دستهبندی نشده
۱۲ اکتبر ۲۰۱۳
حکایتی خواندنی…
موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد همه گفتند تله موش مشکل توست به ما ربط ندارد ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید از مرغ برایش سوپ درست کردند و گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند و گاو را برای مراسم ترحیم کشتند، در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد…