مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

اهمیت و جایگاه رفیع تذکر لسانی در رهنمود امام خمینی و امام خامنه ای

اهمیت و جایگاه رفیع تذکر لسانی در رهنمود امام خمینی و امام خامنه ای

امام خمینی رحمه الله علیه

مشکل مسلمین حکومت هاى مسلمین است
بسم الله الرحمن الرحیم
ایـن مـاه مـبـارک رمـضان بر همه مسلمین مبارک باد و مبارک آن روزى است که مسلمین با احساس وظیفه بتوانند بر مشکلات خودشان غلبه کنند.
مـشکل مسلمین فقط قدس نیست ، این یکى از مشکلاتى است که مسلمین دارند. افغانستان مگر از مـشـکـلات مـسلمین نیست ؟ پاکستان مگر از مشکلات مسلمین نیست ؟ ترکیه مگر از مشکلات مسلمین نـیـسـت ؟ مـصـر مـگـر از مـشـکـلات مـسـلمین نیست ؟ عراق مگر از مشکلات مسلمین نیست ؟ باید ما تـحـلیـل کـنـیـم که مشکلى که در همه اقطار مسلمین هست ، از کجا پیدا شده است ؟ و راه حلش ‍ چـیـسـت ؟ چـرا مـسـلمـیـن در هـمـه جـاى دنـیـا تـحـت فـشـار حکومت ها و ابرقدرت ها هستند و راه حـل ایـن مساءله چیست ؟ تا اینکه هم رمز پیروزى بر همه مشکلات به دست بیاید و هم قدس و افغان و سایر بلاد مسلمین آزاد بشوند.
مشکل مسلمین ، حکومت هاى مسلمین است . این حکومت ها هستند که مسلمین را به این روز رسانده اند، مـلت هـا مـشـکـل مـسـلمـیـن نـیـسـتـنـد، مـلت هـا بـا آن فـطـرت ذاتـى کـه دارنـد، مـى تـوانـنـد مـسـائل را حـل کـنـنـد لکـن مـشکل ، دولت ها هستند. شما سرتاسر ممالک اسلامى را وقتى که مـلاحـظـه کنید کم جائى را مى توانید پیدا بکنید که مشکلاتشان به واسطه حکومت هایشان ایجاد نشده . این حکومت ها هستند که به واسطه روابطشان با ابرقدرت ها و سرسپردگى شـان بـا ابرقدرت هاى چپ و راست ، مشکلات را براى ما و همه مسلمین ایجاد کرده اند. اگر ایـن مـشـکـل از پـیـش پـاى مـسـلمـیـن بـرداشـتـه بـشـود، مـسـلمـیـن بـه آمال خودشان خواهند رسید و راه حلش با دست ملت هاست .
علماى همه بلاد اسلامى باید مردم را بیدار کنند
شـمـا دیـدید که مشکل ما که از مشکلات دیگران بیشتر بود و قدرت شیطانى شاه مخلوع از هـمـه قـدرت هـا بـیـشـتـر بـود و طـرفـداران او، ابـرقـدرت هـا و هـمه حکومت هاى اسلامى و غـیـراسـلامـى بـودنـد، مـلاحـظـه کـردیـد کـه حـل ایـن مـشـکـل بـه پـنـاه بـردن بـه یـک کـشـورى یـا یـک قـدرتـى یـا یـک ابـرقـدرتـى نـبـود. حـل مـشکل را خود ملت کردند. ملت ما متحول شد از خوف به شجاعت و از یاءس به اطمینان و از توجه خود
بـه تـوجـه بـه خـدا و از تـفـرقـه بـه اجـتـمـاع . ایـن تـحـول ، تـحـول مـعـجـزه آسـا اسـبـاب ایـن شـد کـه ایـن مـشـکـل بـسـیـار بـزرگ را، مـشـکـلى را کـه شـایـد هـمـه جـا و هـمـه دنـیـا مـحـال مـى دانـسـتـنـد حـلش را، حـل کـنـد شما گمان نکنید که ایران داراى سلاح بود، ایران سـلاحـش سـنـگ بـود، چـوب ، مـشت ، لکن سلاح معنوى داشت ، سلاح معنویش ایمان به مکتب ، ایـمان به خداى تبارک و تعالى و توکل به مبداء