عصر قسم میخورد و سپس با تأکید میفرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ»
همۀ انسانها بدبخت و ورشکستهاند. به عبارت دیگر همۀ انسانها عمر خود را میدهند و باید در ازای آن، چیزی برداشت کنند و اگر برداشت نکنند، بدبخت هستند. کسی که هفتاد هشتاد سال عمر کند و از این عمر برداشت نکند، معلوم است که بدبخت و ورشکسته است. او سرمایۀ عمر را داده و در ازای آن، چیزی تحصیل نکرده است.
نجاتیافتگان از خسران
قرآن کریم میفرماید همۀ انسانها ورشکستهاند، مگر یک دسته:
«إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ».
از دیدگاه قرآن کریم، «الَّذِینَ آمَنُوا» کسانی هستند که اعتقاد به توحید، نبوت، ولایت و معاد دارند. بر این اساس، شیعیان، مؤمنین مورد نظر قرآن هستند. امّا ایمان تنها کافی نیست و بر اساس «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات»، عمل بر طبق عقیدۀ ایمانی مکمّل آن است.
در قرآن کریم معمولاً هرجا بحث از ایمان شده، پس از آن بر عمل صالح نیز تأکید شده است. یعنی ایمان منهای عمل صالح و نیز عمل بدون اعتقاد و ایمان، نتیجه ندارد. ایمان حقیقی، توأم با عمل محقّق میشود و عمل نیکو نیز در صورت متابعت عملی از ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» پدیدار میگردد.
قرآن کریم در سورۀ عصر میفرماید: همۀ انسانها زیانکارند، به جز کسانی که دو بال برای پرواز خود مهیّا کردهاند: بال اوّل، متشکّل از «ایمان» و «عمل صالح» است و بال دوّم، «امر به معروف و نهی از منکر» میباشد: «و َتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبِْر»
به بیان روشنتر، نجات آدمیان از خسارت و زیان و رهایی آنها از شقاوت دنیا و آخرت، در گرو برخورداری از ایمان و عمل صالح از یک سو و پایبندی به فریضۀ مهمّ امر به معروف و نهی از منکر از سوی دیگر است. در واقع، کسی که اعتقاد راسخ به اسلام و تشیّع دارد و بر طبق آن اعتقاد، به انجام عمل صالح و نیکو میپردازد، حق ندارد نسبت به دیگران غفلت ورزد و با بیتفاوتی از کنار افراد جامعه بگذرد، بلکه چنین کسی موظّف است، با نظارت ملّی، نیکیها را در جامعه منتشر و از زشتیها جلوگیری نماید، وگرنه او هم دچار خسران خواهد شد. مسلمانها باید علاوه بر اینکه خود را ملتزم به انجام واجبات و اجتناب از گناه میدانند، دیگران را نیز به انجام فرائض دینی مخصوصاً نماز، با جماعت و در مسجد تشویق کنند و افراد جامعه را از گناه، به خصوص دروغ، غیبت، تهمت و حقّالنّاس بازدارند.
نکوهش بیتوجّهی به عمل صالح
آنچه مایۀ تأثّر است، اینکه، برخی از شیعیان، با وجود برخورداری از اعتقاد قوی و علیرغم اینکه شعار و اظهار آنان به تشیّع در حدّ مطلوبی است، در عمل، نقص دارند. شیعیانی که اعتقاد قلبی به ولایت دارند، دل آنان سرشار از محبّت امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» است، فریاد شهادت به ولایت با جملۀ نورانی «أشهد أنَّ علیاً ولیّ الله» در مأذنههای آنها بلند است و به قول شیخ انصاری«ره»، شهادت به ولایت را نه به قصد جزئیّت، بلکه به عنوان روح اذان و نماز، در اذان میآورند و با آن تبرّک میجویند، حیف است که در عمل، پیرو اهل بیت«سلاماللهعلیهم» نباشند.
متأسفانه امروزه آن طور که شایسته است، به نماز جماعت اهمیّت داده نمیشود و از این جهت مسجدها خلوت است. در کارهای روز مرّه، سیرۀ ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» سرمشق زندگی بسیاری از مردم نیست. قانون مواسات و کمک به دیگران، فراموش شده است. فساد اداری، فساد اقتصادی و فساد اخلاقی در جامعه وجود دارد. وجود اختلاف طبقاتی، فقر، تبعیض، تجرّد و بیکاری جوانان، نشانگر بیتوجّهی به دستورات اسلام و عمل نکردن به قوانین قرآن و عترت است.
پاداش عمل بر طبق دستورات قرآن و عترت
اگر انسان بتواند به دستورات روحبخش قرآن و عترت عمل کند و با دو بال«آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» و «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» پرواز کند، به ولایت حقیقی دست مییابد و از برکات آن بهرهمند میگردد. رسیدن به ولایت و برخورداری از برکات آن، چندین مرتبه دارد: اوّلین مرتبه آن است که امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» و گاهی سایر معصومین«سلاماللهعلیهم» هنگام مرگ، بر بالین انسان حاضر میشوند و او را نزد خود میبرند. در قیامت و هنگامی که سعۀ وجودی امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» مشهود است نیز به پیشانی او مهر ولایت زده میشود و تحت لوای حمد که روی آن شعار «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»[۷] مکتوب است، به سمت حوض کوثر رفته و به دست ولایت، از حوض کوثر مینوشد. آب کوثر، پیر را جوان، زشت را زیبا و درد را به سلامتی تبدیل میکند و اگر صفت رذیلهای در وجود شخص باقی مانده باشد، آن را از بین میبرد و از او یک انسان کامل میسازد. سپس به سوی محشر میرود. قیامتی که به تعبیر قرآن شریف، پنجاه هزار سال است،[۸] برای این شخص یک لحظه است و بعد هم به دنبال ولایت، به بهشت وارد میشود. در بهشت نیز تا ابد، با ولایت محشور است.
لزوم تأسیس وزارتخانۀ امر به معروف و نهی از منکر
متأسّفانه در جامعۀ فعلی، مردم و دولت، آن طور که لازم است و تعالیم دینی بر آن تأکید دارد، به امر به معروف و نهی از منکر اهمیّت نمیدهند. لازمۀ اهمیّت به این فریضۀ مهم و لازمۀ عمل بر طبق نظر قرآن کریم، تأسیس یک وزارتخانه برای امر به معروف و نهی از منکر است. قرآن میفرماید:
«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»[۹]
حکومت اسلامی باید وزارتخانهای به نام امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد که امر به خیرات و واجبات و نهی از محرّمات کند و در اجتماع، سازندگی اخلاقی داشته باشد.
رسانههای فعلی نیز معمولاً امر به معروف و نهی از منکر ندارند و حتی گاهی هم در رسانهها و هم در بین مردم، امر به منکر و نهی از معروف مشاهده میشود.
پیشبینی پیامبر اکرم(ص) راجع به امر به معروف و نهی از منکر
در روایتی[۱۰] از پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» آمده است: «زمانی فرا میرسد که میان جوانان و زنان فساد رواج پیدا میکند و مسلمانها امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند. اصحاب گفتند: آیا چنین میشود؟ حضرت فرمودند: آری و بدتر از آن؛ مردم امر به منکر و نهی از معروف میکنند! اصحاب تعجّب کردند و باز گفتند: آیا چنین میشود؟ حضرت فرمودند: آری، بلکه بدتر، جای معروف و منکر عوض میشود و منکر معروف و معروف، منکر تلقّی میشود».
مشابه این روایت را پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» پس از فتح مکّه، در حالی که حلقۀ خانۀ خدا را گرفته بودند، فرمودند: «إِنَّ عِنْدَهَا یَکُونُ الْمُنْکَرُ مَعْرُوفاً وَ الْمَعْرُوفُ مُنْکَرا»[۱۱]
سلمان تعجب کرد و گفت: یا رسول الله! چنین چیزی واقع میشود؟ حضرت فرمودند: آری.
