مدت زمان باقی مانده از بروزرسانی و تکمیل شدن کامل وب سایت
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

سستی و مسامحه در امر به معروف

سستی و مسامحه در امر به معروف

سبب این خوی یا ضعف و کوچکی نفس است یا طمع مالی، و بنابراین از رذائل قوه غضب از جانب تفریط یا از رذائل قوه شهویه از جانب افراط است. و آن از مهلکاتی است که فساد و زیانش عام و فراگیر است و شرش به بخش بزرگی از مردم سرایت می کند. زیرا اگر بساط امر به معروف و نهی از منکر پیچیده گردد دین و آئین الهی برچیده شود و نبوت تعطیل و بی اثر ماند، و سستی و بی تفاوتی همه را فرو می گیرد و ضلالت و گمراهی آشکار می گردد و جهل و نادانی شیوع می یابد، و احکام دین ضایع و آثار شریعت پروردگار جهان فراموش و کهنه می شود، و بندگان به هلاکت و اهل بلاد به نابودی می افتند. و از این روست که می بینی و می شنوی که در هر عصر و روزگاری مردانی که به تایید الهی مؤیدند با نهضت خود به اقامه این سنت (امر به معروف و نهی از منکر) برمی خیزند، بی آنکه در راه خدا از ملامت و سرزنش مردمان اندیشه کنند. اینان علمای قوی النفس و دیندارند که با علم و القاء خود سعی و کوشش می کنند و اشخاص سعادتمندی که نفوذ و قدرت دارند در اجرا و تحقق آن دامن همت بر میان می بندند. در نتیجه مردمان به طاعات و خیرات راغب می گردند و برکات زمین و آسمان برویشان گشوده می شود. و در هر دوره و زمانی که عالم عاملی یا فرمانروای عادلی برای احیای آن (امر به معروف و نهی از منکر) قیام نکرد و سهل انگاری نمود بازار فساد رونق می گیرد و اعمال خلاف دین گسترش می یابد، و شهرها به تباهی کشانده می شود، و مردم در دام پیروی از شهوات و هوی و هوس گرفتار می گردند، و نشانه های هدایت و تقوی از میان می رود.

و از این رو در عصر ما (عصر مؤلف) چون علم و عمل این قطب بزرگ (امر به معروف و نهی از منکر) مندرس گشته و حقیقت و حتی نام آن بکلی از میان رفته، و دیندارانی که شریعت را در روی زمین حفظ کنند کمیاب شده، و بر دلها سستی و مداهنه مستولی شده، مردم در بیابان گمراهی حیران و سرگردان مانده و در دست سپاه شیاطین اسیر گشته اند، و از اسلام جز اسم آن و از شرع جز نوشته های آن باقی نمانده است.

و به این سبب در آیات و اخبار مذمت شدید در ترک امر به معروف و نهی از منکر و سستی و مسامحه درباره این دو شده است، خدای سبحان می فرماید:« لو لا ینهاهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون» (مائده، ۶۶) «چرا علما و دانایان آنها را از گفتار گناه و خوردن حرام نهی نمی کنند، چه بد است آنچه می کنند» .

و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ما من قوم عملوا بالمعاصی، و فیهم من یقدر ان ینکر علیهم فلم یفعل، الا یوشک ان یعمهم الله بعذاب من عنده» «هیچ قومی نیست که گناه کنند و در میانشان کسی باشد که قدرت جلوگیری داشته باشد و منع نکند مگر بیم آن است که خداوند آنها را به عذابی که از نزد او نازل می شود فرو گیرد» .

به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردند: «آیا قریه ای که در آن مردمی صالح باشند ممکن است به هلاکت و نابودی افتد؟ فرمود: آری! گفتند: برای چه یا رسول الله؟ فرمود: به سبب سستی و سکوتشان در برابر معاصی خدا» .

و فرمود: «البته امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه بدان شما بر شما مسلط می شوند، آنگاه خوبان شما دست به دعا برمی دارند و دعایشان اجابت نخواهد شد» . (۱)

و فرمود: «خدای تعالی از بنده بازخواست خواهد کرد که: چرا وقتی کار زشت و گناه را دیدی منع نکردی؟» و فرمود: «خدا خواص را به گناه عوام عذاب نمی کند تا معاصی و منکرات در میانشان آشکار و هویدا شود، و خواص قدرت بر انکار و جلوگیری داشته باشند و انکار و نهی نکنند» .

امیر مؤمنان علیه السلام در یکی از خطبه های خود فرمود: «کسانی که پیش از شما به هلاکت رسیدند به این سبب بود که مرتکب گناهان شدند و علمای ایشان آنها را نهی نکردند، و چون گناهشان ادامه یافت و علما آنان را منع نکردند، عقوبتهای الهی بر آنها نازل شد، آنگاه امر به معروف و نهی از منکر کردند. . .» و فرمود: «من ترک انکار المنکر بقلبه و یده و لسانه فهو میت بین الاحیاء» «هر که انکار و بد شمردن کار زشت و منکر را به دل و دست و زبان ترک کند، او مرده ای است در میان زندگان» .

و فرمود: امرنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره» «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ما فرمان داد که ترشروی و عبوس با گناهکاران برخورد کنیم» .

و فرمود: «نخستین چیزی که از جهاد به آن دست می یابید جهاد با دستتان و سپس با زبانتان و بعد با دلتان خواهد بود، پس هر که در دل کار نیک را نیک و کار بد را بد نشمرد، خداوند دل او را واژگون کند و او را از بلندی به پستی سقوط دهد» .