قدرت و وحدت کلمه . حالا که مى بینید دسـت مـلت مـا، یـعنى غیرنظامى ها تفنگ است ، این تفنگى است که به غنیمت از بستگان شاه به دستشان افتاده والا تفنگى در کار نبود، ایمان بود. ملت از مرکز گرفته تا سرحدات هـر کـجـا بـرویـد، یک کلمه مى گفتند. آن روز این گروه هاى فاسد مفسد زیر خاک بودند، مـثـل حـیـواناتى که در سوراخ بودند و میدان مال ملت بود. از مرکز تا سرحدات هر جا مى رفـتـى ، حـتـى بـچـه هـاى کـوچـک صدایشان بلند بود که ما اسلام را مى خواهیم جمهورى اسـلامـى را مـى خـواهـیـم ، مـریـض هائى که در بستر در بیمارستان بودند هم همین منطق را داشـتـنـد، جـوان هـا هم همین منطق را، دانشگاه و مدرسه هم همین منطق ، زن ها و مردها هم منطقشان هـمـیـن بـود. از آن خـواب گـرانـى کـه مـا را ابـرقـدرت ها خوابانده بودند و غفلت از همه مسائلى که باید به آن توجه داشت ، کرده بودیم ناگاه بارقه اى از جانب خداى تبارک و تـعـالى پـیـدا شـد و مـا را بـیـدار کـرد و ایـن مـشـکـل بـه نـظـر هـمـه مـحـال را، حـل کـرد. مـشـکـل شـاه مـخـلوع ودار و دسـتـه او بـود و حل مشکل به دست خود ملت بود. نه یک تفنگ از خارج براى ملت ما آمد و نه یک حکومت خارجى بـه مـا کـمـک کـرد. بـلکـه آنـهـا مخالف ما بودند، عراق سرسخت مخالف با ما بود، کویت سرسخت مخالف با ما بود و مصر هم که حالش را مى دانید و سایر ممالک را دولت هایشان را مـى دانـیـد، در عـین حالى که همه قدرت ها یک طرف صف آرائى کرده بودند و ملت ما با دسـت خـالى یـک طـرف ، مـلت مـا هـجـوم کـرد و ایـن سـد کـه خیال مى کردند ممتنع است شکستش ، شکستند.
بـایـد کارى کرد که ملت ها هر جا هستند، ملت ها بفهمند تکلیف خودشان را. اگر بخواهید و بـخـواهند و دانشمندها بخواهند، علماى همه بلاد اسلامى و دانشگاه هاى همه بلادهاى اسلامى بخواهند حل مشکله اسلام و ممالک اسلامى بشود، باید مردم را بیدار کنند. این مردمى که با تـبـلیـغـات چـنـد صـد سـاله ، بـه آنـها باور آورده بودند که نمى شود با امریکا یا با شـوروى مـخالفت کرد و الان هم باور ملت هاى دیگرى هست ، باید اینها به ایشان فهماند کـه مـى شـود. بهتر دلیل بر اینکه یک امرى ممکن است ، وقوع اوست و این امر واقع شد در ایـران . دولت هـاى دیگر، ملت دیگر گمان نکنند که ایران از آنها عده و عده بیشتر داشت ، خـیر. شاید در عشایر عراق بیشتر از ایران اسلحه باشد لکن مغزهاى اینها را به واسطه تبلیغات دامنه دارى که شده است ، شستشو کرده اند و از اسلام ماءیوس کردند و این مغزها را پـر کـردنـد از اینکه با این ابرقدرت ها نمى شود طرف شد. این از چیزهائى است که با تبلیغات خود آنها و عمال آنها در داخل ممالک تحقق پیدا کرده است . باید آنهائى که در هـمـه مـمـالک هـسـتند، آنهائى که دلشان براى ملت ها مى تپد، آنهائى که به اسلام اعتقاد دارنـد و بـراى اسـلام مـى خـواهـنـد خـدمـت کـنـنـد، هـر کـدام در مـحـل خودشان ، ملت خودشان را بیدار کنند تا ملت خودشان ، خودشان را که گم کرده اند، پـیـدا کـنـند. ملت ها خودشان را گم کردند، مملکت خودشان را گم کردند، هر چه در ذهنشان وارد مى شود،