امروزه وضعیّت امر به معروف و نهی از منکر به جایی رسیده است که بدحجابی و بیحجابی در جامعه فراوان است و گاهی همین گناه علنی مورد تحسین مردم واقع میشود! وضعیّت حجاب و عفاف، بسیار نامناسب است و همه ساکتند. فریضۀ بزرگ امر به معروف و نهی از منکر ترک شده و کسی به آن اهمیّت نمیدهد. وقتی فروع دین را میشمرند، دوشادوش نماز و روزه و حج، امر به معروف و نهی از منکر قرار دارد. مردم اشتیاق فراوانی برای حج دارند، امّا در برابر وظیفۀ امر به معروف و نهی از منکر ساکت و بیتفاوتند و بدتر از آن، گاهی مشوّق گناه و مانع انجام واجبات میشوند.
عواقب سهلنگاری در امر به معروف و نهی از منکر
بیتوجّهی به فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر، بسیار خطرناک است. به حضرت شعیب«علیهالسّلام» خطاب شد که صد هزار نفر از قوم تو مستحق هلاکت و عقاب هستند و آنان را هلاک میکنیم. چهل هزار نفر از آنان، گناهکار و شصت هزار نفر افراد نیکوکار هستند. حضرت شعیب«علیهالسّلام» گفت: خدایا! عذاب بدکاران که در اثر گناه آنهاست، خوبها چرا عذاب میشوند؟ خطاب شد: زیرا بدکاران اعمال زشت و ناپسند انجام دادند و خوبان، فقط نگاه کردند و در برابر اعمال آنان، بیتفاوت بودند.[۱۲] بنابراین وقتی بیتفاوتی و بیتوجّهی در جامعهای حاکم شود، هنگام نزول عذاب، همه مبتلا می شوند و تر و خشک با هم خواهند سوخت. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه میفرمایند:
«لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُم»[۱۳]
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، وگرنه افراد بد بر شما مسلّط میشوند و هرچه دعا میکنید، مستجاب نمیشود.
شهادت به احیای امر به معروف و نهی از منکر در زیارات
در زیارت امام حسین«سلاماللهعلیه» میخوانیم:
«أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاهَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاهَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»[۱۴]
یا ابا عبدالله! شهادت میدهم قیام تو و اسارت عیال، برای زنده شدن نماز، احیای قانون مواسات، امر به معروف و نهی از منکر بود. «نماز» و «قانون مواسات» و «امر به معروف و نهی از منکر» را کنار یکدیگر قرار دادهاند و دستور دادهاند که این زیارتها را در حرم مطهّر امام حسین«سلاماللهعلیه» یا سایر مشاهد مشرّفه بخوانیم. این عبارت، معمولاً در اکثر زیارات، مخصوصاً در زیارات امیرالمؤمنین، امام حسین و امام رضا«سلاماللهعلیهم» آمده است که اهمیّت موضوع را میرساند.
متأسفانه «امر به معروف و نهی از منکر» با همۀ اهمیّتی که دارد، در جامعۀ ما جایگاهی ندارد و باید توجّه بیشتری به آن شود. اگر ملّتی میخواهد عاقبت به خیر شود، اگر میخواهد بر دشمنان داخلی و خارجی پیروز گردد، اگر میخواهد دشمن بر او مسلّط نشود و خلاصه اگر میخواهد در دنیا و آخرت زندگی خوبی داشته باشد، باید به صورت همگانی به قانون نظارت ملّی اهمیّت دهد و همیشه امر به معروف و نهی از منکر در بین افراد آن ملّت زنده باشد.
پینوشتها
==================
۱- آلعمران / ۱۱۰
۲- بقره / ۱۴۳
۳- عصر / ۱ تا ۳
۴- ر.ک: مفاتیح الغیب(تفسیر فخر رازی)، ج ۳۲، ص ۲۷۸
۵- ر.ک: کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۶
۶- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص ۸۱۴
۷- علل الشرائع، ج۱، ص ۱۶۵
۸- معارج / ۴ : «کانَ مِقْدارُهُ خَمْسینَ أَلْفَ سَنَهٍ»
۹- آلعمران / ۱۰۴
۱۰- قرب الإسناد، ص ۵۴
۱۱- تفسیر القمی، ج ۲، ص ۳۰۴
۱۲- مشکاه الانوار، ص ۵۱
۱۳- نهج البلاغه، نامه ۴۷
۱۴- کامل الزیارات، ص ۲۰۳
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مظاهری