و امام باقر علیه السلام فرمود: «خداوند به شعیب وحی فرستاد که من صد هزار نفر از قوم ترا عذاب خواهم کرد: چهل هزار از بدان آنها، و شصت هزار از خوبانشان.عرض کرد: پروردگارا نیکان را چرا؟ خطاب رسید برای اینکه با گناهکاران مسامحه و سهل انگاری کردند، و به غضب من غضبناک نشدند» .

و امام صادق علیه السلام فرمود: «ما قدست امه لم یؤخذ لضعیفها من قویها بحقه غیر متعتع» «مردمی که حق ضعیف آنها از قوی آنها بدون لکنت زبان گرفته نشود پاک و مقدس نخواهند شد» .

و فرمود: «وای بر مردمی که خدا را بوسیله امر به معروف و نهی از منکر اطاعت ننمایند» .

و فرمود: «خدای تعالی دو ملک فرستاد تا شهری را بر اهلش سرنگون سازند، چون به آنجا رسیدند مردی را یافتند که خدا را می خواند و زاری و تضرع می کرد، یکی از دو فرشته به دیگری گفت: آیا این دعا کننده را نمی بینی؟ گفت: چرا، و لیکن آنچه را خدا فرموده انجام می دهم. اولی گفت: نه، من کاری نمی کنم تا از پروردگارم بپرسم، پس به سوی خدای تبارک و تعالی بازگشت و گفت: پروردگارا چون به آن شهر رسیدم فلان بنده ترا دیدم که دعا و تضرع می کرد. خداوند فرمود: امری که کردم انجام ده، که آن مرد هرگز برای من چهره درهم نکشیده و غیظی نکرده (در مقابل معاصی به خشم نیامده)» .

آن حضرت به یکی از اصحاب خود فرمود: «بر من حق است که بیگناه شما را به گناهکار مؤاخذه نمایم، و چگونه حق نباشد و حال آنکه از مردی از شما کار زشتی به شما می رسد و بر او انکار نمی کنید، و از او دوری نمی نمائید و به او اذیت نمی رسانید تا آن را ترک کند» .

و فرمود: «البته گناهان نادانان شما را بر دانایان شما بار می کنم. . . تا آنجا که فرمود: چه چیز شما را باز می دارد که وقتی مردی از شما کاری زشت و ناپسندیده و آنچه موجب ایذاء ماست انجام داد، به نزد او بروید و او را سرزنش کنید، و سخن لازم و رسا را به وی بگوئید!» ، شخصی عرض کرد: از ما نمی پذیرد، فرمود. «از آنها دوری کنید و از نشستن با آنها اجتناب نمائید» .

و در یکی از اخبار نبوی آمده است: «هر گاه امت من در امر به معروف و نهی از منکر سستی و کوتاهی کنند اعلان جنگ به خدا داده اند» . و اخباری در منع از حضور در مجالس گناه، اگر قدرت جلوگیری و نهی از آن نباشد، رسیده، و وارد شده است که اگر کسی در آن مجالس حاضر شود لعنت بر او نازل می شود.

و بنابراین دخول در خانه ظلمه و فاسقان جایز نیست، و همچنین حاضر شدن در جاهائی که در آنها منکر و معصیتی واقع می شود و آدمی قدرت بر منع و تغییر آن ندارد، زیرا مشاهده منکر و گناه بدون ضرورت جایز نیست و نه این عذر پذیرفته است که قدرت بر منع و دفع آن ندارم. و از این رو جمعی از پیشینیان عزلت و گوشه نشینی اختیار کردند، از ترس اینکه مبادا در بازار و مجامع و اعیاد منکری را مشاهده کنند و از جلوگیری آن عاجز باشند.

و چون حال مداهنه و مسامحه در امر به معروف و نهی از منکر چنین سخت باشد، معلوم است که امر به منکر و نهی از معروف چه حال دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:« چگونه خواهید بود هر گاه زنانتان فاسد گردند و جوانانتان فاسق شوند و امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟» گفتند: یا رسول الله چنین چیزی خواهد شد؟ ! فرمود:« آری! و بدتر از این! چگونه خواهید بود وقتی که امر به منکر و نهی از معروف کنید؟ !» گفتند: یا رسول الله آیا چنین خواهد شود؟ ! فرمود: «آری، و بدتر از این! چگونه خواهید بود وقتی که معروف در نظر شما منکر باشد و منکر معروف؟ !» و در روایتی: «در این هنگام مردم به فتنه ای مبتلی خواهند شد که شخص بردبار در آن حیران بماند» . (۲)

و هر که در اخبار و آثار تامل کند، و بر تواریخ و سرگذشتها و داستانهای پیشینیان، و از بلاها و عقوبتهائی که بر آنها وارد شده آگاه باشد، و تجربه و مشاهده عصر خود و ابتلای مردمان به بلاهای آسمانی و زمینی را به آنها بیفزاید، خواهد دانست که هر عقوبت آسمانی و زمینی، از طاعون و وبا و قحط و گرانی و کم شدن آبها و باران و تسلط ستمکاران و اشرار و وقوع قتل و غارتها و پدید آمدن زلزله ها و مانند اینها به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر در میان مردم است.

پیوست

۱٫ این حدیث در «فروع کافی» – باب امر به معروف – از حضرت رضا (ع) روایت شده، و حدیث قبل از آن نیز در «فروع کافی» آمده است.

۲٫ این احادیث را با «فروع کافی» : باب امر به معروف، و با «وسائل» : کتاب امر به معروف، و با «مستدرک» : ۲/۳۶۰- ۳۶۱ کتاب امر به معروف، تصحیح کردیم.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه برگرفته از کتاب جامع السادات نوشته ملا محمد مهدی نراقی