ایـنکه نمى شود با این قدرت ها طرف شد، اینها چه ها و چه خواهند کرد. باید از مغز ملت هـا ایـن (نـمـى شـودها) را بیرون کرد و به جاى آن (مى شودها) را گذاشت . نه مى شـود ایـن کار را کرد. یک میلیارد جمعیت تقریبا، جمعیت مسلمین با دارا بودن آنهمه امکانات و آن سـرزمـیـن هـاى وسیع و آن مخازن زیرزمینى وسیع و آن پشتوانه اسلامى الهى نباید در ذهـنـشـان بـیـایـد کـه نـمـى شـود. ایـن قـدرت بـزرگ شـیطانى شوروى که با تمام قوا افغانستان را مى خواهد خفه کند، نتوانسته است . ملت اگر یک چیزى را بخواهند، نمى شود تـحـمـیـل شـان کـرد. بـایـد مـلت را بـیـدار کـرد تـا بـخـواهـنـد. مـلت مـا هـم قـبـل از بـیـسـت سـال خـواب بـود، تـوجـه نـداشـت . از بـیـسـت سـال بـه این طرف هى گفتند، گویندگان گفتند، علما گفتند، دانشگاهى ها گفتند، کم کم رسـیـد بـه تـظـاهـر، کم کم رسید به ریختن در خیابان ها، کم کم رسید به الله اکبر، و قـدرت بـزرگ شـیـطـانـى در مقابل الله اکبر نتوانست بماند و همه مى خواستند بماند. من مـطـلع بـودم هـمـه قـدرت ها مى خواستند که این نوکرى که براى همه شان خدمتگزار بى چـون و چـراسـت ، در ایـران بماند تا منافعشان را ببرند و هر چه ما ذخائر داریم آنها به رایگان ببرند، لکن ملت وقتى نخواهد، نمى شود. باید ملت را بیدار کرد که آن چیزى را کـه خـیـال مى کرد نباید بخواهد، بخواهد و آن امرى را که به خیالش نمى شود، بیدارش کـرد کـه مـى شود و ملت از دولت هاى خودشان بخواهند که تسلیم بشوند والا همان کارى را کـه مـلت ایـران کـرد، بـا آنـهـا بـکـنـنـد تـا حـل مـشـکـل بـشـود. حـل مـشـکـل بـدون ایـنـکـه ایـن اشخاصى که سر راه ایستادند و مانع هستند از اینکه مشکلات حـل بـشـود، ایـنـهـا را بـایـد از بـیـن راه بـردارنـد. هـر جـا شـما بروید، در هر کشورى از کـشـورهـاى اسـلامـى نـه ، بـلکه همه کشورهاى دنیا این سران قوم هستند که مانع هستند از رشـد فـکـرى و معنوى و مادى ملت ها، این سران کشورها هستند که وابستگان خودشان را در دانـشـگاه ها معلم مى کنند و معلم هاى دانشگاه جوان هاى ما را خراب مى کنند. مانع ، این حکومت هـاسـت ، حـکـومـت هـا با اختلاف مراتب ، حکومت ها جلوى رشد جوان هاى ما را گرفتند و جلوى پیشرفت مسلمین را.
ملى گرائى اساس بدبختى مسلمین است
آنـهـائى کـه ، آن قـدرت هـاى بـزرگـى کـه مـطـالعـه کـردنـد روى کـار مـا سـال هـاى طـولانـى ، صـدها سال فرستادند و مطالعه کردند روى گروه ها، روى افراد، روى اشخاص مطالعه کردند، حتى روى زمین جنگل ها و همه جا، در جامعه ما این را یافته اند کـه اسـلام اسـت کـه مى تواند جلویشان بایستد. از این جهت آن چیزى که از همه چیز براى آنـهـا مـطـرح اسـت ، اسـلام اسـت و آن چـیـزى کـه سـر راه اسـلام قـرار دادند، این حکومت هاى فـاسـدنـد. بـا دست حکومت هاى فاسد و با تبلیغ حکومت هاى فاسد، این نژادپرستى ها و گـروه پـرسـتـى هـا در بـیـن مـسـلمـیـن رشـد کـرده اسـت . عـرب هـا را در مـقـابـل عـجـم هـا و تـرک هـا قـرار دادنـد و عـجـم هـا را در مـقـابـل عـرب هـا و تـرک هـا را در مـقـابـل دیـگـران و هـمـه نـژادهـا را در مـقـابـل هـم . ایـنکه من مکرر عرض مى کنم که این ملى گرائى اساس بدبختى مسلمین است ، بـراى ایـن اسـت کـه ایـن مـلى گـرائى ، مـلت ایـران را در مـقـابـل سـایـر مـلت هـاى مـسـلمـیـن قـرار مـى دهـد و مـلت عـراق را در مقابل دیـگـران و ملت کذا را در مقابل کذا. اینها نقشه هائى است که مستعمرین کشیده اند که مسلمین بـا هـم مـجـتـمـع نـبـاشـند. در عراق ، حکومت عراق ، حکومت سابق تر از این حکومت ، – که این بـدتـر از آن اسـت – ایـنـهـا طـرح مـى کـردند که ما مى خواهیم مجد بنى امیه را احیا کنیم در مقابل اسلام . اسلام که آمده بود همه مجدها را فانى کند در مجدالله ، اینها مى گفتند ما مجد بـنـى امـیـه را بـایـد احـیـا کنیم و این چیزى نبود که شعور اینها برسد، تلقینى بود که ابـرقـدرت هـا مـى کـردنـد کـه اسـلام مـتـفـرق بـشود، مسلمین با هم متفرق بشوند، دشمن هم بـشـونـد. در ایـران از سـال هـاى طـولانـى اشـخـاص بـى اطـلاع از اسـاس مـسـائل ، ولو فـرض کـنـیـد بـعـضـى شـان مـغـرض نـبـودنـد، ایـنـهـا هـم هـى طبل ملیت را کوبیدند، همان ملیتى که مى خواست اساس اسلام را در ایران برچیند.
اسلام آمده است که همه نژادها به هم اند، مثل دنده هاى شانه مى مانند، هیچ کدام بر هیچ کدام تـفـوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترک بر هیچ یک از اینها و نه هـیـچ نـژادى بـر دیـگـرى و نـه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگرى فـضیلت ندارند. فضیلت با تقواست ، فضیلت با تعهد است ، با تعهد به اسلام است . ایـنـها تبلیغاتى بوده است که ، تلقیناتى بوده است که از ابرقدرت که مى خواستند ما را بچاپند شده است و مع الاسف بعضى اشخاص مسلمان صحیح هم ، باورشان آمده است . در چـندین سال قبل محتمل است ، گمان مى کنم زمان رضاخان بود یک مجمعى درست کردند و یک فـیلم هائى تهیه کردند و یک اشعارى گفتند و یک خطابه هائى خواندند براى تاءسف از اینکه اسلام بر ایران غلبه کرده ، عرب بر ایران غلبه کرده . شعر خواندند، فیلم به نـمـایـش ‍ گـذاشـتند که عرب آمد و طاق کسرى را، مدائن را گرفت و گریه ها کردند. همین ملى ها، همین خبیث ها گریه مى کردند، دستمال ها را درآوردند و گریه کردند که اسلام آمده و سـلاطـین را، سلاطین فاسد را شکست داده و این معنا در هر جا به یک صورتى به ملت ها تـحـمـیـل شـده اسـت . (در مـمـالک عـربـى ، عرب باید چه باشد). این تلقین است ، این مـخـالف بـا قـرآن اسـت . (در مـمـالک غیر عربى هر کدام خودشان را باید، ملت خودشان بـایـد جلو باشد) این برخلاف تعلیمات اسلام است ، این آنى است که این ابرقدرت ها آرزویـش را مـى کـنـنـد و کـردنـد و عـمـل کـردند. وقتى اینها غلبه کردند، در جنگ دوم غلبه کـردنـد بـر عثمانى ، عثمانى را تکه تکه کردند، شاید قریب پانزده تا کشور کردند و هـر کـدام یک نوکرى از خودشان بالاى سرش گذاشتند، مع الاسف آنهائى که اساس مطلب را مطلع نبودند، آنها هم این مسائل را اهمیتى به آن نمى دادند و الان هم نمى دهند.
ما تا به اسلام برنگردیم ، مشکلاتمان سر جاى خودش هست
مـشـکـل مـا الان دولت هـاى مـاسـت ، مـشـکـل اسـلام دولت هـاى اسـلامـى هـسـتـنـد، ایـن مـشـکـل باید حل بشود. اگر دولت هاى اسلامى به خود بیایند و گرایش کنند به اسلام و از عـربـیـت بـرگـردنـد بـه اسـلامـیـت و از تـرکـیـت بـرگـردنـد بـه اسـلامـیـت ، حـل مـى شـود مـسـائل ، و اگـر چـنـانـچـه آنـهـا نـکـنـنـد، ایـن مـشـکـل هـسـت تـا وقـتـى سـایـر کـشـورهـا مـثـل ایـران بـشـونـد. ایـران بـا مـشـت ، ایـن مشکل را حل کرد و باید همه کشورها با مشت خـودشـان ایـن مـشـکـل را رفـع کـنند. ما نباید بنشینیم که حکومت هاى ما کارى براى ما انجام بدهند. حکومت هاى ما براى خودشان هستند، این حکومت هائى که در بلاد مسلمین هست ، اینها به اسـلام هـیـچ کارى ندارند، اگر یک دفعه اسلام بگویند، براى این است که شما را بازى بـدهـنـد. اسـلام صـدام هـم مـثـل اسـلام محمدرضا خان است ، اسلام آن مصرى هم ، سادات هم ، مـثـل اسـلام صدام است . این یک اسلامى است که در لفظ گفته مى شود، لکن پایگاه درست مـى کـنـد و مى گوید ما همراه هم مى شویم ، برویم ایران را از بین ببریم . ایران یعنى چـه ؟ یـعـنى یک مملکت اسلامى . با کافر هم عهده مى شود براى کوبیدن مسلمین ، این فرم اسـلام آقـاى سـادات ، اسـلامـش ایـن فرم است و آقاى صدام هم اسلامش این فرم است که مى گوید اسلام ، مى گوید مسلم ، مى گوید چه . مى گوید ما با ملت ایران ، در بعضى از نـطـق هـایـش گـفـتـه که با ملت ایران ما کارى نداریم ، ما همراه هستیم ، با حکومت ایران هم همراهیم ، اما روزى نمى شود الا اینکه سرحدات این ملت را، سرحدات این مملکت را به آتش و تـوپ هـاى کـذا مـورد تـجاوز قرار مى دهد. این یک فرم اسلامى است ، اسلام وارداتى از آمـریـکـا و وارداتـى از شـوروى . مـا تـا بـه اسـلام بـرنـگـردیـم ، اسـلام رسـول الله ، تـا به اسلام رسول الله برنگردیم ، مشکلاتمان سرجاى خودش هست ، نه مـى تـوانـیـم قـضـیه فلسطین را حلش کنیم و نه افغانستان را و نه سایر جاها را. ملت ها باید برگردند به صدر اسلام ، اگر حکومت ها هم با ملت ها برگشتند که اشکالى نیست و اگر برنگشتند، ملت ها باید حساب خودشان را از حکومت ها جدا کنند و با حکومت ها آن کنند کـه مـلت ایـران بـا حـکـومـت خـودش کـرد تـا مـشـکـلات حـل بـشـود والا هـى مـا روز قدس بگیریم ، فریاد بزنیم ، هى آقایان اجتماع کنند و حرف بـزنـنـد، فـریـاد و حـرف جلوى آنها را نمى گیرد، بلى گاهى مى گیرد منتها ما حرف هم نمى زنیم .

اگـر در روز قـدس تـمـام مـلت ها قیام مى کردند و فریاد مى زدند، نمى توانست آن حکومت احـمـق جـلوى فـریـادشـان را بـگـیرد، یک جمعیت کمى قیام مى کنند. اگر در روز قدس تمام کشورهاى اسلامى ، ملت ها همه برخیزند و فریاد بزنند، نه براى قدس تنها، براى همه مـمـالک اسـلامـى ، پیروز خواهند شد.

.

ما با فریاد محمدرضاخان را بیرونش کردیم، شما خیال مى کنید با تفنگ بیرون کردیم ؟ با فریاد، با الله اکبر، اینقدر الله اکبر بر مغز ایـنـهـا کـوبـیده شد که خودشان را باختند و فرار کردند از این مملکت رفتند.

.

مسلمین باید فـریـاد بـزنند، گمان نکنند که فریاد و شعار فایده ندارند، نخیر شعار فایده دارد اما اگر همه فریاد بزنند، فریاد من تنها هیچ چیز نیست ، فریاد یک محله ، یک شهر هیچ چیز نـیـسـت ، شما ببینید فریادهائى که حالا از ایران بلند مى شود منحصر به تهران ، قم ، اهـواز نـیـسـت ، یک وقت مى بینید که سپاه پاسداران امر مى کند به تمام ملت که فلان شب بـرویـد بـالاى پـشـت بـام الله اکـبـر بـگـوئیـد، هـمـه اطـاعـت مـى کـنـنـد.

.

در قبل از این انقلاب مگر مى شد که یک دسته اى بگویند بروید بالاى منبر، گوش کنند به او؟ مـدرسـین محترم قم مى گویند که فلان روز باید راهپیمائى بشود، همه ملت راهپیمائى مـى کـنند. و همین طور باید ملت ها اینطور بشوند که وقتى یک گروه شان گفت که فلان عـمـل را انـجـام بـدهـیـد، ایـن را یـک فـرمـانـى بـدانـنـد کـه از بـالا صـادر شـده و بـایـد عمل کنند. ملت ما حالا اینطور شده ، ما میل داریم ملت ها همه اینطور بشوند.
ما مى خواهیم معنویت انقلاب اسلامى مان را به جهان صادر کنیم

مـا کـه مـى گوئیم (انقلاب ما مى خواهیم صادر کنیم ) مى خواهیم این را صادر کنیم ، مى خـواهیم این مطلب را، همین معنائى که پیدا شده ، همین معنویتى که پیدا شده است در ایران ، همین مسائلى که در ایران پیدا شده ، ما مى خواهیم این را صادر کنیم . ما نمى خواهیم شمشیر بکشیم و تفنگ بکشیم و حمله کنیم . عراق با ما الان مدت هاست دارد حمله مى کند و ما هیچ حمله اى بـه آنـهـا نـمى کنیم ، آنها حمله مى کنند ما دفاع مى کنیم ، دفاع لازم است .

ما مى خواهیم که این انقلابمان را، انقلاب فرهنگى مان را، انقلاب اسلامى مان را به همه ممالک اسلامى صـادر کـنـیـم و اگـر ایـن انـقـلاب صـادر شـد، هـر جـا صـادر بـشـود ایـن انـقـلاب ، مشکل حل مى شود.

شـمـا کوشش کنید که اینطورى که ایران انقلاب کرد و اینطورى که ایران الان هم حاضر بـراى هـمـه چیز است ، ملت هاى خودتان را بیدار کنید. آنهائى که براى اسلام دلشان مى سوزد، آنهائى که براى کشورشان دلشان مى سوزد، ملت هاى خودشان را بیدار کنند تا ایـن تـحـولى الهـى کـه در ایـران پـیـدا شـد، در آنـجـاهـا بـیـدار بشود. هر جا پیدا بشود حـل مـسـاءله اسـت ، دیـگر آنوقت نترسید که چهار تا فاسد بیاید مسجدالاقصى را بگیرد، آنـوقـت دیـگـر تـرس نـکـنید، حل است مساله ، اما وقتى یک ملتى ، دو طایفه ، ده طایفه صد طـایـفـه مـى شـوند و هر کدام به خلاف دیگرى هستند و حکومت ها هم اینجور حکومت ها هستند، دیگر توقع نداشته باشید که با این طرز فکر و با این طرز حکومت بتوانید غلبه کنید.

بـایـد تـعـلیـمـات اسلام را گرفت و همانطورى که اسلام دستور داده است که مومنین ، همه مـومـنـیـن در هـمـه جـا بـرادر هـسـتـنـد و امـر کـرده اسـت بـه ایـنـکـه اعـتـصـام بـه حـبـل الله بـکـنـید و متفرق از هم نشوید و دستور داده است به اینکه تنازع با هم نکنید والا فـشـل مـى شوید، مسلمین وقتى مى توانند از گیر ابرقدرت ها و از گیر حکومت هاى فاسد خودشان خلاص بشوند که این امر خدا را اجابت کنند، این دعوت الهى است ، از صدر اسلام ، تا آخر این دعوت را اجابت کنند، اگر دعوت را اجابت نکنند و هى بخواهند بگویند که آقا بـیـائیـد بـکـنـیـد این کار را، تا این دعوت اجابت نشود، کار از ما نمى آید. کار وقتى از ما سـاخـته است که اسلامى فکر کنیم و به قرآن و اسلام گرایش پیدا کنیم ، به تعلیمات صدر اسلام عمل کنیم

من امیدوارم که شما عزیزانى که از اطراف آمدید براى روز قدس ، مـوفـق بـشـوید و همه مسلمین موفق بشوند و انشاءالله یک روزى همه مسلمین با هم برادر و هـمـه ریـشـه هـاى فـاسـد از هـمـه بـلاد مـسـلمـیـن کـنـده بـشـود و ایـن ریـشـه فـاسـد اسـرائیـل از مـسـجـد الاقـصـى و از کـشـور اسلامى ما کنده بشود و انشاءالله تعالى با هم برویم و در قدس نماز وحدت بخوانیم انشاءالله. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته(۱)

امام خامنه ای دامت برکاته

مردم امتحان نمی کنند

آنچه که مسئولیت شماست مسئله زبانی است یعنی شما باید کاری کنید که مردم امر و نهی زبانی را که مهمترین عامل که حتی از جهاد بالاتر است یعنی حتی تأثیرش از جهادی که توپ و تفنگ و بمب اتم است بیشتر است اگر انجام بگیرد و تحقق پیدا کند منتهی مردم که امتحان نمی کنند یکبار امتحان کنند تا ببینند اگر نشد.

آمریکا را می شکنند

من عرض می کنم مثلاً الان آمریکا (از آمریکا بالاتر، قدرتمندتر، مستکبرتر، طاغی تر) اگر همه مسلمانان عالم تصمیم بگیرند که هر مسلمانی در ماه یکبار به آمریکا بگوید نکن، آمریکا را می شکنند کاری که با بمب اتم نمی شود با این کار می شود. زبانی، یدی هم نمی خواهد همه مردم مسلمان هرکس که مکلف است در تمام دنیای اسلام، شما حالا این را در گناهان داخل جامعه بیاورید. یک آقایی دارد یک حرکت خلاف انجام می دهد کسی از پهلویش رد شود و بگوید (عصبانیت و تهدید به عمل هم لازم نیست) آقا این کار شما خلاف است نکنید، و رد شود او ممکن است دنبالش کند، این برود.

بگویند “آقا نکن”

جوان های ما دلشان می خواهد که وقتی ما گفتیم امر به معروف کنید یک خنجر به دستشان بدهیم بگوییم اگر نشد بزن! در حالیکه این زدن یک کار دیگری است اصلا من اینکار را از تو خواسته ام؟ من مرحله دوم را که زبانی است از تو می خواهم اگر همین کار انجام بگیرد و شما بتوانید به مردم تفهیم کنید که اگر کار خلافی دیدند بگویند “آقا نکن” و بروند، ده نفر بگویند “نکن” و بروند اگر کسی طاقت پیدا کرد این خلاف را دوباره انجام دهد، نمی تواند بکند

می خواهد منفجر بشود

اینکه می بینید وقتی شما دو یا سه بار گفتید نکن او عصبانی می شود و می آید یقه شما را می گیرد پیداست که این ضربه شکننده است اگر شکننده نبود عصبانیت نداشت می گفتی نکن او هم نگاهی می کرد و محل نمی گذاشت شما می دانید وقتی چند بار تکرار شد “نکن نکن نکن” این یک دفعه می خواهد منفجر بشود.

ابزار عظیم الهی

خدای متعال در زبان این اثر را قرار داده است. در امر و نهی این اثر را قرار داده است ما چرا این حکمت الهی را درک نمی کنیم و حاضر نیستیم از این ابزار عظیم الهی استفاده کنیم بکنید تا ببینیم می شود یا نمی شود. خدای متعال آن آیات را خلاف که نفرموده است یا همین روایت را که از نهج البلاغه خواندیم واقعاً اگر چنانچه بکنید تمام قوام عدل و حق در عالم برقرار می شود.(۲)

منابع:

۱- صحیفه امام ج ۱۲ ص ۳۲۲

۲- کتاب امر به معروف و نهی از منکر ویژه آموزش ضابطین بسیجی